فیلم سینمایی «این جمعیت قابل کنترل» اثری با محوریت خانواده است که در آن به فریضه حج نیز پرداخته میشود. این کار سینمایی در شرایطی که سینماها تمامقد در اختیار فیلمهای کمدی هستند روی پرده رفت اما متاسفانه به دلیل نبود حمایت مدیرانی که ادعای حمایت از آثار ارزشی را دارند نتوانست در گیشه آنگونه که باید دیده شود.
مهرداد فرید تهیهکننده، کارگردان، فیلمنامهنویس ایرانی است و از سال ۱۳۸۱ تاکنون مشغول فعالیت در عرصه فیلمسازی است و کارگردانی فیلمهای سینمایی «دعوتنامه»، «بیتابی بیتا»، «زنها شگفت انگیزند»، «از ما بهترون»، «هم خانه» و «آرامش در میان مردگان» را برعهده داشته است.
متین اوجانی که در آثاری همچون فیلمهای «خسیس»، «تاوان»، «پرونده هاوانا» و سریالهای «تقاطع»، «محکومین 2»، «شاید برای شما اتفاق بیافتد» و همچنین سابقه حضور در نمایشهای «مرگ هیتلر به روایت تلفنچی»، «جعفرخان از فرنگ آمده» را به عنوان بازیگر در کارنامه هنری خود دارد. پیش از کارگردانی «این جمعیت قابل کنترل»، ساخت «چمدانهای خالی»، «عاریه»، «یه اتفاق ساده»، فیلم کوتاه «شیب» و نمایش «مرگ هیتلر به روایت تلفنچی را نیز برعهده داشته است.
«این جمعیت قابل کنترل» داستان مادری ۸۰ ساله در خانوادهای پرجمعیت در جنوب شهر است. او همیشه در آرزوی سفر به مکه و زیارت خانه خدا بوده است. پسر کوچک او بعد از چند سال موفق میشود نوبت سفر حج شخص دیگری را برای مادر خریداری کند. همهی خانواده با خوشحالی در حال تدارک سفر مادر هستند. اما پسر بزرگ خانواده ناخواسته اتفاقی را رقم زده که مادر بههیچعنوان نمیتواند به این سفر برود. هیچکس قادر به گفتن حقیقت به مادر نیست. تا اینکه نوه پسری، در کمال ناباوری و به دور از چشم بقیه خانواده، مادر را به آرزویش میرساند.
ایکنا با مهرداد فرید؛ تهیهکننده و متین اوجانی؛ کارگردان این فیلم نشستی برگزار کرده که در ادامه با آن همراه میشویم.
ایکنا - بحث پیرامون فیلم «این جمعیت قابل کنترل» را از آقای مهرداد فرید؛ تهیهکننده فیلم آغاز میکنیم. به عنوان سینماگری که هم در مقام کارگردان و هم به قامت تهیهکننده در سینما فعالیت دارید چرا قبول کردید در این پروژه حضورداشته باشید؟
فرید: فیلمنامه این کار توسط آقای اوجانی؛ کارگردان اثر به من پیشنهاد شد. وقتی سناریو را خواندم دریافتم فیلم هم ظرفیتهای خوبی برای تبدیلشدن به یک اثر سینمایی دارا است هم اینکه کاری است که در آن پیامی ارزشمند و فاخر مورد توجه قرار گرفته است. این فیلم از نگاه من اثری ارزشمند است چون معتقدم هر فیلمی خود بنیاد میتواند اثری درخور توجه باشد. در ضمن کیفیت فیلم را فروش یا اینکه منتقدان از آن اثر چگونه یاد میکنند مشخص نمیکند بلکه حرفی که در فیلم زده میشود عاملی برای موفقیت اثر است.
فیلمهای بسیاری در تاریخ سینما وجود داشتهاند که در زمان خود هیچگونه موفقیتی در گیشه به دست نیاوردهاند اما با گذر زمان ارزشهای اثر شناختهشده و حتی در دانشگاه به عنوان الگو مورد تدریس قرار گرفتهاند. جدا از این موضوع دو مفهوم خانواده و فریضه حج از آن دست نکاتی بود که بهشخصه به آن تعلق خاطر دارم و فکر میکنم این دو خصیصه به هر فیلمی وزن و اعتبار میبخشد.
