به گزارش ایکنا، رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم با تأکید بر معنویت و اخلاق به مثابه نیاز اصلی جامعه و جهتدهنده همه حرکتها و فعالیتهای فردی و اجتماعی و با توجه به تهاجم روزافزون دشمنان و کانونهای ضداخلاق و معنویت به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و نونهالان مسئولیت خطیر نهادهای حاکمیتی، غیر حاکمیتی و اشخاص را برای ایفای نقش هوشمندانه و مسئولانه خود خاطرنشان کردهاند. در همین راستا پژوهشکده زن و خانواده، موضوع رویکرد مقاومتی به خانواده را به مثابه یک کلانپروژه، در برنامه راهبردی خود جای داد که برگزاری همایش بینالمللی «خانواده مقاوم؛ چالشهای اخلاقی در جهان متحول» یکی از آنهاست و چکیده مقالات پژوهشگران و اندیشمندان براساس محورهای این همایش در قالب کتاب منتشر شده است.
خبرگزاری ایکنا بنابر رسالت خود در راستای تقویت ارزشهای اخلاقی در نهاد خانواده اقدام به انتشار این مقالات به صورت روزانه کرده است. در ادامه چکیده مقاله عبدالله بیچرانلو، دانشیار گروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران و منصوره حجازی، دانشجوی دکترای علوم ارتباطات دانشگاه تهران با عنوان «تطورات معنایی خانه و خانواده ایرانی در رسانههای اجتماعی» را با هم میخوانیم.
خانواده در عصر حاضر محصول فرایند بلندمدت تغییرات گوناگون اجتماعی و فناورانه است که در طول دستکم دو قرن اخیر روی داده است. با توجه به تغییرات خانواده تحتتأثیر ارتباطات فرامحلی، خانواده امروز تحت تاثیر عوامل ارتباطی فناورانه و اجتماعی از مختصات جدیدی برخوردار شده است. دسترسپذیری بیشتر، تقویت فردگرایی، امکان بازنمود حریم خصوصی و اتصال به شکلهای مختلف زندگی خانوادگی، امکان جدیدی از ارتباط خانوادگی را به وجود آورده است که یک نوع ارتباط متفاوت از گذشته است؛ بنابراین به نظر میرسد الگوی ارتباطی جدیدی در پی تغییر اجتماعی و فناورانه شناسایی شکل گرفته است. در گذشته، حریم خصوصی خانواده مرزهای آن را شکل میداد، در حال حاضر، کردار خانوادگی به حوزه عمومی راه یافته و حتی لایههای روابط خانوادگی در شبکههای اجتماعی بازنمود یافته است؛ بنابراین، هم روابط خانوادگی به حوزه عمومی راه یافته و هم حوزههای بیرون از خانه به درون فضای زندگی وارد شده است.
رسانههای اجتماعی در قرن ۲۱ شیوههای ارتباطی انسانها را تغییر دادهاند. آنها نهتنها منبع ارتباط هستند، بلکه طیف وسیعی از مسیرهای تعامل با دیگران را ارائه میدهند. کاربران شبکههای اجتماعی، روابط خانوادگی خود را با کاربران دیگر به اشتراک میگذارند. معنای خانه، رابطه عاشقانه، صمیمیت و حریم خصوصی، به واسطه تصاویر و روایتهای شبکههای اجتماعی برساخته میشود.
زیست دیجیتال جدید باعث شده تا زوجهای جوان ایرانی که «نسل زد» نامیده میشوند و عموماً پیش از ورود به زندگی مشترک، زیست دیجیتال را تجربه کردهاند، در موقعیت رابطهای دونفره قرار بگیرند و چالشهایی در خصوص قلمروهای شخصی و عمومی در موقعیتهای مختلف کاربری رسانهای تجربه کنند. فقدان غنای نظری و مفهومی درباره نظام ارتباطی خانواده معاصر ایرانی موجب شده است طرحهای مختلف سیاسی مربوط به خانواده، تحت تأثیر دیدگاههای معرفتی خاصی باشند؛ نگرشهایی که توانایی بازنمایی و توصیف دقیقی از وضعیت خانواده امروز ندارند. ما نمیتوانیم درباره خانواده امروز سخن بگوییم و قانونی وضع کنیم، بدون آنکه معنای امروزی خانه و ارتباط خانوادگی را درک کرده باشیم. مطالعه روابط خانوادگی با توجه به زیست دیجیتال جدید میتواند درک بهتری از وضعیت خانواده رسانهای شده معاصر به دست دهد؛ بنابراین پرسش پژوهش پیشرو این است: حضور کاربرانه اعضای خانواده ایرانی (همسران) در شبکههای اجتماعی (با تمرکز بر اینستاگرام) چه معناهای جدیدی از مفاهیمی مانند خانه، خانواده، صمیمیت(رابطه عاشقانه)، حریم خصوصی و مناسک خانوادگی برساخته است؟
گسترش فرآیندهای جهانی شدن، فشردگی و درهم تنیدگی زمانی و مکانی، به تدریج اهمیت مکان را هر روز میکاهد و به «فضا» - فضای مجازی ساخته شبکههای اینترنتی و فناوریهای دیجیتال و ارتباطی - اهمیت بیشتر میدهد. در خانواده دوفضایی شده، اعضای خانواده با توسعه گسترده انتخابها مواجه شدهاند. در نتیجه، الگوهای هنجاری خانواده کارکرد خود را از دست داده و اشکال مختلف خانواده و الگوهای متنوع روابط خانوادگی جایگزین الگوهای هنجاری میشوند.
تحولات مدرنیته متأخر یا معاصر یا به تعبیری دیگر «پست مدرنیته» با رسانهای شدن، دیجیتال شدن، فردی شدن (فردگرایی)، عامه یا مردمپسند شدن و بصری شدن همراه است. جان تامپسون رسانهای شدن را مهمترین فرایند تحول فرهنگ معاصر میداند. در این پژوهش با استفاده از مفاهیم بصری شدن فرهنگ، کردارهای خانوادگی مورگان و نظریه نمایش فینچ تصاویر خانوادگی که کاربران اینستاگرام به اشتراک میگذارند، تحلیل شدهاند.
مفهوم «کردارهای خانوادگی» و مفهوم نمایش به تغییر در تحلیل خانوادههای معاصر کمک شایانی کرد و موجب شد، خانواده به مثابه مجموعه فعالیتهایی درک شود که دلالتها و معانی خاصی در ارتباط با خانواده دارند. در عصر دیجیتال، فیسبوک و اینستاگرام، ابزارهای نمایش خانواده معرفی میشوند. نمایش خانواده به روش مهمی برای افراد تبدیل میشود که روابطشان را با کیفیت و با یک هویت ویژه به یک برند تبدیل کنند، مانند یک سبک «سرگرمی». نکته مهم این است که نمایشها و تشخیص کیفیت روابط خانوادگی برای چه افرادی مهم است و نحوه تشخیص آن چگونه است؟ فینچ توضیح میدهد که این تشخیص میتواند توسط یکی از اعضای خانواده یا توسط مردم باشد، که در عصر رسانههای جدید کاربر اینستاگرام باشند.
فلسفه رسانههای اجتماعی به گونهای تدارک دیده شده است که بازنمایی هویت ویژه هر کاربر به مجموعه انتخابها و مشارکت کاربرانی بستگی دارد که در شبکه اجتماعی فرد حضور دارند؛ بنابراین، کنترل آن به طور کامل در اختیار کاربر قرار ندارد. فضای مجازی با خصلتهای چندگانه، مشارکتی و سرگردان میان دوگانههایی چون شخصی، عمومی، فردی، جمعی، دور، نزدیک، پیدا، پنهان، واقعی، ناواقعی، موقعیتهای ارتباطی تازهای ایجاد کرده که در عرف همان جامعه در دنیای بیرونی، بیسابقه است. در نتیجه انباشتگی برخی از این رفتارها، مرزهای پیشین امر خصوصی، محرمانه و آنچه خارج از عرفهای مراودات حوزه عمومی رسمی و حتی غیر رسمی جامعه (محافل خودمانی) تلقی میشد، رفتهرفته متزلزل میشود.
پژوهشهایی که در سالهای اخیر انجام شده است به رسانههای اجتماعی به عنوان یک عامل تغییر در خانواده توجه کردهاند؛ پژوهشهای خارجی که با تأکید بر اینستاگرام به مطالعه نمایش روابط خانوادگی در شبکههای اجتماعی پرداختهاند، به سه دسته کلی تقسیم میشوند؛ شامل «بازنمود انواع مختلف (هستهای، سنتی، غیر هنجاری)، «بازنمود مادرانگی» و «بازنمود رابطه خوب».
«صمیمیت دیجیتال» زمینه مطالعاتی جدیدی برای تحقیقات مطالعاتی صمیمیتهای خانوادگی پدید آورده است. نگاه دوباره به اینکه چگونه واحدهای صمیمیت سنتی مانند خانواده به مثابه روابط صمیمی آنلان نمایش داده میشوند، زمینه مطالعاتی جدیدی است.
مطالعاتی که در ایران انجام شده است، همچون مطالعه ذکایی و همکاران که در سال ۱۳۹۹ منتشر شد، عموماً بر برساخت تصویر زنان یا نقش مادرانگی آنها در خانواده تمرکز دارند و نه خانواده به مثابه یک پدیده ارتباطی. نتایج این پژوهش نشان میدهد، اینستاگرام برای زنان اینستاگرامر ایرانی دارای کارکرد هویتبخشی و فراغتی است که در بستر آن همزمان درجاتی از سوژگی و فرودستی زنان بازنمایی میشود. پژوهش دیگری که با تمرکز بر بازنمایی خانواده انجام شده نیز نشان میدهد که تصاویر فقط شامل بازنمایی مثبت خانواده است و حذف تصاویر منفی و به تصویر کشیدن وحدت خانوادگی که در آلبومهای عکس خانوادگی وجود داشت، در این تصاویر کمتر دیده میشود.
پژوهش حاضر با تمرکز بر جزئیات خانوادگی به دنبال مطالعه تغییرات معنایی خانه و ارتباطات خانوادگی در رسانههای اجتماعی با تمرکز بر اینستاگرام است. به منظور شناسایی مضامین غالب، از روش نشانهشناسی اجتماعی استفاده شده است. یکی از تفاوتهای نشانهشناسی اجتماعی با نشانهشناسی سنتی در این است که نشانهشناسی اجتماعی توجه خود را نه به نشانهها بلکه به معنای اجتماعی و کل فرایندها یعنی متن، متوجه میکند. کرس و ونلیون معتقدند همه متنها چند وجهیاند. زبان همیشه باید از طریق وجوه نشانهشناختی دیگر و با همراهی آنها تحقق یابد. مدل تحلیلی کرس و ونلوون شامل الگوی بازنمودی، تعاملی و ترکیبی است. تحلیل تصاویر خانوادگی براساس این سه الگو انجام شده است.
نمونهگیری در تحقیقات کیفی به صورت هدفمند و با توجه به موضوع تحقیق انجام میشود. صفحاتی که در اینستاگرام عموماً با هشتگهایی مانند «خانواده من»، «زندگی روزمره ما»، «خانواده آقا و خانم ...» و ... فعالیت میکنند از جمله صفحاتی هستند که کاربران در آن به بازنمود زندگی خانوادگی خود میپردازند؛ بنابراین با جستجوی هشتگهای مربوط، ۲۱ صفحه اینستاگرامی شناسایی شده که بیش از ۱۵۰ هزار دنبالکننده دارند و برخی از آنها با حدود یک میلیون دنبالکننده از صفحات پربازدید خانوادگی در اینستاگرام هستند. محتوای این صفحات از جمله استوریها و پستها از طریق مشاهده و دنبال کردن در یک بازه زمانی یک ساله گردآوری شدهاند.
