کد خبر: 4120707
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۵
ظهره‌وند بیان کرد:

ورود دین در سیاست و بازگشت قدرت به مردم؛ بنیانی‌ترین تحول انقلاب اسلامی + صوت

دیپلمات پیشین کشورمان ضمن تشریح آثار انقلاب اسلامی در سطوح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی گفت: ورود دین در سیاست، هماهنگ شدن جامعه با مدیریت ربوبی و توزیع قدرت و ثروت بین مردم در قالب مردمسالاری دینی بنیانی‌ترین تحولاتی بود که با پیروزی انقلاب اسلامی رخ داد.

ابوالفضل ظهره‌وند، سفیر پیشین ایران در افغانستان و ایتالیا

ابوالفضل ظهره‌وند، سفیر پیشین ایران در افغانستان و ایتالیا در گفت‌وگو با ایکنا، درباره تحولات بنیانی در نظم منطقه‌ای و جهانی با وقوع انقلاب اسلامی گفت: وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سه سطح ملی، منطقه‌ای و جهانی تأثیرگذار بود و تحولات انقلاب اسلامی در سطح ملی منجر به تحولات بعدی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی شد. انقلاب در داخل و سطح ملی تحولاتی در شیوه و نوع حکمرانی ایجاد کرد و نقش دین در سیاست با این تحول پررنگ شد و قدرت از حالت توتالیتر و خاندان‌سالاری به مردم بازگشت. به عبارتی یک تغییر جوهری در پرتو وقوع انقلاب اسلامی رخ داد که متأثر از آموزه‌های قرآنی، قرائت امام خمینی(ره) از اسلام و نوع نگاه به انسان و جهان و کارکرد دین در ابعاد مختلف زندگی بود.

وی با اشاره به بازتاب این تحول ملی در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی گفت: تحولات داخل ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی با نظم و نظام سیاسی و اجتماعی حاکم بر غرب و شرق در تعارض بود و لذا انقلاب اسلامی با مخالفت و مواجهه جدی هر دو بلوک غرب و شرق به رهبری آمریکا و شوروی مواجه شد. مداخله دین در سیاست، هماهنگ شدن جامعه با مدیریت ربوبی و توزیع قدرت و ثروت بین مردم در قالب مردمسالاری دینی بنیانی‌ترین تحولی بود که با پیروزی انقلاب اسلامی رخ داد و این فرایندی کاملا متفاوت با دموکراسی غربی بود.


بیشتر بخوانید:


ظهره‌وند اظهار کرد: وقوع انقلاب اسلامی شکل‌دهی به نظام ولایت و امامت در مقابل نظام‌های مسلط مبتنی برخلافت بود که این خلافت می‌تواند در قالب حکومت سلطنتی در بریتانیا، پادشاهی در عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی یا حاکمیت اقلیت سرمایه‌دار وابسته به صهیونیسم در آمریکا باشد.

شیوه‌های غرب برای مواجهه با انقلاب

وی درباره شیوه مواجهه غرب با این چالش بزرگ گفت: آنها تلاش کردند مفاهیم را در ایران قلب کنند و کارآمدی حکومت اسلامی را از طریق شبکه نفوذ، فشار اقتصادی، نظامی و اطلاعاتی و ترکیبی از مجموعه تهدیدات و تحریم‌ها تضعیف کنند. امروز هم اگر با چالش‌هایی در حوزه‌های مختلف از جمله در حوزه اقتصاد مواجه هستیم، متأثر از این چالش 44 ساله است که دشمنان سعی کردند ساختار را از تحقق آرمان‌های انقلاب باز بدارند که البته در برخی حوزه‌ها موفق بودند اما در اغلب عرصه‌ها شکست خوردند که از جمله این عرصه‌ها، حوزه مدیریت بحران در غرب آسیا است که در شامات ناکام ماندند و پروژه داعش با شکست روبرو شد. از دیگر شکست‌های آنها تبدیل تهدید تحریم به فرصت با پیشرفت‌های علمی و فناورانه است، اما در موضوع الگوسازی در مسائل اجتماعی ما را تضعیف کردند و در این زمینه آسیب‌پذیر شدیم که باید این حوزه را به قوت تبدیل کنیم.

ظهره‌وند در پاسخ به این سؤال که چرا با وجود گلایه‌ها و نارضایتی‌های مردم از وضعیت اقتصادی، طرح غرب برای براندازی به نتیجه نمی‌رسد، گفت: از صد در صد جامعه ایران، حدود 20 درصد را می‌توان ناباور یا مخالف حکومت اسلامی دانست که درصدی از آنها در اتفاقات اخیر از حالت خفتگی خارج شده و تصور می‌کنند می‌توانند منویات خود را عملی کنند و حتی برخی از آنها تبدیل به شبکه نفوذ شدند و منافقین و سلطنت‌طلبان در بین آنها مخاطب خود را پیدا کرده است و این جمعیت از ابتدای انقلاب بوده‌اند و ما برای این موضوع تمهیدات لازم را نکردیم و اتفاقا اینها بیشترین برخورداری اقتصادی را هم دارند به نحوی که شبکه بهائیت بر بخشی از اقتصادی ما چیره است و تسلط دارد.

بیگانگی بخشی از مسئولان با آرمان‌های انقلاب   

سفیر پیشین کشورمان در افغانستان و ایتالیا بیان کرد: آنچه که برای جمهوری اسلامی اهمیت بسزایی دارد 80 درصد باقی مانده جمعیت کشور است که 60 درصد آنها را طبقه متوسط تشکیل می‌دهد. این جمعیت بزرگ از آگاهی لازم برخوردار است و شبکه‌های نخبگانی در بین اینها وجود دارد. اکثریت این بخش از جامعه اگر نارضایتی‌هایی دارد نسبت به اسلام، حاکمیت دین و آرمان‌های انقلاب نیست، بلکه اتفاقا نقد و اعتراض آنها این است که باید کارکرد این اصول و آرمان‌ها در زندگی واقعی مشاهده شود.

وی افزود: الان به دلیل اینکه بخشی از مسئولان و رجال سیاسی از آرمان‌های انقلاب بیگانه شده‌ا‌ند، مدیریت خود را در خطی خارج از مسیر انقلاب انجام می‌دهند. به عبارتی سیاست‌ها و راهبردها و شیوه مدیریتی آنها با الزامات پارادایمی انقلاب زاویه دارد و حتی منویات رهبر معظم انقلاب را در بسیاری از حوزه‌ها پیاده نمی‌کنند که از جمله آنها در حوزه‌های اقتصاد، سیاست خارجی، توجه به محرومان، تولید معرفت، اندیشه‌ورزی، برپایی کرسی‌های آزاداندیشی و نظریه ‌پردازی تجارب موفق و مثبت انقلاب برای ارائه به جامعه جهانی است.

موفق در مدیریت تهدید، ناموفق در مدیریت فرصت 

ظهره‌وند تأکید کرد: برخلاف موفقیت کشور در مدیریت بحران و تهدید با فرماندهی شخصیت‌هایی مانند سردار سلیمانی، در حوزه مدیریت فرصت در حوزه‌های اقتصاد، صنعت و تجارت موفق عمل نکردیم و با آرمان‌های انقلاب زاویه وجود دارد. مسئله مهم دیگر کارکردگرایی دین است که مهمترین قسمت آن در بخش اقتصاد است. قرآن می‌فرماید: «أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ»؛ از نگاه دین فرصت حیات مادی یک نوع بازی است و ما هیچ کجای چرخه حیات نقشی نداریم و تکمیل‌کننده چرخه حیات نیستیم بلکه خداوند فرصتی برای ما فراهم کرده تا در این حیات مادی، امتحان خوبی پس بدهیم.

