واقعه کربلا نه یک حادثه بلکه یک دانشگاه بزرگ تربیت حسینی است، واقعهای که بسیاری از آموزههای دینی را دربر دارد و والدین به عنوان افرادی که نقش مهم و اساسی در تربیت فرزندانشان بر عهده دارند و میتوانند با استفاده از ابزارهای مهم تربیتی از ظرفیت قیام عاشورا برای تربیت دینی فرزندان خود بهره گیرند.
در این راستا خبرگزاری ایکنا درصدد برآمده است تا به بررسی ابزارهای مهم تربیتی همچون بازیهای رایانهای، بازیهای رومیزی، کتاب، نمایش، سرود، مسجد، هیئت و ... بپردازد که میتواند معرف و مروج فرهنگ عاشورا برای کودکان و نوجوانان باشد و آن را روزانه برای مطالعه علاقهمندان منتشر کند. در ادامه موضوع سرود را بررسی میکنیم.
رهبر معظم انقلاب در پیامی به جشنواره ملی و بینالمللی سرود، فرمودند؛ سرود یکی از ظرفیتهای هنری گرانبها برای گسترش ارزشهای معرفتی و عملی است. ترکیب بدیعِ شعر و صدا و آهنگ در اجرای دسته جمعی، راز اثرگذاری استثنائی سرودهای مذهبی و ملی در همه جای جهان است و بحمدالله ذوق و سلیقه و هنر ایرانی، در این بخش هم توانسته است کشور عزیز ما را در شمار سرآمدان قرار دهد.
در این راستا به سراغ امیرحسین کاکازاده، معلم و مؤسس مجموعه سرودستان، رفتیم تا درباره ظرفیتهای تربیتی سرود به ویژه با موضوع محرم و عاشورا گفتگو کنیم.
امیرحسین کاکازاده، از سال ۸۷ وارد آموزش و پرورش شده و در سال ۹۵ مجموعهای با عنوان «سُرودستان» را با هدف آموزش و اشاعه اعتقادات و باورهای ناب اسلام و تولید آثار کودکانه مذهبی تأسیس کرد. ماحصل فعالیتهای این مجموعه سه آلبوم کودکانه با عناوین اولین گندم، دومین گندم و سومین گندم است که ویژه دانشآموزان ابتدایی بوده و دارای نشان ممتاز از دفتر تألیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش است. همچنین مجموعهای را با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تولید کرده است که از محبوبترین اثر این مجموعه میتوان به قطعه «چهارده ماه» اشاره کرد.
در ادامه متن گفتوگو با مدیر مجموعه سرودستان را میخوانید.
اینکه طی دهه ۶۰ و ۷۰ اتفاقات خوبی در حوزه سرود رخ داد و بسیاری از خاطرات کودکی نسل ما به آن دوران گره خورده است، به دلیل حال و هوا و سادگی آن روزها بود که به زبان ساده بیان میشد. این روزها ما در حالت اشباع به سر میبریم و گوشمان از این همه موزیک و نواهای مختلف و گاه نامتناسب پر شده است، چون سرود، رسالت و وظیفهای داشت و هدفی را دنبال میکرد که آن هدف را در قالب روشن، شفاف و ساده بیان میکرد و به دل مردم نیز مینشست. در واقع سرود یک هنر مردمی است، اما متأسفانه این روزها تبدیل به یک هنر سازمانی شده است و به نظرم باید کمی عقبتر برویم و مسیری را که طی کردهایم، بازنگری کنیم.
در سالهای اخیر سبک و سیاق سرودها دگرگون شده و از این حیث که نسل امروز تغییر کرده و خوراک و محتوا هم به تبع آن تغییر یافته است، بد نیست، اما در برخی موارد بدسلیقگی کرده و افراط را وارد کارمان کردهایم و انگار هدف سرود پنهان و کمرنگ شده است. گروههایی که سرود تولید میکنند، عمدتاً قوی کار میکنند و گاهی هم دیده میشود که ملودی، آهنگسازی و تنظیم و اکتیو بودن اثر، شاکله اصلی آن را شکل داده و محور اصلی اثر و مفهوم، شعر و مخاطب جزء مسائل فرعی شده است.
در گذشته مفهوم و زبان ساده شعر و سرود اصل بود که به زبان مردم نزدیک بود و مخاطب به راحتی با آن ارتباط میگرفت و آن را زمزمه میکرد. به نظرم در سالهای اخیر قدری با ورود کسانی که در حرفه موزیک کار میکنند و در صنعت موسیقی فعال هستند، سرود سبک و سیاق اقتصادی به خود گرفته است و دیگر مردمی نیست و نگاه چشم و همچشمی، رقابتی و بیزنسی در آن برجسته است. در این گونه آثار، اینکه آهنگ تندتر و هیجانیتر باشد و گاهی متن سرود، ثقیل باشد، مهم نیست و این انتقاد به بعضی از گروههای سرود وارد است و باید بازنگری شود. کسانی که پیشکسوت هستند و حرفی برای گفتن دارند یا سابقه و رزومهای در این زمینه دارند باید ورود کنند تا این فضای کنونی به رسالت خود برگردد.
در واقع بسیاری گروههای سرود به سمت خوانندگی رفتهاند و سرود از مسیر و هدف اصلی خود فاصله گرفته است، در حالی که مسیر، اعلام وحدت، یکزبانی و تقویت اعتقاد و باورها بوده و در برهههای مختلف نظیر دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و مناسبتهای ملی و مذهبی کاربرد بسیاری داشته است.
سرود این قابلیت را دارد که بغض خفته و نهفته در گلوی مخاطبان خود را بشکند. سرود در بسیاری از موارد راه را برای بسیاری از حرفهایی که مردم نمیتوانند به زبان بیاودند، هموار کرده و بغضی که در گلو بوده است را شکسته و باور، اعتقاد از آن رویش پیدا کرده و آشکار شده است و این از برکات و ویژگیهای سرود است که بغضی که در گلوی مردم به هر دلیلی وجود داشته، از طریق این هنر، نمایان و پویا شود و این صدایی است که به کل جهان مخابره و پخش میشود. این قدرت سرود است که طی سالهای اخیر کمرنگ شده و به رنگ و لعاب آن افزوده شده است.
در دهههای گذشته سرود برکات زیادی از جمله همبستگی و وحدت در موضوعات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... داشته است، حتماً سرودهای دانشآموزی در اوایل انقلاب را به خاطر دارید که چه اندازه باعث ایجاد روحیه حماسه، شور، انگیزه و وحدت در مردم شد یا وقتی معلم میخواست مفهومی را به دانشآموزان انتقال دهد، از زبان سرود و شعر استفاده میکرد، چراکه بسیار قدرتمند است و نفوذ و اثرگذاری بالایی دارد و مخاطبان کودک و نوجوان را با خود همدل و همراه میکند.
در سابقه معلمی که داشتم و دارم، سرود معجزه میکند و یکی از معجزههای سرود در کلاس درس بچهها اعم از درس قرآن و فارسی است و گاهی دیدهام که ریاضی را نیز با زبان سرود به دانشآموزان آموزش میدهند؛ چراکه سرود راه را برای معلم هموار میکند و میتواند از آن به عنوان ابزاری برای تربیت و پرورش دانشآموزان بهره گیرد. از این حیث تأکید میکنم که سرود باید به ماهیت اصلی خود بازگردد.
کسانی که دغدغه این راه را دارند، باید به این حوزه ورود کنند و یکسری تغییرات را در فضای شکل گرفته، ایجاد کنند، نگاه معلم و کسی که دغدغه تربیت و آموزش دارد، با نگاه کسی که در مارکت موسیقی فعالیت میکند، کاملاً متفاوت است، کسی که میخواهد سرودی را تولید کند، هر چه بیشتر بفروشد، برد کرده است، ولی آیا واقعاً با این کار به هدفی که در سرود داشتیم رسیدهایم یا میرسیم؟!
منفعت جامعه و مخاطبان کودک و نوجوان ما در این است که رشد یابند و اتفاقی در زمینه تربیت آنها رخ دهد و این اثر ماندگار باشد. اگر بخواهیم با دید اقتصادی نگاه کنیم، فرد یا گروهی، اثری را تولید میکنند و با تبلیغ، آن اثر را ارائه میدهند، اما این کار به زودی به فراموشی سپرده میشود و اثرگذاری لازم را ندارد.
سبقهای که این سالها بر سرود و فرهنگ این کشور گذشته است نشان میدهد که سرودهای ماندگار بسیاری تولید شده است که هنوز بزرگترها و کودکان و نوجوانان با آن ارتباط برقرار میکنند و حکایت از این دارد که سرود بر پایه درستی بنا شده است، در حالی که سرودهای زودگذر هدف و دغدغهای که بزرگتر و قدیمیترها داشتند، در آنها وجود ندارد و یک کار دلی نخواهد بود.
محرم، واقعه عاشور و کربلا تماماً پیام است و سرود میتواند این پیامها را مخابره کند و به کودکان انتقال دهد. یکی از ویژگیهای سرود این است که فضا را تلطیف میکند. حادثه تلخ و ناگوار عاشورا و کربلا سنگین است و سرود کمک میکند که کودکان و نوجوانان بتوانند در فضای ذهنی خود آن را تصویرسازی کنند و با این واقعه ارتباط برقرار کنند. پیامدهایی که این واقعه داشته و مسیری که امام حسین(ع) و یارانشان و در ادامه، مسیری که حضرت زینب(س) طی کرده، همگی حاوی پیام بوده است و باید نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شود و سرود یکی از ابزارهایی بوده که به بهترین شکل انجام وظیفه کرده است.
در دهههای ۶۰ و ۷۰ نواهای عاشورایی ماندگاری ساخته شد و دودمههایی که بزرگان ما خواندند ماندگار شده است که همه اینها به نیت و رویکرد کسی برمیگردد که آن شعر و سرود و نوحه را پایهگذاری کرد و به همین دلیل باید از این ظرفیت استفاده کرد.
اخیراً سرود «بچه هیئتی» را تولید کردیم. در این سرود، بچه هیئتی با امام حسین(ع) با زبان کودکانه درد دل میکند، عزاداری میکند و در همین میان، مفاهیم ارزشمند به او منتقل میشود. این اثر از سوی مخاطبان کودک و نوجوان مورد استقبال قرار گرفته است، چون زبان آن کودکانه بود و سبک و ملودی آن نیز متناسب با مخاطبان آن بوده است. این اثر را در فضای موسیقی خاصی قرار ندادیم و نگفتیم، حتماً باید چنین و چنان خوانده شود، چون با این تفاسیر، حق کلمات ادا نشده و اثر ماندگار تولید نمیشود، در حالی که ما میخواستیم طوری کار کنیم که اثر ماندگار شود.
گاهی انتقاد به من معلم برمیگردد که به خوبی توجیه نشدهام که کودکان و نوجوانان را به کدام سمت سوق دهم. سال ۱۳۹۵ که مجموعه سرودستان را تأسیس کردیم، هدفمان این بود که معلم وقتی در کلاس درس چالش و ضعفی را میبیند که بین معلم و دانشآموز فاصله ایجاد شده است، این خلأ به فرایند کلاس ضربه میزند و مجموعه سرودستان به رفع این خلأها کمک کرد و سرودهای دانشآموزی، قرآنی، اخلاقی و ... تولید شد تا به عنوان ابزار تربیتی و پرورشی در دست معلم و خانوادهها باشد تا بتواند با فرزند خود ارتباط بهتری برقرار کند که موفق بوده است.
گاهی شاید یک معلم توانایی لازم و یا ذوق و انگیزه کافی نداشته باشد که با زبان سرود با کودکان و نوجوانان ارتباط گیرد؛ از این رو باید این ابزارها زیاد و به صورت گسترده تولید شود و به زبان ساده، کودکانه و موسیقی حداقلی به سنت قدیمی سرود برگردیم.در گذشته، سرود موسیقی نداشت و یک نوا و آوا بود و همه را همراه میکرد ولی اکنون موسیقی اصل شده است.
کسانی که حامی مالی میشوند، مؤسسههای بزرگ را میبینند که خودشان قوی هستند و به مجموعههای نوپا که شفاف و اصولی کار میکنند، توجه نمیکنند. مجموعه سرودستان، هیچ وقت حمایت مالی نشد و من به عنوان معلم این کار را شروع کردم و ادامه دادم و نگاه معلمی بود که این مسیر را هدایت کرد. هیچ وقت کسی درباره دغدغههای ما سؤال نکرد و گاهی سنگاندازی شد، چون گاهی همدیگر را به چشم رقیب میبینیم و هدفمان مشترک نیست و انگار من در یک جبهه و سایرین در جبهههای دیگری فعالیت میکنند. ای کاش عینک، نگاه و زبان حال و هدفمان یکی شود. به دنبال پرورش نسلی هستیم که باورهای دینی، مذهبی و فرهنگی خود را فریاد بزند و با آنها بزرگ شود و این یکی از ویژگیهای مهم سرود محسوب میشود. خوب است، این اجماع و همدلی وجود داشته باشد و کسانی که دغدغه دارند و میتوانند موفق باشند کمک کنند.
مقام معظم رهبری بارها در دیدارهای خود به مقوله سرود ورود کردهاند و بیانات مهمی داشتهاند که سرود ابزار مهمی است و در این دوران به سرود نیاز داریم. از این رو در این برهه از زمان، باید نگاههایمان را همسو و از همدیگر حمایت کنیم و سنگاندازی نکنیم و بدانیم همه برای یک هدف در تلاش هستیم و زیر یک پرچم فعالیت میکنیم. باید تمام هم و غم ما این باشد که بتوانیم ذرهای برای فرزندان این مرز و بوم و این مکتب و دین خوبمان مؤثر باشیم.
در سرود «بچه هیئتی» خطابمان به امام حسین مهربان است، امام حسینی که برای همه است، امام حسینی که میتوان در همه زمانها و دورانها به او رجوع کرد. در متن این سرود آمده است، «من بچه هیئتی شدم/ برات یه کاری بکنم/ منتظر مهدی باشم/ براش علمداری کنم». در این شعر رسالتی که امام حسین در واقعه کربلا و در مسیر جریانساز عاشورا داشتند، آن را به مکتب امام زمان(عج) وصل کردیم که امام همان امام و خواسته همان خواسته است و مسیر همان است و ما باید در آن مسیر قرار گیریم.
بچه هیئتی امروز همان بچه هیئتی سنتی است که منتظر است امام زمان(عج) ظهور کند و با کسانی که برای امام حسین(ع) جانفشانی کردند و از جان خود گذشتند و با امام خود همراهی کردند و او را تنها نگذاشتند، همراه است.
«بچه هیئتی» سرود کاملی است که دارای فراز و فرودی بوده و در آن به پیراهن مشکی هم اشاره میکند و اینکه نقش مادران در تربیت حسینی کودکان و نوجوانان اثرگذار است، مادرانی که در گذشته بودند، همان مادرها اکنون هم هستند و لباس مشکی بر تن فرزند خود میکنند و او را به راه امام حسین(ع) هدایت میکنند.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام