رمز موفقیت زنان شاغل در حوزه مدیریتی و خانواده
کد خبر: 4150903
تاریخ انتشار : ۰۷ تير ۱۴۰۲ - ۰۷:۴۲
ایکنا بررسی کرد؛

رمز موفقیت زنان شاغل در حوزه مدیریتی و خانواده

زنان نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند که برخی از آنها در کنار نقش همسری و مادری به شغلی بیرون از خانه مشغول می‌شوند، هر چند شاغل بودن بار مضاعفی علاوه بر مسئولیت‌های دیگر برای زنان محسوب می‌شود، اما به خوبی توانسته‌اند این نقش‌ را نیز به خوبی ایفا کنند.

رمز موفقیت زنان شاغل در حوزه مدیریتی و خانوادهزنان نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند که برخی از آنها در کنار نقش همسری و مادری به شغلی بیرون از خانه مشغول می‌شوند، هر چند شاغل بودن بار مضاعفی علاوه بر مسئولیت‌های دیگر برای زنان محسوب می‌شود، اما به خوبی توانسته‌اند این نقش‌ را نیز به خوبی ایفا کنند.

خبرنگار ایکنا با سه نفر از زنان شاغل موفق استان در حوزه مدیریت به گفت‌وگو نشست و رمز موفقیت آنان در فعالیت بیرون از منزل و نقش مؤثر در خانواده را مورد بررسی قرار داد که در ادامه می‌خوانید: 

اضطراب بمباران روزهای جنگ را هنوز حس می‌کنم

فاطمه شرقی یزدی، همسر علی دهقانی سرهنگ بازنشسته ارتش است که با صبوری و نجابت در شرایط سخت در کنار همسر در طول هشت سال جنگ تحمیلی و در مناطق حساس عملیاتی به عنوان فرمانده آتشبار پایگاه هوایی بوشهر به مدت سه سال، فرمانده آتشبار و رادار پایگاه هوایی تبریز به مدت چهار سال، فرمانده مستقل آتشبار پایگاه هوایی کیش و رئیس عملیات زمین به هوایی کیش به مدت دو سال، فرمانده آتشبار اورلیکن اصفهان و معاونت عملیات پدافندپایگاه هوایی اصفهان به مدت پنج سال، فرمانده گردان ۵۳ پایگاه هوایی خارک به مدت یک سال، معاونت عملیات و جانشین پدافند پایگاه هوایی اصفهان به مدت ۶ سال، فرمانده گروه پدافند پایگاه هوایی هاشم آباد به مدت هفت سال، مأموریت‌های مهمی برعهده داشت، ایستادگی کرد و این همراهی منجر به این شد که همسرش توانست هشت سال زمان جنگ تحمیلی به‌صورت کامل در مأموریت‌ها بدون دغدغه و نگرانی از مسائل خانه و فرزندان، حضوری فعال و تأثیرگذار داشته باشد.

وی که در مقاطع مختلف توانسته است، رتبه‌های برتر علمی و هنری را کسب کند، در سال ۱۳۵۲ با قبولی در رشته مهندسی خاک‌شناسی دانشگاه تبریز به تحصیل در دانشگاه مشغول می‌شود و با توجه به شغل همسر و انتقال به مناطق مختلف بیشتر دوران زندگی را در غربت به‌سر برده است، اما توكل به خدا و صبوری را پیشه فعالیت‌ها می‌کند که این اقدام باعث می‌شود در زندگی و وظایف مادری و خانه‌داری همیشه زبانزد و مورد تحسین باشد و در کنار وظیفه اصلی‌ که یک زن به بر عهده دارد، توانست با کسب رتبه برتر در تمامی ترم‌های دانشگاه، فارغ‌التحصیل شود و فرزندانی تحصیل‌کرده، موفق و آماده خدمت، به جامعه تحویل دهد.

این بانوی موفق توانست در دوران فعالیتش، اقداماتی از جمله طراحی، ایجاد و اجرای فضاهای سبز شهری شهر یزد با وجود کمبود آب و امکانات، همچنین مديريت، طراحی و ساماندهی و ایجاد اولين پارک بانوان يزد و تجهيز آن را در کارنامه خود به ثبت برساند و از اولین مهندسین زن در بدنه شهرداری یزد و اولین مشاور بانوان شهرداری و سازمان‌های تابعه آن باشد.

در ادامه خاطراتی از فاطمه شرقی یزدی در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنای یزد از دوران جنگ تحمیلی و سختی‌هایش در مسیر تربیت فرزندان بیان می‌شود که در شهر غریب و گاهاً با امکاناتی محدود، صبورانه در مسیر همراهی گام برداشت.  

فاطمه شرقی یزدی

غم غربت را فراموش نمی‌کنم

شرقی یزدی با بیان خاطره‌ای از دوران دانشجویی در سال ۱۳۵۶ گفت: تولد فرزندم با موعد امتحانات پایان ترم همراه شد و نتوانستم در این امتحان شرکت کنم. تولد فرزندم در شهری غریب، در حالی که همسرم برای دفاع از کشور در مأموریت به‌سر می‌برد، برایم سخت بود، اما زمانی که تنها در اتاق بیمارستان در کنار کودکم بودم شرایطی در آن روز فراهم شد و شاهد حضور تمام دانشجویان و دوستان هم‌دانشگاهی در بیمارستان بودم که با هدیه‌ای شامل تمام وسایل نوزاد برای ملاقاتم آمدند، جمعیت زیاد بود که کل راهرو هم پر شده بود و از طرفی با توجه به اینکه شاگرد اول ورودی بودم، همه دانشجویان به دانشگاه تغییر زمان امتحان را با توجه به شرایط بنده اعلام کردند. در شهر غریب بودم اما دوستانی از جنس مهربانی و فداکاری را در کنار خود احساس می‌کردم و چه زیباست حس انسانیت، مهربانی و دلسوز هم بودن که باعث شده هنوز خاطره آن روز در ذهنم ماندگار باشد. 

شرقی در ادامه با اشاره به اینکه به دلیل شرایط شغلی همسرم که در ارتش فعالیت می‌کردند و چهار سال یکبار به منطقه‌ای منتقل می‌شدند، بیان کرد: پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، در آزمون استخدامی آموزش و پرورش با امتیاز عالی پذیرفته شدم. اما همسرم به مأموریت جزیره کیش منتقل شدند و شرایط خانه ایجاب می‌کرد که در کنار خانواده باشم، لذا انصراف دادم و همراه ایشان به جزیره کیش رفتیم، البته آن زمان امکاناتی که اکنون در این جزیره وجود دارد، فراهم نبود حتی امکانات اولیه مثل برق و گاز و...، با توجه به اینکه اوایل سال ۵۷ و انقلاب بود، همسرم زمان کمی در منزل حضور داشتند و گاهی هفته به هفته منزل نبودند.

صدای آژیر قرمز

وی ادامه داد: همسرم در آن دوران چون به حالت آماده‌باش بودند، نمی‌توانستند در منزل حضور داشته باشند و با یکی از همسایه‌ها که شرایطی شبیه به بنده داشتند، تصمیم گرفتیم شب‌ها در کنار هم باشیم. اما این اتفاق تنها یک شب رخ داد و بنده هر چه انتظار کشیدم، کسی نیامد. به دلیل شرایط حاکم بر جامعه، نمی‌توانستم حتی چراغ‌ها را روشن کنم، همه جا تاریک بود، فانوسی روشن کردم و در کنار پنجره اتاق، کنار پسرم كه يک سال و نيم داشت، چشم انتظار تا صبح نشستم و اضطراب آن روزها و بمباران را هنوز در وجودم حس می‌کنم، روزهایی که آژیر قرمز به صدا در می‌آمد و یک لحظه سکوت همه جا را فرا می‌گرفت و صدای بمباران...

شرقی در ادامه خاطرات خود از دوران جنگ تحمیلی افزود: پس از اینکه از کیش به اصفهان منتقل شدیم، همسرم معاون پدافند هوایی اصفهان شدند و حفاظت منطقه را برعهده داشتند، با اینکه اصفهان بودیم چون همسرم دیر وقت به منزل می‌آمدند و صبح زود باید به محل کار باز می‌گشتند، فرزندانم هفته به هفته همسرم را نمی‌دیدند. هنگامی که دخترم هشت ماهه و پسرم هفت ساله بود، مجدد در آزمون آموزش و پرورش شرکت و قبول شدم و به مدت دو سال در آموزش و پرورش اصفهان خدمت کردم.

