کد خبر: 4205991
تاریخ انتشار : ۰۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۵
زندگی با آیه‌ها/ ۹

عبادت انحصاری خدا + فیلم

اگر قرار شد توحید یک عقیده‌ای باشد که به دنبال خود تعهدی را و مسئولیتی را و تکلیفی را، برای معتقدِ به این عقیده به ارمغان آورد، پس باید فهمید و دانست که‌ این تعهد و این تکلیف‌ها چیست.

به گزارش ایکنا، انسان در طول تاریخ، تمام همتش پاسخ به نیازهایش بود، چرا که ذاتا موجودی نیازمند آفریده شده است. خطر مهلکی که در کمین انسان است، از یک سو تشخیص نادرست نیازهایش و از سوی‌ دیگر تجویز پاسخ‌های نادرست به این نیازهاست. ارمغان انبیای الهی برای عبور دادن انسان‌ها از این گردنه پرخطر، چیزی نیست، مگر تعالیمی از جنس وحی الهی؛ قرآن کریم آن تحفه گرانبهای بی‌نظیر شفابخشِ هدایت‌کننده‌ای است که به‌ واسطه حضرت محمد(ص) از طرف خدای متعال برای انسان فرستاده‌ شده است. انسان به سرمنزل آرامش، اطمینان و رضایت‌مندی در این دنیا نمی‌رسد، مگر به‌واسطه استمداد و بهره‌مندی عملی از این کتاب باعظمت.

حال به توجه به ضرورت گفتمان‌سازی و رواج مفاهیم قرآنی در زندگی آحاد مردم، جمعی از خادمان و دغدغه‌مندان قرآن کریم بر آن شدند که طرحی ملی با عنوان «مسطورا» یعنی سطر به سطر زندگی با آیه‌های قرآن کریم را در قالب‌های گوناگون تبلیغ و ترویج کنند تا آیه‌های قرآن به گفتمان عمومی در جامعه تبدیل شود.

بر همین اساس این طرح از ماه مبارک رمضان آغاز شده است و ایکنا نیز به فراخور رسالت قرآنی خود در توسعه و تبلیغ فرهنگ قرآنی، فصول کتابی که به این جهت برای ماه مبارک رمضان تهیه شده است، روزانه بازنشر و به مخاطبانی که به این کتاب دسترسی ندارند، ارائه می‌دهد.

این کتاب از 30 فراز قرآنی مرتبط با آن پنج مفهوم زندگی‌ساز تشکیل شده که هر فراز نیز در چهار قسمت فراز محوری، ترجمه تدبری، تمثیل و برش‌هایی از کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» تبیین شده است.

در ادامه فصل نهم این کتاب از نظر می‌گذرد.

سطر نهم: عبادت انحصاری خدا

إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُوا لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۱۹۴﴾ أعراف| جزء ۹

انسانِ نیکوکارِ خیرخواهِ نیک‌اندیشِ عذاب شده، دیده ای؟!

سورۀ أعراف
قُلْ لَا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿۱۸۸﴾
هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِیفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَیْتَنَا صَالِحًا لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ ﴿۱۸۹﴾
فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَکَاءَ فِیمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿۱۹۰﴾
أَیُشْرِکُونَ مَا لَا یَخْلُقُ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ ﴿۱۹۱﴾
وَلَا یَسْتَطِیعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ ﴿۱۹۲﴾
وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا یَتَّبِعُوکُمْ سَوَاءٌ عَلَیْکُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صَامِتُونَ ﴿۱۹۳﴾
إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُوا لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۱۹۴﴾
أَلَهُمْ أَرْجُلٌ یَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَیْدٍ یَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْیُنٌ یُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُوا شُرَکَاءَکُمْ ثُمَّ کِیدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ ﴿۱۹۵﴾

ترجمه تدبری آیه ۱۹۴ اعراف
إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ آن کسانی که غیر از خدا، صدایشان می‌زنید و از آن‌ها حاجت می‌خواهید و درِ خانه‌شان ضجه می‌زنید که کارتان را راه بیندازند. عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ قطعاً خودشان مثل شما بنده و نیازمندند. نه نیاز خودشان و نه نیاز شما را نمی‌توانند پاسخ دهند. فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُوا لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ پس اگر شما در حاجت خواستن از آن‌ها، راست‌گو هستید و گمان می‌کنید آن‌ها می‌توانند کاری برایتان بکنند! پس آن‌ها را صدا بزنید و نیازتان را به ایشان بگویید و قاعدتاً باید حاجتتان را بدهند! اما حتماً آن‌ها نمی‌توانند نیاز‌های شما را برآورده کنند؛ زیرا هیچ کسی غیر از خدا برطرف‌کننده نیاز‌های انسان نیست و همین دلیلی بر خداییِ خدا در برابر دیگران است.

گدایی از گدایان

ما گدایان خیل سلطانیم
شهربند هوای جانانیم

شما هیچ دیده‌اید گدا برابر گدا سر خم کند؟! و یا دست دراز کند؟! هرگز. از این خنک‌تر هم مگر داریم؟! حال در نگاه قرآن کریم، عالَم، گداخانه است و همه هرچه باشند و هرکه باشند، سرتاپا فقرند و سراپا نیاز؛ همچنانکه فرمود: أَنتُمُ ٱلۡفُقَرَآءُ

بر این اساس هرکس به سراغ هرکس رفت، گویی گدایی سراغ گدایی رفته باشد. خالی اگر رفت، خالی هم برمی‌گردد؛ لذا فرمود: إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ جز خدا هرچه و هرکه را بخوانید عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ بندگانی هستند همچون شما؛ یعنی نادار و نیازمند. شک دارید؟ امتحانش مجانی است! فَادْعُوهُمْ آنان را بخوانید لْیَسْتَجِیبُوا لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ اگر راست می‌گویید باید شما را اجابت کنند؛ ولی زهی خیال محال.

دست حاجت چو بری، پیش خداوندی بر
که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود

نیکوکار عذاب‌شده

اگر قرار شد توحید یک عقیده‌ای باشد که به دنبال خود تعهدی را و مسئولیتی را و تکلیفی را، برای معتقدِ به این عقیده به ارمغان آورد، پس باید فهمید و دانست این تعهد و این تکلیف‌ها چیست؟ آیا این تعهد در همین خلاصه می‌شود که ما به زبان یا به دل و به فکر، این عقیده را بپذیریم؟ یعنی خودِ اعتقاد، یک مسئولیتی است؟ یا حد و قلمروی این مسئولیت از منطقۀ فکر و دل بیرون‌تر می‌آید؛ اما در اعمال شخصی. مثلا موحد یک سلسله تکالیفی را به مقتضای توحید بر دوش خود دارد، ازجمله اینکه نماز بخواند، از جمله اینکه نام خدا را در آغاز و انجام هر کاری بیاورد، از جمله اینکه فرض کنید گوسفند را، ذبیحه را جز به نام خدا نکشد و از این قبیل، در همین حد خلاصه می‌شود؟ یا نه، تعهدی که توحید به فرد موحد یا به جامعۀ موحد می‌دهد، از حد فرمان‌های شخصی و تکالیف فردی بالاتر است. تعهدی که توحید به یک جامعۀ موحد می‌دهد، شامل مهم‌ترین، کلی‌ترین، بزرگ‌ترین، اوّلی‌ترین و اساسی‌ترین مسائل یک جامعه است، مثل چه؟ مثل حکومت، مثل اقتصاد، مثل روابط بین‌الملل، مثل روابط افراد با یکدیگر، که این‌ها مهم‌ترین حقوق اساسی‌ست برای اداره و زندگی یک جامعه. ما معتقدیم که تعهدِ توحید و مسئولیتی که بارِ دوش موحد می‌شود، مسئولیتی است در حد تکالیف اساسی و حقوقِ اساسی یک جامعه.

بنا بر اصل توحید، انسان‌ها حق ندارند هیچ‌کس و هیچ‌چیز جز خدا را عبودیت و اطاعت کنند. این اصل اول از قطعنامۀ توحیدی.

اطاعتِ آن قدرتی که از سوی خدا و نماینده خدا نباشد، اطاعت از آن مرکزی که آن مرکز، از مرکز قدرت پروردگار الهام نگرفته باشد، این در حد شرک است یا خود شرک است، برای خاطر اینکه ولو مردمی که این کار را انجام می‌دهند و مبتلای به این درد، به این بلا، به این نابسامانی بزرگ اجتماعی هستند، در کار‌های شخصی خودشان آدم‌های مرتب و منظمی باشند، «بَرَّةً تَقِیَّةً»، باپروا، پرهیزکار، مراقب، اما این بلای بزرگ موجب می‌شود که خدای متعال نظر لطف و رحمت را از این امت برگیرد، آنان را معذَّب، معاقب، مبتلای به نقمت خود قرار دهد، این حدیث است. چرا؟ برای خاطر این است که اطاعت غیرخدا، عبودیت غیرخدا منافی است با آن هدفی که خدا انسان را برای آن هدف آفریده است.

انتهای پیام
captcha