
به گزارش ایکنا، تارنمای شبکه المنار در یادداشتی به قلم ذوالفقار ضاهر، به بررسی ابعاد حملات اخیر رژیم صهیونیستی به لبنان پرداخته است که ترجمه این یادداشت را در ادامه میخوانید:
ارتش
رژیم صهیونیستی پس از یک سال تجاوزات مستمر به نوار غزه، دوباره همان حماقت را این بار در لبنان مرتکب شد و در باتلاقی فرو رفت که مطمئناً نمیداند چگونه از آن خارج شود. اسرائیل دشمنی است که با کینهورزی محاسبه میکند و با دکترین قتل، انتقام و استکبار تصمیم میگیرد، بیخبر از اینکه در نتیجه حملات موشکی
مقاومت اسلامی به سرزمینهای اشغالی از ابتدای تجاوز به غزه چه اتفاقی خواهد افتاد.
تردیدی نیست که مقاومت اسلامی از زمانی که دشمن شروع به تشدید تجاوزات خود کرد، سرعت واکنش خود را افزایش داده است. مقاومت با ذهنی آرام و مسئولانه کار میکند و جایی که باید را به شکل و اندازه لازم و مناسب و بدون بی پروایی و هیجانی شدن ضربه میزند، حتی اگر دشمن گاهی حملات سختی را انجام دهد، مانند انفجار پیجرها یا هدف قرار دادن دو تن از رهبران مقاومت یعنی فؤاد شکر و ابراهیم عقیل؛ یا اینکه مستقیماً غیرنظامیان به ویژه زنان و کودکان را بدون توجه به لزوم احترام به قوانین بینالمللی و حقوق بشر بمباران میکند.
آنچه بر مقاومت حاکم است، نحوه پاسخ دادن به دشمن و ضربات دردناک در ازای هر تجاوز است؛ مقاومت قوانین و روشهایی را برای پاسخ در مکان، زمان، کمیت، نوع و سبک خاص ترسیم میکند، این کار تا زمان حاضر بیانگر توانایی بالای مقاومت در کنترل و مدیریت است. به عکس آنچه که دشمن به آن معتقد است یا تلاش میکند به آن دست یابد. ترور شهید فؤاد شکر (سید محسن) و ترور حاج ابراهیم عقیل (حاج عبدالقادر) یکی از رهبران مقاومت، انفجار پیجرها و هدف قرار دادن صدها جوان رزمنده مقاومت از این دست به حساب میآید.
در اینجا میتوان به توانمندیهای بالای مقاومت اشاره کرد که بیشک در روزهای آینده آن را ثابت خواهد کرد. با وجود اینکه مقاومت با شهادت فرماندهان بزرگ خود و هدف قرار دادن برادران مجاهد خود خسارت شدیدی متحمل شده است، اما اقدام مقاومت و تداوم آن تحت تأثیر سرعت پاسخ قرار نگرفت بلکه پاسخهای مقاومت به شکل قابل توجهی افزایش یافت و برای دشمن دردناکتر و تأثیرگذارتر بود، همانطور که در حمله «روز اربعین» به هدف قرار دادن تلآویو با موشک بالستیک «قادر ۱» انجامید. همچنین مقاومت با موشکهای «فادی 1» و «فادی 2» مقرهای دشمن صهیونیستی را هدف قرار داد و موشکها و پهپادهای خود را به مناطق مختلف شمال و عمق فلسطین اشغالی یا جولان اشغالی در سوریه پرتاب کرد.
همه این موارد تأکیدی بر آن است که ما یک مقاومت توانمند، مقتدر، مسئولیتپذیر و بسیار آگاه داریم که میداند چه کاری انجام دهد و پاسخش چگونه باشد که منافع ملت و وطن خود و امت اسلامی را حفظ کند و در عین حال موجب بازدارندگی دشمن شود. دشمنی که ممکن است عدهای تلاش کنند جنایات و تجاوزات او را بزرگنمایی کرده و شایعهپراکنی کنند اما واقعیتها ثابت میکند که دشمن صهیونیستی در حال کشتار غیرنظامیان است و بدین ترتیب تلاش میکند فشار بر لبنان و مقاومت را افزایش دهد تا بتواند به هر گونه امتیاز یا عقبنشینی دست یابد، و این چیزی است که نه در گذشته و نه در آینده محقق نشده و نخواهد شد.
در همین راستا، شبکه 14 تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد که «ما در ابتدای این جنگ هستیم و بر اساس چیزی که میدانیم،
سیدحسن نصرالله توانمندیهای بسیار مهمی دارد و ما بسیار امیدواریم که آنها را به ما نشان ندهد.»
بر اساس تمام موارد فوق، دشمن به مرور زمان متوجه خواهد شد که هر یک از اهداف مورد نظر خود (خواه مربوط به رفع خطر از موجودیت غاصب خود و بازگرداندن سالم شهرک نشینان به شمال بدون توقف تجاوز به غزه باشد و یا برای تضعیف مقاومت و اهداف دیگری باشد که صهیونیستها برای خود تصور میکنند) شکست خواهد خورد. از این رو دشمن خود را مجبور به عقبنشینی مطیعانه و توقف تجاوز میبیند و یا در حالت انکار و فرار رو به جلو قرار میگیرد و بهزودی در باتلاق جنگ زمینی فرو میافتد.
این باور که جنگ زمینی ممکن است مشکلات او را حل و آرزوهایش را برآورده کند بدان معناست که دشمن با پاهای خود وارد «تلهای مرگبار» شده است، لذا این سناریو همان چیزی است که مقاومت و مردان خدا از زمان جنگ ژوئیه 2006 انتظار آن را میکشیدند تا به دشمن درسی غیر قابل تصور بدهند که او را از تصمیم حمله به لبنان پشیمان کند.
با تمام این احوال، دشمن صهیونیستی بزرگترین بازنده این جنگ متجاوزانه است و به زودی خواهد فهمید که بالاترین دست در فلسطین، لبنان و منطقه دست مقاومت است که به خواست خدا به زودی پیروز خواهد شد.
انتهای پیام