وی گفت: با توجه به اینکه مجبور بودیم از شهری به شهر دیگر سفر کنیم، نتوانستم در رشته مورد علاقه فعالیت داشته باشم، همچنین در شهریورماه ۶۴ برای دیدار خانواده به يزد آمديم که از اصفهان تماسی گرفته شد تا همسرم ۲۴ ساعته خود را به جزیره خارک معرفی کنند، چرا که وجود سکوهای نفتی در جزیره و بمباران منطقه، موجب حساسیت شده بود. همسرم یک ارتشی بودند و از طرفی دوران جنگ هم بود و شرایط ایجاب می‌کرد در این زمان فعالیت پررنگ‌تری داشته باشند، بنده هم به دلیل شرایط کاری همسرم که دفاع از میهن و کشور را برعهده داشتند، گلایه‌ای نداشتم و سعی می‌کردم شرایط را برایشان فراهم کنم. لذا مجدد به اصفهان بازگشتیم و همسرم به جزیره خارک رفتند و گاهی به ما سر می‌زدند و با توجه به اینکه در پایگاه هوایی هشتم شکاری اصفهان سکونت داشتیم و محل فعالیت تدریسم در فلاورجان اصفهان بود، درخواست انتقالی از آموزش و پرورش شهر اصفهان دادم که بتوانم در این پایگاه فعالیت را ادامه دهم، اما با درخواست بنده موافقت نشد و به اجبار فعالیت بیرون از منزل را رها کردم.

ورود به عرصه مدیریتی

وی ادامه داد: چند سالی گذشت و همسرم به منطقه عين‌خوش اهواز منتقل شدند، آن زمان پسرم در مقطع دبیرستان مشغول به تحصیل بود، به دلیل مهیا شدن شرایط مناسب برای تحصیل پسرم در سال ۷۱ از پایگاه هوایی اصفهان به یزد آمدیم و در زمینه رشته تخصصی دانشگاهی در سازمان فضای سبز شهرداری یزد مشغول به فعالیت شدم، همسرم پس از مدتی مجدد از عين‌خوش اهواز به اصفهان مأموریت داشتند، بنابراین مراقبت از فرزندانم را به تنهایی به دوش کشیدم و به مدت ۱۰ سال تنها در يزد بودیم، اما توانستم با برنامه‌ریزی صحیح در کنار فعالیت بیرون از منزل، مراقبت از فرزندانم را عهده‌دار باشم. آن زمان گاز نبود و گرمای منزل با بخاری نفتی تأمین می‌شد، وقتی از سرکار برمی‌گشتم باید به تنهایی همه فعالیت‌ها را انجام می‌دادم. هر چند دو فرزندم بزرگ شده بودند و کمک کاری برای بنده بودند، اما سختی‌هایی به همراه داشت.

شرقی بیان کرد: همیشه سعی کردم در کنار تعهد کاری که بیرون از منزل بر عهده دارم، شرایط خوب و ایده‌آلی در منزل حاکم باشد و همچنین در محیط کار و فعالیت‌های تخصصی برای یزد اقدامات با ارزشی اجرا و به‌جای بگذارم، در همین راستا با توجه به علاقه زیادی که به کاشت گیاهان کم‌آبخواه داشتم، به طراحی و ایجاد فضای سبز با گیاهانی که در فضای سبز و مناسب با شرایط آب و هوایی یزد بود پرداختم و از طرفی به راه‌اندازی گلخانه بهاران اقدام کردم و فعالیت‌هایی همچون طراحی فضای سبز پارک کوهستان و...‌ را در کارنامه دارم.

وی با اشاره به سختی‌های بانوان شاغل گفت: بانوان شاغل در کنار فعالیت بیرون از منزل، دغدغه تربیت فرزند را دارند و معتقد هستم فرزندپروری سخت است اما زندگی با وجود فرزند شیرین‌تر می‌شود. زیرا که هنگامی که بزرگ می‌شوند و موفقیت آنان را می‌بینیم، سختی‌ها فراموش و لذت داشتن فرزند دو چندان می‌شود و در واقع فرزندان آرامش پدر و مادر هستند به‌ویژه زمانی که شاهد فعالیت و موفقیت آنان در جامعه هستیم. در این مسیر به خدا توکل کردم چراکه وقتی توکل به خدا باشد، سختی‌ها بدون مشکل  می‌گذرد.