ایکنا – آقای اوجانی. به عنوان یک فیلمساز جوان تجربه ساخت چند فیلم تلویزیونی را داشتهاید. چه شد که برای اولین کار سینمایی موضوع حج و خانواده را محور فیلمتان قرار دادید آنهم در شرایطی که میدانید در سینمای امروز فیلمهای کمدی هستند که در گیشه با استقبال مواجه میشوند؟
اوجانی: همانگونه که گفتید من قبلاً تجربه ساخت شش تلهفیلم را برای شبکه نمایش خانگی داشتهام هرچند به دلیل بوروکراسیهایی که در تلویزیون وجود دارد نتوانستم برای تلویزیون فیلمی بسازم. بههرحال بعد از ساخت تلهفیلمها تصمیم گرفتم ادامه فیلمسازی خود را در سینما دنبال کنم. طرح و ایده این فیلم توسط یکی از دوستانم «امیرمحمد عبدی» به من پیشنهاد شد؛ طرحی که در زندگی خودم نیز مابهازای خارجی داشت. طرح آقای عبدی را «روناک برخوردار» به نگارش درآورد و در نهایت فیلم جلوی دوربین رفت. وقتی تهیهکننده و سرمایهگذار مشخص شد به من توصیه کردند فیلم کمدی بسازم چون میگفتند با یک سرمایهگذاری 10 یا 20 میلیاردی به راحتی با یک فیلم طنز میتوان به سوددهی رسید اما من دوست داشتم داستانی را کار کنم که نسبت به آن تعلق خاطر دارم.
در این فیلم روی خانواده تأکید فراوان دارم. فیلم میخواهد بگوید قدر بزرگان خانواده را تا زمانی که زنده هستند بدانیم. عموم خانوادهها وقتی بزرگترهایشان از دنیا میروند دیگر آن همدلی و نزدیکی گذشته را با هم ندارند. همچنین میخواستم به واسطه این فیلم این سال را در ذهن همه پیش بیاورم که اگر هر یک از ما جای پسر خانواده فیلم بود نسبت به مادرش چه رفتاری را پیش میگرفت؟ جواب به این سال میتواند در ذهن ما تلنگری باشد تا بیشتر به پدر و مادر خود توجه کنیم.
در این فیلم به بحث تفاوت نسلها نیز پرداخته میشود. نسلهای مختلفی در فیلم «این جمعیت قابل کنترل» وجود دارد که هر یک دغدغههای خاص خود را دارند. در این کار به برخی از مشکلاتی که در نسلهای مختلف وجود دارد اشاراتی داریم.
مشکلی دیگری که برای ساخت این فیلم داشتیم از طرف همکاران بود چون در مقطعی که فیلمی جلوی دوربین رفت جامعه در شرایط خاصی به سر میبرد. برای همین وقتی ما فیلمبرداری را شروع کردیم به ما انگ خائن بودن زدند که چرا در چنین فضایی کار میکنیم درحالیکه ما نیز مانند دیگر اقشار جامعه باید اشتغال خود را میداشتیم. در این همین رابطه برای انتخاب بازیگران هم به مشکلات فراوان مواجه میشدیم چون خیلی از بازیگران حاضر به کار کردن نبودند برای همین به اتفاق تهیهکننده تصمیم گرفتیم سراغ بازیگرانی رویم که دقیقاً مناسب نقش بودند.
ایکنا – جدا از برخورد ناخوشایندی که مسئولان سینمایی با «این جمعیت قابل کنترل» داشتند فیلم از سوی مخاطبان با چه عکسالعملی مواجه شد؟
اوجانی: من سینماهایی که فیلم را به نمایش درآوردند میرفتم. تمام افرادی که در سالن نمایش حضور داشتند راضی از سالن بیرون میآمدند. اخیراً نیز در یکی از فرهنگسراها برای فیلم نمایش داشتیم. جالب است منتقد حاضر در جلسه به فیلم حمله کرد اما وقتی اظهار نظرهای مردمی انجام شد تمام نظرها نسبت به فیلم مثبت بود. این موضوع نشان میدهد تا چه حد سلیقه مردم با برخی از منتقدان متفاوت است. با این توضیح معتقدم اگر برای فیلم شرایط اکران مناسبی در نظر گرفته میشد مطمئناً اثر میتوانست فروش نسبتاً مطلوبی داشته باشد اما افسوس که هیچگونه مساعدتی برای نمایش فیلم نشد.
ایکنا- درباره موضوع حج در تاریخ سینمای ما آثار بسیاری کمی تولیدشده است درحالیکه این موضوع چون با فطرت مردم درآمیخته انتظار میرود جذابیت بالایی داشته باشد. برای نمونه فیلم «خانه خدا» ساخته جلال مقدم توانست قبل از انقلاب آنهم در شرایطی که فیلمهای مذهبی ساخته نمیشد فروشی فوقالعاده کند. پیرامون این موضوع نظر شما چیست؟
فرید: درست میگوید فیلم «خانه خدا» توانست قبل از انقلاب فروش خوبی داشته باشد درحالیکه یک اثر سیاهوسفید و مستند بود. متأسفم که این را میگویم اما جامعه در شرایطی فعلی اندکی دینزده شده است برای همین هم میزان درخواست حج در سالهای اخیر از تعدادش کاسته شده است. در چنین شرایطی رفتن به سمت موضوع مذهبی ریسکی بالا است اما وقتی باور و دغدغه نسبت به موضوع وجود داشته باشد دیگر این ملاحظهکاریها چندان مورد توجه قرار نمیگیرد.
در این میان یک افسوس بزرگ وجود دارد که چرا فیلمی که در آن موضوعی مذهبی مطرح میشود و بخش خصوصی هم بانی آن است از سوی مسئولان سینمایی با استقبال مواجه نمیشود؟ این فیلم حتی در جشنواره فجر مورد پذیرش واقع نشد و برای دریافت پروانه نمایش هم با مشکلاتی بسیار مواجه شد. فیلم سانسورهای متعدد را تجربه کرد و ما بسیار کوشیدم تا گروهی که در سازمان سینمایی وظیفه دادن پروانه نمایش را داشتند به این کار اجازه نمایش را دهند.
یکی از ممیزیهای دوره دولت سیزدهم که بسیار غیر منطقی به نظر میرسید این است که دوستان در سازمان سینمایی معتقد بودند فیلمی که میخواهد پروانه نمایش دریافت کند دقیقاً باید خط به خط سناریویی که مجوز ساخت گرفته ساخته شود درحالیکه ممکن است در زمان ساخت کارگردانی به نکاتی پی برد که اجرای آن در فیلم سبب بهتر شدن کیفیت کار شود اما قوانین حاکم بر سازمان سینمایی عملاً دست فیلمسازان را برای ساخت کار بهتر میبندد! این سنگاندازیها نسبت به فیلمی مذهبی در شرایطی است که مراکز دولتی باید ازایندست تولیدات حمایت کنند تا بخش خصوصی با انگیزه بیشتری در این حوزه ورود کند.
ایکنا – به عنوان تهیهکننده فیلم وقتی «این جمعیت قابل کنترل» را میساختید مطمئناً تا حدودی میدانستید این فیلم در گیشه نخواهد توانست فروش آنچنانی داشته باشد. این موضوع را مد نظر داشتید یا اینکه روی فروش فیلم چندان حساب نکرده بودید؟
فرید: هر سینماگری دوست دارد کارش در گیشه با استقبال مخاطب مواجه شود. ما نیز از این قاعده مستثنا نبودیم اما با توجه به بودجه کمی که برای ساخت این فیلم در نظر گرفته شده بود پیشبینی میکردیم فیلم بتواند با اکرانی متأسفانه نهتنها هزینههای فیلم را تأمین کند بلکه به سودآوری هم برسد. درباره هزینه تولید فیلم باید بگویم تقریباً ما یکپنجم یک فیلم معمولی در سینما برای این کار هزینه کردیم برای همین نمیتوانستیم از بازیگران چهره یا پولساز استفاده کنیم.
درباره قیمت بازیگران هم باید بگویم به اندازهای دستمزد برخی بازیگران در سینما زیاد شده که اگر ما میخواستیم تنها دو بازیگر مطرح در کارمان داشته باشیم باید تمام پولی که در اختیارمان بود را به دستمزد بازیگران اختصاص میدادیم. این مسئله مشکلی جدی در سینماست که اگر فکری به حال آن نشود نتایج آن برای کلیت سینما مطلوب نخواهد بود. در سینمای فعلی برخی بازیگران مطرح درخواست رقمهای 15 میلیاردی دارند. این میزان دستمزد از ظرفیت و استانداردهای سینمای ما خارج است چون فیلمی که میخواهد از دو بازیگر گران استفاده کند حتماً باید فروشی بالای 100 میلیارد داشته باشد درحالیکه تنها چند فیلم کمدی در سال چنین فروشهایی دارند.
