
به گزارش ایکنا، تارنمای شبکه الجزیره در گزارشی به قلم محمد المختار ولد احمد، به بررسی صنعت
کتابت و نسخهبرداری از کتب اسلامی و علوم مختلف در قرون اولیه پس از ظهور اسلام پرداخته است. ترجمه
بخش اول این گزارش در ادامه میآید:
ابوالفرج محمد بن اسحاق بغدادی، معروف به ابن ندیم (متوفی 384هـ/995م) در کتاب «الفهرست» خود به نقل از یحیی بن عدی المنطقی (متوفی 364هـ/975م) فیلسوف مسیحی نوشته است که وی گفت: «من دو نسخه از تفسیر طبری را کپی برداری کردم و آنها را نزد پادشاهان بردم. همچنین تعداد بیشماری از کتب متکلمین را نوشتهام.»
این خبر ممکن است بسیار عجیب باشد. اما به هرحال به این موضوع اشاره دارد که صنعت علم و دانش در تمدن اسلامی به قدرت زیادی رسیده است و حتی برای غیرمسلمانان نیز در دسترس قرار گرفته است، حتی اگر این مسئله به دین اسلام و تفسیر قرآن کریم مربوط باشد.
پدیده نویسندگی و کتابت ـ یا صنعت نشر کتاب در جوامع اسلامی ـ از شاخصترین پدیدههای شناختی است که تمدن اسلامی به تمدن انسانی هدیه داده است و با توسعه و پیشرفت خود، به فراوانی کتابها منجر شد و بدین ترتیب پدیده دیگری را به وجود آورد که محوریت آن کمتر از پدیده نویسندگی نیست و آن، تأسیس کتابخانههای عمومی و خصوصی است. همچنین غنیترین میراث علمی را که بشریت تا عصر جدید آن را شناخته و با اختراع دستگاه و
صنعت چاپ در سال 1450 میلادی به دست یوهان گوتنبرگ، دانشمند آلمانی، به شکوفایی رسید، به وجود آورد.
به همان اندازه که این اختراع یک پیشرفت فنی بود که چهره تاریخ فرهنگی جهان را تغییر داد، آغازی بر پایان نظام فرهنگی منحصربهفردی بود که «ورّاقی (کتابت)» خوانده میشد.
در گذری بر دنیای نویسندگان، خواهیم دید که چگونه ماشین تولید کتاب در جهان اسلام با تلاشهای جامعه نویسندگان به کار افتاد. جامعهای که در آن تمام اقشار جامعه فکری و ادبی و طوایف دینی و مذهبی عضویت داشتند و در آن جامعه، علمای بزرگ و امرای مشهور و حتی مادران خانهداری که تلاش میکردند یک زندگی آبرومندانه فراهم کنند، به شغل نسخهبرداری اشتغال داشتند.
در این مقاله با صنعت کتابت اصیل (تألیف کتاب) و کتابت دخیل (ترجمه) آشنا خواهیم شد. همچنین با اصول و ضوابط بازارها برای فروش کتابها و شکوفایی صنایع پشتیبان و توسعه خدمات کمکی در فرآیند تولید کتاب مانند صنعت تولید قلم، مداد، ترکیب جوهرهای رنگی، علم شیمی و تکنولوژی ساخت جوهری که فقط در شب خوانده شود، آشنا میشویم.
ظهور اسلام و آغاز کتابت
با ظهور اسلام، عربها خواندن و نوشتن را به شکل محدود و ترجمه از زبانهای دیگر را به صورت محدودتری فراگرفتند. اما این دین جدید از آنجا که دارای قرآن و سنت است و در آنها به علم و علما اهمیت داده شده است، از لحظه نخست با عبارت «بخوان» و
کتابت قرآن آغاز شد و کره زمین را با علم و معرفت پُر کرد.
جمعآوری و تدوین قرآن در زمان خلافت ابوبکر (متوفی 13 هـ) انجام شد و این کار بیانگر اهمیت تدوین علمی در حیات امت اسلامی است. اما کل قرن اول هجری قرن روایت شفاهی متون اسلامی (قرآن و سنت) و زبان عربی بود و تدوین علوم و معارف برگرفته از آنها جز در موارد معدود دیده نشد.
با آغاز قرن دوم هجری که به عصر تدوین معروف شد، چشمههای علوم جوشید و دوره تولیدات شفاهی علوم به پایان رسید؛ از این رو لازم بود این علوم در چهارچوبهای محکمی قرار گیرند تا از سینهها به خطوط منتقل شده و از این طریق از نابودی حفظ شوند و قابلیت انتقال بین مردم و به ارث رسیدن بین نسلها را داشته باشند.
فتوحات مسلمانان منجر به آمیختگی تمدنهای متفاوت و به وجود آمدن فرهنگهای مختلف در کشورهای چون عراق، فارس، شام و مصر شد و مناظرههای جنجالی و بحثهای فرهنگی و علمی بین مردم این مناطق روی داد. در این هنگام نیاز به ترجمه از زبانهای دیگر به عربی و اقتباس از روش آنها در استدلال مشاهده شد لذا بازار ترجمه رونق گرفت تا جایی که در آن زمان ترجمه از بیش از 10 زبان انجام میشد و بدین ترتیب فعالیت تدوین و نشر
نسخ خطی نیز توسعه بیشتری یافت.
شکوفایی کتابت و تدوین به واسطه دو عامل مهم افزایش یافت: اول، جایگاه بالای کاتبان دیوانها (وزارتخانهها و ادارات) از دوران اموی به بعد و افزایش اهمیت آن در دوران عباسیان؛ دوم، استفاده از کاغذ در کتابت، همزمان با آغاز عصر عباسی. این امر موجب ساخت اولین کارخانه کاغذسازی در بغداد در دوران حکومت هارون الرشید در دهه 70 قرن دوم هجری شد.
بدین ترتیب مردم با صنعت کتابت به دو شکل آن یعنی تألیفی و ترجمه آشنا شدند و به سرعت این صنعت به یکی از صنایع مدنی در تمدن اسلامی تبدیل شد که به «ورّاقی» معروف شد. در این صنعت گروه زیادی از «ورّاقین» (کاتبان) که شامل قشرهای مختلف فکری و ادبی جامعه و گروههای دینی و مذهبی بودند، تخصص پیدا کرده و برای این کار ضوابط و اصولی وضع کردند و بازارهایی برای آن اختصاص داده شد، سپس صاحبان این صنعت به ثروتهای زیادی دست یافتند.
رئیس کاتبان
از جهت تاریخی، وراقی و کتابت به عنوان یک حرفه، در آغاز با حرفه نسخهبرداری قرآن کریم همراه با کسب درآمد ارتباط داشت. ابن ندیم در کتاب الفهرست نوشته است که «مردم مصحفها را در ازای مزد کتابت میکردند.» وی در این راستا اسامی تعدادی از این افراد را در دسته کاتبان مصحف ثبت کرده است.
اولین کسی که به کتابت مصحف شناخته شده، عمرو بن نافع (متوفی بعد از 60 هجری/ 681م) غلام آزادشده عمر بن خطاب (متوفی 23هـ/ 645م) بود. اما ابن ندیم به نقل از محمد بن اسحاق مورخ (متوفی 151هـ/ 769م) نوشته است: «اولین کسی که در قرن اول هجری مصحفها را کتابت میکرد – و به خوش خطی معروف بود – خالد بن ابی الهیاج (متوفی بعد از 99 هـ/ 719م) بود.» زیرا او وراق (نویسنده) خلیفه ولید بن عبدالملک (متوفی 96هـ/ 716م) بود.
اما اولین کسی که بر او لقب «ورّاق» گذاشته شد – و بهتر است که او را رئیس کاتبان بنامیم – ابو رجاء مطر بن طهمان خراسانی بصری (متوفی 129 هـ/ 748م) است که به «مطر الوراق» مشهور بود. جمال الدین المزّی در کتاب تهذیب الکمال نوشته است که او ساکن بصره بود و مصحفها را کتابت میکرد.
معاصر او، مساور بن سوّار بن عبدالحمید کوفی (متوفی 150هـ/ 768م) بود که به «مساور الوراق» شناخته میشد. درباره زندگینامه او، علاءالدین مغلطای بن قلیچ در اکمال تهذیب الکمال نوشته است که او از اصحاب حدیث بوده است.
در اواسط قرن دوم هجری/ هشتم میلادی، جمعآوری احادیث نبوی و مستند کردن فتواهای صحابه و تابعین و همچنین تدوین زبان عربی و اشعار آن نیز به نسخهبرداری قرآن اضافه شد لذا تألیفاتی در علوم مختلف انجام شد.
از جمله نخستین تألیفاتی که متن آنها به صورت تقریبا مستند به دست ما رسیده، کتاب «الموطأ» از امام مالک بن انس (متوفی 179هـ/795م)، «الرساله» از امام شافعی (متوفی 204هـ/819م)، «المبسوط» از امام محمد بن حسن شیبانی (متوفی 189هـ/805م)، «الکتاب» در نحو عربی از سیبویه (متوفی 179هـ/795م)، لغتنامه «العین» از خلیل بن احمد فراهیدی ازدی (متوفی 175هـ/ 791م) و «مختارات» شامل اشعار عرب بود.
ادامه دارد ...
انتهای پیام