به گزارش ایکنا، اوری نیر(Ori Nir)، خبرنگار سابق روزنامه هاآرتص در یادداشتی که در نیویورکتایمز منتشر کرد با اشاره به سیاست شهرکسازی رژیم صهیونیستی نوشت: در آوریل 1988، به عنوان خبرنگار هاآرتص، در مراسم تشییع جنازه یک شهرکنشین 15 ساله ساکن کرانه باختری به نام تیرزا پورات، شرکت کردم که به طور تصادفی توسط یک شهرکنشین دیگر به ضرب گلوله کشته شد. پورات در شهرکی در نزدیکی شهر نابلس بود که در پی درگیری بین فلسطینیهای روستای مجاور با شهرکنشینان توسط یک شهرکنشین به اشتباه کشته شد.
در تشییع جنازه او، رهبران شهرکنشینان خواستار انتقام شدند. یک شهرکنشین مکرراً با لهجه غلیظ آمریکایی شعار میداد: گیروش! گیروش! (اخراج). بعداً، پس از پراکنده شدن جمعیت، این شهرکنشین به من گفت که اخیراً از نیویورک مهاجرت کرده و آرزویش بیرون کردن اعراب از «سرزمین موعود» است.
در حالی که آخرین چرخه خشونت در کرانه باختری را دنبال میکردم، شعار او در گوش من طنینانداز شده است.
هفته گذشته، دو فلسطینی چهار اسرائیلی را کشتند و چهار نفر دیگر را در نزدیکی شهرک الی مجروح کردند و روز بعد، حدود 400 شهرکنشین به چندین روستای فلسطینی نزدیکی رام الله، رفتند و بنا بر گزارشها، خودروها و خانهها را به آتش کشیدند. این حمله به دنبال حملات دیگری در سال جاری صورت میگیرد که همانطور که تایمز در فوریه اشاره کرد، یکی از شدیدترین خشونتهای شهرکنشینان علیه فلسطینیان را در تاریخ خود رقم زد. از ژانویه(نیمه خرداد)، بیش از 440 حمله شهرکنشینان به فلسطینیان در کرانه باختری رخ داده است.
در واقع برای من واضح به نظر میرسد که امروزه شهرکنشینان افراطی در کرانه باختری همان هدفی را دنبال میکنند که آن شهرکنشین آمریکایی در سال 1988 از آن حمایت کرده بود: بیرون راندن فلسطینیها. آنها بدون شک از دولت جدید اسرائیل ـ که حامی شهرکنشینیها و ضد فلسطینیترین دولت تا به امروز است ـ حمایت شدید میکنند و احتمالاً حتی بر این باورند که رؤیای آنها برای اخراج همسایگان فلسطینی اکنون سیاست رسمی دولت است.
در ربع قرن گذشته، تلاقی پروژههای ساختمانی همیشه در حال گسترش در سرزمینهای اشغالی و سهل انگاری بیشتر در مورد خشونت شهرکنشینان، شرایطی سمی از نرمش و عدم پاسخگویی ایجاد کرده است. در این روند، اسرائیلیهای بیشتری این دیدگاه را پذیرفتهاند که مناطقی در کرانه باختری که ساکنان آن شهرکنشینان یهودی هستند به بخشی از اسرائیل تبدیل شدهاند.
البته، همه ساکنان کرانه باختری، یهودی افراطی نیستند که معتقدند زندگی در سرزمین کتاب مقدس یک حکم مذهبی است. اکثر مهاجران، در واقع، از جمله صدها هزار یهودی افراطی ارتدوکس، به دنبال مسکن مقرون به صرفه به آنجا نقل مکان میکنند. در حالی که تشخیص ایدئولوژی شهرکنشینان درگیر در آخرین رشته حملات دشوار است، به احتمال زیاد بسیاری از آنها متعلق به گروه اول (افراطیان ارتدوکس) باشند.
با این حال، حتی با افزایش اشغال سرزمینهای اشغالی از اوایل دهه 1990، ایده «پاکسازی سرزمین فلسطینیها»[اخراج فلسطینان از زادگاه خود] از نظر همه اسرائیلیها، از جمله شهرکنشینان قابل دستیابی بود.
برای سالهای متمادی، استراتژی شهرکنشینان افراطی ملیگرا بیشتر بر انتقامگیری از فلسطینیان و حفظ پایگاههای غیرقانونی آنها (شهرکهایی که بدون مجوز دولت و با نقض قوانین اسرائیل ساخته شده بودند) متمرکز بود.
حملات شهرکنشینان افراطی به فلسطینیها راهی برای حفظ آن مراکز بود. این حملات باعث شد که مقامات اسرائیلی که میخواستند از تشدید خشونت بین دو گروه جلوگیری کنند، از پیگیری هرگونه تلاش برای از بین بردن شهرکهای غیرقانونی منصرف شوند.
چندین بار پس از امضای توافقنامه اسلو در سال 1993، زمانی که توافق اسرائیل و فلسطین در دسترس به نظر میرسید، از رهبران شهرکنشینان افراطی پرسیدم که دیدگاه جایگزین آنها برای راه حل دو کشوری یا توافق صلح دیگر با فلسطینیها چیست. بیش از یک بار، پاسخ این بود: اینجا «سرزمین معجزات» است. ما برای معجزه دعا میکنیم. من این معجزه را به این معنا در نظر گرفتم که از طریق مداخله الهی، اسرائیل میتواند سرزمین کرانه باختری را بدون ساکنان فلسطینی آن، از آن خود کند.
در آن زمان، چنین آرزویی به دلیل فضای سیاسی قابل بیان نبود، بنابراین این رهبران افراطی به تعبیر متوسل شدند.
اما در چند سال گذشته، سیاستمداران اسرائیلی آشکارا در مورد تمایل خود به الحاق بیشتر کرانه باختری، حتی پیش از نخستوزیری نفتالی بنت، صحبت کردهاند. امروز، با دولتی که به نظر میرسد بسیار همسوتر با آنها است، به نظر شهرکنشینان افراطی این ایده دستیافتنی است.
بزالل اسموتریچ، وزیر راست افراطی کابینه اسرائیل، که خود از فعالان شهرکنشین بوده، اکنون وزیر دارایی است. دولت جدید اسرائیل تعهد خود را به سیاستی اعلام کرده است که برای تقویت حضور اسرائیل و کاهش ردپای فلسطینیها در منطقه C [سه پنجم کرانه غربی که تحت کنترل مستقیم نظامیان اسرائیلی است] تلاش میکند.
این منطقه طبق توافق اسلو پیشبینی شده است که به تدریج به تشکیلات خودگردان فلسطین واگذار شود، اما همچنان تحت کنترل تلآویو است. این منطقه 60 درصد از کرانه باختری را پوشش میدهد و شامل تمام شهرکهای یهودینشین میشود. تلآویو به تازگی سیاست جدیدی را صادر کرده است که روند تصویب شهرکسازی و طرحهای پیشرفته برای ساخت بیش از 4000 واحد جدید در آنجا را سرعت میبخشد.
دولت بایدن خشونت شهرکنشینان و شکست اسرائیل در مقابله با آن و همچنین سیاست توسعه شهرکسازی تلآویو را محکوم کرده است. واشنگتن به خشونت شهرکنشینان عمدتاً به عنوان شکست مقامات اسرائیلی در اجرای قانون در مورد شهرکنشینان خشن و سیاستهای شهرکسازی به عنوان مانعی برای توافق صلح آینده واکنش نشان میدهد. هر دو درست هستند، اما چشمانداز این سیاستها و اقدامات برای بیرون راندن فلسطینیان کرانه باختری را مورد توجه قرار نمیدهند.
در ماه مه، کل جمعیت عین سامیه، یک جامعه کوچک فلسطینی با حدود 200 نفر در شمال شرق رام الله، وسایل ساده خود را بسته و در پی حملات بیامان شهرکنشینان همسایه از خانههای خود گریختند. خدر، پدر 9 فرزند، به هاآرتص گفت: ما از ترس شهرکنشینان تصمیم گرفتیم آنجا را ترک کنیم. من به خاطر فرزندانم رفتم. کوچکترین فرزندم گفت: نمیخواهم اینجا زندگی کنم شهرکنشینان میآیند و سنگ پرتاب میکنند. فردا میتوانند مرا بکشند.
زمانی که شهرکنشینان همسایگان فلسطینی خود را با مکرر و وحشیانه ترور میکنند، اقدامات آنها پیامد کمی داشته است. مقامات اسرائیلی به ندرت آنها را محاکمه یا محکوم میکنند. در برخی از حملات اخیر، حتی ثابت شده که افسران ارتش و پلیس اسرائیل در زمان حمله شهرکنشینان به روستاهای فلسطینی و به آتش کشیدن آنها، هیچ واکنشی نشان ندادهاند.
هفته گذشته، بنیامین نتانیاهو اعلام کرد که به عنوان پاسخی به حمله فلسطینیان، فوراً طرحهای ساخت 1000 خانه جدید در شهرکهایی که محل ترور چهار اسرائیلی بوده است، آغاز خواهد شد.
این یک انحراف چشمگیر از وعدههایی است که اسرائیل به هنگام سوزاندن و تخریب ساختمانها در چندین روستای فلسطینی توسط شهرکنشینان در ماه فوریه داده بود. در نشست عقبه که با حضور ایالات متحده، مصر و اردن برگزار شد، فلسطینیها و اسرائیلیها برای اولین بار در بیش از 10 سال گذشته با هم گفتوگو و هر دو طرف دوباره بر لزوم تعهد به کاهش تنش تأکید کردند.
ساخت هزار خانه جدید برای مهاجران یهودی بعید است که چیزی را کاهش دهد. دولت بایدن و همسایگان عرب نباید به تلآویو اجازه دهند تا از قول خود برای جلوگیری از خشونت اعمال شده توسط شهروندان خود عقبنشینی کند. سی و پنج سال از مرگ پورات میگذرد و عدالت کورکورانهای که آن شهرکنشین در مراسم تشییع جنازه او به شدت از آن دفاع میکرد، بهطور خطرناکی عادی میشود.
ترجمه: محمدحسن گودرزی
انتهای پیام