«حقالناس» مهمترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانیترین آیه قرآن(سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز میفرمایند «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمهای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.»
اوج تجلیگاه توجه به حقالناس در مکتب اسلام و اهلبیت(ع) را میتوان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند برداشت چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت میدانستند.
همین رویداد مهم و درسآموز از واقعه کربلا سبب شد تا ایکنا در ماه محرم امسال به موضوع مهم «حقالناس» بپردازد و بخشهایی از کتاب «حقالناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی»، نوشته آیتاللهالعظمی مظاهری را به نظر مخاطبان خود برساند که در ادامه مشروح بخش بیستوچهارم با موضوع «حق تحصیل دانش و رشد بینش و آگاهی و حق مشورت و مشارکت در اداره حکومت» را میخوانید.
تکلیف دیگر حکومت اسلامی زمینهسازی برای ترویج علم در بین مردم و رشد دانش و بینش و ارتقای سطح آگاهی آنان است. عمل به این وظیفه مهم، ذاتاً با منافع دنیوی حکومتهای استبدادی و استثمارگر در تضاد است؛ زیرا رشد آگاهی مردم مانع سوء استفاده و غارتگری حکومتهای فرصت طلب خواهد شد.
اما امیرالمؤمنین(ع) تعلیم مردم توسط حکومت را حق آنان میدانند چنان که میفرمایند «فَأَمَّا حَقُكُمْ عَلَيَ فَالنَّصِيحَةُ، لَكُمْ وَتَوْفِيرُ فَيْنِكُمْ عَلَيْكُمْ تَعْلِيمُكُمْ كَيْلَا تَجْهَلُوا»
حق دیگر مردم در حکومت اسلامی شرکت در تصمیمگیریهاست. از نظر اسلام مردم پشتوانه حکومت و حامی و نگهبان آن هستند و حضور مردم در اداره حکومت اسلامی یک رکن است. خداوند متعال به پیامبر اکرم(ص) دستور میدهد که به رأی و نظر مردم توجه کرده با آنان مشورت کند «وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ» میفرماید «با آنان مشورت و از آنها نظر خواهی کن اما تصمیم نهایی با توکل به خدا مربوط به خود شماست.» در واقع خداوند متعال با این دستور، توجه به شخصیت مرده در اتخاذ تصمیمها را لازم میداند پس زمامداران جامعه اسلامی باید از فکر، رأی، کمک و تخصص افراد خبره کمک بگیرند تا بتوانند تصمیم برتر را اتخاذ کنند.
پیامبر اکرم(ص) در بزنگاهها با جمله «أشيروا علی» خواستار نظر مشورتی مردم شدند. امیرالمؤمنین(ع) در عهدنامه مالک اشتر زمامداران را به مشورت، گفتوگو و مذاکره با عالمان و حاکمان فراخوانده میفرمایند «وَأَكْثِرُ مُدَارَسَةَ الْعُلَمَاءِ وَمُنَاقَشَةَ الْحُكَمَاءِ» امام این مشورت را برای بهبود اوضاع مملکت مفید دانسته آن را مایه قوام اجتماعی بر میشمرند همچنین امام صادق(ع) در روایتی افراد کم تجربه را که به رأی و نظر خود متکی هستند و از مشورت دیگران بهره نمیگیرند از ریاست و حکومت بر حذر میدارند؛ «وَلَا الْقَلِيلُ التَّجْرِبَةِ الْمُعْجَبُ بِرَأْيِهِ فِي رِئَاسَةِ»
در این راستا لازم است بیان شود که مردم حق اطلاع از روش حکومت زمامداران را دارند و باید از تصمیم حاکمان در همه امور به جز اسرار امنیتی حکومت با خبر شوند. حاکمان نیز باید تعیین سرنوشت مردم را به خود ایشان بسپارند و بدون مشورت و نظر صاحب نظران نسبت به اتخاذ تصمیمهای اساسی اقدام نکنند. امیرمؤمنان امام علی(ع) در نامهای خطاب به فرماندهان و مرزداران حکومت مینویسند «أَلَّا أَحْتَجِزَ دُونَكُمْ سِرًا إِلَّا فِي حَرْبٍ وَلَا أَطْوِيَ دُونَكُمْ أَمْراً إِلَّا في حُكْم» بدانید حق شما بر من این است که به جز اسرار جنگ، مطلبی را از شما مخفی نکنم و به غیر از اجرای احکام الهی بدون مشورت با شما به انجام کاری نپردازم.
انتهای پیام