متن نماهنگ بابا رضا ۲
از بابا رضا به بچهها
سلام عزیزای دلم خوش اومدین
سلام خونوادگی به من دادین
چقد قشنگ من و بابا صدا زدین
همتون ستارههای مشهدین
شبیه ستارههاییم
وقتی با بچهها تو حرم امام رضاییم
با مُهرا خونه ساختیم
حالا اهل نماز از کرم امام رضاییم
یه جور خیاله دیگه
من خیال کردم اقا حرفاش و داره میگه
آخر قلب پدر و راضی کردی
مراقبت بودم تو حرم بازی کردی
دنیا شبیه بازی بالا بلندی
بالا پایین داره با خدا باشی میخندی
دل نبندی
بابا رضا یادش نمیره
گفتی تو دفترم چیا نوشتم
هشت تا امام رضا نوشتی واسم
جایزهات و یه کربلا نوشتم
جایزهی بچهها رو تا همیشه بابا میده
پنجره فولاد رضا برات کربلا میده
قدرت رو میدونم
بابا رضا جونم
میخوام بازم با پدر مادرم بیام
من که زیارت و برا همهی بچهها میخوام
واسه بچههای خدا سرپرست
که نمیدونن مامان باباشون کجان
همونایی که عاشق بابا رضان
یا برای اون کودک کار که
چشمش افتاد به بیمهی امام رضا
توی سرما تو رو صدا زد بابا
کی جز تو میتونه با مهربونیاش
حاجتای بچهها رو زودی روا کنه
مامان بزرگ میگه کسی زرنگه که پیش
امام رضا برا امام زمان(عج) دعا کنه
قول میدم قول خدایی
یه قول امام رضایی
میخوام رفیق قرآن شم
تا یار صاحب الزمان شم
ببینیم یارو کجای حرمت بابا رضا
قربون کبوترای حرمت بابا رضا
قدرت رومیدونم
بابا رضا جونم