پیادهروی اربعین قدمتی چند صد ساله دارد و اگرچه برگزاری آن در برهههایی از تاریخ به دلایل مختلف از جمله منع و مقابله حکومتها، ممنوع و متوقف شده بود اما طی دهه اخیر احیا و هر ساله بر خیل مشتاقان این زیارت افزوده میشود به نحوی که مردم عراق در سال جاری میزبان حدود پنج میلیون ایرانی و زائرانی از 150 کشور جهان بودند. حدود 20 میلیون عراقی نیز همه ساله به زیارت اربعین میروند.
بهت و حیرت، اولین واکنش همه افرادی است که برای اولین بار به زیارت اربعین مشرف میشوند، چراکه میبینند میلیونها نفر مشتاقانه و از صمیم قلب در حال خدمترسانی به زائران هستند. تجربه یک زندگی شیرین و پر از لذت در کنار آدمهایی که برای مدتی تمام درگیریها، عصبانیتها، بخلها، ناراحتیها و هر آنچه از آن به عنوان زندگی روزمره میتوان یاد کرد را رها کردهاند و همه برای خوبی و خدمت کردن از هم سبقت میگیرند. این متفاوتترین تجربهای است که در دنیای پیچیده امروز تنها میتوان آن را در پیادهروی اربعین شاهد بود.
حجم و گستردگی اربعین و زائران آن به حدی است که نمیتوان در مطالعات جامعهشناختی از آن غفلت کرد. زیارت اربعین تفسیر جامعهشناختی عمیقی دارد و بر جوامع تأثیرگذار است؛ اما این تأثیرگذاری تا چه حد است؟ موانع تحقق تأثیر مثبت اربعین بر جوامع چیست و چگونه میتوان سبک زندگی اربعینی را به سایر روزهای سال نیز تسری داد؟
حجتالاسلام شمسالله مریجی، عضو هیئت علمی گروه اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم(ع) و نویسنده کتاب «جامعهشناسی پدیده اربعین» در گفتوگو با ایکنا به تشریح تأثیرات جامعهشناختی اربعین و آسیبشناسی این پدیده عمیق فرهنگی ـ مذهبی پرداخت که مشروح آن را در ادامه با هم میخوانیم.
پیادهروی اربعین کارکرد اجتماعی گسترده و وسیعی دارد؛ کارکردهایی که مصادیق آن متعدد بوده و به حدی مهم است که از منظر تداوم این کارکردها در زندگی روزمره نیز باید به آنها توجه کرد.
یکی از کارکردهای مهم اجتماعی پیادهروی اربعین تحقق انسجام و همبستگی اجتماعی است. همبستگی اجتماعی یکی از دغدغههای تمام جوامع بشری است و اگر یک جامعه بخواهد حیات خود را تداوم و ثبات ببخشد باید همبستگی و انسجام اجتماعی در آن وجود داشته و روز به روز بیشتر شود. البته عوامل متعددی میتواند این انسجام اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار دهد، به آن آسیب بزند و یا باعث کم رنگ شدن آن شود. مناسکها، رسوم و آدابی است که در هر جامعهای وجود دارد و به تحقق انسجام اجتماعی کمک میکند؛ مثلاً در غرب با فوتبال این کار محقق میشود. تیم فوتبال هر شهر عامل همبستگی آن شهر است که البته حیات و تداوم این عوامل به عمق و ریشه آنها بستگی دارد.
اما مناسک و آداب و رسومی که ریشه در واقعیتهای دینی و ارزشی دارند طبعاً انسجام اجتماعی ایجاد میکنند که تداوم بیشتری دارد و یکی از عوامل انسجامزا بحث اربعین است. البته انسجام اجتماعی که اربعین ایجاد میکند نه تنها جنبه ملی بلکه جنبه بینالمللی دارد و امت اسلامی انسجام پیدا میکند و این برکت به تک تک جوامع گسترش پیدا میکند.
ما آنجا یاد میگیریم چطور با هم همبسته شویم، هوای همدیگر را داشته باشیم، مشکلات دیگران را مشکلات خودمان بدانیم و ... . همه این موارد تمرین جدی است و هر چه تعداد افراد شرکت کننده در مراسم پیادهروی اربعین بیشتر شود این احساسها و رفتارها در جامعه نیز بیشتر میشود. همانطور که مردم در اربعین تمرین میکنند که خواسته دیگران را بر خودشان مقدم کنند، وقتی به جامعه خودشان هم بازمیگردند تلاش میکنند آنچه در اربعین تجربه کرده و آموختهاند را پیاده کنند و برکت همه آنچه که در مراسم اربعین به عنوان سبک زندگی به صورت عملی تجربه میکنند را به جامعه خود بیاورند.
انسجام و همبستگی اجتماعی بسیار مهم است و مشکلات جوامع را کاهش میدهد. مشکلی بزرگتر از جنگ در جامعه نداریم؛ در جنگ هشت ساله با انسجام اجتماعی و همدلی در داخل کشور پیروز شدیم. اگر همه عالم علیه ما باشند اما ما در درون کشور با هم متحد باشیم، آرامش در داخل جامعه به ما کمک میکند راهکار برون رفت از آن مشکل را بیابیم.
همبستگی اجتماعی یکی از نیازهای ضروری هر جامعهای است که جنبه تمدنی دارد؛ چون بنمایه تمدن انسجام اجتماعی است. اگر انسجام اجتماعی نباشد تمدنی هم شکل نمیگیرد و اگر تمدن شکل نگیرد انسان اجتماعی محتاج تمدن دیگری میشود و تمدن دیگری که وارد آن جامعه شود ارزشها و باروهای خود را بر این جامعه تحمیل میکند و دیگر مردم آن جامعه نمیتوانند از ارزشهای خود صیانت و محافظت کنند.
یکی دیگر از کارکردهای مهم پیادهروی اربعین سبک زندگی است. دنیای امروز به خصوص رسانههای غولآسا و قدرتمندی که در دنیا وجود دارد هر روز سبک زندگی جدیدی را ارائه میکنند؛ ما هم هر روز به اطلاعات متعدد سبک زندگی بیرونی مبتلا میشویم که همبستگی را از هم میپاشاند.
وقتی وارد مسیر اربعین میشویم یک سبک زندگی جدید به ما ارائه میشود که نمونه کوچکی از سبک زندگی دوران پس از ظهور امام زمان(عج) است. حکومتی که امام زمان(عج) در زندگی بشری برقرار میکنند سبک زندگی جدیدی است که بر پایه ایمان و ارزشهای دینی شکل میگیرد. اربعین یک تمرین جدی است که ببینیم سبک زندگی پس از ظهور منجی به چه شکل خواهد بود.
مثلاً گفته میشود که در دوران پس از ظهور هر وقت فردی نیاز مالی داشت دست در جیب برادرش میکند. البته این نماد و استعاره است یعنی به راحتی نیازش را از طریق برادرش مرتفع میکند. در اربعین میبینیم که همه افراد داشتههایشان را با دیگران تقسیم میکنند. فرد عراقی یک سال تلاش میکند و درآمدش را جمع میکند تا چند روز اربعین در اختیار دیگران قرار دهد در حالی که در زندگی عادی چنین اتفاقهایی نمیافتد ولی در اربعین شاهد هستیم که افراد همه داشتههایشان حتی خانه و زندگی خود را در اختیار زائران اربعین قرار میدهند.
این یک نمونه کوچک از زندگی مهدوی است و وقتی ما شاهد تحقق نمونه کوچکی از جامعه مهدوی در اربعین هستیم به صورت عملی درک میکنیم که پس از ظهور چگونه زندگی متعالی خواهیم داشت؛ بنابراین حقیقتاً منتظر ظهور منجی میشویم و میگوییم ای کاش امام زمان(عج) ظهور کنند و در حکومت ایشان چنین زندگی فوقالعادهای را تجربه کنیم.
در اربعین نگران امنیت، بهداشت، تغذیه، اسکان، حمل و نقل و ... نیستیم و حتی به راحتی در بیایان میخوابیم.
در سفر اربعینی که داشتم جمعی از دانشجویان به من گفتند حاج آقا وقتی حرم رفتید ما را دعا کنید. به آنها گفتم اینجا کجاست؟ گفتند مسیر اربعین است. گفتم اینجا هم حرم است، حرم یعنی جای امن و آرامش. این گفتوگو زمانی اتفاق افتاد که داعش در منطقه حضور داشت. از آن دانشجویان پرسیدم شما شب گذشته در بیابان خوابیدید آیا احساس ناامنی کردید؟ گفتند خیر؛ گفتم پس مسیر هم حرم است.
این احساس آرامش و امنیت در زندگی چند روزه اربعین ما را ترغیب میکند که انتظار حکومت مهدوی را داشته باشیم، احساس و لمس کنیم که حکومت مهدوی چه قدر مطلوب خواهد بود پس باید منتظر باشیم. در روایات هم آمده است که تا وقتی همه عالم نخواهند که حضرت حجت(عج) ظهور کند، ایشان ظهور نخواهند کرد.
این دعا که «خداوندا دادرسی را برسان» باید از عمق جان مردم بلند شود. وقتی در اربعین چنین نمونهای از زندگی را میبینیم از عمق جانمان ظهور را انتظار میکشیم.
در بخش آسیبهای راهپیمایی اربعین در کتاب «جامعهشناسی پدیده اربعین» مطرح کردم که یکی از نگرانیها در خصوص مراسم اربعین این است که نتوانیم این سبک زندگی را پس از اربعین در جامعه تداوم دهیم. یکی از دلایلی که موجب میشود نتوانیم سبک زندگی اربعینی را پس از بازگشت در کشور خودمان امتداد دهیم جنبه مناسکی شدن اربعین است. اگر پیادهروی اربعین سطحی شود و مردم فکر کنند به همین اندازه که در مراسم پیادهروی اربعین شرکت میکنند کافی است و یا حتی بدتر از این، مردم فکر کنند میتوانند باقی روزهای سال هر طور که دوست دارند زندگی کنند و فقط چند روز اربعین به زیارت بروند، دیگر شاهد نتایج مطلوب و کارکرد اجتماعی اربعین در جوامع نخواهیم بود.
آنچه در اربعین کسب و تجربه میشود، باید درونی شده و بروز بیرونی در طول سال داشته باشد؛ یعنی همان مسیری که در اربعین پیمودیم را در طول سال در کشور خودمان نیز عملیاتی کنیم. این سبک زندگی و رفتار را زائر اربعین ابتدا باید در قبال خانواده، همسر و فرزندان خود اجرا کند و بعد به تمام اطرافیان خود تسری دهد. اگر سبک زندگی اربعین محدود به روزهای اربعین باشد و آن را در طول سال و در کشور خودمان امتداد ندهیم جامعه دچار تحول نخواهد شد و شاهد نتایج اجتماعی اربعین نخواهیم بود.
پس باید این مسیر و شناخت و معرفتی که در اربعین کسب کردهایم را ادامه دهیم. چند روز اربعین «شور» است و اگر از این شور، شعور حاصل نشود شرایط خطرناکتر میشود چراکه برخی با خود میگویند تمام سال را گناه کن و 10 روز هم به اربعین برو. در حالی که شاعر گفته است: «حاجب اگر محاسبه حشر با علیست/ شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن »(شعر از حاجب بروجردی).
این مهم را باید در زندگی خود پیاده کنیم که چون من امام حسین(ع) را دارم، باید در زندگی خود نیز عفو و گذشت داشته باشم، بخشنده باشم و کمتر گناه کنم. همین اکنون بیشترین دلایلی که موجب مراجعه به دادگاهها میشود عدم عفو و گذشت طرفین است.
عفو و گذشتی که در اربعین تمرین کردهایم، اگر بعد از اربعین امتداد داشته باشد و این امتداد پیدا کردن ابتدا در خانواده، نزدیکان و اطرافیان و بعد به کل جامعه سرایت داده شود، وضعیت جامعه را بهبود میبخشد.
برای اینکه اربعین صرفاً شور نباشد و وارد مرحله شعور حسینی شویم، باید از خود بپرسیم چرا این مسیر طولانی را پیاده طی میکنیم؟ در این گرما به سوی کدام مقصد میرویم؟ مقصد کیست و چه کرده است که مقصد و مقصود میلیونها زائر شده است.
اگر در پیادهروی اربعین بیشتر تفکر کنیم نتایج اجتماعی آن را بیشتر شاهد خواهیم بود. اگر آنجا به این امور فکر کنیم و ارزشهای پیادهروی اربعین در ما درونی شود، در بازگشت و در خانواده و جامعه خودمان هم این ارزشها بروز خواهد کرد. سیدالشهدا(ع) نیز به خاطر همین ارزشها قیام کردند و یکی از ارزشها این است که ایثار، گذشت و بخشش داشته باشیم و در مقابل مشکلات پرخاشگری نکنیم.
کدام مشکل بالاتر از مشکل و مصیبت حضرت زینب(س) بعد از واقعه عاشوراست؟ حضرت زینب(س) علیرغم این همه مصیبت نسبت به دین پرخاشگری نکردند. ولی در جامعه میبینیم که برخی ارزشهای دینی را کمرنگ میکنند و وقتی دلیل آن را میپرسیم میگویند چون اقتصاد مشکل دارد. نباید دینداری خود را به این مشکلات متصل کنیم. حضرت زینب(س) شام غریبان عاشورا با همه مشکلات علیرغم اینکه نماز شب مستحب است ولی نماز شبشان ترک نشد؛ یکی از علتهای عدم تداوم ارزشهای اربعین در جامعه عدم تعمق در ارزشهای دینی است.
پیادهروی اربعین فقط این نیست که مسیر را برویم، گاهی گفتوگوهای بین راه و ارتباط گرفتن یک معلم با محصل، محصل با کشاورز، استاد با فرد بیسواد و ... تأثیرگذاری اجتماعی عمیقی میتواند ایجاد کند.
همه زائران به اندازه خودشان از فیض اربعین بهره میبرند. اربعین مثل بارانی است که هر کس به اندازه ظرفی که دارد میتواند آن را جمع کند. هر کس به اندازه ظرف وجودی خود و توان خود از اربعین و ارزشهای آن کسب میکند و همین میتواند منشأ ارتباط افراد با هم شود و فهم اربعین را برای همگان ارتقا دهد.
تعامل و گفتوگوهای بین افراد با محور اربعین میتواند بسیار تأثیرگذار باشد. زائران باید در اربعین خود را در موج اربعین قرار دهند و اینکه افراد به صورت مستقل یا با گروه خاص بروند و برگردند خوب نیست و تعامل را کمتر میکند در حالی که تعامل بیشتر به خود و دیگران در درک عمیق و هدف اربعین کمک بیشتری میکند.
گفتوگو از زهرا ایرجی
انتهای پیام