حضرت خدیجه(س)؛ نخستین بانویی که ولایت را پذیرفت
کد خبر: 4206569
تاریخ انتشار : ۰۲ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۴

حضرت خدیجه(س)؛ نخستین بانویی که ولایت را پذیرفت

حضرت خدیجه(س) به‌عنوان نخستین بانویی است که به اسلام ایمان آورد و تمام ثروت خود را در راه گسترش اسلام صرف کرد. بانویی که ولایت امام علی(ع) را پذیرفت و بعد از قریب 25 سال همراهی و همگامی با پیامبر(ص)، در ۵۰ سالگی چشم از جهان فرو بست و رسول الهی را در فراقی جانسوز تنها گذاشت.

خدیجه (س) نخستین زنی که ولایت را پذیرفتبه گزارش ایکنا از لرستان، حضرت خدیجه(س) را «ام‌المؤمنین»‌ می‌نامند، چراکه مادر حضرت فاطمه(س) و مادر همه ائمه اطهار(ع) و اولین همسر پیامبر گرامی اسلام(ص) هستند که پیش از بعثت با ایشان پیمان زناشویی بستند و اولین زنی که به گواهی تاریخ به پیامبر(ص) ایمان آورد، ایشان بودند. 

حضرت خدیجه(س) تمام ثروت خود را در راه گسترش اسلام صرف کرد. همچنین، نسب این بانوی بزرگ به طبقه متوسط خاندان‌های عرب می‌رسد و دارای شرافتی عظیم و ثروتی زیاد بودند.

حضرت محمد(ص) به احترام ایشان در طول زندگانی وی با شخص دیگری ازدواج نکردند و بعد از وفات این بانو نیز همواره با القابی احترام‌آمیز از ایشان یاد می‌کردند. پیامبر اکرم(ص) از حضرت خدیجه دو پسر به نام‌های قاسم و عبدالله و چهار دختر به نام‌های زینب، رقیه، ام کلثوم و حضرت فاطمه(س) داشتند، در نتیجه همه فرزندان پیامبر اسلام به جز ابراهیم، از حضرت خدیجه(س) بودند.

این بانوی بزرگوار، زنی عاقل و دوراندیش بودند. براساس اطلاعات ثبت شده در کتاب‌های تاریخ بیهقی و طبقات الکبری، زمانی که  حضرت محمد(ص) با ایشان ازدواج کردند ۲۵ سال داشتند و همواره به‌عنوان یاور پیامبر(ص) شناخته می‌شدند. زمانی که پیامبر گرامی اسلام به نبوت رسیدند، این بانوی بزرگ علاوه بر همراهی و پشتیبانی از پیامبر با ثروت خود، با هم‌کلامی نیز ایشان را یاری می‌کردند. پس از بعثت پیامبراکرم(ص) از نظر روحی بسیار تحت فشار بودند با این وجود حضرت خدیجه کبری(س) تلاش کردند در این راه در کنار پیامبر(ص) باشند و با مشکلات مقابله کنند.

این بانوی گرانقدر حدود ۲۵ سال با پیامبر زندگی کردند و در سن ۵۰ سالگی رحلت کردند. ایشان به‌عنوان نخستین بانویی بودند که به اسلام ایمان آوردند و ولایت امام علی(ع) را پذیرفتند. در روایت آمده است که حضرت محمد(ص) یک روز خطاب به همسر بزرگوار خود گفتند: جبرئیل بر من فرود آمد و فرمود دین اسلام زمانی بر شما تکمیل می‌شود که ولایت‌پذیر باشید، بنابراین حضرت خدیجه(س) این موضوع را پذیرفتند و با امام علی(ع) بیعت کردند. این بیعت به‌گونه‌ای بود که امیرالمؤمنین(ع) دست خود را زیر دست پیامبراکرم(ص) قرار دادند و حضرت خدیجه(س) هم دست خود را بر روی دست پیامبراکرم(ص) گذاشتند و این‌گونه ولایت امام علی(ع) را پذیرفتند.