وی یادآور شد: از این منظر وظیفه حکومت اسلامی برپایی قسط و عدل است تا فرصت‌های برابر را در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی فراهم کند تا انسان‌ها بتوانند خودشان خویش‌فرما و تصمیم‌گیر باشند تا امتحان خود را پس بدهند و اجیر نباشند، اما چنین تفکری بر دولت‌های ما جاری و ساری نیست و همچنان دولت‌ها به شکل ارباب ـ رعیتی به مسائل نگاه می‌کنند و با این تفکر مردم همواره باید سر سفره دولت بنشیند در حالی که مردم باید بر سر سفره رزاقیت خداوند بنشینند. در تفکر صحیح قرآنی و انقلابی دولت باید کارگزار و خدمتگزار به مردم باشد.

معنای اوجب واجبات بودن حفظ نظام 

این دیپلمات پیشین کشورمان ابراز کرد: این کلام امام(ره) که حفظ نظام از اوجب واجبات است بدین معناست که حفظ جهت‌گیری مردم و حفظ رابطه مردم با خدا از اوجب واجبات است و حفظ این رابطه با فراهم کردن کار مؤثر و آزادی مردم بر موقعیت خودشان میسر می‌شود و این آزادی و اختیار بدون اقامه قسط و عدل اتفاق نمی‌افتد تا مردم بتوانند خودشان زندگی خود را مهندسی کنند و از طی این مسیر است که میزان ایمان افراد مشخص می‌شود. لذا وقتی فرد آزاد و مختار بود، آنگاه مسئول و پاسخگو برای قیامت می‌شود.

ظهره‌وند اظهار کرد: کاری که حاکمیت باید انجام می‌داد این بود که نسبت حیات جاودان و حیات مادی را مشخص کند که این اتفاق نیفتاده است و مردم این سؤال را می‌پرسند که چرا آثار ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب در زندگی واقعی ما کمتر دیده می‌شود که از جمله آنها تورم، رکود، ربا، سیستم فاسد بانکی و... است. امروز اقتصاد قرآنی در برنامه و عمل دولت‌ها مشاهده نمی‌شود. اگر انقلاب بخواهد خود را متعین کند فقط در حوزه اقتصاد می‌تواند متعین شود زیرا ما که نمی‌خواهیم با تخیلات و توهمات زندگی کنیم، بلکه زندگی بخش مادی حیات ماست و این حیات مادی ارتباط مستقیم با وضعیت اقتصادی دارد.

انفعال در داخل؛ خواست دشمن 

وی تصریح کرد: اگر نتوانیم الگوهای تجربه‌شده مؤثر خود را به جهانیان معرفی کنیم در داخل منفعل می‌شویم و این همان چیزی است که دشمن می‌خواهد و باید جلوی این انفعال را بگیریم. مردم از انقلاب پشیمان نیستند و نمی‌خواهند به دوران ارتجاع طاغوت برگردند اما سؤال دارند و از ما مطالبه می‌کنند و شاید بتوان گفت مردم معترض نتیجه عملکرد خلاف جهت آرمان‌های انقلاب مسئولان هستند که این عملکردها منجر به خاندان‌سالای و تکاثر ثروت شده و این به معنای غلبه جریان محافظه‌کاری بر جریان انقلابی است.

ظهره‌وند در پایان اظهار کرد: قاسم سلیمانی‌ها رفتند که انقلاب بماند و اسلام قوی‌تر شود و قوت اسلام در عرصه سیاست و حکومت به این است که توزیع عادلانه منابع و اقامه قسط محقق شود که متأسفانه این تفکرات کنار گذاشته شده است. پس مطالبه‌گری مردم از مسئولان به حق است، اما این به معنای ناکارآمدی انقلاب نیست، زیرا مطالبات مردم از مسئولان دقیقاً همان اجرای آرمان‌های انقلاب است، لذا باید گفت امروز مردم و انقلاب در کشور مظلوم واقع شده‌اند و همین پایبندی و باور مردم به آرمان‌های انقلاب موجب شده که علیرغم عملکردهای منفی و ناکارآمدی دولت‌ها، انقلاب بقا و دوام یافته است.

انتهای پیام
captcha