علی سعیدی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم در گفتوگو با ایکنا، درباره چرایی عدم پیادهسازی مفاهیم و مبانی اقتصاد اسلامی در کشور به صورت کامل گفت: این موضوع دلایل متعددی دارد ولی شاید مهمترین چالش در این زمینه به این نکته بازگردد که یک تلقی رایجی در بین دانشگاهیان، حوزویان و به تبع آن در بین سیاستمداران وجود دارد که گمان میشود ما یک چیزی به نام علم اقتصاد محض داریم و این علم اقتصاد، اسلامی و غیراسلامی ندارد و مانند علم فیزیک است و برای اینکه بتوان اقتصاد را شکوفا کرد باید به سراغ آموزههای چنین علم اقتصادی رفت.
وی افزود: علم اقتصاد محض، فاقد ارزشهای ایدئولوژیک و جهتگیری است و امکان ورود مبانی اسلام به این نوع علم وجود ندارد و مثل همه جای دنیا چه کافر باشیم، چه مؤمن، چه لائیک و چه مسیحی به ناچار باید به سراغ مباحث اقتصادی رفت که در کتابهای درسی علم اقتصاد محض مطرح شدهاند.
پژوهشگر اقتصاد اسلامی در این رابطه ادامه داد: این تلقی بسیار خطا و نادرست بوده و حاصل یک پروژه سیاسی و امنیتی است که در قرن بیستم شکل گرفته و اتفاقاً در واکنش به غلبه تفکرات مارکسیستی اتفاق افتاده؛ یعنی وقتی لیبرالها در اوایل قرن بیستم به لحاظ نظری نتوانستند پاسخ چالشهای مارکسیستها را بدهند، به ابزار ریاضیات و آمار پناه آوردند و ایدئولوژی خودشان را در ضمن ریاضیات و در ضمن آمار مطرح کردند.
سعیدی بیان کرد: نظریهپردازان اقتصاد محض یک سری ارزشها مانند رقابت، آزادی، فردگرایی و تئوری بازار را فرض گرفتهاند و در چارچوب این مفروضات دست به مدلسازی اقتصادی میزنند ولی برخی فکر میکنند همه اقتصاد یعنی مدلسازی و کاری هم به نگاه و مکتب اقتصادی اسلام ندارند. کسانی که این کار را انجام دادهاند یک تلقی از علم اقتصاد در قالب اقتصاد ریاضی را به وجود آوردهاند که مبتنی بر ارزشهای لیبرالیستی است و از این طریق سعی کردهاند مکتب خودشان را توسعه دهند و تقریباً در همه جای دنیا مکتب لیبرالیسم اقتصادی را به اسم علم اقتصاد گسترش دادهاند.
وی ادامه داد: اما وقتی این علم اقتصاد را باز میکنیم پی خواهیم برد که این نوع اقتصاد مبتنی بر گزارههای کاملاً ایدئولوژیک و مکتب فایدهگرایی است و همه چیز را در پرتو فایده اقتصادی تفسیر میکند. مکتب فایدهگرایی، مکتبی است که ارزش همه افعال و کارهای انسان را به سود و زیان مادی و مالی ربط میدهد.
این کارشناس اقتصاد اسلامی با بیان اینکه در دانش اقتصاد محض هیچگاه از این ابعاد اخلاقی و هنجاری بحث نمیشود، گفت: بلکه همیشه در مورد مدلها و مسائل کمی و ریاضی بحث میشود و هیچکس هم متوجه نیست در لابهلای این بهینهسازیهای ریاضی و آماری ما داریم یک مکتب سودانگاری و فایدهانگاری را ترویج و تبلیغ میکنیم.
سعیدی افزود: جالب است بدانید در ادبیات فلسفه اخلاق غرب به این نوع فایدهگرایی «فلسفه خوکی» میگویند! و قائل هستند که به نوعی حذف کردن انسان، نادیده گرفتن ارزشهای اخلاقی و انسانی و عواطف است. وقتی به این نکته توجه نداریم ناخودآگاه به اسم علم اقتصاد محض، اقتصاد سرمایهداری را ترویج و گسترش میدهیم. تا زمانی که این تلقی در جامعه ما وجود داشته باشد همچنان اسیر نگاههای لیبرالیستی هستیم و نتیجهاش میشود اینکه وقتی در دانشگاهها و حتی در برخی حوزهها در مورد اقتصاد اسلامی بحث میشود میگویند مگر اقتصاد، اسلامی و غیراسلامی دارد؟! یعنی حتی در الفبای ماجرا گیر کردهاند.
بیشتر بخوانید:
وی یادآور شد: درصورتیکه 60، 70 سال پیش شهید صدر پاسخ همه این شبهات را داده و خیلی مستند و مفصل صحبت کرده ولی همین کتاب را هم نخواندهاند یا حداقل دقیق نخواندهاند و یا نخواستند که بفهمند و فقط به دنبال رد آن بودند. پژوهشهای متعددی در اقتصاد اسلامی در حال انجام است و در این زمینه مجلات علمی، دانشکدهها و گروههای علمی وجود دارند و سیاستها و توصیههای سیاستی مطرح شدهاند ولی تا زمانی که ذهنیت این است همه آن چیزهایی که در کتابهای درسی وجود دارند اجرایی شوند نه چیز بیشتری، حتی حاضر نیستند بحثهای دیگر را بشنوند و حاضر نیستند در مجامع عمومی و دانشگاهها و رسانهها دربارهاش بحث و گفتوگو شود و بیشتر ازجهت تمسخر دارد و آن را بایکوت میکنند.
سلب فرصت از اقتصاد اسلامی
عضو هیئت علمی دانشگاه قم با بیان اینکه وقتی ایدهای میخواهد مطرح شود باید در فضای افکار عمومی آن را طرح کرد و همه در مورد آن بحث کنند، اظهار کرد: بدون طرح ایده، جوانب اجرایی و نقاط قوت و ضعفش آن مشخص نخواهد شد ولی هیچ وقت فضای حاکم اقتصاد لیبرال سرمایهداری این مجال را به اقتصاد اسلامی نداده و نمیدهد؛ با وجود اینکه دولت و نظام سیاسی، اسلامی شده ولی به لحاظ اقتصادی، اسلام در آن دیده نمیشود و خلأیی در این زمینه وجود دارد.
سعیدی یکی از مشکلات اقتصادی ایران را ریشه در آموزش علم اقتصاد دانست و گفت: ما حتی همان علم اقتصاد سرمایهداری را هم خوب، درست و مبنایی آموزش نمیدهیم و دانشجو نمیداند طبق چه مکتب اخلاقی، اقتصادی و اجتماعی تحصیل و فکر میکند، طوری وقتی فارغالتحصیل و حتی استاد هم میشود، نمیداند نظام سرمایهداری چیست و نظامهای رقیبش چهها هستند. دانشجوی لیسانس اقتصاد حدود 140 واحد درسی را پشت سر میگذارد ولی تنها 6 واحد آن مربوط به اقتصاد اسلامی است که آن هم تاریخ است و ضعیف ارائه میشود. ضعف نظام آموزشی کشور این است که از همان ابتدا دانشجو را در مکتب سرمایهداری کانالیزه میکنیم و دیگر نمیتوان از آن انتظار داشت که درباره اقتصاد اسلامی صحبت کند.
وی در پایان تأکید کرد: اقتصاد اسلامی در همه عرصههای فعالیت اقتصادی حرف برای گفتن دارد و در آن حکم و نظر داده است. کتاب مکاسب شیخ انصاری فقط 6 جلد است و آمده درباره جزئیات مسائل صحبت کرده نه اینکه فقط رهنمود کلی ارائه دهد. برخی میگویند اسلام فقط درباره ربا سخن گفته، درصورتی که این ادعا درست نیست و اسلام آمده درباره تجارت، دادوستد، مبادله، بازار و قیمتگذاری و مالیاتستانی، تأمین معیشت و وظایف حکومت در اقتصاد حرف زده، پس چطور میتوان گفت اسلام فقط در مورد ربا سخن گفته است.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام