مدیری که در میدان جنگ بود + فیلم
کد خبر: 4188922
تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۴۰۲ - ۰۸:۰۴
به مناسبت روز تجليل از شهيد تندگويان

مدیری که در میدان جنگ بود + فیلم

محمدجواد تندگویان، وزیر نفت ایران که در کابینه محمدعلی رجایی بود توسط نیروهای ارتش عراق اسیر و در اسارت کشته شد. دولت ایران تا یک سال به امید بازگشت تندگویان از انتصاب وزیر نفت جدید خودداری کرد.

شهید تندگویان

محمدجواد تندگویان در خرداد ۱۳۲۹ خورشیدی چشم به جهان گشود. او کودکی‌اش‌ را بیشتر با مادر خود گذراند. خیلی پیش‌تر از آنکه به مدرسه برود و خواندن و نوشتن بیاموزد با راهنمایی پدر خویش به مسجد راه یافت و با قرآن کریم آشنا شد و کلام الله را چراغ راه آینده خویش ساخت. در چنین محیطی، جواد بهترین دوست آدمی، کتاب را شناخت و پی‌برد که‌ گنج گران‌بهای دقایق عمر را باید با بهترین دوست و در جهت نیل به سوی معبود گذراند. در تمامی دوران تحصیل از ابتدا تا زمان راه یافتن به دانشگاه خرج تحصیل خود را از راه کارکردن و تدریس‌ خصوصی‌ دروس‌ ریاضی، عربی و زبان انگلیسی در می‌آورد. دوره دبیرستان او هم‌زمان‌ بود با قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی که فریاد ظلمت‌شکن امام خمینی(ره)، ایران را درنوردید و ایرانیان را با خود همراه کرد. جواد که‌ به‌ سبب علاقه‌های مذهبی، رهنمودهای پدر و نیز جذب‌شدن تدریجی به‌ سمت‌ مبارزه و آشنایی دورادور با راه‌ و مرام‌ امام خمینی(ره)، به ضرورت آموختن زبان عربی و قرآن پی‌برده بود، به‌ مسجد المصطفی(ص) در یکی از مناطق تهران‌ رفت‌. او باهوش و فراستی والا، هر شاگردی‌ را با هر نوع عقیده‌، سلیقه‌ و تربیت خانوادگی‌ای در کلاس درس خویش می‌پذیرفت.

پس از رد شدن جواد در امتحان گزینش‌ اعزام‌ دانشجو به خارج، ابتدا قـرار شد، او مطابق میل خانواده در دانشکده مهندسی تهران شروع به تحصیل کند اما جواد در مقابل اصرار خانواده‌اش‌ در این مورد به صراحت گفت‌: «من‌ شخصاً علاقه شدیدی به تحصیل در دانشکده نفت آبادان دارم اما وقتی مادرم موافق نیست هرچه بگویید می‌پذیرم، اما بدانید با مخالفت خودتان آینده‌ مرا خراب می‌کنید». جواد در جست‌وجوهای خود، در میان دانشجویان توانست با افرادی که مثل خودش، تربیت مذهبی داشتند، ارتباط برقرار کند و به عنصر فعال انجمن اسلامی دانشکده نفت تبدیل‌ شود. بعد از انقلاب، هیئتی از طرف شورای انقلاب، مأمور رسیدگی به سوابق اساتید و کارمندان و کارگران شرکت نفت آبادان شده بودند که جواد هم در آن هیئت عضویت داشت.

او مدافع مظلومان بود و هیچ ستمی را تاب نمی‌آورد. جواد شاید بی‌آنکه خود بداند به‌خوبی‌ داشت‌ می‌آموخت که چگونه باید در برابر سخت‌ترین شکنجه‌های عمال ساواک و رژیم بعثی مقاومت ورزد و ایستادگی را معنایی تازه کند. شهید تندگویان هـمین که از دانشکده نفت آبادان فارغ‌التحصیل شد، به‌ خدمت‌ وظیفه فـراخوانده شد و خود را به حوزه مربوطه معرفی کرد. از آنجا که جواد در پالایشگاه نیز ارتباط خود را با دوستان و فعالیت‌های سیاسی روز قطع نکرده بود، در آبان ۱۳۵۲ خورشیدی توسط ساواک‌ دستگیر و پس از شکنجه‌های بسیار به یازده ماه زندان محکوم شد.

مطالعات وسیع او در زمینه مسایل اسلامی به‌ویژه آشنایی‌ با تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه و آثار برخی از اندیشمندان مسلمان، توانایی خاصی در بحث کردن به او بخشیده‌ بود. علاقه زیادی هم به دکتر شریعتی داشت. هنگامی که‌ جواد از پالایشگاه تهران اخراج شده بود، با وجود وضع سیاسی و محکومیتی که داشت، هیچ شرکت یا سازمان دولتی‌ حاضر به استخدامش نبود، تا آنکه بالاخره در شرکت گاز بوتان‌ مشغول‌ به‌کار شد. او در ۱۳۵۶ خورشیدی در امتحانات ورودی مرکز مطالعات مدیریت ایران موفق و در آنجا مشغول به تحصیل شد، اما جالب‌ اینکه در آن مدت با وجود شبانه‌روزی بودن آن مرکز و فشردگی دروس، از فعالیت‌های مردمی در مسیر انقلاب اسلامی دور نبود و در تلاش‌های انقلابی شرکت می‌کرد. شهید تندگویان در ۱۳۵۷ خورشیدی از مرکز مزبور فارغ‌التحصیل و موفق به اخذ فوق‌لیسانس مدیریت شد. در این زمان انقلاب اسلامی در حال اوج گرفتن بود و تظاهرات جنبه عمومی می‌یافت. در این برهه از زمان او به فعالیت‌های سیاسی خود شدت بیشتری بخشید.

پس‌ از پیروزی انقلاب اسلامی به علت نیاز مبرم به‌ وزارت‌ نفت دعوت و به عنوان عضو کمیسیون پاک‌سازی منصوب شد اما به سرعت، به‌ علت‌ توطئه‌های‌ زیاد ضد انقلاب در جنوب و به‌ویژه در شهر آبـادان، به عنوان نماینده  وزیر وقت‌ نفت‌ در مناطق جنوب به آبادان اعزام شد. از اتفاقات مهم این زمان سیل‌ آبادان‌ بود که جواد با تجهیز گروهی کوچک از یاران و کمک سازمان‌های ذی‌ربط، در فرصتی کوتاه، مردم‌ آبادان‌ را از خطرهای حتمی و لطمات سیل نجات داد. او پس از فعالیت‌های‌ چشم‌گیر در آن شهر و مقابله با توطئه‌های گروهک‌های مرتبط با شرق و غرب که می‌کوشیدند با ایجاد اخلال‌ در عملیات‌ پالایشگاه بزرگ آبادان به انقلاب نوپای اسلامی لطمه بزنند، بـه عنوان مدیر مناطق‌ نفت‌خیز منصوب شد. فعالیت جواد در این عنوان تا زمان نخست وزیری شهید رجایی ادامه داشت‌. او در این منصب در خنثی کردن توطئه‌ها، ایجاد آرامش لازم برای انجام‌ کارهای‌ صنعتی و بالاخره شروع و راه‌اندازی پروژه‌های بزرگ، توانایی‌های‌ خود را به منصه ظهور رساند تا اینکه به‌ عنوان‌ وزیر نفت انتخاب و پس از اخذ رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی مشغول‌ به‌‌کار شد.

هم‌زمان‌ با فعالیت در وزارت‌ نفت‌، جنگ تحمیلی نیز آغاز و هجوم صدامیان‌ به‌ مناطق نفت‌خیز شروع شد. در خلال مدت یک ماه و چند روزه وزارت‌، او که رنج دربند بودن و سختی را چشیده بود، برای نظارت‌ مستقیم‌ بر عملیات و کمک به حل‌ مشکلات‌ کارکنان، چندین بار به مناطق جنوب و آبادان مسافرت کرد تا اینکه در سفر آخر که برای دل‌جویی از کارکنان‌ و بررسی‌ وضعیت‌ پالایشگاه به طرف‌ آبادان‌ حرکت کرده بود، در آبان ۱۳۵۹ خورشیدی در راه ماهشهر به آبادان، از داخل خاک کشور ربوده و به عراق برده شد و از آنجا به زندان استخبارات عراق منتقل شد. ورود شهید تندگویان به زندان بغداد آغاز مرحله‌ای‌ کاملاً متفاوت‌ در زندگی او بود. این شهید مبارز به مدت ۱۱ سال شکنجه و آزار در زندان‌های رژیم بعثی را تحمل کرد و در ۱۳۷۰ خورشیدی شربت شهادت را نوشید. عملکرد مزدورانه و فریبکارانه حزب بعث مانع از آن شد تا اطلاعات دقیق و جامعی در ارتباط با نحوه اسارت و شهادت وی در دسترس باشد. 

انتهای پیام
captcha