دهم رمضان (سال ده بعثت) نقطه پایان بر 25 سال همراهی خدیجه، بانوی آسمانی با رسول خدا(ص) بود، بانویی مبارکه، طاهره، راضیه، مرضیه، زکیه، صدیقه، کبری، شامخه، فاضله، کامله و عفیفه که 55 سال قبل از بعثت چشم به جهان گشوده و از سال 15 قبل از بعثت (دهم ربیع‌الاول) در کنار برگزیده الهی قرار گرفته بود و سرانجام بعد از قریب 25 سال همراهی و همگامی، در ۵۰ سالگی چشم از جهان فرو بست و رسول الهی را در فراقی جانسوز تنها گذاشت.

این واقعه دردناک که به فاصله اندکی از وفات ابوطالب(ع) روی داد، چنان پیامبر اکرم(ص) را متأثر کرد که آن سال را «عام‌الحزن» نامید. به نقل علامه مجلسی بعد از این واقعه خانه ‏نشین شده و کمتر از خانه بیرون می‏رفت. 

مروری بر نحوه خاکسپاری خدیجه(س) و یادکرد دائمی پیامبر از وی، میزان این حزن و اندوه را به خوبی نشان می‌دهد؛ وقتی خدیجه وفات یافت، پیامبر به شدت گریه کرد و زمانی که قبر آن بانوی بزرگوار حاضر شد، پیامبر همان‏‌گونه که اشک از چشمانش ریزان بود، وارد قبر شد و خوابید و افزون‌تر از قبل گریست، و را دعا کرد و برخاست و با دست خویش همسرش را در قبر گذاشت. پیامبر(ص) در سالگرد وفاتش نیز گریه کرد و به زنانش فرمود: گمان نکنید مقامتان از او بالاتر است. زمانی که کافر بودید، ایمان آورد و مادر فرزندانم است.»

حتی سال‌ها بعد که می‌خواستند خبر خواستگاری حضرت علی(ع) از حضرت فاطمه(س) را به پیامبر بدهند و یادی از خدیجه شد، چشمانش پر از اشک شد و زمانی که ام سلمه از علت گریه‌اش پرسید، فرمود: «خدیجه و این مثل خدیجة صدقتنی حین یکذبنی الناس و ایدتنی علی دین الله و اعانتنی علیه بمالها ان الله عز و جل امرنی ان ابشر خدیجة ببیت فی الجنة من قصر الزمرد لا صعب فیه و لا نصب خدیجه و کجاست مثل خدیجه؟ زمانی که مردم تکذیبم کردند، مرا تصدیق کرد. بر دین خدا یاری‌ام کرد و با مالش به کمکم شتافت. خدا به من فرمان داد تا او را به قصری زمردین در بهشت که سختی و محنتی در آن نیست، بشارت دهم.»

این همه تجلیل و بزرگداشت از مقام حضرت خدیجه(س) ما را بر آن می‌دارد که اندکی پیرامون شخصیت‏ حضرت خدیجه(س) سخن بگوییم و شاخصه‌هایی که ایشان را به چنین مرتبه‌ای رسانده است‏ برشماریم.

نگرش ارزشی

اولین ویژگی حضرت خدیجه(س) نسبت‏ به پیامبر(ص)، درک ارزش‌های واقعی او در برابر فریبندگی‌های ظاهری و دنیوی بود. او معنای کمالات انسانی را به خوبی شناخت و چون توانست آن را تنها در وجود پیامبر اکرم(ص) بیابد، حاضر شد تمام شخصیت و دارایی خود را برای درک آن فدا کند. او در این راه هم از مال خود گذشت، هم از موقعیت اجتماعی‌اش و برای درک این کمال واقعی، قالب‌های جاهلی را شکست و بهایی سنگین از جمله قطع رابطه زنان، حتی تا زمان تولد حضرت فاطمه(س) را به جان خرید. خدیجه(س) این نوع نگرش خود را هنگام ابراز تمایل به ازدواج، این‌گونه با پیامبر(ص) مطرح کرد: «یا بن عم انی رغبت فیک لقرابتک و سعلتک فی قومک و امانتک و حسن خلقک و صدق حدیثک; (12) ای پسر عمو، من به خاطر خویشاوندی، شرافت تو در بین مردم، امانت‏داری، خوش‌خلقی و راستگویی‏‌ات به تو تمایل پیدا کردم.»

احترام به شخصیت پیامبر(ص)

حضرت خدیجه(س) به رغم اموال فراوان و موقعیت اجتماعی ویژه‌ای که داشت، در برخورد با رسول اکرم(ص) همواره حرمت او را پاس می‌داشت و کوچک‌ترین رفتاری که نشانی از اظهار برتری دهد از خود بروز نمی‌داد. جلوه‌ای عالی از این رفتار را می‌توان در ماجرای عروسی آن دو سراغ گرفت. آن گاه که مراسم عقد و جشن پایان یافته بود و پیامبر می‌خواست به خانه عمویش ابوطالب برگردد، ملکه بطحا و بانوی قریش که اینک همسر او شده بود، این گونه او را مخاطب قرار می‌دهد: «الی بیتک فبیتی بیتک و انا جاریتک، به خانه خودتان وارد شوید، خانه من خانه شماست و من کنیز شما هستم.» و البته این همه احترام و پاسداشت ‏به خاطر عقیده و ایمان او به توحید بود و بس. 

تلاش برای جلب رضایت

حضرت خدیجه(س) تمام توان خود را به کار می‌برد تا امور منزل را مطابق میل پیامبر(ص) اداره کند. از جمله چون به میزان علاقه پیامبر به عبادت آگاه بود، چنان رفتار می‌کرد که پیامبر به راحتی به عبادت و راز و نیازش مشغول باشد و حضور خدیجه را مانعی برای عباداتش نداند. 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قبل از بعثت، در هر ماه چند بار و نیز همه ساله ماه رمضان را در غار حرا به تفکر و عبادت خداوند می‌گذراند و این عمل بعد از ازدواج نیز ادامه داشت. لذا امام هادی علیه السلام می‌فرمود: «پیامبر اسلام پس از سفر تجاری شام، درآمدش را بین فقرا تقسیم کرد و هر روز بامداد به فراز کوه حرا می‌رفت و به تماشای شگفتی‌های خلقت مشغول می‌شد و تحت تأثیر عظمت‏ خدا قرار می‌گرفت و خدا را آن گونه که شایسته بود عبادت می‌کرد.» 

انفاق اموال

پیرامون مظاهر ثروت خدیجه نوشته‌اند: «هشتاد هزار شتر، اموال تجاری او را حمل و نقل می‌کردند، بارگاهی از حریر سبز با ابریشم بر بام خانه‌اش برافراشته بودند که مردم رفت و آمد می‌کردند و به فقرا کمک می‌شد، چهار صد غلام و کنیز امور اقتصادی و شخصی او را اداره می‌کردند.» با این همه او بلافاصله بعد از ازدواج نزد عمویش ورقة بن نوفل رفت و اموال فراوانی به او داد و گفت: این‌ها را نزد محمد صلی الله علیه و آله ببر و بگو این اموال هدیه به شماست و هرگونه بخواهی در آن‌ها تصرف کن و هر چه غلام و کنیز و ثروت و ملک دارم، همه را به احترام حضرت، به او بخشیدم. ورقة بن نوفل نیز کنار کعبه آمد و بین زمزم و مقام ابراهیم ایستاد و با صدای بلند گفت: ای عرب! بدانید که خدیجه شما را شاهد می‌گیرد که خود و همه ثروت خود از غلامان، کنیزان، املاک، دام‌ها، مهریه و هدایایش را به محمد صلی الله علیه و آله بخشیده است و همه آن‌ها هدیه‌ای است که محمد آن را پذیرفته است و این کار خدیجه به خاطر علاقه و محبت او به محمد صلی الله علیه و آله است. شما در این باره گواه باشید و گواهی دهید.» 

تحمل‌‏پذیری و صبر

حضرت خدیجه(س) صبر و تحمل را در زندگی با رسول خدا(ص) پیشه خود ساخت و در برابر فشارهای مختلف همسایه‌های مشرک، زنان متعصب، محاصره اقتصادی و... بردباری و تحمل ‏پذیری ویژه‌ای از خود نشان می‌داد. از جمله این وقایع می‌توان به واقعه شعب اشاره کرد که نقش مهمی نیز در تحلیل قوای جسمانی خدیجه(س) داشت، به اندازه‌ای که به فاصله اندکی از پایان محاصره، آن بانوی بزرگوار وفات یافت. در این محاصره یاران پیامبر (چهل نفر) جز چهار ماه حرام سال را در گرمای داغ تابستان و بیابان خشک و... تحمل می‌کردند و در این زمان بانوی محمد که 63 تا 65 ساله بود، علاوه بر صرف اموال، خود نیز در شمار محاصره شدگان بود.

