کد خبر: 4229325
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۷:۲۰
حق‌الناس/ ۲۵

حق نظارت بر زمامداران و انتقاد از آنان

نظارت بر نحوه عملکرد زمامداران و در پی آن انتقاد از ایشان یکی دیگر از حقوق مردم نسبت به حکومت است.

«حق‌الناس» مهم‌ترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانی‌ترین آیه قرآن(سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز می‌فرمایند «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمه‌ای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.»

اوج تجلیگاه توجه به حق‌الناس در مکتب اسلام و اهل‌بیت(ع) را می‌توان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند برداشت چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت می‌دانستند.

همین رویداد مهم و درس‌آموز از واقعه کربلا سبب شد تا ایکنا در ماه محرم امسال به موضوع مهم «حق‌الناس» بپردازد و بخش‌هایی از کتاب «حق‌الناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی»، نوشته آیت‌الله‌العظمی مظاهری را به نظر مخاطبان خود برساند که در ادامه مشروح بخش بیست‌وپنجم با موضوع «حق نظارت بر زمامداران و انتقاد از آنان» را می‌خوانید.

حق نظارت بر نحوه عملکرد زمامداران و در پی آن انتقاد از ایشان یکی دیگر از حقوق مردم نسبت به حکومت است؛ امیرالمؤمنین(ع) در عهدنامه مالک اشتر می‌فرمایند «لَا تَصِحُ نَصِيحَتُهُمْ إِلَّا بِحِيطَتِهِمْ عَلَى وَلَاةِ الْأُمُورِ وَ قِلَّةِ اسْتِثْقَالِ دُوَلِهِمْ وَتَرْكِ اسْتِبْطَاءِ انْقِطَاعِ مُدَّتِهِمْ؛ نصیحت و خیرخواهی مردم برای حاکمان عملی نمی‌شود مگر در صورت احاطه و نظارت بر عملکرد آنها که سبب می‌شود حکومت را بر خود سنگین نشمارند و توقع سقوط و پایان آن را نداشته باشند.»

مردم باید بتوانند سخن نظر و انتقاد خود را به راحتی و بدون ترس و واهمه با حاکمان خویش در میان بگذارند. در تاریخ می‌خوانیم که مردی نزد رسول خدا(ص) آمد و در حال صحبت بود که دیدند بدنش به شدت می‌لرزد. آن حضرت به وی فرمودند: «بر خود آسان بگیر راحت باش من که پادشاه نیستم! من فرزند زنی از قریش هستم که غذای معمولی می‌خورد.»

امیرالمؤمنین(ع) در توصیه به انتقادپذیری خطاب به مالک اشتر و همه زمامداران می‌نویسند: وزیرانی برای خودت انتخاب کن که بیش از همه سخن حق را به تو بگویند، هرچند آن سخن برای تو تلخ و پذیرش آن سخت باشد. در موضع دیگری نیز می‌فرمایند «از سخیف‌ترین و پست‌ترین حالات زمامداران نزد افراد صالح آن است که مردم گمان کنند آنان دوستدار ستایش و تفاخرند و بنای زمامداری آنها بر کبر و برتری جویی استوار است. من خوش ندارم در خاطر شما بگذرد که ستایش را دوست دارم و خواهان شنیدن آن هستم، بحمد الله چنین نیستم.... من از شما می‌خواهم که مرا با سخنان زیبای خود ستایش نکنید تا از عهده حقوقی که مانده است برآیم و واجب‌هایی که برگردنم باقی است را ادا کنم. آن گونه که با حاکمان ستمگر سخن می‌گویید با من سخن نگویید با تملق و چاپلوسی و به صورت تصنعی با من حرف نزنید تصور نکنید که من با شنیدن سخن حق احساس سنگینی می‌کنم یا دوست دارم که مرا بزرگ بشمارید.»

تفاوت انتقاد با عیب‌جویی

در این مبحث باید توجه شود که انتقاد با عیب‌جویی و عیب‌یابی تفاوت اساسی دارد. انتقاد به این معناست که عیب کسی را با دلسوزی و به قصد اصلاح به خود او گوشزد کنند اما متأسفانه گاهی دیده می‌شود که افراد به عنوان انتقاد شروع به بازگویی عیوب و نواقص نزد مردم می‌کنند و مرتکب گناهان بزرگی نظیر غیبت تهمت آبروریزی، تخریب شخصیت و شایعه پراکنی می‌شوند. 

امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌فرمایند «اگر کسی عیوب دیگران را دنبال کند و از مردم عیب‌جویی کند خداوند متعال نیز از وی عیب‌جویی خواهد کرد و در این صورت او را مفتضح می‌کند».

انتهای پیام
captcha