
به گزارش ایکنا به نقل از المنار، ماجد حیدر ناصیف، تحلیلگر لبنانی، در یادداشتی به تحلیل پاسخ قریبالوقوع
محور مقاومت نسبت به عبور
رژیم صهیونیستی از خطوط قرمز کشورها، پرداخته است.
ترجمه این یادداشت در ادامه از نظر میگذرد:
از 8 اکتبر 2023، جبهههای پشتیبانی در محور مقاومت وارد نبرد
طوفان الاقصی شدند و حدود ۱۰ ماه است که این جنگ ادامه یافته است. در طول این ۱۰ ماه لحظاتی پیش آمده که ممکن است این جنگ را به یک جنگ همه جانبه تبدیل کند. بنابراین احتمال اینکه از همان لحظات نخست جنگ، اوضاع بحرانی شده و به یک جنگ بزرگ و همه جانبه تبدیل شود وجود داشته است.
مرحله اول تشدید تنش زمانی بود که رژیم صهیونیستی پا را از گلیم خود فراتر گذاشت و مرد دوم جنبش حماس یعنی شهید شیخ صالح العاروری را در ۲ ژانویه 2024 ترور کرد. این اقدام موجب شد که مقاومت پاسخ لازم را به این رژیم داده و 4 روز پس از آن، پایگاه میرون را بمباران کرد.
مرحله دوم که خطرناکتر از مرحله قبل بود، زمانی بود که جنگندههای این رژیم در آوریل 2024 به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق حمله کرده و جمعی از فرماندهان سپاه پاسداران از جمله سرلشگر محمدرضا زاهدی، فرمانده نیروی قدس سپاه را به شهادت رساندند. این بار تمام دنیا نفس خود را در سینه حبس کرده و منتظر
پاسخ ایران بودند که در 14 آوریل 2024، ایران با بیش از 300 موشک و پهپاد به رژیم صهیونیستی حمله کرد و این حمله از نظر حجم، دقت و میزان توانمندی، حداقل از سال 1973 تا کنون بیسابقه بود.
سومین اقدام رژیم صهیونیستی پس از آن بود که انصارالله یمن در بامداد جمعه 19 ژوئیه 2024 با پهپاد یافا تلآویو را هدف قرار داد که بلافاصله ارتش اسرائيل به تأسیسات نفتی و حیاتی در الحدیده یمن حمله کرد. اسرائیل میخواست با این حمله به ایران پیام دهد که اگر توانسته به الحدیده حمله کند، به تهران نیز میتواند برسد. از دیدگاه اسرائیل، حساب وعده صادق هنوز با جمهوری اسلامی تسویه نشده است.
حادثه اخیر در مجدل الشمس نیز اشتباه بزرگی بود که اسرائیل مرتکب شد و موجب شد که جبهههای مقاومت از مرحله پشتیبانی به مرحله جدیدی وارد شوند.
اسرائیل میخواست با این اقدامات فرار رو به جلو انجام دهد اما یکبار دیگر با عبور از خطوط قرمز اشتباه دیگری مرتکب شد و دو عملیات ترور در ضاحیه جنوبی بیروت و تهران انجام داد.
اقدامات اسرائیل و همچنین بمباران مواضع گردانهای حزبالله عراق در بابل توسط جنگندههای آمریکایی، بدون پاسخ نخواهد ماند. حال پاسخ محور مقاومت چگونه خواهد بود و آیا ما به جنگ جهانی نزدیک میشویم؟
برای پاسخ به این سؤالات باید ابتدا خطوط قرمزی را که اسرائیل از آنها عبور کرده است بررسی کنیم:
۱- جبهه یمن:
رژیم صهیونیستی با مشارکت مستقیم در حمله به تأسیسات نفتی و حیاتی یمن از خط قرمز آنها عبور کرد و این حمله به کشته و زخمی شدن شماری از غیرنظامیان یمنی منجر شد.
۲- جبهه عراق:
بمباران مقر گردانهای حزبالله عراق پس از آنکه گروههای عراقی با دولت این کشور برای خنثی کردن عملیات نیروهای آمریکایی به توافق رسیده بودند، باعث شد ورق برگردد زیرا دولت عراق یک جدول زمانی مشخص برای عقب نشینی این نیروها از کشور تعیین کرده بود.
۳- جبهه لبنان:
خطوط قرمز لبنان در سه بُعد شکسته شد؛ از حیث مکانی، ضاحیه جنوبی بیروت که پایگاه مقاومت و پایتخت این کشور است هدف قرار گرفت. از حیث تعداد قربانیان، اماکن مسکونی از سوی ارتش اسرائیل هدف قرار گرفت و شمار زیادی از غیرنظامیان اعم از زن و کودک شهید و زخمی شدند. و از حیث ماهیت هدف مورد نظر، سید محسن شکر، یکی از فرماندهان بلندپایه حزبالله ترور شد.
۴- جبهه ایران:
در ایران نیز حملهای با چند هدف صورت گرفت. از جهت مکانی حمله به پایتخت ایران انجام شد، از جهت ماهیت شخص مورد هدف، رئیس دفتر سیاسی حماس یعنی شهید اسماعیل هنیه ترور شد و از لحاظ اعتبار نیز هنیه مهمان عزیز جمهوری اسلامی ایران بود. این بدان معناست که اسرائیل میخواست هیبت و قدرت ایران را به چالش بکشد.
گزینههای پاسخ جبهه مقاومت چه خواهد بود؟
۱- در مورد ایران، انتقام و خونخواهی از ترور میهمان در پایتخت، به ایران امکان مانور بسیار زیادی را میدهد و این کشور را در چارچوب یک پاسخ مقتدرانه تا مرز حمله به تلآویو میرساند.
۲- پس از آنکه ترورهای دشمن صهیونیستی از مرز مکان فراتر رفت و حرمت غیرنظامیان زیرپا گذاشته شد، حزبالله برای پاسخ خود محدود به مکان نخواهد بود.
۳- علاوه بر آن، ترور فرماندهان بلندپایه حزبالله به این جنبش فرصت میدهد که به ستاد فرماندهی ارتش دشمن صهیونیستی پاسخی درخور بدهد.
۴- حمله آمریکا به عراق، گروههای مقاومت این کشور را از تعهدی که به دولت عراق داده بودند، مبرا میکند. به علاوه، جبهه مقاومت عراق با هماهنگی با انصارالله یمن، حتماً در جهت پاسخ به رژیم صهیونیستی و آمریکا مشارکت خواهد داشت.
۵- انصارالله که تأسیسات اقتصادی و نفتی آن از سوی رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفته است، حق طبیعی آن است که مقابله به مثل کرده و پاسخ این تجاوز را بدهد.
6- مهمترین نکته، شناخت ماهیت محور مقاومت و اصل وحدت در همه عرصهها است چرا که هر عرصهای با فرصتهایی که در اختیار دارد نقش خود را در کنار عرصههای دیگر پیدا میکند به گونهای که در جهت هدف اصلی یعنی پایان دادن به جنگ غزه باشد.
بر این اساس، پاسخ محور مقاومت از جهت ماهیت اهداف (تأسیسات نظامی، اقتصادی، حیاتی و ...) و از لحاظ مکان جغرافیایی بسیار پربار و متنوع خواهد بود زیرا سقفی برای این پاسخ وجود ندارد حتی اگر پایتخت رژیم صهیونیستی هدف قرار گیرد. لذا فرماندهان محور مقاومت با توجه به شرایط میدانی و لجستیکی مکان و ماهیت آن اهداف را انتخاب میکنند.
حال مهمترین سؤال این است که آیا این پاسخ سخت، حتمی، دردناک و اشکآور، به جنگی همه جانبه در منطقه میانجامد؟
پاسخ به این سؤال به واکنش اسرائیلیها و آمریکاییها به پاسخ مقاومت بستگی دارد. و اینکه آیا آمریکا به اسرائیل اجازه میدهد که وارد جنگی بزرگ و همهجانبه شود؟ پس از پاسخ محور مقاومت، توپ در زمین آمریکا و اسرائیل خواهد بود زیرا این دو، در زمینه گسترش آتش درگیری یا خاموش کردن آن ذینفع خواهند بود.
به این نکته باید اشاره کرد که خبری از طریق وبگاه خبری اکسیوس به نقل از یک مقام مسئول آمریکایی درز کرده که بایدن در گفتوگوی تلفنی با نتانیاهو گفته است: «ایالات متحده در پاسخ به هرگونه حمله ایران، به اسرائیل کمک خواهد کرد.» اما بایدن هشدار داده که اگر دوباره اسرائیل زیادهروی کند، نباید روی کمک آمریکا حساب کند.
با این وجود، ما کاملاً به نفاق شیطان بزرگ اعتقاد داریم و فریب این سخنان تکراری را نمیخوریم. آمریکا نگهبان رژیم موقت صهیونیستی باقی خواهد ماند و محور مقاومت بدترین سناریوها را برای آنان در نظر گرفته است.
ترجمه: فرشته صدیقی
انتهای پیام