به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست تخصصی «تحلیل مشارکت انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳» صبح امروز، 19 تیرماه به همت پژوهشکده شهید صدر به صورت برخط برگزار شد.
عطاالله بیگدلی، عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین(ع) در این نشست گفت: در این انتخابات شاهد نوعی نظم در تبلیغات بودیم و از سوی دیگر اظهارنظر نامزدها و حامیانشان راحتتر انجام میشد اما نکته مهم این است که در انتخابات با فضای جدیدی از مشارکت مواجه بودیم که تحلیلها را متفاوت کرده است.
وی افزود: مشارکت و عدم مشارکت در این دوره از انتخابات معنا و مفهومی جداگانهای دارد و باید منطق آنها را به طور دقیق بررسی کرد. کنش روشن سیاسی موافقان و کنش روشن سیاسی مخالفان را با در این انتخابات با هم در نظر گرفت و باید منطق اینها بررسی شود. مثلاً چرا در دور اول مشارکت پایین بود و چه شد در دور دوم افزایش پیدا کرد و غالباً اتفاقات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره در این کنشها اثرگذار بودهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین(ع) ادامه داد: آنهایی که از مداخله دولت در امور زندگی و خانوادگیشان ناراحت بودند خواستار کمترین مداخله دولت هستند و دلیل رأی دادنها و رأی ندادنها حول این موضوع در حال گردش است.
بیگدلی بیان کرد: جامعه ایران در حوزه زیرساختی خود مستعد مشارکت منفی است و مشارکت مثبت ما روزبهروز در حال کاهش است ولی اگر کاندیدایی پیدا شود که بتواند یکی از مطالبات جدی مردم یعنی موضوع حجاب را به طور عملی و کامل پاسخ دهد همین رویه میتواند مشارکت مردم را تا سطح قابل توجهی افزایش دهد. اگر میخواهیم مشارکت افزایش پیدا کند مردم باید حس کنند با رأی خود تغییر جدی در زندگیشان به وجود میآید ولی مردم چنین حسی را از نامزدها نگرفتند و بدنه 60 تا 70 درصد جامعه به این نتیجه رسیدند رأی آنها تغییری ایجاد نمیکند ولی اگر بتوان حس مردم را تغییر داد مشارکت حداکثری اتفاق میافتد. متأسفانه شخصیت نامزدها به گونهای نبود که به صورت واضح و شفاف مواضع خود را بیان کنند و مردم بدانند با که طرف هستند و قرار است به که رأی بدهند.
پرویز امینی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه شاهد دیگر سخنران این نشست بود که گفت: انتخابات اخیر نشان داد جامعه ایران در حال تغییرات است و یک سری از این تغییرات زیرساختی است. در دو سه دهه گذشته تغییری در زیستجهان جامعه ایران اتفاق افتاد و جامعه ایران را دگرگون کرد و عمدهترین تأثیر این تغییر در میان جوانان اتفاق افتاده است. تغییر در زیستجهان سبب شده تا سیاست از زندگی مردم خارج شود و دیگر علت امر سیاسی خیلی مهم نیست و دلیلی برای مشارکت محسوب نمیشود. تغییر در زیستجهان هم مسئله مشارکت را تغییر داده و هم ترجیحات را تغییر داده است.
وی بیان کرد: تغییر در زیستجهان میان امر سیاسی و امر اجتماعی شکاف ایجاد کرده و مردم بر این باورند که امر سیاسی یک ابزار است تا مطالباتشان پاسخ داده شود ولی با تغییر در زیستجهان، امر سیاسی معنای خود را در جلب مشارکت مردم از دست داده است.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه شاهد با بیان اینکه در انتخابات اخیر شاهد بودیم که تغییراتی هم در نظام رسانهای به وجود آمد، اظهار کرد: با تغییر در نظام رسانهای هم نظام نظرسنجیها تغییر پیدا کرد و هم در شبکههای اجتماعی تغییر و تحولاتی به وجود آمد. مثلاً در فضای رسانهای، گمانهزنیهایی برای پیروزی آقای جلیلی وجود داشت ولی در نظرسنجیها آقای پزشکیان پیش بود.
امینی گفت: امروز شاهد هستیم مرجعیت گروههای سیاسی از دست رفته و نامزدها با هیچ گروه سیاسی مذاکره نداشتند و مستقیم وارد انتخابات شدند و شاید دلیل اینکه مشارکت کاهش پیدا کرده به خاطر این است که گروههای سیاسی مرجعیت خود را از دست دادهاند. اگر مرجعیت گروههای سیاسی حفظ میشد راحتتر میتوانستند بدیل ارائه دهد و مطمئناً مشارکت هم افزایش پیدا میکرد. حزب منجر به خرد جمعی میشود و وقتی حزب وجود نداشته باشد و مرجعیت سیاسی خود را از دست بدهد خرد جمعی هم تضعیف خواهد شد.
وی با بیان اینکه امر سیاسی برعهده حزب است، اظهار کرد: وقتی حزب وجود داشته باشد، ایده هم وجود خواهد داشت و مطالبهگری هم افزایش مییابد. نکته بعدی دیگر اینکه مرجعیت رسانهای هم از دست رفته و دیگر صداوسیما مرجعیت ندارد و نمیتواند اثرگذار باشد. اگر به مناظرات دقت کنید متوجه خواهید شد مناظرات خیلی جذابیتی نداشت.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه شاهد ادامه داد: در انتخابات اخیر موضوع عدم مشارکت و تحریم انتخابات وجود داشت و برخی با عدم مشارکت و تحریم به شرایط واکنش نشان دادند.
امینی با بیان اینکه لایه دیگر تحلیل انتخابات ریاست جمهوری مربوط به لایه روساختی است، گفت: رقابتها جدی نبود، تمایزها مشخص نبود، نامزدها وارد منطقه ممنوعه یکدیگر نشدند، البته استعدادهایی وجود داشت ولی در دوره اول انتخابات بالفعل نشدند و فقط در دوره دوم کمی به فعلیت رسیدند.
وی ادامه داد: جامعه ما یک جامعه کثرتگرا شده و در فضای کثرتگرایی نمیتوان تکبعدی به زندگی مردم نگریست بلکه باید بخشهای مختلف را به صورت مجزا مورد بررسی قرار داد. جامعه ایرانی در حوزه خدماتدهی یک دولت مداخلهگر میخواهد ولی در زمینه آزادیهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دولت مداخلهگر نمیخواهد. مثلاً مردم میگویند دولت در حوزه فرهنگی و زندگی شخصی تا آنجایی که میتواند مداخله میکند ولی خدمات اقتصادی ارائه نمیدهد.
وی افزود: مردم معتقدند وقتی دولت انتظار مشارکت از آنها دارد باید کاری برایشان کند. مثلاً در حوزه اقتصاد خدمات مطلوب ارائه دهد و برای بورس و غیره کاری کند. وقتی چنین نباشد نمیتوان انتظار مشارکت بالا را داشت. به نظر من نسل دوم سیاستمدار هم تمام شده؛ نسل اول که شهیدان بهشتی و رجایی بودند، نسل دوم هم آقایان خاتمی و روحانی و احمدینژاد و الان نسل سوم سیاستمداران آغاز شده است. به هر حال عدم مشارکت در جامعه رسوب کرده و با وجود اینکه این همه تلاش و تبلیغ شد اما مشارکت در انتخابات اخیر به 50 درصد هم نرسید.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه شاهد در پایان گفت: از سوی دیگر اصلاحطلبان درصدد آماده کردن بدنه اجتماعی جامعه برای همراهی با لاریجانی بودند ولی با تأیید شدن پزشکیان و عدم تأیید علی لاریجانی به سمت حمایت از پزشکیان رفتند. در شرایط عدم مشارکت کار کمی سخت میشود و نمیتوان خیلی پرشور امر سیاسی را پیش برد.
انتهای پیام