کد خبر: 4232297
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۰

الکساندر و قصه علی شدن در حرم امیرالمؤمنین(ع) + فیلم

اولین باری که عراق آمدم طبعاً مرقد امام علی(ع) را زیارت کردم. در حرم امیرالمؤمنین(ع) در نجف با دنیایی متفاوت از کل عالم مواجه شدم. اتفاقی در حرم برای من افتاد. وقتی ضریح امام علی(ع) را گرفتم احساس کردم تهی هستم. من ضریح قوی‌ترین مردی را گرفته بودم که این زمین به خود دیده است...

الکساندر و قصه علی شدن در حرم امیرالمؤمنین(ع) + فیلم

به گزارش ایکنا، الکساندر کرل، شهروند مسلمان استرالیایی ساکن سیدنی به عراق آمد تا عتبات عالیات را زیارت کند. او در مرقد امام علی(ع) در نجف با دنیایی متفاوت از کل عالم مواجه می‌شود. اتفاقی در حرم امیرالمؤمنین(ع) برایش رخ می‌دهد که زیارت اربعین نصیبش می‌شود. در ادامه داستان این سفر معنوی را از زبان خودش می‌بینید و می‌خوانید:

 

 

 اولین باری که آمدم طبعاً مرقد امام علی(ع) را زیارت کردم. به دلیل ظاهر خود احساس کردم شاید به این محیط تعلق ندارم و بین زنان‌ باحجاب و لباس‌هایی با آستین‌بلند، احساس کردم شاید بقیه من را متفاوت از دیگران ببیند. در مرقد امام علی(ع) در نجف با دنیایی متفاوت از کل عالم مواجه شدم. اتفاقی در حرم امام علی(ع) برای من افتاد.

می‌خواستم ضریح امام علی را لمس کنم. وقتی به نزدیک ضریح رسیدم نتوانستم ضریح را لمس کنم. برادری از من پرسید چرا ضریح را زیارت نکردی؟ به او گفتم همه اینجا می‌خواهند ضریح را لمس کنند. گفت با من بیا تا ضریح را زیارت کنی. وقتی ضریح امام علی را گرفتم به خدا قسم احساس کردم تهی هستم. من ضریح قوی‌ترین مردی را گرفته بودم که این زمین به خود دیده است. قوی‌ترین مرد. هیچ فردی قوی‌تر از حیدر علی در جهان نیست. احساس کردم که هرسال باید به عراق بیایم و امسال دومین سال است که می‌آیم و اکنون می‌خواهم از ضریح ابوالفضل العباس(ع) برای شما بگویم.

من بسیار از قصه شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) متأثر شده بودم. چگونه دستش قطع شد و آب ننوشید چون امام حسین ننوشیده بود. وقتی نزد ضریح ابوالفضل العباس رفتم شروع به گریه کردم و بسیار متأثر شدم. من در برابر مردی بودم که زندگی خود را فدای محمد و آل محمد(ص) کرد او جان خود را فدای امام حسین کرد تا آب را برای امام حسین و فرزندانش بیاورد و دستش قطع شد و آماج نیزه قرار گرفت و من بسیار از حضرت ابوالفضل العباس تأثر پذیرفتم. حضور در کنار ضریح او غیر قابل‌ باور بود.

 قلب انسان مقابل ضریح سیدالشهدا، امام حسین(ع) بسیار می‌شکند. هنگامی که در آستانه باب حرم امام حسین(ع) قرار گرفتم اتفاقی در من افتاد که شروع به گریه کردم. انسان ممکن نیست بتواند این احساس را تحمل کند. به‌ویژه من اصلاً نمی‌توانم تحمل کنم. رفتم و در میان زائران گم بودم. ازدحام جمعیت بسیار زیاد بود و همدیگر را هل می‌دادند تا بتوانند ضریح را زیارت کنند.

من کار خود را به امام حسین(ع) واگذار کردم نتوانستم ضریح امام علی را لمس کنم، اما می‌خواستم ضریح امام حسین(ع) را بگیرم و به آن چنگ بیاندازم. ازدحام جمعیت زیاد بود و باید به این ضریح می‌رسیدم و در این زمان تصمیم گرفتم هرسال به‌ویژه اربعین به زیارت کربلا بیاییم چرا که جو روحانی در این زمان متفاوت از هر زمان دیگر است. 

همه انسان‌ها را می‌بینیم از هر کشوری در جهان به زیارت سیدالشهدا و امام علی و ابوالفضل العباس می‌آیند و محبت به اهل‌ بیت(ع) را می‌بینیم؛ و همه من را می‌شناسند که الکساندر هستم. همیشه خانواده من مرا علی صدا می‌زنند. وقتی ضریح امام علی(ع) را گرفتم و هزاران نفر هر زمان در شبانه‌روز ضریح امام علی را زیارت می‌کنند فکر کردم که دیگر نمی‌خواهم الکساندر باشم، دوست دارم که اسمم علی باشد.

انتهای پیام
captcha