مهدی خورسند، کارشناس مسائل بینالملل، در گفتوگو با ایکنا درباره فراهم بودن زمینههای شکلگیری یک نظم جدید منطقهای پس از تحولات سریع و شتابان اخیر در غرب آسیا گفت: اکنون در دوره گذار نظم بینالمللی قرار داریم که این دوران شاخصههای مهمی همچون عدم اطمینان در روابط و تشکیل اتحادها و همپیمانیهای سست و بیاعتبار دارد.
وی افزود: همه تحولات اخیر منطقه مانند احیای روابط ایران و عربستان، ابراز تمایل سایر کشورهای عربی برای بهبود رابطه با ایران و بازگشت سوریه به اتحادیه عرب، از مشخصههای این دوره گذار در منطقه غرب آسیا است. در واقع ارتباطات در این دوره گذار بیشتر تاکتیکی است تا راهبردی و درازمدت و کشورهای منطقه در این دوره فقط برای رسیدن به اهداف خود در حال نزدیک شدن به هم هستند.
خورسند موقتی بودن این همپیمانیها را از جمله مشخصات این دوره گذار دانست و گفت: ایران و عربستان الان با میانجیگری چین در تعامل با هم قرار دارند اما تعارض منافع این دو کشور در غرب آسیا آشکار و طرحهای ترانزیتی، اقتصادی و امنیتی که دو کشور دنبال میکنند، کاملا در تضاد با هم است.
این کارشناس مسائل بینالملل تأکید کرد: عدم همپوشانی منافع و یا وجود تعارض منافع با همدیگر نشان از همین تاکتیکی بودن این روابط دارد و فقط مختص دوران گذار نظم بینالمللی است. در واقع کشورها برای اینکه در این دوره گذار کمتر آسیب ببینند، از این همپیمانیهای تاکتیکی استفاده میکنند.
وی تأکید کرد: در دوره گذار نظم بینالمللی، الگوهای دوستی و حتی دشمنی هم ناپایدار است و این هم یکی دیگر از مؤلفهها و شاخصهای دوره گذار نظم بینالمللی است. از این منظر نباید از روابط دوستانه در این دوره گذار به منزله روابط راهبردی یاد کنیم که متأسفانه در این باره مرتکب خطا شدهایم و رابطه خود را با چین و روسیه، راهبردی تلقی میکنیم در حالی که این روابط بیشتر تاکتیکی است.
خورسند اظهار کرد: شاید منافع ایران با منافع چین و روسیه، همپوشانی بسیار زیادی با هم داشته باشد اما تا رسیدن به روابط راهبردی و داشتن منافع راهبردی با همدیگر هنوز فاصله داریم و باید بسیاری از اتفاقات بیفتد و بسیاری از مواضع طرفین نسبت به منافع همدیگر مشخص شود.
خورسند درباره برخی تحلیلها پیرامون فراهم شدن زمینه برای ائتلافهای منطقهای یا حتی قطب قدرت جهان اسلام گفت: فعلا صحبت در این باره بسیار زود است و این تحلیلها بیشتر خوشایند فضای رسانهای است و عقبه علمی و پژوهشی غنی ندارد. سؤال اصلی این است که وقتی از قطب قدرت جهان اسلام یا همگرایی دنیای اسلام صحبت میکنیم، چگونه تعارض منافع میان ایران، ترکیه و عربستان سعودی را که هر یک داعیهدار امالقرایی جهان اسلام هستند، تحلیل میکنیم، چه برسد که بخواهند یک اتحاد با هم تشکیل بدهند.
این کارشناس مسائل بینالملل ابراز کرد: مواضع ایران، ترکیه و عربستان در مورد بسیاری از مناسبات و تحولات منطقهای در تضاد با همدیگر است و اینها اصلا قابلیت جمع شدن در کنار یکدیگر را ندارد. به اعتقاد من در این دوران گذار نظم بینالمللی، گسست منافع و حتی پیوست منافع سست و غیر پایداری داریم ولذا تا رسیدن به یک ثبات برای شکلدهی به یک نظم جدید راه زیادی خواهیم داشت که شاید در این فاصله دهها، صدها و هزاران از این ائتلافها و دوستیها و دشمنیها بیاید و برود.
خورسند بیان کرد: همچنین یکی دیگر از مشخصههای نظم جدید منطقهای احتمالی پس از عبور از این دوره گذار بینالمللی، وجود ائتلافهای منطقهای و ظهور قدرتهای متنوع منطقهای در مناطق مختلف دنیا است.
خورسند در پاسخ به این سؤال که آیا اکتفا به بهبود روابط با عربستان و سایر کشورهای منطقه و توسعه روابط با چین و مجموعه شرق میتواند جایگزینی برای برجام و ارتباط با غرب باشد، گفت: قطعا رابطه با شرق و همسایگان و کشورهای منطقه برای حل مشکلات و گرههای اقتصادی کشور شرط لازم و ضروری است اما کافی نیست. شرط کافی این است که ایران در معادلات بینالمللی بتواند توازن بین نگاه به غرب و نگاه به شرق ایجاد کند.
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه ایران نمیتواند و نباید به طور کامل غرب را از معادلات سیاست خارجی خود کنار بگذارد، گفت: این رویکرد یک اشتباه محض است. زیرا باید یک حدی از فناوری، توان اقتصادی و پیشرفت را در تعامل با غربیها به دست بیاوریم کما اینکه غربیها از بزرگترین هم پیمانان قدرتهای شرقی و به ویژه قدرتهای نوظهور شرقی هستند و ما نباید این فریب این بازی را بخوریم که به دلیل ترس یا ناتوانی از رابطه با غرب به طور کامل در دامن شرقیها بیفتیم.
وی تصریح کرد: در رابطه با شرق هم باید دقت کرد و هم با احتیاط عمل کرد. البته منافع ایران ایجاب میکند که با شرق هم روابط خود را توسعه دهد زیرا امروز شرقیها توان بسیار زیاد و طرحهای بسیار بزرگ اقتصادی مانند طرحهای ترانزیتی و سرمایهگذاری دارند و ما باید سرمایههای آنها را جذب کنیم اما این به معنای آن نیست که تمام تخم مرغهای خود را در سبد شرقیها بگذاریم؛ همانطور که دولتهای قبل به اشتباه تمام تخم مرغهای خود را در سبد غرب گذاشتند.
خورسند اظهار کرد: به عنوان یک کارشناس متخصص مسائل چین و اوراسیا به صراحت بیان میکنم اگر همه تخم مرغهای خود را در سبد شرقیها بگذاریم شاید شرقیها را استعمارگرتر از غربیها ببینیم. براین اساس باید نسبت به این مسئله دقت کرد که منافع کشور در ایجاد توازن بین نگاه به شرق و نگاه به غرب است.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام