
ابوسامر موسی، مسئول روابط فلسطینی جنبش جهاد اسلامی در لبنان در گفتوگو با ایکنا در خصوص شخصیت
شهید اسماعیل هنیه و اقدامات او برای تقویت جبهه مقاومت گفت: ابتدا باید فقدان رهبران و مجاهدان و در درجه اول
شهادت مجاهد اسماعیل هنیه را به مردم شریف کشورهای عربی و اسلامی تبریک و تسلیت عرض کنم. او با جهاد خود به خدا ایمان داشت و خداوند نیز او را به مقام شهید مفتخر کرد؛ این مقام را تنها کسانی میتوانند بدست آورند که خدا آنها را برگزیده و از آنها راضی باشد.
وی افزود: این شهید در یکی از اردوگاههای آوارگان فلسطینی متولد شد و پرچم
مقاومت را برای آزادی فلسطین برافراشت. او مجاهدی صبور بود که با همه گروههای فلسطینی چه مخالف و چه موافق، با روی باز برخورد میکرد.
ابوسامر ادامه داد: شهید هنیه یک سیاستمدار فلسطینی و رهبر
جنبش حماس بود. او کار خود را به عنوان پزشک آغاز کرد و به سیاست روی آورد. در سال 2006 به عنوان معاون رهبر حماس انتخاب شد و سپس در نوار غزه نخستوزیر شد. همه کسانی که این شهید را میشناختند، او را فردی متواضع و دارای شخصیتی قوی، روشنفکر، صمیمی و وحدتگرا توصیف میکنند که موجب شد در طول زندگی سیاسیاش از حمایت گسترده مردمی برخوردار باشد.
این مقام فلسطینی افزود: هنیه نخستوزیر دولت دهم فلسطین بود و مانند مجاهدان و رهبران فلسطینی از سال 1989 توسط دشمن صهیونیستی بازداشت و با استواری، ایمان، آگاهی و عزم مقابله با صهیونیستها از زندان آزاد شد اما رژیم صهیونیستی او و بسیاری از رهبران
جهاد اسلامی و حماس آن دوران را به مرج الزهور تبعید کرد. شهید هنیه در سال 2017 و در آن اوضاع سخت جامعه عربی، به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس، جانشین خالد مشعل و برای بازگرداندن جایگاه مسئله فلسطین و ترمیم جنبش حماس از درون، دست به کار شد.
مسئول روابط فلسطینی جنبش جهاد اسلامی در لبنان در ادامه اظهار کرد: شهید هنیه فردی جامع بود که توانست نقش مهمی در ایجاد روابط عالی در سطح بینالمللی ایفا کند و خود به تنهایی خطی دفاعی در داخل فلسطین و جنبش حماس بود چرا که مورد احترام همه نهادهای جنبش حماس بود و همه از او حرف شنوی داشتند. او همچنین در تمام گروههای سیاسی مورد احترام بود بهویژه روابط او با جنبش جهاد اسلامی بسیار ویژه بود. او با زیاد النخاله، دبیرکل فعلی جهاد اسلامی نیز همکاری خوبی داشت و فرد مورد اطمینان او بود و این نشاندهنده هماهنگی میدانی بین نیروهای نظامی گردانهای قدس و القسام بود.
ابوسامر موسی درباره روابط میان جنبش حماس و جمهوری اسلامی ایران بیان کرد: روابط میان حماس و ایران بسیار محکم است و به گذشته دور باز میگردد. این روابط از زمان تأسیس جنبش حماس در سال 1989 و همزمان با آغاز انتفاضه فلسطین شکل گرفت. بر اساس رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره)، بنیانگذار و رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران، همه نهادهای ایران بر آن شدند که با تمام قابلیتهای موجود، از آرمان فلسطین حمایت کنند.
وی توضیح داد: طبیعی بود که جنبش حماس با گستردگی حضور خود در میدان، در کنار جنبش جهاد اسلامی در رأس توجه ایران قرار گیرد. میدانیم که رابطه فقط بر اساس روابط سیاسی استوار نیست، بلکه بر اساس برادری دینی و اعتقادی است و بزرگترین و فراگیرترین هدف، اجرای منویات امام خمینی(ره) برای حذف این غده سرطانی از کل جهان هستی است.
این چهره فلسطینی افزود: این بدان معناست که منافع دوجانبه در حمایت نظامی و مالی ایران از حماس است و در مقابل، حماس پایگاهی برای تأثیر ایران در منطقه و فرصتی برای بیثبات کردن اسرائیل و تقویت موقعیت خود در قلب ملت فلسطین فراهم میکند؛ ملتی که همیشه به جمهوری اسلامی، رهبری و مردم بزرگ این کشور عشق میورزند و قدردان آنها هستند.
مسئول روابط فلسطینی جنبش جهاد اسلامی در لبنان درباره نقش ایران در حمایت از مقاومت فلسطین و چگونگی تأثیر آن بر مواضع راهبردی حماس بیان کرد: مقاومت فلسطین از زمان تأسیس، از روابط خود با کشورهای عربی رنج میبرد. این کشورها در روند اقدامات جناحها مداخله میکردند و اغلب شاهد درگیریهای داخلی بودیم. نتیجه این شد که این کشورها حمایت از آرمان فلسطین را کنار گذاشتند و سازمان آزادیبخش فلسطین را برای صلح با اسرائیل تحت فشار قرار دادند.
وی در ادامه اظهار کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این کشور حمایت سخاوتمندانهای از فلسطین نشان داد و این حمایت از جنبشهای مقاومت فلسطین از جمله حماس، بدون ترس از رژیم صهیونیستی، به صورت کمکهای مالی، تسلیحاتی، کارشناسی و فناوری ساخت و ساز همچنان ادامه دارد.
ابوسامر تصریح کرد: این حمایتها جنبشهای مقاومت در غزه را به مراحل پیشرفتهتری رساند و میزان اهمیت آن پس از پایداری بیسابقه مقاومت طی ماههای اخیر کاملا مشهود است. این دلیلی بر تأثیر حمایت ایران از راهبرد مقاومت و تقویت توان نظامی آنها در رویارویی با رژیم صهیونیستی است و موجب خشم بسیاری از کشورهایی شده است که تلاش میکنند مقاومت را تحت محاصره قرار دهند.
وی در پاسخ به این سؤال که چگونه شهید هنیه بین رهبران سیاسی و نظامی حماس اتحاد برقرار میکرد، گفت: شهید هنیه در بحبوحه بحرانهای پیدرپی در منطقه و جنگ بینالمللی علیه سوریه که اکثر کشورهای جهان از جمله کشورهای عربی در آن شریک بودند و هدف همه آنها فشار آوردن به سوریه برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی بود، سکان مسئولیت ریاست دفتر سیاسی حماس را برعهده گرفت. در این شرایط حساس، یکی از اولویتهای شهید هنیه ترمیم چهره آسیبدیده فلسطین و بازسازی پلهای اعتماد بین جنبش حماس و طرفهای فلسطینی و عرب، از جمله کشور سوریه به رهبری بشار اسد بود.
ابوسامر ادامه داد: شهید هنیه با یک معضل بزرگ مواجه بود، اما درایت و گشادهرویی او با دیگران تحت عنوان وحدت عربی و اسلامی موجب شد که ابتدا رابطه بین حماس و جمهوری اسلامی بازگردانده و سپس باب آشتی با سوریه باز شود و ارتباط با همه گروههای فلسطینی احیا شد.
وی افزود: هنیه در سخنان خود به دنبال وحدت فلسطین بود، زیرا وحدت شالوده و اساس رویارویی با همه چالشهاست. دستورات او به هیئت مذاکره کننده در پکن و اصرار او بر ایجاد وحدت در فلسطین کاملا مشهود بود. به موازات آن، او توانست در انتخابات اخیر جنبش حماس را به موقعیت قدرتمند خود بازگرداند، رهبری سیاسی و نظامی این جنبش را در مقابله با رژیم صهیونیستی تقویت کند و با دوری از اختلافات منطقهای، همه اعراب را به تقویت وحدت و حمایت از آرمان فلسطین فرا بخواند.
ابوسامر در خصوص دستاوردهای محوری اسماعیل هنیه در مسیر مقاومت گفت: یکی از مهمترین دستاوردهای شهید هنیه رهبری حماس در دورانی حساس و پر از تنش بود. او حماس را از تنشهای سیاسی منطقهای دور نگه داشت و در تمامی نشستها در جهت تقویت جایگاه مسئله فلسطین گام بر میداشت.
وی افزود: در سطح سیاسی نیز هنیه بیشتر تلاش خود را صرف گردهم آوردن صفوف ملت فلسطین و تشکیل یک جبهه سیاسی برای مقابله با پروژههایی کرد که موضوع فلسطین را تحتالشعاع قرار میدهند. همچنین رهبری خردمندانه وی در مدیریت جنگ علیه تجاوز به غزه و مدیریت پرونده مذاکرات به منظور انعقاد یک معامله شرافتمندانه برای مردم فلسطین و اصرار بر سربلندی و عزت مقاومت و پایبندی به شروط آن از اهمیت بسزایی برخوردار بود. به عقیده من یکی از دلایل ترور ایشان مستحکم بودن موضع و پایبندی به شرایط مقاومت به منظور حفظ خون شهدا بوده است.
وی در پایان در خصوص ترور شهید هنیه از سوی اسرائیل و تأثیر آن بر استمرار مقاومت اظهار کرد: من معتقدم که این جنایت رژیم صهیونیستی کاملاً شنیع بود، حتی اگر صهیونیستها آن را دستاورد و پیروزی برای خود بدانند، اما اطلاعات قدیم و جدید حاکی از شکست اهداف ترورها است. از زمان آغاز انقلاب فلسطین ترورهای متعددی در میان شخصیتهای سیاسی و نظامی فلسطینی از سوی صهیونیستها صورت گرفته است، از جمله ترور شهید سیدعباس موسوی؛ دبیر کل حزب الله، در سال 1992، ترور دکتر فتحی شقاقی؛ دبیرکل جهاد اسلامی و ترور شهید اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس و بسیاری از رهبران مقاومت؛ حال آیا این ترورها نتیجه مثبتی برای این رژیم داشته یا منطق آن اشتباه بوده است؟ در حقیقت این ترورها انگیزه جدیدی به مقاومت میدهد که راه شهدا را ادامه دهند. بنابراین، پس از هر عملیات ترور، شاهد رشد و پیشرفت جنبشهای مقاومت هستیم و تاریخ نیز تأکید میکند که این سیاست رژیم صهیونیستی شکست خورده است و عملیات ترور به هدف نخواهد رسید بلکه به تعمیق بحران این رژیم کمک میکند زیرا ما عقیده داریم که هر مجاهدی یک شهید است و شهادت ما در این راه افتخاری از جانب خداوند متعال است.
گفتوگو: ریما فارس
ترجمه: فرشته صدیقی
انتهای پیام