دغدغه‌های بانوان شاغل

شرقی به بانوان شاغل پیشنهادی ارائه داد و اظهار کرد: بانوان باید آرامش روحی داشته باشند و مورد حمایت خانواده قرار گیرند، خوشبختانه این مسیر از طرف خانواده برای من مهیا بود و توانستم به هر آنچه در بخش علمی‌ و فعالیت اجتماعی علاقه داشتم در کنار وظایفم در منزل برسم. البته متأسفانه مشکلی که برای بانوان شاغل وجود دارد، دغدغه ذهنی در خصوص نگهداری فرزند تا دوسالگی است، چرا که فرزند حداقل تا سن دو سالگی باید در کنار مادر باشد و نیاز بیشتر به محبت و آغوش مادر دارد، لذا می‌توان این شرایط را به نوعی قانونی و در ادارات در قالب مهدکودک فراهم کرد.

وی در پایان گفت: بانوان با توجه به نقش‌های همه جانبه‌ای كه در زندگی دارند، در کنار تعهد و صداقت، توكل به خدا داشته باشند و صبر و بردباری را پيشه کنند، قطعاً به هر آنچه در  برنامه دارند، خواهند رسید و موفق خواهند بود.

فاطمه شرقی یزدی پس از بیست و یک سال فعالیت در عرصه اجتماع با ارائه درخواست، به بازنشستگی نائل آمد تا بتواند به فرزندانش که شاغل بودند، کمک کند و آنان نیز بتوانند در مناصب شغلی مورد علاقه بدون دغدغه فعالیت داشته باشند. هم اکنون فرزند ارشد وی، فعال اقتصادی و دارای مدرک دکتری مدیریت، فرزند دوم عضو هیئت علمی و حائز رتبه‌هایی همچون انتخاب به عنوان نخبه علمی در جشنواره ملی و دو دوره پژوهشگر برتر استان و جز ۱۰ مدرس برتر در جشنواره ملی مدرسین معلمین جوان و همچنین فرزند سوم نیز دکترای دامپزشکی و رتبه برتر تخصص جنین‌شناسی در کشور و دارای آزمایشگاه تخصصی دامپزشكی و همچنین مؤسسه‌ای شخصی در امور خیریه هستند.

فاطمه سعادتجو

روایت بانوی یزدی از ۲۴ سال خدمت در مسیر علم

فاطمه سعادت‌جو، دیگر بانوی یزدی است که 24 سال در مسیر علمی به ارائه خدمت پرداخته و در دوران سخت کرونا ریاست سازمان جهاددانشگاهی استان یزد را بر عهده می‌گیرد، هر چند این دوران مدیریتی به سختی می‌گذرد، اما با تدبیر و درایت زنانه به خوبی از این ایام گذر می‌کند.

وی با اشاره به همزمانی سال دیپلم با ازدواجش گفت: سال دیپلم ازدواج کردم و بلافاصله صاحب فرزند شدم، سال دیپلم را با فعالیت‌های متفرقه سپری و در کنار آن مدرک دیپلم را اخذ کردم. پس از هشت سال با تغییر گرایش از علوم تجربی، در کنکور ریاضی و فیزیک شرکت کردم و دوره شبانه ریاضی کاربردی دانشگاه یزد پذیرفته شدم. با توجه به اینکه پسرم در مقطع دبستان و دخترم پیش‌دبستانی تحصیل‌ می‌کردند، سختی‌های زیادی را پشت سر گذراندم اما خوشبختانه با رتبه اول از دانشگاه یزد فارغ‌التحصیل شدم. در همان سال در مقطع ارشد دانشگاه یزد پذیرفته شدم.

