در باب «نفرین منافقان به روایت قرآن» + فیلم
کد خبر: 4207151
تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۴
چشمه حکمت/ 11

در باب «نفرین منافقان به روایت قرآن» + فیلم

خداوند متعال در سوره مبارکه «منافقون» خطاب به حضرت محمد(ص) در مواجهه ایشان با منافقین می‌فرماید: «هر گاه به آنها گویند بیایید تا رسول خدا برای شما از حق آمرزش طلبد، سر بپیچند و بنگری که با تکبر و نخوت روی می‌گرداند، ای رسول بر آنان آمرزش بخواهی یا نخواهی به حالشان یکسان است، خدا هرگز آنها را نمی‌بخشد»

15 فروردین//// در باب «نفرین منافقان به روایت قرآن» + فیلمسلسله برنامه‌های «چشمه حکمت» خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) در ماه مبارک رمضان با اتکا به کتاب «قصه‌های قرآن یا تاریخ انبیاء؛ از خلقت آدم(ع) تا رحلت خاتم(ص)» به قلم «محمداحمد جادالمولی» و ترجمه استاد مصطفی زمانی تلاش می‌کند تا با اتکا به بطن و متن آموزه‌های قرآن کریم در مسیر سعادت و رستگاری بشر؛ به ارائه مبانی و معارفی دست زند که ریشه آنها در فرامین الهی و روایت آنها از متن کلام‌الله مجید؛ زبان پیامبر اکرم(ص)؛ احادیث ائمه‌ اطهار(ع) و مجلدات شریف و گران‌سنگ تشیع قرار دارد.

یازدهمین بخش از سلسله درس‌گفتارهای «چشمه حکمت» بر باب «نفرین منافقان به روایت قرآن» با استناد به اشارات و آیاتی از کلام‌الله مجید استوار است.

نزول وحی و سرنوشت تکذیب منافقین

در کتاب «قصه‌های قرآن یا تاریخ انبیاء؛ از خلقت آدم(ع) تا رحلت خاتم(ص)» به قلم «محمداحمد جادالمولی» و ترجمه استاد مصطفی زمانی چنین می‌خوانیم: «رسول خدا که سلام خدا بر او باد به حرکت خود به سوی مدینه ادامه داد و جز برای نماز فرود نیامد و چون مسلمانان به مدینه رسیدند، حضرت را حالت نزول وحی عارض گشت و این آیات (سوره مبارکه «منافقون» آیات شریفه 1 تا 8) از سوی خداوند نازل شد: «ای رسول ما چون منافقان (ریاکار) نزد تو آمده گفتند که ما به یقین و حقیقت گواهی می‌دهیم که تو رسول خدایی (باور مکن) خدا می‌داند که تو رسول اویی و خدا هم گواهی می‌دهد که منافقان سخن (به مکر و خدعه) دروغ می‌گویند. قسم‌های (دروغ) خود را سپر جان خویش (و مایه فریب مردم) کرده‌اند تا بدین وسیله راه خدا را (به روی خلق) ببندند (و بدانید ای اهل ایمان) که آنچه می‌کنند، بسیار بد می‌کنند، برای آنان (نفاق و دروغ) که آنها (به زبان) ایمان آوردند و سپس (به دل) کافر شده‌اند و خدا هم مُهر (ظلمت) بر دل‌هاشان نهاد تا هیچ درک نکنند. ای رسول تو چون (از برون) کالبد آنان، منافقان را مشاهده ‌کنی (به آراستگی ظاهر) تو را به شگفت آورند و اگر سخن گویند (بسیار خوش‌گفتار و چرب‌زبانند) به سخنان ایشان گوش فرا خواهی داد (ولی از درون) گویی چوب خشک بر دیوارند، هر صدایی بشنوند، به زیان خویش پندارند. ای رسول (بدان که) دشمنان (دین و حقیقت) اینها هستند از آنها برحذر باش (که) خدایشان بکشد، چقدر از حق بازمی‌گردند و هر گاه به آنها گویند بیایید تا رسول خدا برای شما از حق آمرزش طلبد، سر بپیچند و بنگری که با تکبر و نخوت روی می‌گرداند، ای رسول بر آنان آمرزش بخواهی یا نخواهی به حالشان یکسان است، خدا هرگز آنها را نمی‌بخشد.»

راه بر او باز کن؛ شاید که توبه کند!

 رسول خدا(ص) این آیات را در بین مسلمانان تلاوت کرد، سپس «زید» را نزد خود فراخواند و فرمود: «ای نوجوان قول تو راست بود و آنچه شنیده بودی، درست به‌ خاطر داشتی و حق تعالی آیاتی فرستاد که قول تو را تأیید و منافقین را تکذیب کرد.»

و اما در بدو ورود به مدینه، آنگاه که «عبدالله بن ابی‌»می‌خواست وارد مدینه شود، فرزند او که مسلمانی مخلص بود، راه را بر پدر بست و گفت: «بازگرد که به خدا سوگند تو را اجازه نخواهم داد تا وارد مدینه شوی، تا به ذلت خود و عزت خدا و رسولش و مؤمنین گواهی دهی.»

رسول‌الله که سلام خدا بر او باد و شاهد این صحنه بود، به پسر عبدالله فرمود: «خدا تو را از جانب رسولش و مؤمنین پاداش خیر عطا فرماید، راه را بر او باز کن تا به شهر وارد شود، شاید توبه کند.»

اجرا، خوانش و روایت از امین خرمی

انتهای پیام
captcha