میزان فشاری را که بر محاصره‏ شدگان وارد می‌شد، می‌توان از گزارش سعد وقاص فهمید. او می‌گفت: شبی از دره بیرون آمدم، از شدت گرسنگی تمام توانم را از دست داده بودم، چشمم به پوست‏ خشکیده شتری افتاد، آن را برداشتم و بعد از شستن و پختن و کوبیدن، با آب خمیر مخلوط کردم و سه روزی با آن به سر بردم.» 

مجاهدت و دفاع از رسول خدا(ص)

از مصادیق مجاهدت خدیجه(س) می‌توان به موضوع پذیرش اسلام در سال‌های جهل و گمراهی و نیز تقیه شدید در شرایط خوفناک و وحشتناک آن عصر اشاره کرد. میزان خطرات پذیرش اسلام در آن دوره به حدی بود که امام صادق(ع) می‌فرمود: پیامبر خدا پنج ‏سال در مکه به طور پنهانی می‌زیست، علی و خدیجه با او بودند و اسلام خود را پنهان و به شدت تقیه می‌کردند.

علاوه بر این حضرت خدیجه(س) در مقام دفاع از پیامبر نیز بر می‌آمد. از جمله اصبغ بن نباته می‌گوید: عصر روز جمعه در مسجد در حضور امام علی(ع) بودیم که مردی بلند قامت‏به نام سواد بن قارب خدمت امام آمد. او بعد از رد و بدل شدن مطالبی گفت: از یمن سوار شتر شدم و به سوی مکه آمدم. با نخستین کسی که رو به‏ رو شدم ابوسفیان بود. بر او سلام کردم و پیرامون خاندان قریش پرسیدم، گفت: مشکلی نیست فقط یتیم ابوطالب دین ما را فاسد کرده است.

گفتم نام او چیست؟ گفت: محمد و احمد. پرسیدم کجاست؟ گفت‏ با خدیجه دختر خویلد ازدواج کرده و در خانه اوست. مهار شتر را کشیدم و به خانه خدیجه رفتم و در زدم. خدیجه پشت در آمد و پرسید: کیستی؟ خود را معرفی کردم و گفتم: می‌خواهم با محمد ملاقات کنم.

او این گونه پاسخ داد: «اذهب الی عملک ماتذرون محمدا یاویه ظل بیت قد طردتموه و هربتموه و حصنتموه اذهب الی عملک; به دنبال کار خود برو، محمد را رها نمی‌کنید تا در پناه خانه‌اش بیاساید. شما او را از خود دور کردید و فراری دادید و در مقابلش سنگربندی کردید، برو به دنبال کارت.»

پیامبر(ص) فرمود: ای خدیجه در را بگشا، وقتی وارد شدم سیمای نورانی پیامبر را دیدم و به رسالت او ایمان آوردم و بعد از وداع به یمن برگشتم. 

یک بار هم که جهال عرب با سنگ‏پرانی حضرت را زخمی کردند و در پی او تا خانه خدیجه آمدند و خانه را سنگ‏باران کردند، خدیجه بیرون آمد و گفت: آیا از سنگباران کردن خانه زنی که نجیب‌ترین قوم شماست، شرم ندارید؟ و مردم با شنیدن این سخن شرمنده و متفرق شدند و آن گاه خدیجه به مداوای همسرش شتافت. در همین واقعه بود که پیامبر از سوی خداوند به او سلام رساند و خدیجه در برابر سلام الهی گفت: «ان الله هو السلام و منه السلام و علی جبرئیل السلام و علیک یا رسول الله السلام و برکاته.»

منابع:

بحارالانوار

سیره اعلام النبلاء، ج 2

تاریخ طبری، ج 4

سفینة‏البحار، ج ۱

سیره نبوی، ابن هشام، ج 1

شجره طوبی، ج 2

خدیجه کبری، نمونه زن مجاهد مسلمان

«ام المؤمنین»

انتهای پیام
captcha