به گزارش ایکنا، امیرحسن اوصالی؛ عاشوراپژوه و روزنامهنگار، 6 مردادماه در نشست علمی «سلوک ذیل بلای حضرت سیدالشهدا(ع)» با بیان اینکه این مسئله آنقدر مهم است که باید بدانیم میزان فهم و درک ما در باب عاشورا در حقیقت کیفیت دینداری ما را مشخص میکند زیرا عاشورا تجلی اسلام ناب محمدی(ص) است، گفت: راه رسیدن به خداوند در ادبیات دینی دو راه است؛ اول عبادت یعنی انسان نماز میخواند و روزه میگیرد و خمس میدهد و امر به معروف و نهی از منکر میکند و تولی و تبری دارد، احسان و نیکی به والدین میکند و ... که همگی باعث نزدیکی انسان به خداوند است؛ البته عبادت عوامالناس همیشه با دو آفت همراه است؛ اول عجب که درجات و تعاریفی دارد و یک رذیله اخلاقی محسوب میشود. عجب گناه کبیره است یعنی اینکه من نسبت به عمل خودم حساب ویژه باز کنم و بر خدا واجب میدانم که به واسطه این عبادات ما را به عالیترین درجات بهشت ببرد.
وی افزود: آفت دومی که عبادات عوامالناس دارد مسئله تکبر است؛ تکبر هم یعنی بروز و ظهور عجب در افعال و رفتار انسان؛ در چهل حدیث امام(ره) این مسئله و همچنین عجب به خوبی توضیح داده شده است؛ تکبر آنقدر مهم است که در روایت بیان شده است که گاهی خدا بنده را دچار گناه میکند که گرفتار عجب و تکبر که ویرانکننده است نشود. خدا وقتی میخواهد ابلیس را معرفی کند او را مستکبر معرفی کرده است که منیت برای خود قائل بود و چون خود را از آتش میدانست حاضر نشد بر انسان که از خاک است سجده کند.
اوصالی اضافه کرد: روش دوم برای تقرب به خداوند، ابتلا به بلاها و گرفتاریها است مثلا وقتی یک مرد 50 ساله، جوانی را از دست بدهد شکسته میشود و عجب و غرور او از بین خواهد رفت. اگر ما به دو رکعت نماز و اندک عبادت خود دچار عجب شدیم راه سعادت را نخواهیم دید؛ در روایتی داریم که اگر چند چیز نبود فرزند آدم برای خدا سجده نمیگذاشت، اول موت؛ اگر انسان درگیر مسئله مرگ نبود و میدانست تا ابد زنده است سر بر بندگی خدا نمیگذاشت؛ مسئله دوم فقر و تنگدستی و سوم هم بیماری است.
وی ادامه داد: در همین کرونا بنده افرادی را دیدم که نمازخوان شدند و آن کوچکی و حقارت انسان در برابر قدرت الهی را دیدند و چشیدند. همه دنیا در برابر یک ویروسی که با چشم دیده نمیشود عاجز شد و بسیاری شب خوابیدند و صبح دیدند که عزیزانشان در کنارشان وفات یافتهاند. به همین دلیل قرآن کریم فرموده است: يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ.
این عاشوراپژوه با بیان اینکه در رویات بیان شده است که وقتی در خانه من میآیید مانند سگی بیایید که پوزه به خاک میمالد، یعنی گرفتار عجب و تکبر نشو، تصریح کرد: البته سطح ابتلا برای افراد متفاوت است یعنی مصیبت اولیای الهی با بقیه فرق دارد؛ ابوحمزه ثمالی از اصحاب خاص امام سجاد(ع) نقل کرده است که نماز صبح را با حضرت خواندیم و به سمت منزل امام که رفتیم ایشان وقتی خادم خود را دیدند فرمودند امروز هر سائلی به در خانه تو آمد به او صدقه بده؛ ابوحمزه میگوید ذهن من مشغول این حرف امام شد و با خود گفتم اگر سائلی آمد که نیازمند واقعی نباشد چرا باید به او احسان شود؟ لذا از امام پرسیدم و ایشان فرمودند من میترسم آن بلا و مصیبتی را که حضرت یعقوب(ع) به آن مبتلا شد بشوم و بعد توضیح دادند که حضرت یعقوب(ع) هر چند وقت یکبار گوسفندی را ذبح و به فقرا میدادند.
وی افزود: شبی فردی به منزل ایشان رفت و تقاضای چیزی کرد ولی حضرت او را دست خالی فرستاد آن هم به خاطر دیرهنگام بودن ولی همین سبب شد تا 40 سال فرزند عزیز او یعنی یوسف(ع) از او دور باشد و به همه گرفتاریهای بعد مبتلا شد. همان شب حضرت یوسف(ع) خواب معروف را دید. البته به واسطه ابتلای اولیای الهی مردم هم نجات مییابند کما اینکه یوسف زندانی شد ولی زندانیان هدایت شدند و زلیخا موحد شد و بتپرستی در مصر سست شد و به واسطه سختی حضرت یعقوب، فرزندان او هم توبه کردند.
اوصالی با بیان اینکه ماجرای عاشورا به مراتب سختتر از ماجراهای انبیاست، افزود: حضرت آدم و ابراهیم و سایر انبیاء ذیل بلای امام حسین(ع) به سیر و سلوک پرداختند؛ ابراهیم(ع) زمانی به امامت رسید که با بلای سیدالشهدا(ع) به سلوک رسید؛ امام حسین(ع) مصیبتی دیده است که به تعبیر زیارت عاشورا مصیبه ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام و فی جمیع السموات و الارض است؛ این مصیبت مانند سایر ماجراها حتی با کشتهشدگان در دو جنگ جهانی اول و دوم نیست. اگر کسی بتواند با این بلا سلوک کند و با امام حسین(ع) به وحدت وجودی برسد مانند شهدای کربلا (مسلم و حبیب و زهیر و ...) میتواند به سعادت برسد.
وی اضافه کرد: بعد از 1300 سال بلای عاشورا به ما ارائه میشود و ما باید چه مواجههای با آن داشته باشیم تا بتوانیم مانند انبیا سلوک کنیم؛ به ما گفتهاند جلسات روضه و عزا را ترک نکنید و ماهانه و سالانه و حتی هفتگی یک جلسه بگیرید زیرا مشکلگشای زندگی ماست و ما به وحدت وجودی با شهدای کربلا میرسیم؛ گریه میکنیم و گریه غلیان صفت رحمانیت در وجود انسان است. شیخ صدوق در عیون در ذیل آیه «وفدیناه بذبح عظیم» آورده است که به ابراهیم(ع) گفتند که ذبح فرزند رسول خدا به دست دشمنان رسول خدا سختتر بود یا ذبح فرزند تو به دست خود آن حضرت، اشک ریخت و گفت ذبح نوه رسول خدا برای من سختتر است و در اینجا مقام امامت را به او عطا کردند.
این عاشوراپژوه با بیان اینکه روضه و اشک چشم مگر چه چیزی دارد که اینقدر به آن توصیه شده است، گفت: کارکرد سیاسی، اجتماعی روضه است که به آن اینقدر جایگاه میدهد زیرا باعث رسوایی ظلم است؛ سلوک در ذیل سیدالشهدا(ع) یعنی من زیارت عاشورا بخوانم و بگویم: انی سلم لمن سالمکم و حرب ...؛ سلوک در ذیل پرچم حسینی(ع) یعنی هر کجا پرچم حقی باشد حاضرم؛ اگر این پرچم در سوریه یا یمن و یا عراق و ایران و لبنان و در مبارزه با رژیم اسرائیل باشد؛ چرا تاکید شده است هر روز زیارت عاشورا بخوانیم زیرا در آن درخواست داریم که: اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ...؛ البته گفته شده است که حیات و مرگ من با محمد و آل محمد(ص) باشد ولی این معنا درست نیست بلکه مراد آن است که فرم و محتوای زندگی من فرم و محتوای زندگی محمد و آل محمد(ص) باشد و نحوه مرگ من هم شبیه آنان در راه مبارزه با دشمنان دین خدا باشد و در کارزار با اسرائیل و آمریکا شهید بشویم.
اوصالی با بیان اینکه باید در فهم زیارت عاشورا به خصوص فهم ولایی از آن تجدید نظر کنیم، اظهار کرد: معارف توحیدی زیادی در این زیارت وجود دارد؛ و اسئل الله الذی اکرمنی بمعرفتکم و معرفه اولیاءکم. یعنی فقط هم به معرفت اولیاء بسنده نکرده است و از ما معرفت به اولیاء را هم خواسته است؛ یعنی ما باید به کسانی چون آیتالله بهجت و امام راحل هم معرفت داشته باشیم. امام حسین(ع) هر چه داشته در راه خدا داده و ما هم باید در ذیل شهادت امام(ع)، به اقامه حق و توحید بپردازیم لذا اقامه عزا یعنی اقامه حق و عدالت و کرامت نفسانی و انسانی در جامعه.
اوصالی تاکید کرد: عاشورا در برابر ظلم سکوت نمیکند؛ هیئتی که در برابر ظلم جهانی و مسئله غزه سکوت کند در حقیقت سینه برای یزید زمانه میزند و حماسه عاشورا را درک نکردهاند؛ سلوک ذیل معرفت امام حسین(ع) یعنی آشنا بودن با شمر زمانه و دشمنان دین و مبارزه با آمریکا و اسرائیل. اگر ما در محافل اهل بیت(ع) به چنین نگاهی رسیدیم برندهایم وگرنه مانند فرقه شیرازی و انجمن حجتیه و سایر فرق انحرافی خواهیم بود. امام در برابر ظلم و بی عدالتی ایستاد و کسی که مدعی پیروی از امام حسین(ع) است باید در برابر ظلم و بیعدالتی بایستد.
این عاشوراپژوه اضافه کرد: زهیربن قین در صفین در برابر امیرمؤمنان(ع) بود ولی در کربلا در رکاب سیدالشهدا(ع) شهید شد و اگر ما به چنین مسائلی توجه نکنیم خود را به دو رکعت نماز و اندک عبادتی مغرور خواهیم کرد بنابراین هر کجا محفل و روضهای دیدم عرض ارادت کنیم و اتصال روحانی با قلب امام حسین(ع) پیدا کنیم و اتحاد با کربلا به معنای کنشگری کربلایی داشتن در جامعه امروز؛ حواسمان باشد از عاشورا تفسیر من درآوردی به خورد ما ندهند؛ عاشورا در برابر ظلم میایستد و بچه هیئتی باید جلوی آمریکا و اسرائیل بایستد و دشمنشناس باشد که بنده توصیه میکنم کتاب دشمنشناسی حضرت آقا را در عناوین مطالعه خود داشته باشید.
انتهای پیام