سعادت‌جو با اشاره به چرایی تغییر گرایش از رشته تجربی به ریاضی گفت: سعی کردم زندگی را در اولویت قرار دهم، همه این موارد باعث تغییر گرایش از تجربی به ریاضی شد تا بعد از اتمام تحصیل شغل پرافتخار معلمی را پیشه کنم. در سال ۱۳۷۳ در کنکور دو مرحله‌ای آن سال شرکت و در رشته ریاضی کاربردی مقطع شبانه دانشگاه یزد پذیرفته شدم. دانشجوی شبانه می‌بایست در کلاس‌های عصر و شب شرکت کند که این امر باعث تنهایی فرزندانم می‌شد و شرایط تحصیل را برایم سخت می‌کرد. با همه این موارد تصمیم جدی برای ادامه تحصیل و تغییر در روند زندگی خود و خانواده داشتم.

سعادت‌جو افزود: از آنجا که در آن زمان دانشجویان شبانه حداکثر ۱۶ واحد می‌توانستند اخذ کنند و طبق چارت تحصیلی ۹ ترم فارغ‌التحصیل می‌شدند ولی من با کسب معدل بالا و اخذ ۱۸ واحد در هر ترم توانستم تنها فارغ‌التحصیل شبانه بین هم‌ورودی‌هایم با کسب رتبه اول باشم. در آن سال سه نفر دانشجوی روزانه و من دانشجوی شبانه رشته ریاضی کاربردی ورودی سال ۷۳ توانستیم، هشت ترم در سال ۷۷ فارغ التحصیل شویم که در همان سال هم هر چهار نفر در مقطع ارشد پذیرفته شدیم.

این بانوی فعال فرهنگی و اجتماعی افزود: آن زمان و در دانشگاه یزد، یک سال در میان، دانشجوی ارشد رشته ریاضی آن هم دو نفر  پذیرش‌ می‌شدند، بنده باید سال ۷۷ یا به کنکور ارشد‌ می‌رسیدم یا با توجه به شرایط زندگی، درس را رها‌ می‌کردم اما با همه شرایط، خود را به کنکور ارشد سال ۷۷ که در اصفهان برگزار شد، رساندم. خوشبختانه در کنکور ارشد پذیرفته شدم و این افتخار برایم لذت‌بخش بود.

آغاز ورود به عرصه مدیریتی

رئیس سابق سازمان جهاددانشگاهی استان یزد بیان کرد: سال ۱۳۷۸ یکی از اساتید، حضور در مؤسسه آموزش عالی جهاددانشگاهی شعبه اشکذر را پیشنهاد دادند، هر چند علاقه داشتم در دانشگاه مطهری تفت که بانوان فعالیت داشتند، حضور داشته باشم، اما با توصیه ایشان تدریس دروس کامپیوتر و ریاضی را از مهر ۷۸ در آنجا شروع کردم و از بهمن همان سال به عنوان هیئت علمی آموزشی در مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی اشکذر مشغول به کار شدم. در آن سال مؤسسه تنها در اشکذر و اردکان شعبه داشت و در یزد هیچ فعالیت آموزشی نداشت. در ابتدا به عنوان معاون گروه کامپیوتر و سپس رئیس مرکز فعالیت کردم.

وی ادامه داد: سال ۱۳۸۵ دکترای دانشگاه یزد قبول شدم و به عنوان مدیرکل پژوهشی مؤسسه آموزشی جهاددانشگاهی مسئول راه‌اندازی حوزه پژوهشی شدم. بعد از آن و همزمان با تحصیل، مسئولیت مدیرکل نظارت و ارزیابی، مدیرکل آموزش و سپس معاونت آموزشی را عهده‌دار شدم. در سال ۹۰ پیگیر ارتقای مؤسسه آموزش عالی جهاددانشگاهی به دانشگاه علم و هنر شدم که خوشبختانه موافقت اصولی دانشگاه علم و هنر حاصل پیگیری‌های شبانه‌روزی اینجانب به همراه تیم مدیریت دانشگاه است.

سعادت‌جو اشاره کرد: در تمام ۲۴ سال خدمت در دانشگاه همواره مسئولیت داشته‌ام. مدیریت گروه آموزشی، ریاست مرکز آموزش، مدیرکل پژوهشی، مدیرکل نظارت و ارزیابی، ریاست دانشکده فنی و مهندسی و معاونت آموزشی دانشگاه از مسئولیت‌های اینجانب در دانشگاه علم و هنر از سال ۱۳۷۸ تا سال ۱۳۹۹ است. همچنین ریاست جهاددانشگاهی استان از سال ۹۹ تا سال ۱۴۰۱ و معاونت آموزشی سازمان از سال ۱۴۰۱ تا کنون را عهده‌دار بوده‌ام.

ایستادم و جنگیدم

این بانوی فعال یزدی بیان کرد: سال ۱۳۹۹ به ریاست دانشکده فنی و مهندسی منصوب شدم و از شهریورماه افتخار ریاست جهاددانشگاهی یزد به مدت دو سال نصیب بنده شد، هرچند دوران کرونا شرایط بسیار سختی را رقم زده بود اما چون قبل از آغاز موج کرونا جواب مثبت جهت پذیرش این مسئولیت را داده بودم، شرایط را پذیرفتم و به خدا توکل کردم. هرچند شرایط روز به روز سخت‌تر‌ می‌شد، به دلیل حفظ آبروی بانوان و اینکه اگر از ادامه این فعالیت خودداری کنم، شاید باعث شود در استان دیگر به بانوان اعتمادی صورت نگیرد، بنابراین ایستادم و جنگیدم.

سعادت‌جو در پایان گفت: خدا را شاکرم با شرایطی که مجموعه داشت، روزهایی سخت سپری شد و معتقد هستم بانوان مدیریت مالی خوبی هم در زندگی و هم در محیط کار دارند و‌ می‌توانند هر کجا که مسئولیتی به آنها داده شود، به خوبی مدیریت کنند و البته تلاش‌های همکارانم در این مجموعه بی‌تأثیر نبود. بنابراین خواستن توانستن است به شرط داشتن هدف مشخص و پشتکار برای رسیدن به هدف.

عالیه مهرابی، نویسنده و شاعر یزد

اولین‌هایی که برای بانوی شعر و ادب یزد رقم خورد

عالیه مهرابی، دیگر بانوی یزدی است که در حوزه شعر و ادب فعالیت دارد و توانسته نه تنها در استان بلکه در سطح ملی و بین‌الملل صاحب رتبه‌های برتر شود. وی که متولد تیرماه ۱۳۵۹ در کراچی پاکستان است، به ایکنا گفت: خانواده به دلیل شغل پدرم مدتی را در پاکستان ساکن شدند و پس از چهار سال به ایران بازگشتند. اول راهنمایی بودم که اولین جرقه‌های شاعری در من ایجاد شد و اولین شعر را برای میز تحریری که داشتم، سرودم. خوشبختانه خانواده‌ام در این مسیر بسیار همراه بودند و پیگیر فعالیت بنده می‌شدند و با توجه به علاقه به این حوزه، در شب شعرهایی هم شرکت می‌کردم.

مهرابی افزود: رشته تحصیلی بنده در مقطع دبیرستان، تجربی بود و با توجه به اینکه شاگرد ممتاز مدرسه بودم، به عنوان یک خانم دکتر به من نگاه می‌شد، این در حالی بود که به ادبیات بسیار علاقه داشتم اما باید به نتیجه‌ای می‌رسیدم و شاید برایم دردآور بود که شب امتحان با توجه به علاقه‌ای که به ادبیات داشتم، کتاب سهراب در دست داشته و به مطالعه این کتاب بپردازم، تضادی بین رشته تحصیلی و علاقه شخصی من وجود داشت، البته خانواده هم علاقه داشتند در آینده یک پزشک باشم و تلاش هم کردم به آرزوی آنها جامه عمل بپوشانم ولی متأسفانه رقابت سختی که وجود داشت، من را برای رسیدن به جامعه پزشکان بازداشت.

وی در ادامه گفت: پس از اتمام تحصیل در مقطع دبیرستان در کنکور شرکت و در فاصله بسیار اندکی توانستم در کنکور قبول شوم. شرایط آن زمان به گونه‌ای بود که دختران زود ازدواج می‌کردند و من هم در ۱۸ سالگی ازدواج کردم و خوشبختانه ازدواجم به آرامش فکری و روحی منتج شد و مسیر اصلی زندگی‌ام بعد از ازدواج رقم خورد.

مشاور فرهنگی استانداری یزد افزود: خوشبختانه همسرم زمینه خوبی برای فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی‌ام فراهم کردند و در آن زمان کمتر پیش می‌آمد فضای این چنینی برای فعالیت بانوان در اجتماع وجود داشته باشد. بعد از ازدواج، در رشته روانشناسی تحصیل را ادامه دادم و به برکت این همراهی، فعالیتم در اجتماع با سرودن شعر برای هیئت‌های مذهبی آغاز شد و توانستم به عنوان اولین زنی باشم که نوحه برای هیئت‌های مذهبی یزد می‌سرود.

مهرابی ادامه داد: اولین کتاب با عنوان «به رنگ آتش» در سال ۸۲ به چاپ رسید. پس از وقفه ۹ ساله دومین کتاب با عنوان «مسافران کوپه صبح» در سال ۱۳۹۰ منتشر و به چاپ رساندم. با توجه به داشتن دو فرزند و اولویت خانواده، نمی‌توانستم در مجامع شعری خارج از استان حضور داشته باشم اما سعی می‌کردم آثاری به جشنواره‌های مختلف ارسال کنم و خوشبختانه توانستم رتبه‌هایی را کسب کنم. در مقطعی به صورت ناشناس فعالیت داشتم، و با چاپ اولین کتاب در جشنواره حضرت ابوالفضل(ع)، در جامعه به چهره شناخته شدم. این کتاب کاندید جایزه کتاب سال قلم زرین و کاندید جایزه کتاب شعر جوان شد.

وی ادامه داد: در ادامه کتاب «گریه‌های شمع، خنده‌های باد» در سال ۹۲ به چاپ رسید، این کتاب هم کاندید جایزه سال قلم زرین شد. در سال ۹۴ توانستم کتاب‌های «به امضای گل سرخ»، «خوشه‌های مینیاتوری» و «قلمدان‌های فیروزه» را به چاپ برسانم و خوشبختانه قلمدان‌های فیروزه کتاب برگزیده سال آستان قدس رضوی شد.

مهرابی با اشاره به چاپ کتاب «آنیماه» بیان کرد: مدتی به عنوان مسئول انجمن شعر بسیج هنرمندان فعالیت داشتم و ارتباط خوبی با هنرمندان استان شگل گرفت تا اینکه اتفاق مبارکی در سال ۱۴۰۰ برایم رقم خورد و آنیماه برگزیده کتاب سال جمهوری اسلامی شد.

وی کسب رتبه اول جشنواره بین المللی فجر و چهره برتر هنر انقلاب را از دیگر افتخاراتی دانست که در همان سال رقم خورد و بیان کرد: این اتفاقات برای اولین بار بود که برای یک زن در کشور رقم می‌خورد و یک زن می‌توانست این جایزه‌ها را کسب کند. بانوان بویژه بانوان یزدی پتانسیل‌های بسیار خوبی دارند و می‌توانند در عرصه‌های مختلف علمی، پژوهشی، ادب و هنر و ... در سطح ملی و بین‌المللی درخشیده و حرف برای گفتن دارند به‌ویژه اینکه حجاب هم هیچ‌گونه منافاتی با فرهنگ، هنر و ادب ندارد و یک زن محجبه می‌تواند در رشته خودش بهترین باشد.

این بانوی شاعر استان یزد با تقدیر و تشکر از خانواده که در این مسیر نقش مهمی را داشته‌اند بیان کرد: خانواده از ابتدای فعالیت شعری من نقش بسیار مهمی ایفا کردند به نحوی که از همان ابتدای فعالیت همراه و هم‌قدم بودند و اجازه ندادند لحظه‌ای احساس کنم بی‌پشتوانه هستم. اولین امر لطف خدا بوده، لطف خداوندی که این موهبت را به من داد که در کنار خانواده‌ای باشم که به من این قدرت را داده تا در مسیر شعری و هنری خود قدم بردارم، بعد از ازدواجم همسر و فرزندانم پشتوانه شعری من بودند و به برکت لطف پروردگار و اهل بیت(ع) دوستانی در مسیر زندگی‌ام قرار گرفتند که هر کدام برای زندگی شعری من پیشرانی بوند چه دوستان انجمن که شاگردان من هستند و چه دوستانی که در زندگی با آنها مواجه بودم، همه لطف خداوند است برای اینکه زندگی هنری و شعری را با موفقیت پشت سر بگذارم.

وی در پایان با اشاره به جایگاه شعر در بین بانوان گفت: یکی از اتفاقات خوبی که در سال‌های اخیر برای یزد رقم خورد، ورود شاعران زن در حوزه شعر هیئت بود و امروز بسیاری از نوحه‌های هیئات توسط بانوان سروده می‌شود، لذا حضور پررنگ شاعران جوان زن در کشور به صورت ویژه در حال نمود و بروز است و بسیاری از بانوان شاعر توانمند در سطح کشور امروز توانسته‌اند در جشنواره‌های مختلف حائز رتبه‌های برتر شوند که این امر به نقش انجمن‌های ادبی بر می‌گردد که حضور پررنگ بانوان در آن نمود دارد. انجمن‌ها در پرورش و تعالی شعر فاخر بسیار مؤثر هستند و امیدوارم با تقویت انجمن‌های ادبی در استان بتوانیم شاعران تراز و شاعرانی که شایسته نام دارالعباده و حسینیه ایران بودن یزد هستند را برای نسل‌های بعد تربیت کنیم.

مهدیه‌السادات حسینی‌مطلق، مدیرکل امور زنان و خانواده استانداری یزد

فراهم کردن آرامش روحی مادران در محل کار 

مهدیه‌السادات حسینی‌مطلق، مدیرکل امور زنان و خانواده استانداری یزد نیز با اشاره به فرمایش رهبر انقلاب مبنی بر اینکه جنگ، جنگ روایت‌هاست گفت: یکی از دلایلی که حوزه زنان آن جایگاهی که باید داشته باشد را ندارد، این است که آن‌گونه که باید این حوزه را روایت می‌کردیم، نکردیم.

وی نقش رسانه‌ها در روایت‌گری زنان موفق در سطح جامعه را یادآور شد و افزود: رسانه‌ها باید زنان موفق ایران اسلامی که توانسته‌اند در عرصه‌های مختلف به ایفای نقش بپردازند، معرفی و تجربیات این بانوان را به نسل امروز انتقال دهند، لذا می‌توانیم از تجربیات این زنان در امر خانواده بهره‌مند شویم به‌ویژه اکنون که مباحثی از جمله جمعیت و فرزندآوری مورد تأکید قرار گرفته است.

حسینی‌مطلق با اشاره به درخواست یکی از بانوان در زمینه آماده‌سازی محلی برای حضور فیزیکی فرزند زیر دو سال و آرامش روحی مادران در محل کار،‌ گفت: یکی از پیگیری‌های جدی ما این است که آرامش برای مادران در محل کار وجود داشته باشد، اکنون تربیت فرزند به دلیل شرایط خاصی که بر جامعه حاکم است، ازجمله در دسترس بودن تکنولوژی‌های مدرن که آسیب‌های نوپدیدی را ایجاد کرده و ... سخت‌تر از گذشته شده است.

وی ادامه داد: اینکه مادرانی بدون حامی و همراه و حتی در مواردی در نبود حضور فیزیکی همسر و یا نقل مکان در شهر غریب به دلیل شغل همسر، توانسته‌اند فرزندانی تربیت کنند که اکنون آینده‌سازان این جامعه هستند، باید روایت شود و چقدر زیباست این روایت توسط بانوان انجام شود.

حسینی‌مطلق با اشاره به اینکه یکی از مشکلات در حوزه بانوان نوشتن قوانین این حوزه توسط آقایان است، در حالی‌که باید از نگاه یک زن به مسئله پرداخته شود، حداقل اینکه نگاه زن هم باشد گفت: وقتی حوزه زنان بررسی می‌شود می‌بینیم موفقیت‌ها از بستر خانواده بوده و نقش خانواده در موفقیت این زنان مؤثر است و لذا خانواده نقش پررنگی دارد و این مهم نباید مورد غفلت قرار گیرد.

 
اعظم السادات میرجلیلی، خبرنگار ایکنا
انتهای پیام
captcha