به گزارش ایکنا به نقل از ادسرج، هند حداد، معلم عربی در آکادمی بینالمللی کلمبوس در اوهایو، میگوید که با وجود چالشها، به عنوان یک معلم مسلمان همچنان به پوشیدن حجاب ادامه میدهد.
وی در مقالهای درباره تجربههای خود به عنوان یک معلم محجبه در ایالات متحده نوشت:
در ژانویه 2018، برای کار معلمی در یک مدرسه دولتی در کلمبوس در ایالت اوهایو ثبت نام کردم؛ در روز اول لباسی که فکر میکردم برای معلم مدرسه مناسب است از جمله یک پیراهن آستین بلند و یک شلوار بلند پوشیدم؛ همچنین روسری خود را که نماد ایمان من در جامعه مسلمانان است به سر داشتم؛ وقتی رسیدم، مدیر مدرسه من را دید و با دیدن ظاهر و حجابم بلافاصله اخم کرد؛ وی سپس به من اطلاع داد که نمیتواند من را در مدرسه بپذیرد.
در حالی که با ناظم در راهروهای مدرسه قدم میزدم، از او پرسیدم نظرش در مورد لغو همکاری با من از سوی مدیر چیست؟ او گفت من خیلی متفاوت به نظر میرسم و دانشآموزان من را نمیپذیرند؛ این وضعیت من را ناامید کرد و نمیتوانستم از این احساس خلاص شوم که ظاهرم و دینم بر تصمیم آنها تأثیر گذاشته است.
آن حادثه مقدمهای بود برای چالشهایی که من بهعنوان یک زن مسلمان و محجبه در یک مدرسه عمدتاً سفیدپوست با آن روبرو هستم؛ در جامعه آمریکا در مورد حجاب و باورهای اسلامی اغلب به اشتباه برداشت میشود و بهطور ناعادلانهای کلیشهسازی شده است؛ با این حال، با وجود این چالشها، من معتقدم داستان من نه تنها برای ایجاد درک بهتری از فرهنگ مسلمان و هویت زنان مسلمان، بلکه برای ایجاد یک محیط آموزشی دلپذیرتر برای معلمان و دانشآموزان مسلمان مهم است.
تجربه اخراج از اولین شغل معلمی من بدون شک یک تجربه آسیبزا بود که بعداً فهمیدم به دلیل هویت مسلمانم یک تجربه دائمی خواهد بود.
هنگامی که از شغل معلمی منع شدم، تصمیم گرفتم یک موقعیت تدریس دو ماهه دیگر در یک مؤسسه آموزشی دولتی به دست بیاورم؛ باز هم با نگاههای دلهرهآور و ناخوشایند مواجه شدم؛. یکی از کارکنان پرسید: آیا پدرت تو را مجبور کرده که خودت را بپوشانی؟ دانشجوی دیگری حتی این سوال را مطرح کرد که آیا من سوختگی یا کچلی را زیر حجابم مخفی کردهام.
سپس، در سال 2019، زمانی که معلم عربی در مدرسه فعلی خود شدم، در اولین کنفرانس توسعه حرفهای شرکت کردم؛ مشابه اولین تجربه تدریسم به عنوان معلم جایگزین، اطرافم را اتاقی پر از معلمان سفیدپوست احاطه کرده بود و باز هم تنها فرد محجبه بودم.
بعدها یک زن سیاهپوست آمریکایی به من گفت که مثل من مسلمان است و در حالی که برای کارهای روزمره خود روسری میپوشد، از ترس عدم پذیرش، تصمیم گرفته آن را برای کنفرانس از سر بردارد. این تصمیم او فشار و احساساتی را که اغلب مسلمانان میکنند به خوبی نشان میدهد. برای پذیرفته شدن، باید همرنگ جماعت شوی حتی اگر در کنفرانسی باشی که ظاهراً تنوع و همزیستی را ترویج میکند.
حتی در موقعیت تدریس فعلیام که در مدرسهای با 90 درصد دانشآموزان مسلمان کار میکنم هنوز این رفتارها را میبینم؛ یک دستیار آموزشی یک بار به من گفت که از حجاب من آزرده خاطر شده و فکر میکند که این بی احترامی به انتخابهای مذهبی او است؛ اما افکارم را با او به اشتراک گذاشتم و اینکه چرا روسری میپوشم و توضیح دادم که حجاب بخشی از عقیده اسلامی است.
پس از این تجربه، احساس اسلامهراسی و نژادپرستی شدیدی داشتم؛ در حالی که دانشآموزان از نظر جمعیتی متنوعتر میشوند اما مدارس افزایش نفرت ضد مسلمانان را تجربه میکنند؛ این نشان میدهد که این تعصبات هنوز وجود دارد و یک چالش روزانه است که دانشآموزان و معلمان مسلمان باید با آن مبارزه کنند.
انتهای پیام