وقتی درباره اکران بسیار بد این فیلم حرف میزنم منظورم سینماهای بخش خصوصی نیست چون قابل درک است که سینماداران بخش خصوصی بخواهند فیلمی را روی پرده بفرستند که در گیشه نتواند فروش آثار کمدی را داشته باشد اما سخن اینجاست که سینماهای دولتی چرا باید تابع اقتصاد گیشه باشند؟ آنها اماکن دولتی در اختیار دارند تا از کارهای فرهنگی حمایت کنند. سینماهای حوزه هنری یا شهرداری از جمله این اماکن هستند اما آنچه در عمل میبینیم این است که آنها نیز دقیقاً ملاکهای گیشه را در اکرانهای خود مدنظر قرار میدهند.
ایکنا – متأسفانه در سینمای امروز وضعیتی حاکم شده که اگر فیلمهای اجتماعی و دینی اکران مناسبی هم داشته باشد بازهم نخواهند توانست فروش چندان مطلوبی داشته باشند. بهترین مثال در این رابطه فیلمهای دولتی است که با تبلیغات و اکران گسترده روی پرده میرود اما فروش آن تولیدات نیز راضیکننده نیست...
فرید: به نکتهای درستی اشاره کردید. متأسفانه سیاستگذاریای که در سینمای ما رخ داده چنین فضایی را بر هنر هفتم این سرزمین حاکم کرده است. در شرایط فعلی اگر فیلمنامهای اجتماعی که کمی نقد به وضعیت موجود دارد درخواست پروانه ساخت بدهد مجوز دریافت نخواهد کرد اما به آثار کمدی که شاید در بسیاری از آنها بدآموزی وجود داشته باشد به راحتی مجوز ساخت داده میشود. برای رهایی از این وضعیت پیشنهاد من این است پروانه ساخت حذف شود. اگر این اتفاق رخ دهد خواهید دید چه آثار باکیفیتی در ژانر اجتماعی تولید خواهد شد و مخاطب نیز ازایندست تولیدات استقبال خواهد کرد. این خواسته نیز امری غیر معمول نیست بلکه رئیسجمهور فعلی در دیداری که با اهالی خانه سینما پیش از انتخابات داشتند روی هشت نکته تأکید کردند که یکی از آنها حذف پروانه ساخت بود.
اوجانی: در تکمیل سخنان آقای فرید باید بگویم ما انتظار این را نداریم که فیلمهای اجتماعی و مذهبی مانند فیلمهای کمدی تمام سئانسهای اکران را در اختیار داشته باشند چون قابل درک است مردم به چه انگیزهای سینما میروند. مخاطب به سینما میرود که تفریح کند برای همه در همه جای دنیا فیلمهای پرفروش عموماً کارهای کمدی هستند اما سخن اینجاست که میشود برای فیلمهای جدی هم اکرانهای مناسب داشت تا امکان دیده شدن هم به این دست آثار داده شود.
وضعیت نامناسب نمایش در پلتفرمها هم وجود دارد. چند وقت پیش فیلم «این جمعیت قابل کنترل» را به یکی از سکوی نمایش دادم. بعد از چند روز از آن رسانه به من زنگ زدند و گفتند فیلم من به لحاظ مارکتینگ برای پلتفرم آنها استاندارد لازم را ندارد! این بیتوجهی در حالی است که این فیلم در چهار جشنواره بینالمللی در بخش مسابقه پذیرفته شده است! وقتی چنین رفتاری را با آثار اجتماعی یا دینی میبینیم این سوال برایم پیش میآید هدف از تولید فیلم در کشور ما چیست؟ آیا ما فیلم میسازیم که تنها سرگرمی ایجاد کنیم یا اینکه در کنار سرگرمی روی موضوعاتی چون آموزش و تزکیه هم نظر داریم؟ جدا از تمام توضیحاتم باید اذعان کنم «این جمعیت قابل کنترل» جذابیت بصری هم داشته و سرگرمکننده است. ایمان دارم اگر فردی که داستان این فیلم را نشنیده آن را تماشا کند تا پایان آن را دنبال خواهد کرد.
ایکنا - در فیلمتان نقش نخست را به فریده سپاه منصور دادید. بازیگری از مکتب تئاتر که کیفیت کاری بسیار بالایی دارند. آیا برای این نقش انتخاب نخستان ایشان بودند؟
اوجانی: ما چند بازیگر دیگر هم برای نقش «خانجون» داشتیم اما ارقام که آنها پیشنهاد میدادند به اندازهای بالا بود که از توان ما خارج است. جدا از این موضوع من خود از تئاتر به سینما آمدهام و این مکتب را میشناسم. برای همین تصمیم گرفتم سراغ فردی بروم که در این حوزه صاحبنام هستند. خانم سپاهمنصور بسیار بازیگر ارزشمندی و بزرگی هستند که متأسفانه هنوز فرصتی پیش نیامده در جشنوارههای سینمایی از وی تجلیل مناسبی صورت گیرد.
ایکنا – اشاره کردید فیلمتان از سوی جشنواره فیلم فجر پذیرفته نشد. آیا پیرامون چرایی این اتفاق از طرف مسئولان جشنواره برای شما اطلاعرسانی صورت گرفت؟
اوجانی: شب قبل از آغاز جشنواره از طرف برخی دوستان و افرادی که در جشنواره حضور داشتند به من بابت قبولی فیلمم تبریک گفته شد و حتی از طرف روابط عمومی از من خواسته شد عکسهایی از پشت صحنه را به آنها بدهم که برای ساخت تیزرهای جشنواره استفاده شده بود. تمام این اتفاقات باعث شد ما خوشحال باشیم که فیلممان پذیرفتهشده است اما یک ساعت قبل از اعلام اسامی به ما گفته شد که فیلم پذیرفته نشده است. وقتی پیرامون دلیل این امر از مسئولان جشنواره سال کردیم آنها گفتند دبیر جشنواره از حق وتوی خود برای بیرون راندن این فیلم استفاده کرده است.
نکته عجیبتر اینکه در میان آثاری که در جشنواره سال گذشته پذیرفته شدند فیلمی از یکی از دوستانم که سال 98 با مجوز تله فیلم جلوی جشنواره رفته بود اما در فجر به عنوان اثر سینمایی پذیرفته شد! البته سه مورد دیگر مشابه این اثر در جشنواره سال گذشته حضور داشت!
فرید: در تکمیل توضیح آقای اوجانی باید بگویم دلیل اینکه فیلمهایی نظیر «این جمعیت قابل کنترل» از جشنواره فیلم فجر جا میمانند این است که در کشور ما دولت خود تولیدکننده فیلم است! در چنین سیستمی جشنواره فجر که رویدادی دولتی است اثر خود را میپذیرد درحالیکه وضعیتی باید متفاوت بوده و از فیلمهای بخش خصوصی حمایت شود.
نکته بعد اینکه چرا فیلم تجاری باید در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشد؟ برای مثال فیلم «تمساح خونی» اثری است که جای خود را در گیشه پیدا میکند پس چه نیازی است این فیلم در جشنواره فجر که محلی برای دیده شدن کارهای جدی است به نمایش درآید. در همین رابطه میخواهم از فیلم «طبیعت بیجان» شهید ثالث مثال بزنم. این فیلم در اکران عمومی یک یا دو روز بیشتر اکران نشد اما همین اثر در سینمای این کشور ماندگار شد.
ایکنا – در خاتمه این گفتوگو هر نکتهای ناگفتهای که مایل به بازگویی آن هستید را بیان کنید.
اوجانی: از ایکنا بابت برگزاری این جلسه تشکر میکنم زیرا به ما این اجازه داده شد که حرفهای خود را بزنیم. در انتهای سخن این مسائل باعث نمیشود من از هدف خود دست بکشم برای همین در کار بعدیام که برای آن پروانه ساخت نیز دریافت کردهام سراغ داستانی اجتماعی رفتهام.
فرید: در انتها بازهم تأکید میکنم برای بهبود وضعیت سینما باید در سیاستهای سینما اتفاقی رخ دهد وگرنه اگر چنین نباشد شاهد اتفاق خوبی در آینده سینما نخواهیم بود.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام