حسین جوشقانی، عضو هیئت علمی دانشگاه خاتم در گفتوگو با ایکنا، با بیان اینکه بدون مشارکت و همکاری مردم طرحهای اقتصادی قابل اجرا نیستند و به نتیجهای که مدنظر است دست نخواهیم یافت، گفت: در شرایط کنونی اقتصادی مسائل مختلفی به صورت همزمان در حال وقوع است و مشکلات پی در پی را شاهد هستیم و لذا برای حل این مشکلات و مسائل مشارکت مردم امری ضروری و مهم به شمار میرود.
وی افزود: همه بازیگران، صاحبنظران و سیاستگذاران به مشارکت مردم در اقتصاد باور دارند ولی ابتدا بهتر است تعریف دقیقی از مشارکت مردم در اقتصاد ارائه شود. به عبارت بهتر کسی مشارکت مردم را نفی نمیکند اما بحث بر سر کیفیت و شیوه مشارکت است.
کارشناس اقتصادی ادامه داد: یک بخشی از مشارکت که میتواند به کاهش تورم منجر شود مربوط به مشارکتهای سیاسی است که مباحثی مانند حمایت مردمی از طرحهای دولت را شامل میشود و سپس در رابطه با مشارکت اقتصادی باید سخن گفت.
جوشقانی منتفع شدن مردم از مواهب اقتصادی را از کارویژهها و کارکردهای مشارکت اقتصادی دانست و در این رابطه یادآور شد: در دهه 80 و 90 بحث خصوصیسازی مطرح شد یعنی بعد از ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 بسیاری از شرکتهای دولتی خصوصی شدند به این معنا که مالکیتشان را به مردم سپردیم اما هرگز مردم را در مدیریت این شرکتها مشارکت ندادیم. مثلاً آیا مدیریت ایران خودرو از سوی سهامدارانش مشخص و تعیین میشود؟ آیا واقعاً سهامداران این شرکت از مردم هستند؟
وی ادامه داد: خصولتیسازی را نباید به معنای مشارکت دادن مردم در اقتصاد تعریف کرد. مشارکت واقعی مردم در امور اقتصادی زمانی تحقق خواهد یافت که به عنوان مثال یک تعدادی سهامدار ایران خودرو یا شرکتهای تأمین اجتماعی شوند و اینها مدیر را تعیین کنند نه اینکه دولت مدیران این شرکتها مشخص کند. مدیران ایران خودرو یا سایپا را مردم تعیین میکنند یا وزارت صمت؟ خب معلوم است مردم تعیین نمیکنند. تا زمانیکه مدیریتها و سود شرکتها مستقیماً نصیب مردم نشود، نمیتوان از مشارکت مردم در اقتصاد سخن گفت.
عضو هیئت علمی دانشگاه خاتم با بیان اینکه برای حل مشکلات ناشی از تورم و افزایش مشارکت اقتصادی مردم باید اجازه داد خیلی از حوزهها به مردم منتقل شود، گفت: این مهم زمانی اتفاق میافتد که به مردم اعتماد شود ولی متأسفانه بسیاری از مدیران ما به مردم اعتقادی ندارند و علاقه دارند همه چیز را خود دولت برنامهریزی کند یا تمام زنجیره تأمین را خودشان مدیریت کنند و این دقیقاً برخلاف باوری است که در رابطه با مشارکت مردم در اقتصاد وجود دارد.
جوشقانی این را هم اضافه کرد که امور حکمرانی را نمیتوان به مردم منتقل کرد و این یک موضوع کاملاً پذیرفتهشده است و در این زمینه فقط مردم دولتی را انتخاب میکنند و امورات حکمرانی را به دولت واگذار میکنند.
وی افزود: امور شرکتداری یا تصدیگری در اقتصاد را میتوان به مردم واگذار کرد و این حوزه در زمره حوزههایی است که باید کاملاً مردم را در آن دخالت داد. آن دوران که دولت تصمیم میگرفت قیمت فلان نهاده چقدر باشد گذشته و باید بدانیم قیمتگذاری از سوی دولت بزرگترین سم برای اقتصاد است. وقتی قرار باشد دولت قیمتگذاری کند آن وقت باید مدیر دولتی را هم انتخاب کند تا تمام اوامر دولت را به اجرا درآورد و طبق برنامه او پیش برود.
جوشقانی ادامه داد: متأسفانه طی چند هفته اخیر شاهد بودیم که یک سری از افراد طرحهایی را ارائه میدهند که بیش از این اقتصاد را دولتی و متمرکز میکند. نظامهای موجود در کشورهای کمونیستی بر این باور بودند دولت میتواند برنامهریز متمرکز باشد و در تولید و توزیع مستقیماً دخالت کند.
وی تأکید کرد: اینکه میگویند اقتصاد ایران شرایط متفاوتی را با همه اقتصادهای جهان دارد و نباید از روشهای متعارف استفاده شود، فریب بزرگی است. به هر حال اصولی مرسوم در دنیا وجود دارد که اگر به آنها عمل شود میتوان مانع تورم و رکود اقتصادی شد. مثلاً جلوگیری از نقدینگی و در نظر گرفتن ذینفعان طرحها و پروژهها از اصول مرسوم در دنیا هستند و در همه کشورها هم جواب داده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه خاتم با بیان اینکه ارائه راهحلهای متضاد با اصول علم اقتصاد به زیان کشور بوده است، گفت: حرف علم اقتصاد این نیست که راهحل یکسان و همزمان برای تمام اقتصادهای جهان دارد بلکه حرف اصلی علم اقتصاد این است که یک سری اصول و تئوریهایی وجود دارد که براساس تجربیات گذشته به دست آمده و مردم طبق اینها رفتار میکنند و اگر سیاستمداران میخواهند موفق عمل کنند باید این تجربیات و تئوریها را مدنظر قرار دهند.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام