به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری صاحب تفسیر مشکاة و مفسر قرآن، در نشست مجازی که امروز 17 اسفندماه، با موضوع «رابطه موسیقی و صوت لهوی» برگزار شد، اظهار کرد: واژه موسیقی در متون اسلامی وجود ندارد، زیرا این واژه ریشه یونانی دارد و بعد از مدتی در زبان عرب رواج پیدا کرده است. نسبت صوت لهوی و موسیقی در این مورد است که غنا هیچ ارتباطی با آلات ندارد و صوتی است که از حنجره انسان بیرون میآید. این امر حالتی در حالات انسانی است که توسط این آلات از خود بیخودی برای انجام رفتارهای غیرمتعارف به انسان دست میدهد. موسیقی همچون هنر برخاسته از عمق درون آدمی و بلکه یک نیاز روحی است و مانند هر هنری میتواند مبتذل یا متعهد باشد.
وی ادامه داد: موسیقی علمی از یونان باستان وارد ایران شد که ارسطو آن را به عنوان شاخهای از ریاضیات میدانست و فیلسوفان اسلامی نیز آن را پذیرفتند. البته علاوه بر قواعد علمی، ذوق و عاطفه نیز در پیدایش آن دخالت دارد هنر نیز محسوب میشود موسیقی ترجمه واژه «Music» در انگلیسی که در فارسی معادل آهنگ است و غنا را خواندن با آهنگ میگویند که همان موسیقی آوازی است. در حرمت غنا اجماعی در میان بزرگان و مراجع دینی وجود دارد، اما تعداد کمی از فقیهان و مراجع بر این باور هستند که موضوع و محتوای موسیقی آن هم بر قناع انسانی تاثیر میگذارد، البته باید توجه داشت که این نظر، عقیده برخی از مراجع است و تمامی مراجع بر این امر اتفاق نظر ندارند. اما اگر بخواهیم رابطه آن را متوجه شویم، موسیقی همان صوت لهوی است که در خصوص آلات لهو و صوت لهوی مطرح میشود.
این مفسر قرآن بیان کرد: با توجه به نظر فقیهان و اطلاعات متخذ شده از روایات صوت لهوی یا همان موسیقی، صوتی است که برای مجالس لهو و لهب مناسب بوده و انسان را از حالات کرامات انسانی خارج میکند. همچنین صوت لهوی، صوتی است که انسان را از واقعیت، فضیلت و کرامت باز میدارد و او را وادار به طربانگیزی میکند. البته باید توجه داشت که بعضی از موسیقیها صوت لهوی بوده و برخی از موسیقیها صوت لهوی محسوب نمیشود.
انصاری افزود: خداوند در آیه 72و 73 سوره «فرقان» در این باره فرموده است: «وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا؛ وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا؛ و آنان که در مجلس غنا و دروغ پردازی و امور باطل حاضر نمیشوند و هنگامی که بر گفتار و کردار لغو میگذرند، با بزرگواری و متانت میگذرند و آنانکه وقتی به آیات پروردگارشان پندشان دهند، در برابر آن با حالت کری و کوری نمیافتند، [بلکه با گوش شنوا و چشم بصیرت به آن دل میدهند.]»
وی در پایان گفت: البته لازم به ذکر است که در قرآن واژه غنا به کار نرفته است ولی آیاتی وجود دارد که در روایات یکی از مصداقهای آن را «غنا» دانستهاند. لغویون غنا را «آواز خوش و طرب انگیز» دانستهاند و فقها آن را صدای لهوی مناسب مجالس اهل فسوق دانستهاند که حرام است. بسیاری از علما تصریح کردهاند که غنا بر حسب معنای لغوی و در عرف از غنای حرام یعنی غنا در شرع وسیعتر است.
انتهای پیام
مینوازندش به «تنبور» و به حلق
ما همه ابناء آدم بودهایم
در بهشت این نغمهها بشنودهایم
از صحبت های استاد تکلیف ما روشن نشد.
بانگ آلات موسیقی، مطلقا حرام شد، یا مشروط؟
در صدای خروجی چه تفاوتی میان آهنگ برآمده از تار حنجره و تار طنبور هست؟
اگر غنا و طرب انگیز است هر دو حرام است و اگر نیست هردو حلال است. تمام.