کد خبر: 4127642
تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۱

عادی‌سازی روابط ایران و عربستان از نگاه کارشناسان شورای آتلانتیک

تحلیلگران شورای آتلانتیک، به طور کلی عادی‌سازی روابط بین تهران و ریاض را برای منطقه مثبت توصیف و تأکید می‌کنند: اعلام پیشرفتی دیپلماتیک بین جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی با میانجیگری چین، بیانگر دستاوردی مهم در دیپلماسی منطقه است و می‌تواند نشان‌دهنده عصر جدیدی در خاورمیانه باشد.

به گزارش ایکنا، برقراری مجدد روابط ایران عربستان سعودی که روز جمعه، 19 اسفند خبر آن منتشر شد، نظرات و تحلیل‌های گوناگونی را به همراه داشته است. برخی از این تحلیل‌ها با استقبال از این توافق آن را گامی در جهت کاهش تنش‌ها در جهان اسلام و منطقه غرب آسیا به خصوص در مورد جنگ یمن دانسته‌اند. از طرف دیگر برخی دیگر از تحلیلگران با احتیاط با این توافق برخورد کرده و آن را گامی مهم اما ناکافی در حل ریشه‌ای مشکلات غرب آسیا و تهران ـ ریاض توصیف کرده‌اند.

تعدادی از تحلیلگران شورای آتلانتیک(تأسیس ۱۹۶۱) اندیشکده آمریکایی واقع در واشنگتن، دی.سی در حوزه روابط بین‌الملل نظرات خود را در مورد عادی‌سازی روابط تهران ـ ریاض و پیامدهای مختلف آن اعلام کرده‌اند.

به خطر افتادن اعتبار آمریکا در منطقه خاورمیانه

مسعود مستجابی، معاون مدیر برنامه‌های خاورمیانه در شورای آتلانتیک

اعلام پیشرفتی دیپلماتیک بین جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی با میانجیگری چین، بیانگر دستاوردی مهم در دیپلماسی منطقه است و می‌تواند نشان‌دهنده عصر جدیدی در خاورمیانه باشد. این تحول که دو بازیگر اصلی منطقه را پس از سال‌ها خصومت گرد هم می‌آورد، بر حضور رو به رشد چین در منطقه تأکید و چالشی را برای ایالات متحده ایجاد می‌کند که احتمالاً تلاش می‌کند این تلاش‌ها را تضعیف کند.

برخلاف توافقنامه ابراهیم با میانجیگری ایالات متحده، که به دنبال برقراری روابط دیپلماتیک بین اسرائیل و تعدادی از کشورهای عربی از جمله امارات متحده عربی و مراکش بود، تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط بین عربستان و اسرائیل بی‌نتیجه مانده است.

با این حال، ایالات متحده بر تلاش‌های خود برای رسیدن به این هدف پافشاری کرده است. باید گفت که اعتبار واشنگتن در مقام صلح‌ساز در منطقه به دلیل غیرقابل اعتماد بودن و تمایل آن به جانبداری در درگیری‌ها، مانند یمن و سوریه، به خطر افتاده است. در مقابل، چین به عنوان یک میانجی انعطاف‌پذیر در نظر گرفته می‌شود که از جانبداری اجتناب می‌کند.

عادی‌سازی روابط ایران و عربستان از نگاه کارشناسان شورای آتلانتیک

اگر این روند ادامه پیدا کند، بازیگران منطقه‌ای بیشتری ممکن است به چین به عنوان میانجی روی بیاورند و بیشتر از ایالات متحده به آن اعتماد کنند. این تحول برای منطقه‌ای که نیاز به افزایش دیپلماسی و گفت‌وگو بین رقبای سنتی دارد، مثبت است. ایران از راه‌های بیشتر برای بی‌نتیجه کردن تحریم‌های ایالات متحده سود می‌برد، در حالی که عربستان سعودی می‌تواند در صورت عدم تحقق عادی‌سازی با اسرائیل، هزینه‌های خود را جبران کند. چین نیز به نوبه خود از گسترش روابط اقتصادی و محیط تجاری امن‌تر در خاورمیانه سود می‌برد.

مواضع جسورانه‌تر عربستان سعودی نسبت به ایالات متحده

علی باکر(Ali Bakir)، از اعضای ارشد غیرمقیم شورای آتلانتیک

این تحول از سرگیری روابط دیپلماتیک بین عربستان سعودی و ایران به خودی خود تکان‌دهنده نیست، زیرا ریاض و تهران مدتی است با پیام روشن ایرانی‌ها مبنی بر اینکه دوست دارند این اتفاق بیفتد، روی این موضوع کار می‌کنند. این واقعیت که این دور از مذاکرات تنها چهار روز به طول انجامید، ایده علاقه به برقراری مجدد روابط را تأیید می‌کند.

با این اوصاف، نباید انتظار داشت که با توجه به ماهیت پیچیده این رابطه و همچنین سطح بالای امنیتی شدن منطقه، مشکلات مزمن در روابط عربستان و ایران به این زودی‌ها به طور کامل پایان یابد.

البته، احتمالاً شاهد تنش‌زدایی بیشتر خواهیم بود، اما نتیجه کلی به شدت به این بستگی دارد که دو بازیکن از این مرحله به بعد چگونه پیش بروند و آیا مایلند بر اساس اعلامیه (عادی‌سازی) عمل کنند یا خیر.

عادی‌سازی روابط ایران و عربستان از نگاه کارشناسان شورای آتلانتیک

بدیهی است که دو وزنه سنگین منطقه‌ای به مدتی برای تمرکز بر چالش‌ها و اولویت‌های داخلی و منطقه‌ای دیگر نیاز دارند.

این تحول همچنین استراتژی تنوع‌بخشی عربستان سعودی را برجسته می‌کند که در آن ریاض اخیراً مواضع جسورانه‌ای را در قبال ایالات متحده در مورد موضوعات مهم اتخاذ کرده و با وجود اینکه به خوبی از پیامدهای بالقوه اقدامات خود آگاه است، روابط بیشتری با روسیه و چین باز داشته است.

با این حال، بارزترین جنبه این معامله، حضور چین است. ردپای چین در این پیشرفت دیپلماتیک این تصور را تقویت می‌کند که نقش چین در خلیج فارس و منطقه به طور قابل‌ توجهی در حال افزایش است، به گونه‌ای که پیامدهایی فراتر از روابط تجاری و معمولی باقی می‌گذارد. همچنین عدم حضور ایالات متحده به عنوان بازیگر اصلی در منطقه از نظر دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی را برجسته می‌کند.

با توجه به تمرکز واشنگتن بر جنگ روسیه علیه اوکراین و افزایش تنش‌های منطقه‌ای ناشی از افزایش سطح غنی‌سازی هسته‌ای ایران به 90 درصد، نزدیک‌تر شدن عربستان و ایران، لزوماً چیز بدی برای ایالات متحده نیست. با این حال، این تحول باید چشم واشنگتن را روی دو چیز باز کند:

اولاً، ایالات متحده نباید این ابتکار را کم اهمیت جلوه دهد و با توجه به پیامدهای آینده آن بر منافع خود و منطقه، باید به چنین تحولاتی توجه بیشتری داشته باشد.

دوم، این توافق به چین، حضوری زیرپوستی در منطقه خواهد داد. تا به حال چین از نظر اقتصادی در این منطقه برنده بود. اگر چین حضور دیپلماتیک و سیاسی خود را تقویت کند، به این معنی است که در آینده به یک بازیگر رو به رشد در حوزه امنیتی منطقه تبدیل خواهد شد.

دو اخطار بزرگ تنش‌زدایی تهران ـ ریاض برای آمریکا

ویلیام اف. وکسلر (William F. Wechsler)، مدیر ارشد مرکز رفیق حریری و برنامه‌های خاورمیانه در شورای آتلانتیک

اگر کشورهایی که در اطراف خلیج‌ فارس وجود دارند فعالانه برای کاهش تنش‌های متقابل تلاش کنند، منافع ایالات متحده در خلیج فارس امن‌تر است. این مورد زمانی بود که توافقنامه امنیتی سال 2001 بین عربستان سعودی و ایران به جلوگیری از درگیری فعال به مدت 10 سال علی‌رغم بی‌اعتمادی عمیق متقابل برای رسیدن به این هدف کمک کرد و امروز هم همینطور است. بنابراین باید از اخبار برقراری مجدد روابط دیپلماتیک بین این دو کشور پس از توافق سال گذشته بین امارات متحده عربی و ایران برای تبادل سفرا استقبال کنیم.

با این حال، این بار این معامله با دو اخطار همراه است، که هر یک سؤالات استراتژیک مهمی را برای ایالات متحده ایجاد می‌کند.

بدیهی‌ترین مورد اول این است که چین بود که طرفین را گرد هم آورد، با اعلامی که همزمان با آغاز سومین دوره ریاست جمهوری شی جین پینگ بود. پس از سال‌ها اعلامیه‌های پکن مبنی بر اینکه این کشور صرفاً می‌خواهد روابط اقتصادی خود را در خاورمیانه ایجاد کند و به دنبال هیچ گونه نفوذ سیاسی نیست، به وضوح می‌توان دریافت که چنین اظهاراتی نادرست است.

در واقع، چین به مدت دو دهه به طور پیوسته در حال افزایش نفوذ سیاسی منطقه‌ای خود بوده است که اخیراً با سفر شی جین پینگ به ریاض در ماه دسامبر و سفر ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور ایران به پکن در ماه گذشته، برجسته شد. روز جمعه، چین وعده داد که منافعش در منطقه فقط اقتصادی است و نمی‌خواهد بازیگر اصلی سیاسی باشد.

دوم، این اعلامیه در حالی منتشر می‌شود که ایالات متحده و اسرائیل از نزدیک در مورد پاسخ‌های احتمالی به برنامه هسته‌ای در حال انجام ایران با مانورهای نظامی مشترک و مشاور امنیت ملی اسرائیل که این هفته پیش از سفر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر به اروپا، از کاخ سفید بازدید کرده‌اند در مورد این موضوع هماهنگ شده‌اند.

در حالی که کاخ سفید ممکن است از تنش‌زدایی استقبال کند، اما تل‌آویو از این کار استقبال نخواهد کرد، زیرا این اقدام را به عنوان اقدامی برای کاهش تهدید اقدام نظامی علیه ایران تفسیر می‌کند. تعجب‌آور نیست اگر اعلام بعدی تجدید گفت‌وگوهای ایران و آمریکا در مورد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) باشد که بار دیگر با میانجیگری چین انجام شد. در حالی که من در مورد احتمال به نتیجه رسیدن چنین توافقی در شرایط فعلی تردید دارم، چنین اعلامیه‌ای در واشنگتن مورد استقبال قرار می‌گیرد، اما در اسرائیل به عنوان کاهش بازدارندگی آمریکا و اسرائیل علیه ایران تلقی می‌شود.

ترجمه: محمدحسن گودرزی

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha