به گزارش ایکنا، عباس حاج زینالعابدینی، استاد دانشگاه رازی کرمانشاه، 21 آبانماه در نشست علمی «هویت مفاهیم اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی» با بیان اینکه صد سال باید بگذرد تا شخصیت علامه طباطبایی در داخل و خارج ایران شناخته شود و هنوز آن مقدار که شایسته ایشان است، مورد توجه نبوده و شناخته نیست، گفت: علامه در نوشتن تفسیر المیزان، بسیاری از تفاسیر اهل سنت و شیعه را دیده و با آن آشنایی کاملی داشته است و با دقت آنها را مطالعه کرده که مسئله قابل توجهی است.
وی اضافه کرد: یکی از مواردی که عظمت علامه طباطبایی را نشان میدهد، دقت نظرشان در برخی استدلالات فلسفی و اخلاقی است که گاهی از سوی برخی افراد متهم به مغالطه شده است ولی با دقت بیشتر میبینیم که چنین اشکالی به ایشان وارد نیست.
زینالعابدینی با بیان اینکه یکی از اشکالاتی که مرحوم شهید مطهری به استادش علامه طباطبایی وارد کرده، این است که میگوید ایشان مفاهیم اخلاقی را اعتباری میداند، تصریح کرد: بنده در حال مقایسه تطبیقی بین آراء ویلیام جیمز آمریکایی و علامه طباطبایی در بحث هویت مفاهیم اخلاقی هستم و معتقدم که دیدگاه این دو نفر نزدیک به یکدیگر است و در برخی موارد هم تفاوتهایی وجود دارد. جیمز مقالهای به نام فیلسوف اخلاقی و حیات اخلاقی دارد و حسن و قبح و باید و نباید را بحث کرده و با صراحت گفته است این مفاهیم، مفاهیمی هستند که مصداقشان در آگاهی موجود زنده است. بنابراین اگر فرض کنیم همه موجودات عالم مادی محض باشند که فاقد آگاهیاند، ما چیزی به نام حسن و قبح و خوب و بد و باید و نباید نخواهیم داشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه با بیان اینکه به تعبیر دیگر خارج از وجود موجود زنده و آگاه، مصادیق اخلاقی وطنی ندارد، افزود: دیدگاه علامه طباطبایی در بحث ادراکات اعتباری با جیمز متفاوت نیست یعنی ایشان هم میگوید محل تحقق خوب و بد آگاهی موجود زنده آگاه است. مرحوم علامه طباطبایی در المیزان و رساله مرتبط با انسان و ... از ادراکات اعتباری بحث کرده ولی آن چیزی که بر آن شرح نوشته شده، اولین بار در فلسفه و روش رئالیسم بوده است.
زینالعابدینی تصریح کرد: شهید مطهری میفرماید ادارکات اعتباری که مفاهیم اخلاقی را هم جزء آن میداند در برابر ادراکات حقیقی است و ادراکات حقیقی، انعکاسات واقع و نفسالامری است ولی ادراکات اعتباری، فروضی هستند که ذهن به منظور رفع احتیاجات حیاتی، آنها را ساخته است و جنبه وضعی و فرضی و قراردادی دارند و با واقع و نفسالامر سر و کاری ندارند. از منظر ایشان، مفاهیم حقیقی تابع احتیاجات موجود زنده و عوامل مخصوص محیط زندگانی او نیست و با تغییر احتیاجات طبیعی و عوامل محیطی تغییر نمیکنند.
وی با بیان اینکه از منظر ایشان ادراکات اعتباری تابع احتیاجات موجود زنده و محیط زندگی و عوامل محیطی او است، اظهار کرد: این ادارکات با تغییر وضع زندگی انسان و نوع احتیاجات او تغییر میکند و ثابت نیست. ادراکات حقیقی قابل تطور و ارتقاء نیست ولی ادراکات اعتباری میتواند متحول شود و ارتقاء پیدا کند. ایشان همچنین فرموده است ادراکات حقیقی، مطلق، دائم و ضروری و اعتباری موقت، نسبی و غیرضروری است.
وی تأکید کرد: حال اگر مفاهیم اخلاقی را اعتباری بدانیم، مفهومش این است که اینها غیرضروری، موقت و متناسب با شرایط زمانی و مکانی موجود زنده است و حسن و قبح عقلی هم از بین خواهد رفت و بد و خوب تابع شرایط است نه اینکه خوب و بد مطلق باشد. در اینجاست که متفکرین با علامه زاویه دارند. میتوان گفت که شهید مطهری در مقاله اصول فلسفه، طرح نظریه اعتباریات را پاسخی برای این پرسش میداند که چگونه ممکن است ادراکات آدمی از محیط زندگی او متأثر باشد.
زینالعابدینی بیان کرد: ظاهراً شهید مطهری با علامه هم عقیده است که مفاهیم اخلاقی را از قبیل ادراکات اعتباری میداند؛ ایشان فرموده است که هیچ یک از ادراکات اعتباری عناصر جدید و مفهوم تازه در برابر ادارکات حقیقی نیستند بلکه هر کدام از ادراکات اعتباری خودش بر روی حقیقتی استوار است یعنی یک مصداق واقعی دارد و عارض شدن مفهوم برای ذهن از راه همان مصداق واقعی است و ما برای وصول به مقصود عملی خود در ظرف توهم خود چیز دیگری را مصداق آن مفهوم فرض کردهایم.
استاد دانشگاه رازی کرمان با بیان اینکه ادراکات اعتباری با دخالت عوامل احساسی و با دخالت نیازهای حیاتی انسان شکل میگیرد، در حالی که مفاهیم حقیقی اینطور نیستند، اظهار کرد: اینکه ما به کاری بگوییم خوب و به کار دیگری بد مستقل از احساسات ما نیست لذا وقتی احساس ما نسبت به موضوعی متفاوت باشد، حسن و قبح ما هم متفاوت خواهد بود لذا ممکن است بنده یک کاری را خوب بدانم ولی شما آن را خوب بدانید زیرا احساسات ما در آن نقش دارند.
وی افزود: اگر این موضوعات را قبول کنیم، نتیجه روشن آن نسبیت مفاهیم اخلاقی خواهد بود یعنی جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و سیاست و اقتصاد و ... در آن دخالت میکند و در این صورت جاودانگی اخلاق را نمیتوان با چنین نظریهای تأمین کرد که مشکل شهید مطهری با نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی در همین مسئله بود.
زینالعابدینی افزود: پاسخ شهید مطهری به این مشکل، ارجاع مسئله به سرشت روانشناسی و روانی انسان یا همان فطرت است. ایشان انسان را موجودی مرکب میداند که دو نوع شخصیت دارد؛ یکی «من» سفلی و دیگری «من» علیا که هر کدام خواسته و نیازهای خودشان را دارند و هر کدام منشأ یکسری اعتباریات هستند. یعنی ادراکات اعتباری ابزاری هستند تا مطلوبهای مادی و معنوی ما را تحقق ببخشند. البته برخی میگویند خواستههای معنوی هم شکل دیگری از خواستههای مادی است ولی شهید مطهری بین این دو ساحت تفکیک کرده است. مثلاً فروید میگوید اگر شما به فقیری هم کمک کردید، این نیکی اصالت ندارد بلکه ریشه در نیازهای جنسی انسان دارد.
وی همچنین در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه به نظر بنده دانشگاه اسلامی، دانشگاهی نیست که اینطور اختلاط میان پسر و دختر وجود داشته باشد و حتیالامکان باید حریم وجود داشته باشد، تأکید کرد: گاهی پسری در دانشگاه ظاهراً احسان به یک دختر خانمی میکند و جزوه در اختیار او قرار میدهد ولی در واقع در پس پرده فکر او از منظر فروید، تمایل جنسی این پسر به آن خانم است. در این دیدگاه مفاهیم اخلاقی قابل تقلیل به خواستههای مادی است.
زینالعابدینی تصریح کرد: بنابراین اگر برای خواستههای معنوی اصالت قائل شویم، در این صورت راه حل شهید مطهری میتواند جوابگوی بحث ادراکات اعتباری و حقیقی باشد که البته ایشان چنین اصالتی را قائل است و میگوید انسان منحصر به خواستههای مادی نیست.
انتهای پیام