به گزارش خبرنگار ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان، استاد حوزه و دانشگاه، پیش از ظهر امروز، سهشنبه، 16 آبان در نشست «صهیونیزم؛ اشتباه لیبرالدموکراسی» که به همت دانشگاه معارف اسلامی برگزار شد، به نقش حوزه در تبیین آثار احکام و ضرورت پیوند آن با دانشگاه اشاره و تأکید کرد: عادت علمی ما در حوزههای علمیه این است که بیشتر به مبانی بپردازیم و حضرت امام خمینی(ه) در اینباره میفرمایند؛ حوزه بیشتر به مبانی میپردازد و دانشگاه بیشتر به مباحث عینی و امام تأکید کردند باید دانشگاه و حوزه در هم ذوب شوند و اگر در هم ذوب نشوند جوانان به سمت لیبرالها خواهند رفت.
وی با بیان اینکه اصلاً برای دانشگاه مبانی اهمیت ندارد و اگر نزد یک دانشگاهی از مبانی سخن بگوییم بیتفاوت از کنارش رد میشود و از ما میخواهد بیشتر در مورد آثار سخن گفته شود، گفت: حوزویان بیشتر مورد احکام پیشینی بحث میکنند و میگویند این نماز واجب است یا نه ولی نمی گویند نماز چه آثاری در پی دارد؛ درصورتیکه اصل احکام باید مبتنی بر آثار باشد. در حوزه بیشتر برروی احکام بحث میشود و از آثار احکام سخن به میان نمیآید ولی در دانشگاه بحث برروی آثار از اهمیت بسیاری برخوردار است.
این استاد حوزه و دانشگاه در این رابطه ادامه داد: تا وقتی دانشگاه از آثار صحبت میکند و حوزه هم از احکام، نمیتوان به مبنا دست پیدا کرد و این یک فاجعه در کشور اسلامی است و به همین دلیل حوزه نهتنها نمیتواند با قشر دانشگاهی ارتباط برقرار کند بلکه از جامعه و تحولات عینی در آن، عقب مانده است.
پناهیان با تأکید بر این موضوع که امروزه حوزه با مخاطبان جامعه و واقعیتهای عینی نمیتواند ارتباط برقرار کند، گفت: آن کسی هم که توانسته با این دو ارتباط برقرار کند خارج از حوزه مطالعاتی را انجام داده و با هزینه خود این کار را کرده است. درصورتیکه ضرورت دارد امروز حوزه بتواند با این دو ارتباط قوی برقرار کند و بر آثار احکام بیشتر تأکید داشته باشد و از سوی دیگر لازم است حوزه با دانشگاه پیوند بخورد.
وی بیان کرد: در 99 درصد از روایات ما، از آثار امامت و ولایت سخن گفته شده و این یعنی بیان تبلیغ که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید فرمودند؛ امری که حوزه در آن ضعف دارد و این به خاطر ضعف در مهارت تبلیغی نیست بلکه به خاطر این است که امکان تبلیغ برای حوزویان به خوبی فراهم نشده است و به همین دلیل دانشجو از تبلیغ زده میشود. مباحث دینی را باید با جاذبه همراه کرد و اگر مباحث دینی جاذبه نداشته باشند جوان به آن جذب نخواهد شد و حتی بوی تحمیلی به خود خواهد گرفت و هرچه هم تحمیل شود نتیجه عکس در پی دارد.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: آموزش دین را باید با اثبات مبانی شروع کرد و همچنین باید معطوف به آثار باشد. زمانی امکان دارد به خاطر حفظ دین و دغدغهای که در این باره وجود دارد تحمیلی برخورد کرد و بدون اثبات مبانی خیلی از موضوعات را به کودکان و فرزندان آموزش دهیم و در این شرایط نمیتوان از جذابیت آموزشهای دینی سخن گفت اما وقتی امروز حکومت اسلامی روی کار است و ادعای حاکمیت جهانی هم دارد پس باید معطوف به آثار سخن گفت. اگر برای کسی استدلال نیاوریم و عقلانی صحبت نکنیم و آثار را بیان نکنیم قطعاً نمیتوان او را جذب کرد و فرد فکر میکند بالای منبر رفتهایم و حرفهای بالای منبر هم خیلی تخصصی نیستند.
پناهیان با بیان اینکه برخی از مبلغین حوزه بیان جذاب و زیبایی دارند و مباحث خشک و بیمزه را طوری جذاب طرح میکنند که موجب جذب مخاطب میشوند، اظهار کرد: این یکی از اصول تبلیغ دین است. تبیین و تفسیر آثار و تقوای الهی علم و سواد بالایی میخواهد و از سوی دیگر لازم است در نقد تفکرات غربی خیلی بر روی مبانی تمرکز نداشته باشیم بلکه آثاری که به دنبال داشته را مورد تفسیر قرار دهیم مثلاً مرحوم شاهآبادی بیشتر برروی آثار نهایی تمرکز داشتهاند.
وی در ادامه به فلسفه تشکیل رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت: رژیم صهیونیستی بر مبنای جنایت و نژادپرستی تشکیل شده ولی برخی در داخل هستند که اینها را نمیبینند و متأسفانه اسرائیل را هم دموکراتیکترین کشور منطقه عنوان میکنند! و جنایاتی که در غزه صورت میگیرد را ندید میگیرند و از سوی دیگر استعمار نو بهدنبال این است که جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه را پنهان و کتمان کنند. شیوه تبلیغی که که استعمار نو و رژیمهای لیبرالدموکراسی دنبال میکنند در نوع خود جذاب است. مثلاً داعش نتیجه توطئه لیبرال دموکراسی و استعمار نو است و در اینجا نقش ابلیس را بازی کردند. لیبرالدموکراسی طوری اداره افکار عمومی را در دست گرفت که وقتی مشاهده کرد مردم دارند اسلامگرا میشوند، برای اینکه جلوی آنها را بگیرد تروریسم را به وجود آورد.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اندیشه علی شریعتی در باب دموکراسی و لیبرالدموکراسی گفت: علی شریعتی نسبت به لیبرالدموکراسی و دموکراسی هوشمندتر برخورد میکرد و به همین دلیل موضوعی را تحت عنوان «دموکراسی متعهد» مطرح کرد و براساس آن میگفت مردم میتوانند رهبر جامعه را انتخاب کنند ولی حق عزل آن را ندارد؛ یعنی فقط به مردم حق انتخاب میداد نه حق عزل و اگر کسی هم افکار او را نقد میکرد به او برچسب میزدند. امروز در نظام ولایی ما مردمسالاری دینی وجود دارد که ددمنشی و جنایت و خودکامگی را نفی میکند.
پناهیان دموکراسی غربی را نمادی از وحشیگری توصیف کرد و در این باره افزود: دموکراسی غربی نوعی از وحشیگری است؛ طوریکه آیتالله بهجت گفتند در این نوع دموکراسی حتی قواعد بردهداری هم رعایت نمیشود. مثلاً همین سال گذشته که فتنه زن، زندگی، آزادی رخ داد این فتنه نتیجه تفکرات فمینیستی و اومانیستی بود و برخی هم در داخل به جای اینکه برروی تمدن غرب و نقش آن در تأسیس داعش متمرکز شوند درگیر چنین فتنههایی شدهاند که خود این ماحصل تمدن غرب است.
وی با بیان اینکه در لیبرالدموکراسی و تمدن غرب همجنسبازی و هواپرستی به یک ارزش تبدیل شده است، اظهار کرد: باید درباره ارتباط سناریوی بیحجابی با وحشیگری تمدن غرب تحقیق شود و در این باره جهاد تبیین صورت گیرد. وقتی میگوییم من میخواهم هواپرستی کنم قطعاً بر ما هواپرست مسلط خواهد شد و طغیانگر از همان طغیان نفس، سوءاستفاده میکند. تسلط طغیانگر بر ما موجب ضایع شدن حق و سلطهگری میشود.
استاد حوزه و دانشگاه در پایان یادآور شد: غرب بعد از جنگ جهانی دوم برای اینکه آلمان را ضعیف کند روحیه پدرسالاری را در جامعه آلمان از بین برد و امروز در ایران هم میخواهند نقش پدر یا مراجع را در جامعه کمرنگ کنند و بگویند به شکیات و مستحبات و واجبات نماز تمرکر داشته باشید و وارد حوزههای دیگر نشوید. ولی خداوند به ما توفیق دهد که به تبیین بپردازیم و هرکه هم خواست درباره شیوههای غلط برای ما بگوید و آن را تبلیغ کند سریع به او بگوییم که آخر و آثار این شیوه غلط چه میشود. به عبارت دیگر امیدوارم علمای ما به عالم متن دین تبدیل شوند.
انتهای پیام