نشانهشناسی تصاویر نشان میدهد، دو مضمون «ساختار خانه؛ بازنمود حریم مکانی» و «صمیمیت دیجیتال؛ بازنمود فضای ارتباطی همسران» دو مضمون فراگیر هستند که هر یک به مضامین جزئیتری تقسیم میشوند. مضامین «فضای وسیع»، «فضای طراحی شده» و «تنوع فضایی» از جمله مضامینی هستند که ذیل مضمون اول شناسایی شدهاند. در این تصاویر خانه شامل فضاهای نیمهباز و جدید است. لوازم خانه عموما کمبهره است و کارکرد فضاهای خانگی نمایشی شده است. همچنین جزئیات زیادی از خانه به بیننده ارائه میشود، استفاده از نمای باز همه فضای خانه را با جزئیات نمایش میدهد و خانه طراحی شده و عموماً بازسازی شده، نشانهای است برای علاقهمندی و دوستداشتن خانه و اعضای خانواده. همچنین «صمیمیت دیجیتال» شامل «ابراز عشق در حوزه عمومی»، «اجرای مناسک خانودگی» و «اجرای چالش خانوادگی» از جمله مضامینی هستند که ذیل مضمون دوم شناسایی شدند.
یافتهها نشان میدهد ساخت خانواده بازنمود شده اینستاگرامیَ، عموماً خانواده هستهای است و ساختار مفهومی در الگوی بازنمودی نشاندهنده کنشگرانی از طبقه بالای جامعه هستند. در این تصاویر ارتباط همسرانگی به حوزه عمومی راه یافته است و مرزهای حریم خصوصی و عمومی مبهم شده است. این مرزها در حریم خانه و همین طور در قلمرو ارتباطی همسران به حداقل رسیده است. فضاهای خصوصی خانه از جمله اتاق خواب، اتاق کودک و همچنین اطلاعات خانوادگی مانند فرزندآوری به حوزه عمومی راه یافته است. از طرفی شیوههای ابراز علاقه از جمله دادن هدیه به همسر (سورپرایز)، اجرای مناسکی مانند جشن تولد یا مراسم سالگرد ازدواج به دنبال کنندگان صفحه اطلاع داده میشود. مناسک جدیدی مانند «عکاسی اختصاصی خانوادگی» ممکن است با بازنمود وجوه خاصی از زندگی خانوادگی سبب افول روندها و رفتارهای طبیعی در خانواده شود.
همچنین اجرای شیوههای جدید بازنمود صمیمیت از جمله اجرای چالشهایی ماند بازیهای دو نفره و آواز خواندن دو نفر (دابسمش) از جمله مناسک جدید خانوادگی است. برای نسل جدید همسران، «اجرای خانواده» مهم شده است، به عبارتی کنشهایی که بتواند برای کاربران اینستاگرام جذابیت داشته باشد و پسند (لایک) بیشتری دریافت کند، حریم و قلمروهای ارتباطی خانواده جدید را بازتعریف میکند.
وقتی سخن از نحوه مدیریت رابطه عاشقانه به صورت آنلاین (صمیمیت دیجیتال) میشود، کاربران در اینستاگرام ممکن است رفتارهای متفاوتی را نسبت به سایر شبکههای اجتماعی بازنمایی کنند. سایر شبکههای اجتماعی بیشتر شامل دوستان و آشنایان آفلاین هستند، در حالی که کاربران اینستاگرام عموماً سعی میکنند به شبکه گستردهتری از دنبال کنندگان در اینستاگرام دسترسی پیدا کنند. اینستاگرام همچنین تعامل رفت و برگشتی کمتری در مقایسه با سایر شبکهها دارد؛ بنابراین به کاربران امکان کنترل بیشتری بر روی تصویری که بازتولید میکنند، میدهد. در نتیجه دیجیتال شدن و رسانهای شدن ارتباطات خانوادگی، برساخت شکلهای جدید روابط خانوادگی را تسهیل میکند.
انتهای پیام