بابک خواجهپاشا، کارگردان سینما سال قبل با فیلم شریف «در آغوش درخت» که خانواده در آن محور اصلی است، توانست نظرها را به خود جلب کند.
«آبی روشن» دومین فیلم این فیلمساز جوان است که اخیراً در سینماها به نمایش درآمده و توانسته گوشهای از رفعت امام رضا(ع) را برای تماشاگر بازنمایی کند.
خبرنگار ایکنا به واسطه اکران این فیلم، گفتوگویی با این فیلمساز انجام داده که در ادامه با آن همراه میشویم.
ایکنا – در ابتدای بحث درباره چگونگی ساخت «آبی روشن» توضیح دهید؟
وقتی فیلمنامه «آبی روشن» به من پیشنهاد شد دریافتم با اثری روبهرو هستم که به سینمای مورد نظرم نزدیک است؛ اثری که در آن خانواده موضوع اصلی است. بنابراین بعد از خواندن سناریو تصمیم گرفتم آن را بسازم. در این فیلم تلاش کردم فضای قصه کاملاً ایرانی بوده و شبیه داستانهایی باشد که همیشه آن را شنیدهایم. در این کار آنچه میبینیم مانند قصههایی است که پیرامون مهربانی امام رضا(ع) از طرف مادرانمان یا کتب درسی گفته میشود.
این فیلم بههیچوجه در پی روشنفکرنمایی نیست و تلاشی برای تقلید از آثار غربی ندارد. در همین راستا حتی در دکوپاژهایی که در فیلم چیدم فضایی کاملاً ایرانی را لحاظ کردم. همچنین تأکید داشتم از پیچیدهگویی در «آبی روشن» پرهیز داشته باشم تا به لحاظ حسی کار بتواند با مردم ارتباط خوبی برقرار کند.
ایکنا – در فیلمهایی که موضوعشان امام رضا(ع) است بسیاری از مواقع معجزه را تنها در قالب جسمانی شاهد هستیم اما در این کار معجزهای که رخ میدهد متفاوت است. پیرامون این موضوع توضیح دهید.
تمام تلاش من این بود که مهربانی امام رضا(ع) را در کار مورد نظر قرار دهم زیرا معتقدم این خصیصه در جامعه امروز ما کمیاب شده است. به همین دلیل اگر بتوانیم این موضوع را در کارمان مد نظر قرار دهیم توانستهایم معجزه امام رئوف را به خوبی نشان دهیم. قهرمان فیلم برای اینکه خادم امام رضا(ع) شود در گام اول باید رفعت را از امام هشتم(ع) بیاموزد.
ایکنا – گروه بازیگری این فیلم به درستی انتخاب شدهاند. البته عدهای معتقدند مهران احمدی برای این کار تکراری است اما بازی زیبای مهران غفوریان و سارا خاتمی از جمله اتفاقهایی است که از کنار آن به سادگی نمیتوان گذشت.
کیومرث مرادی در بحث انتخاب بازیگر، کمکهای بسیاری خوبی انجام داد. ملاک من برای انتخاب این بود که بازیگران بتوانند فضای واقعی و باورپذیر به کار دهند. همچنین تلاش کردم از بازیگرانی سود برم که نسبت به موضوع دغدغه خاطر داشته باشند. در این قبیل تولیدات اگر بازیگر به موضوع ایمان نداشته باشد این امر به نوعی در کارش نمود پیدا میکند. با این توضیح معتقدم تیمی که برای حضور در «آبی روشن» انتخابشده، کاملاً به پیام فیلم معتقد بوده و هر آنچه در توان داشتند برای بهترین شدن اثر گذاشتهاند.
ایکنا – فیلم قبلی شما «در آغوش درخت» را بسیار دوست داشتم. بعد از آن کار موفق که با نقدهای بسیار خوبی هم مواجه شد ساخت یک فیلم دینی را قبول کردید. آیا دلیل این امر صرفاً سفارشی بوده که به شما شده است؟
من در کارم تلاش میکنم موضوعات مختلف را تمرین کنم چون اگر بتوانم این امر را محقق کنم در کارم موفقتر خواهم بود. درباره «آبی روشن» باید بیان کنم این فیلم را از «در آغوش درخت» کاری سختتر میدانم زیرا اجرای چنین کارهایی مشکلتر است. دلیل این امر هم روشن است. «در آغوش درخت» قهرمانانش کودکان هستند برای همین ارتباط با آنها راحتتر است و بیشتر مورد پسند قرار میگیرد.
ایکنا – این فیلم را میتوان کاری جادهای دانست؟
فیلم جادهای صرفاً به کار گفته نمیشود که داستانش در جاده رخ دهد بلکه در چنین فیلمی باید تغییر را در قهرمانان شاهد باشیم. نمونههای موفق از فیلمهای جادهای را در آثار رضا میرکریمی میتوان مشاهده کرد؛ سینمایی که بهشخصه آن را بسیار میپسندم.
ایکنا – در این فیلم سکانسی وجود دارد که معتقدم کلیشه است آنهم بحث نجات آهو است. پیرامون این موضوع توضیح دهید.
من آن سکانس را وام گرفته از یک قصه و هویت ایرانی میدانم. بگذارید مثالی بزنم. امروز شاید در برخی خانهها فرش وجود نداشته باشد چون کفپوش سرامیک راحتتر است اما فرش به خانه هویتی ایرانی میدهد. این مثال را زدم تا بگویم تغییر نگاهها باعث تغییراتی شده که زندگی ما را دستخوش تغییر کرده است. بهنحویکه بودن فرش در خانه را تمثیل از سنتی بودن میدانیم و همینطور تصویرگری نجات آهو را کلیشه میخوانیم. من در تمام کارهایم همیشه سعی کردهام فضای ایرانی را مورد توجه قرار دهم. در این رابطه از برخی انگها نیز واهمهای ندارم چون وضعیتی به گونهای شده که فیلمهای دینی یا معناگرا حتماً باید تقلیدی از سینمای ایتالیا یا فرانسه باشد. این تقلید به دیگر گونههای سینمایی ما هم رسوخ پیداکرده است چون در فیلمهای اجتماعی نیز تلاش میکنیم از هالیوود تقلید کنیم!
ایکنا – در ادامه به بحث اکران بپردازیم. آیا از نحوه نمایش کارتان راضی هستید؟
خدا را شکر، پخشکننده «آبی روشن» به درستی کار خود را انجام میدهد برای همین نحوه تبلیغات و سالنهایی که برای نمایش فیلم انتخابشده مورد تائید است البته فروشی که برای این فیلم رخ میدهد را نباید با سینمای گیشه مقایسه کرد چون در همه جای دنیا عموماً فروش فیلمهای گیشه با آثار هنری قابل قیاس نیست. دلیل تغییر ذائقهای که در دنیا به وجود آمده نیز از آنجا نشئت میگیرد که انسان امروزی با فیلمهای گیشه میخواهد صرفاً از مشکلات روزمره رها شود اما این وضعیت نباید بهانهای باشد تا فیلمساز وظیفه و رسالت خود را فراموش کرده و تنها سلیقه مخاطب را در نظر بگیرد چون اگر این اتفاق رخ دهد به زودی فراموش خواهد شد.
ایکنا – سخن پایانی؟
سعی کردم در اجرا به مخاطب خودم احترام بگذارم. سینما تنها عشق مثلثی و آپارتمانی نیست. سینما باید با نشان دادن قصهای با تکیه بر هویت فرهنگی خودمان به راه خود ادامه دهد تا خانوادهها با خیالی راحت بیننده کارهای سینمایی باشد.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام