حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد محققنیا، رئیس انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمیه و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با ایکنا، درباره چرایی وقوع پدیده بنگاهداری در نظام بانکی ایران گفت: در مدلهای مرسوم بانکداری در جهان یک مدلی تحت عنوان بانكداری جامع(يونيورسال بانكينگ) وجود دارد؛ در این مدل بانکها در کنار شرکتها و بنگاهها حضور دارند و در بازار بورس هم فعالیت میکنند. این مدل در آلمان بسیار موفق بوده و در کشورهای دیگر هم موفقیتهایی را به دست آورد، تا اینکه بحران اقتصادی 1929 آمریکا آن را کمی به حاشیه برد ولی امروز دوباره در حال گسترش است.
وی افزود: ما باید میان بنگاهداری بانکها و حضور بانکها در بنگاهها تفاوتی قائل شویم؛ همانطورکه در بانكداری جامع(يونيورسال بانكينگ) مشاهده میکنیم بانکها در بنگاهها حضور دارند ولی در مدیریتشان حرف اول را نمیزنند، بلکه در کنار مدیریت بانکها قرار دارند؛ یعنی یک یا دو صندلی در بنگاهها دارند و از اطلاعاتشان کاملاً خبر دارند و براساس اطلاعات درست تصمیم میگیرند که چقدر و چه زمانی تأمین مالی درستی را انجام دهند. این شیوه در دنیا متعارف هست و به اجرا هم درآمده و موفق هم بوده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این رابطه ادامه داد: اما آنچه که در ایران جا افتاده این هست که بانکها مستقیماً بنگاهداری میکنند و مدیریت بنگاهها را در اختیار میگیرند و این رویه از جهات مختلف به اقتصاد و سایر بنگاهها آسیب وارد میکند و بانکها را از ادامه مسیر وامدهی به سایر بنگاهها بازمیدارد و از آن جلوگیری میکند. پس بودن بانکها در کنار بنگاهها اتفاق بدی نیست بلکه مدیریت بنگاهها از سوی بانکها اتفاقی بدی است که رقم خوردن آن مخرب و زیانبار است.
محققنیا بیان کرد: خیلی نمیتوان نگاه ایدئولوژیک به بنگاهداری بانکها داشت و آن را به مفاهیمی مانند سرمایهداری پیوند داد. اساساً به خاطر رانتی که در مقوله بنگاهداری نهفته شده بانکها به بنگاهداری دست میزنند و از این منظر قابل فهم است. به نظر من باید رانتی که در این زمینه وجود دارد را از بین برد اما حضور بانک در کنار بنگاهها و حتی در بورس مفاهیم درستی هستند که در دنیا امتحانش را به درستی پس داده و نباید منکر آن شد.
وی یادآور شد: آلمان در انقلاب صنعتی صدسال از انگلستان عقب افتاد اما با یک مدل صحیح بانکداری که منبعث از بانكداری جامع (يونيورسال بانكينگ) بود توانست نهتنها عقبماندگیاش را جبران کند بلکه از انگلستان و سایر کشورهای اروپایی هم پیش افتاد.
رئیس انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمیه با بیان اینکه در عمل باید درآمد بانکها از محل تفاوت میان نرخ سپرده با نرخ تسهیلاتی باشد که ارائه میشود، اظهار کرد: در ایران وقتی نرخ سپرده حدود 23 است و از سوی دیگر باید وثیقه قانونی هم گروی بانک بگذاریم و اگر سایر هزینههای بانک را هم محاسبه کنیم عملاً نرخ سود تسهیلات بانکها 27 تا 28 یا حتی 30 درصد خواهد بود و به همین دلیل بخشی از بانکها در این بین متضرر میشوند. اما راه چاره چیست؟ یا باید بانکها کارا عمل کنند یعنی با یک درصد یا نیم درصد کارمزد بتوانند کل هزینههایشان را تأمین کنند که این عملاً در ایران اتفاق نمیافتد و به همین دلیل هزینههای بانکداری در ایران بسیار بالاست یا اینکه باید به سراغ راهها و کارهای دیگر بروند که یکی از آنها سوداگری و سفتهبازی است و یا اینکه به سراغ کارهای تولیدی بروند.
محققنیا در همین رابطه ادامه داد: به نظر من بهترین راهکار این است که اجازه دهیم بانکها وارد فرآیند تولیدی شوند، چون اگر مانع این شویم بانکها برای جلوگیری از ضرور و زیان به سمت سفتهبازی میروند لذا بهتر است اجازه ورود بانکها به فعالیتهای تولیدی و شرکتی صادر شود ولی به مرور زمان آنها را مجبور کنیم که سهامشان را به فروش برسانند و سهام حداقلی را نزد خود نگه دارند. یکی دیگر از پیشنهادات من این است که مدیریت اقتصاد را به بخش تعاونی بسپاریم.
وی در پایان بر استفاده از دیگر راههای تأمین مالی هم تأکید کرد و گفت: ظرفیت استفاده از دیگر راههای تأمین مالی فراهم شده تا فشار مضاعف بر بانکها کاهش پیدا کند ولی چون فرهنگ مردم خیلی سازگار با دیگر شیوههای تأمین مالی نیست و همه چیز را در بانک میبینند و از سوی دیگر چون تأمین مالی بانکی ارزانترین و مطمئنترین شیوه است نزد مردم همچنان محبوبتر واقع شده است.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام