
به گزارش خبرنگار ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین
سیدمهدی خاموشی، نماینده ولیفقیه و رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه، شب گذشته شنبه 7 مهرماه با حضور در برنامه «
آرمان» شبکه
قرآن و معارف سیما به طرح مباحثی در مورد شهادت
سیدحسن نصرالله، دبیرکل فقید حزب الله لبنان و آینده جبهه مقاومت در برابر نظام سلطه و رژیم غاصب صهیونسیتی پرداخت که در ادامه به خلاصهای از مطالب عنوان شده از سوی وی میپردازیم؛
آرمان انقلاب اسلامی ایران مبارزه با طاغوت بوده و هست. ما در مقطعی از زمان بر طاغوتی همچون رژیم شاهنشاهی تاختیم و به مبارزه با آن برخاستیم، اما بعد از آن و پیروزی انقلاب اسلامی از این امر غافل نبودیم که این جریان پشتوانه جدی در جهان دارد؛ پشتوانههایی که کم کم رخ نمودند و مصداق بارز آن این بود که جنگ هشت ساله را بر ما تحمیل کردند و در سایه این جنگ چهره دیگری از طاغوت نیز نمایان شد و آن شیطان اکبر امریکا بود که با استفاده از ایادی خود یعنی اسرائیل تصور میکرد، بتواند جریان انقلاب را با استفاده از شیوههایی همچون تهاجم نظامی متوقف سازد در حالی که از نیرو، انسجام و وحدتی که در میان امت اسلامی برقرار شده بود، غافل بود.
اتمام جنگ تحمیلی به آن معنا نبود که دشمن از خصومت دیرینه خود نسبت به جریان انقلاب که آرمانی الهی را دنبال میکرد، دست بردارد؛ آرمانی که انبیای الهی نیز به آن نیز التزام داشتند و عبارت بود از عبادت خدا، توحیدباوری و بر این اساس تشکلی اسلامی که به حمایت و کمک مظلومان دنیا برآمده و تنها به همدردی با آنها اکتفا نکند، بلکه بنا به دستور قرآن، بر ظالم تاخته و حق مظلوم را از او بستاند. به همین دلیل شاهدیم کم کم جریانی در منطقه به ویژه جنوب غرب آسیا شکل میگیرد که در مقابل شیطان اکبر ایستاد.
اسرائیل از بازوهای شیطان اکبر است
یکی از بازوهای حکومت ظلم در منطقه که در اصل برآوردهکننده مطالبات شیطان اکبر یعنی امریکا بوده و هست، رژیم غاصب صهیونیستی است؛ جریانی منحوس که بنا به گفته امام راحل هیچگاه نباید با دو جریان آپارتاید و صهیونیست کنار آمد؛ در شرایط کنونی شاهدیم، دیگر آپارتایدی وجود ندارد و مهد آپارتاید که زمانی آفریقای جنوبی بود، اینک در برابر تاراج و زورگویی رژیم صهیونیستی خود دست به اقدام اعتراضی میزند و شکایتی را تسلیم دیوان لاهه میکند. باید دید چه اتفاقی افتاده که چنین رفتاری را شاهد هستیم؛ دلیل این امر آن است که آنها خود دههها درگیر تبعیض نژادی بودهاند، دیگر نمیتوانند در برابر اقدامات سفاکانه رژیم اسرائیل زن و کودککش سکوت کنند.
در روزگاری که آژانس یهود و واضعان ستمگر رژیم صهیونیستی طرح تشکیل این دولت جاعل را با برخی از کشورهای اروپایی در میان میگذارند، تنها هفتونیم یا به تعبیری 13 درصد این خاک را در اختیار داشتند؛ دو فرضیه در پیش روی آنها بود یکی اینکه به سازش با ساکنان اصلی این سرزمین پرداخته و زندگی کنند یا برای در اختیار گرفتن اراضی بیشتر و تسلط بر این بخش از منطقه خاورمیانه، دست به کشتار اهالی آنجا بزنند که راه دوم را انتخاب کردند و لذا این قوم خوی وحشیگری داشته و دارد و از روز اول آن وجه دژخیمی خود را نمایان ساخته است تا جایی که در طول این بیش از هفت دهه از چپاول این سرزمین جز جرم و جنایت از ایشان چیزی را شاهد نبودیم که کشتار بیرحمانه و قتل عام دسته جمعی مردم در صبرا و شتیلا نمونه بارز چنین خوی وحشیانه است.
حزبالله ساختار منسجمی دارد
امروز و در شرایطی که سیدحسن نصرالله؛ دبیرکل حزبالله لبنان به شهادت رسیده است، نگرانیهایی وجود دارد که سرنوشت حزب الله و زنجیره مقاومت چه میشود و به چه سویی میل میکند؟ من باید این اطمینان را به شما بدهم که حزبالله ساختار منسجمی دارد و دشمنان سخت در اشتباه هستند که اگر فرماندهی از آنها را به شهادت برسانند، اسلحه ایشان به روی زمین خواهد ماند! کافی است که یک بررسی اجمالی نسبت به ترکیب و ساختار حزبالله داشته باشید تا به این امر واقف شوید. در این ساختار حتی نوجوان 11 ساله نیز خود یک سیدحسن نصرالله است.
سیدحسن نصرالله 32ساله به جبهه اَمَل محلق میشود و پس از آن به تشکیلاتی جدیدالتأسیس که در ابتدا یک گروه جهادی بودند، میپیوندد که اکنون بعد از گذشت این سالها شاهد هستید که این گروه خود تبدیل به یک جریان بزرگ به نام حزبالله شده است. همه اعضایش به این امر باور دارند که از همان ابتدا اسرائیل حق پا گذاشتن به سرزمینشان را نداشته است. با چنین باوری، قائل بودن به ماهیتی به نام شهادت یک فرض الهی در نهاد اعضای این ساختار است. قطره قطره خون شهدای آن قادر است فرهنگ ایثار و شهادت را به نسلهای پس از خود نیز انتقال دهد.
ما بخشی دیگری از جبهه مقاومت را در جریان شهدای مدافع حرم شاهد بودیم که نمونه بارز آن شهید محسن حججی بود.
در دوران انقلاب اسلامی تمرین ولایتمداری کردیم
در شرایطی فعلی و پس از انتشار خبر شهادت سیدحسن نصرالله شاهد این رویدادیم که بسیاری از افراد به ویژه جوانان براساس همان نکتهای که در بالا به آن اشاره شد و حاکی از آن است که این فرهنگ در حالت تسری است، اعلام حضور کرده و برای عزیمت به لبنان یا کمک به مردم غزه ثبتنام میکنند و با این کار خود این موضوع را به اثبات میرسانند و به جهانیان میفهمانند که جبهه مقاومت تنها نیست، اما در این اوضاع و شرایط باید به این نکته توجه داشت که ما در طول بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، در این کشور تمرین ولایتمداری کردهایم و با وجود آن که نفس چنین حرکت و تکاپویی قابل ستایش است، اما تبعیت از ولایت که مصلحت نظام را بیش از همه ما درک و فهم دارد، واجب است و باید همچنان گوش به فرمان فرامین ایشان باشیم.
گروهی در این اوضاع و شرایط مطلبی را ابراز میکنند، مبنی بر اینکه چه رفتاری را باید در برابر این اعمال وحشیانه و غیر انسانی که رژیم صهیونیستی مرتکب به آن میشود به انجام رساند و مثلاً چرا قولی که در مورد انتقام سخت مطرح شد، محقق نمیشود؟ باید گفت وعده صادق عملی خواهد شد؛ منتها این امر نیز باید با تشخیص ولی امر صورت گیرد؛ به هر حال جریان استکباری به دنبال بهرهمندی خود از منافع و منابعی است که در منطقه وجود دارد و همانگونه که اشاره شد، انقلاب اسلامی این معادلات را بهم زده است و طبیعی است که از ناحیه ایشان شاهد چنین رفتارهایی باشیم، اما باید صبر پیشه کرد و پشت سر ولی فقیه به انتظار فرصتی مقتضی برای انتقام و ضربه زدن به مواضع دشمن بود.
ایران اسلامی در پی تحقق آرمانهای اسلامی است
ایران اسلامی طرف دعوای آرمانهای اسلامی و بشردوستانه در منطقه است؛ امری که دشمنان قسمخورده آن را برنمیتابند؛ این دعوا نیز تا زمانی که کفر و مظاهر آن را در منطقه شاهد هستیم، حل ناشدنی است و تمامی ندارد؛ آنچه که ما به عنوان صدور انقلاب اسلامی نسبت به آن اصرار داریم، دقیقاً تحقق همین پیام است که خوشبختانه به جهت مداومت و اصراری که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون داشتهایم، قابل پذیرش از سوی بسیاری از ملتهای عدالتخواه و آزادیخواه دنیاست و لذا چون این امر تبدیل به یک مطالبه شده است، قادر نخواهند بود، جلوی آن را بگیرند.
نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل این ادعای دروغین را مطرح ساخت که ایران در اوضاع کنونی از چندین نقطه و زاویه در حال دشمنی و جنگ با آن رژیم است در حالی که این امر حتما غلط انگاشتی است، چرا که اگر در شرایط کنونی مثلاً یمنیها به این رژیم هجمه وارد میکنند، دلیلش آن است که آنها نیز درد دین دارند و خود را در برابر ظلم به مردم غزه مسئول میدانند و در نتیجه وارد میدان شدهاند تا فشار جرم و جنایتی که به مردم غزه میشود، کاهش دهند.
یک تلقی غلط دیگری نیز مطرح است و آن این است که بعد از لبنان و شهادت سید حسن نصرالله اکنون دیگر نوبت به تهران رسیده است، در حالی که اگر چنین اشتباهی از سوی این رژیم غاصب سر بزند، سرزمین های اشغالی به طور حتم ناامن خواهد شد و اسرائیل باید به این نکته توجه داشته باشد که کوچکترین تعرضش به کنسولگری ایران در دمشق با چه واکنشی روبرو شد و اتفاقاً دیگر به تعبیر رهبری روزگار بزن و در رو گذشته است و گزینههای روی میز برای پاسخ به این تعرض از سوی اسرائیل برای ما فراوان است.
در عرصه بینالمللی صحبتی نیز درباره تضعیف حزبالله در پی شهادت سیدحسن نصرالله مطرح شده است که به طور مثال اسرائیل دیگر حتی زمینی نیز میتواند به لبنان حمله کند؛ همانطور که اشاره کردم حزبالله ساختار منسجمی دارد و اینطور نیست که با به شهادت سیدحسن نصرالله، فردی که بتواند با قدرت همان راه را ادامه دهد، وجود ندارد کمااینکه سیدحسن نصرالله نیز خود جانشین سیدعباس موسوی شد و تاریخ نشان داد که اتفاقاً او در سمت دبیرکلی حزبالله، امور را با قدرت و مدیریت بالایی اداره کرد.
شخصاً چندینبار با این شهید بزرگوار برخورد داشتم و باید بگویم که فردی جذاب با کاریزمای بالا بود. مهمترین رمز موفقیت این شهید بزرگوار اطاعت محض او از ولایت فقیه بود. به عنوان یک انسان راسخ در راه پرورش استعدادهای زیادی در بطن حزبالله اقدامات مؤثری انجام داد و حزبالله را نه به عنوان یک کشوری با نظام رزمی و نظامی بلکه به عنوان یک گروه جهادی مقاومت تبدیل به جریانی کرد. در دهههای اخیر یک تنه در برابر نظام سلطه ایستاد و بسیاری از نقشهای شوم آنها را نقش بر آب کرد.
رژیم صهیونیستی از دوران دچار زوال شده است
اتفاقاً در عرصه عمل باید گفت که با وجود همه رجزهایی که اسرائیل میخواند و خود را همچنان سرپا و آماده برای سرکوب مخالفان خود مطرح میکند اما این رژیم از درون دچار زوال شده است. بنادر و صنعت این کشور تعطیل است و عده زیادی به سبب این نابسامانی از این کشور مهاجرت کرده، فرهنگ و هنر این رژیم به نابودی کشیده شده و عدهای هم در پناهگاهها در بیم حملات قریبالوقوع جبهه مقاومت هستند؛ در چنین شرایطی که اوضاع وخیم این کشور و نابسامانی داخلی را شاهد هستیم، بعید است که این رژیم پایداری زیادی داشته باشد و بتواند همچنان موجب ناامنی در منطقه و میان کشورهای اسلامی شود.
هیچ کشوری در جهان نیست که ملتش خواستار آن باشند که زیربار ظلم بروند، چرا که اساساً آموزههای دینی این اجازه را به آنها نمیدهد، چون تسلیم در برابر ظلم، موجب خواهد شد که آنها روزگاری بد و بدتر از آنچه که به آن دچار شدهاند، شاهد باشند و در یک کلام هیچ کشوری در سایه ظلم و ستم حکومت ظالمان به عزت نرسیده است. آنچه امروز شاهد آن هستیم که منجر به شهادت اسماعیل هنیه و بعد از آن سیدحسن نصرالله شده است نباید اینگونه تلقی شود که تعلل ما در انتقام گرفتن چنین جرئت و جسارتی را به دشمن داده است، به هر حال ما هیچگاه از نظر منطق فکری نباید دشمن را دست کم گرفته و دست به اقدامات هیجانی و احساسی بزنیم. این امر یعنی نباید بیگدار به آب زد و با در نظر گرفتن همه جوانب باید در یک فرصت مقتضی به فکر زدن ضربه کاری به پیکره این رژیم پوشالی و موقتی باشیم.
شهادت سیدحسن نصرالله ترس بیشتری برای اسرائیل دارد
از آنجا که در جبهه مقاومت شهادت یک امر ارزشی محسوب میشود و رزمندگان و قهرمانان این جبهه آن را برای خود یک فرض و سعادت جاوید میدانند، لذا سیدحسن نصرالله شهید نیز همان کارکرد که حتی بیشتر از آن را نیز در ایجاد وحشت در جبهه رژیم صهیونیستی داشته و خواهد داشت و همچنانکه در مورد حاج قاسم سلیمانی نیز قضیه بر همین منوال است. اکنون در دورافتادهترین نقاط آفریقا همه سردار دلها را میشناسند و بر روی دیوار خانههایشان قاب عکسی از او آویخته شده است، لذا این هشدار را باید به رژیم صهیونیستی داد که دیگر هیچگاه دستشان به سیدحسن نصرالله نخواهد رسید و نصرالله شهید، در ایجاد انگیزه مبارزه علیه ایشان بیشتر از زمانی که از نعمت وجود فیزیکی او برخوردار بودیم کارکرد در میان رزمندگان مقاومت خواهد داشت.
در برهه زمانی کنونی فرمان جبهه مقاومت دست فرماندهان آن است، هر چند که آنها ار اتخاذ تصمیم و صدور فرمان از انقلاب اسلامی الگو میگیرند. وقتی طوفانالأقصی شکل میگیرد در رأس آن حماس ابتکار عمل را به دست میگیرد و سایر جریانهای جبهه مقاومت همچون جنبش انصارالله یمن نیز خود در این زمینه تصمیم میگیرند، هر چند که آرمان همه آنها واحد است.
توصیه دیگری به ویژه به نسل جوان این که در راستای اطاعت محض از منویات ولیفقیه باشید، اینکه درست است که مبارزه با حکومت طاغوت و ظالمان زمان یک فرض است، اما باید به دنبال فرصتی بود که کاریترین ضربه را به بدنه دشمن وارد کرد؛ تشخیص این نکته که چه زمانی دشمن در بهترین تیررس ما برای انتقام قرار دارد، به عهده ولی فقیه است و البته تا رسیدن به آن مقطع زمانی باید جوانان و رزمندگان غیور جبهه مقاومت همچنان خود را در شرایط مناسب و نهایت آمادگی حفظ کنند.
آرزو و آمال امت اسلامی خروج امریکا از سرزمین آنهاست
آنچه که مسلم است اینکه دشمن در منطقه به دنبال بقای خودش است؛ همچنان که بیش از هفت دهه است که با ورود به این منطقه به منابع و منافع آن دستاندازی کرده، اما مجبور ساختن آنها برای خروج از این سرزمین نیازمند یک اقدام استراتژیک نظامی توأم با خردمندی و هوشمندی است. آمال و آرزوی دیرین همه امت اسلامی خروج امریکا و ایادی آن از سرزمینهای اسلامی است؛ جبهه مقاومت تنهاست و حداقل در این یک سالی که از طوفانالأقصی شاهد آن هستیم، وحدتی که باید از ناحیه همه کشورهای اسلامی در مواجهه با این رژیم که مواضع امت اسلامی را به خطر انداخته است، مشاهده نمیشود. در یک کلام یکی از ملزومات برای واکنش درخور نسبت به اقدامات سفاکانه رژیم صهیونیستی، در فرصتی مقتضی، وحدت و یکدلی است که باید میان همه امت اسلامی شاهد آن باشیم.
مشی امام راحل تقریبی بوده و رهبر انقلاب هم با هوشمندی و درایت لازم طی این سالها به دنبال نزدیک شدن امت اسلامی در سایه وحدت میان ایشان بودند. امری که دشمن از آن بیم و واهمه دارد و طبق همان فرض دیرین که میگوید تفرقه بینداز و حکومت کن تاکنون به دنبال تحقق آن بوده است، وحدت میان مسلمین باید تبدیل به یک آرمان شود تا با رسیدن به آن جلوی نفوذ و رخنه دشمنان به ساحت اسلامی و امت مسلمان گرفته شود.
انتهای پیام