عشق و علاقه در هر کاری محرکی است که با وجود همه موانع و مشکلاتی که بر سر راه فرد وجود دارد و شاید کارشکنی در حق او صورت گیرد، به انسان انگیزه و توان میدهد تا دلسرد نشود و با ایمانی راسخ به تداوم راهی که در آن قدم برداشته است و به آن اعتقاد دارد بیندیشد.
شهربانو سعیدی معتقد است که حتی اگر یک نفر را با قرآن همنشین کند، کارش را به درستی انجام داده است. او نیک میداند که در این راه با کس دیگری معامله کرده است و به دنبال پاداش دنیوی از راه مقدسی نیست که در آن پای گذاشته است. به پاس سالها تلاش عزتمندانه او در راه قرآن، قرار است از او در نخستین آئین نکوداشت بانوان مبلغ و محفلدار قرآنی تجلیل شد. در ادامه با این فعال قرآنی بیشتر آشنا میشویم؛
ایکنا ـ چه شد که تعلیم و تعلم قرآن را سرلوحه زندگی خود قرار دادید؟
شهربانو سعیدی، متولد 1342 در شهرری هستم. قرائت و تجوید تخصصی را تدریس میکنم و افتخار دارم که از شاگردان استاد سیدمحسن موسویبلده و حدود چهار سال و نیم در محضر ایشان تلمذ کردهام. پیش از حضور در محضر استاد موسویبلده و یادگیری مباحث تخصصی، تدریس قرآن را از زمان تحصیل در مدرسه شروع کردم. حدود سال 75 به واسطه کار همسرم در جهاد کشاورزی به بندرعباس منتقل شدیم و این فرصت را مغتنم شمردم و فعالیت قرآنی خود را آغاز و همزمان در دورههای تربیت مربی سازمان تبلیغات اسلامی شرکت کردم و بعد به تدریس کلاسیک و استاندارد قرآن روی آوردم.
ایکنا ـ دوره تربیت مربی سازمان تبلیغات اسلامی در سطحی بود تا شما را به مرحله آموزش قرآن برساند؟ چه آموزشهای دیگری را دریافت کردید؟
خوشبختانه بعد از حدود دو سال، دو کارشناس پیشکسوت قرآنی، استادان یاریگل و زکیلو، به بندرعباس آمدند و با حضور آنها روش تدریس از ما امتحان گرفته شد. البته استاد یاریگل با تسلط به تدریس قرآن، آزمون دقیقی را از ما اخذ کردند و بعد از تأیید ایشان، آزمون روش تدریس با حضور استاد زکیلو برگزار شد. 154 نفر بودیم و به خاطر دارم که این دو بزرگوار آزمون فوقالعاده سختی گرفتند. سرانجام 21 نفر آزمون را با موفقیت پشت سر گذاشتیم و گواهینامه دریافت کردیم. در همان زمان با خانم پاکدامن در مدرسهای به نام جهاد آشنا و موفق شدم در مقطع ابتدایی قرآن تدریس کنم.
ایکنا ـ اولین معلمان شما چه کسانی بودند؟
ابتدا در خانه با نوارهای صوتی روخوانی و حفظ قرآن را تمرین میکردم و این رویه حتی بعد از ازدواج و در اوایل زندگی، که فرزندانم خردسال بودند، ادامه یافت. آن زمان از قواعد تجویدی اطلاعی نداشتم، اما چون از نوارهای صوتی استاد شهریار پرهیزکار استفاده میکردم، هرچه را حفظ کرده بودم به استانداردهای تجوید نزدیک بود. بعد متوجه شدم چیزهایی که من به شکل سماعی فراگرفتهام قواعد است و اتفاقاً بهتر در خاطرم تثبیت شد.
ایکنا ـ پس با شنیدن تلاوتی که در آن نکات تجویدی به خوبی رعایت میشود میتوان به سطحی از دانش تجوید دست یافت. آیا به دنبال ارتقای دانش خود بودهاید؟
دوره آموزش تجوید قرآن و دوره صوت و لحن را نزد اساتیدی گذراندم که داور مسابقات بینالمللی قرآن بودند تا اینکه بعد از پنج سال از بندرعباس به تهران برگشتیم. در بدو بازگشت به تهران در شهرری مشغول تدریس شدم و نخستین کلاسهایم را در مجتمع آموزشی خانم عصمت(آنا) ناظری برگزار کردم. خانم ناظری علاوه بر مجتمع آموزشی دخترانه، جلسات قرآن را در منزل شخصی خود برگزار میکرد که در آنجا با مادران دانشآموزان آشنا شدم و دوره آموزش قرآن نیز برای مادران برگزار کردم.
سپس از طریق اقوام یکی از دانشآموزان برای تدریس به یکی از دانشگاههای کشور معرفی شدم و یک دوره مقدماتی و آزمایشی را در دانشگاه گذراندم. در تدریس سعی میکردم که قرآن را با لحن عربی بخوانم و همین امر موجب شد تا از روش تدریس من در دانشگاه استقبال شود و ترمهای بیشتری را در دانشگاه تدریس کنم. در هسته گزینشی که در شهر قم ایجاد شده بود، مرحوم حجتالاسلام محمدرضا شهیدیپور همراه با چند نفر دیگر در جلسهای از من آزمون گرفتند و از تسلطم اظهار رضایت کردند و از آن موقع در دانشگاه آزاد اسلامی شهرری تدریس میکنم.
چند ترم در دانشگاه آزاد شهرری شعبه مرقد امام خمینی(ره) و بیشتر ترمها در دانشکده علوم انسانی صفائیه و چند ترم در دانشکده شیخ صدوق تدریس کردم تا اینکه کرونا شیوع یافت و کلاسهای دانشگاه مجازی برگزار شد. سابقه بیمه و مدرک دیگری نداشتم و اگر به قرآن عشق و علاقه نداشتم، این عرصه را رها میکردم. آرامش فعالیت قرآنی برای من همه چیز بود، چون مبلغ حقالتدریسی حتی برای هزینه ایاب و ذهاب کفایت نمیکرد.
ایکنا ـ به هر حال سوابق شما در تدریس قرآن ستودنی است و باید به بهترین نحو تکریم میشدید.
دانشگاه برای پرداخت حقوق اساتید اهمال کرد. البته به همین منوال راضی بودم، چراکه حال دانشجو سر کلاس قرآن من بسیار خوب میشد و با خود میگفتم که اگر هر ترم بتوانم بر روی چند نفر تأثیر بگذارم، برای من کافی است. مشکل مالی نداشتم، اما برای همراهی با سایر دوستان و اساتید به دنبال حق و حقوقمان رفتیم، اما نمیدانم چه اتفاقی افتاد که نه تنها به من سابقه تدریسم را ارائه نکردند، بلکه با این توجیه که مجوز تدریس نداشتم، طی یک هفته تمام مشخصات من را از سامانه دانشگاه حذف کردند، در صورتی که علاوه بر گزینش در هیئت گزینش، یک دوره آموزشی 12 روزه را با حضور تعداد بسیاری از اساتید سراسر کشور در مشهد گذراندم و در این دوره 300 داوطلب زن حضور داشتند و امتیاز من از همه بالاتر بود و نیز برای همه مجوز موقت و برای من مجوز دائم تدریس صادر شد.
دانشگاه منکر این مسئله شد، تنها به این دلیل که به دنبال حق و حقوقم نباشم. قصد گله و شکایت نداشتم و صرفاً برای دریافت حقم تا این مرحله پیش رفتم. به هر حال مدارکی وجود دارد که بیش از 30 ترم با این دانشگاه همکاری کردم. در واقع حدود 15 سال سابقه تدریس در این دانشگاه را دارم. البته هر کجا نیاز به تشکیل کلاس آموزش قرآن باشد، آماده خدمت هستم. جلسات قرآن به شکل محلی و در حد روابط همسایگی است. در حال حاضر در محله خودمان محفل قرآنی هفتگی برگزار میکنم. علاوه بر این، در خانه یکی از اهالی محل کلاس دیگری را به نام پیش به سوی ظهور برای دختران برگزار میکنم. از خداوند میخواهم که توفیق آموزش قرآن از من سلب نشود.
انتهای پیام