حجتالاسلام والمسلمین
مسعود رائیجی با حکم حجتالاسلام والمسلمین علی تقیزاده؛ رئیس
سازمان دارالقرآن الکریم به سمت سرپرست معاونت امور استانهای این سازمان منصوب شده است. به این بهانه درباره این معاونت و برنامههای پیش روی آن گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ در ابتدا درباره وظایف معاونت امور استانهای سازمان دارالقرآن و ضرورت فعالیت آن توضیح دهید.
در حوزه قرآن مراکز و سازمانهایی داریم که به تعبیری ملی و ستادی هستند و هر کدام از آنها طراحی مختص به خود را دارند؛ از جمله این مراکز سازمان دارالقرآن است یا حتی سازمان اوقاف و امور خیریه که همه آنها در لایه ستادی خودشان طرحهای ملی و به معنایی دیگر پروژههای کلان فرااستانی دارند و به طور معمول کمتر فرصت برای پرداختن و توجه به استانها پیدا میکنند و لذا سازمان دارالقرآن با ایجاد معاونت امور استانها درصدد است تا توجه جدی به فعالیتهای قرآنی برآمده از استانها داشته باشد. قرار است در استانها چه اتفاقی بیفتد؟ برای یافتن پاسخ چند وقتی است که با اساتید و نخبگان قرآنی طرح بحثی صورت گرفته است با این فرض که اگر همه امکانات از نظر برنامه و بودجه و سایر اقتضائات در یک استان فراهم شود، باید به چه سمتی حرکت کنیم تا در وهله اول یک استان و به شکل کلان همه استانها تبدیل به الگوی قرآنی شوند؛ در اصل اگر بخواهیم که یک استان تبدیل به یک قطب قرآنی شود و آن را با چنین ویژگی معرفی کنیم، باید چه شمایلی داشته باشد؟ این امر میتواند به عنوان یک پرسش، محل اندیشهورزی جامعه نخبگانی باشد. البته پاسخ آن ساده نیست و ابعاد و اضلاع گوناگونی دارد که هر کدام از آنها جای بررسی و گفتوگو دارد.
صرف نظر از این مسئله اگر خواسته باشیم وضعیت فعلی سازمان دارالقرآن را توصیف کنیم، این سازمان در بُعد استانهای خود، تقریباً بزرگترین شبکه مدیریت اداری را در نسبت با قرآن داراست و به طور دقیق در هر استان یک مدیر قرآنی و یک اداره کل امور قرآنی در ادارات تبلیغات اسلامی هر استان حضور دارد و مجموعاً حدود 500 نفر کارشناس امور قرآنی در استانها در حال فعالیت هستند و در قالب شهرستانی یک نفر از سازمان دارالقرآن به عنوان کارشناس حضور داشته و امور قرآنی را پیگیری میکند.
آنچه تشریح شد، خلاصهای از وضعیت استانی دارالقرآن است و از بُعد دیگر جریانهای مردمی هستند که این صحنه را نیز باید تقویت کنیم، چرا که تقریباً 9 هزار مؤسسه و خانه قرآن در کل کشور زیرمجموعه این سازمان به ثبت رسیده است و لذا وظیفه این سازمان است که از این جریان مفید پیشآمده حمایت کند. به جرئت میتوان گفت که این سازمان در جایی که حتی فاقد تشکیلات اداری است و در دورترین بخشهای کشور و در روستاها دارای خانه قرآن است که ظرفیت بهینه را به وجود آورده است و نیازمند اجرای گامهای تحولی است.
ایکنا ـ پس سازمان دارالقرآن، معاونت امور استانها داشته است، اما اکنون قرار است در قالب یک قرارگاه به رصد، پایش و نظارت بر امور قرآنی استانها اهتمام ویژهای داشته باشد؟
بله. خیلی جلوتر، الگوی راهبری استان به این معنی که اصلاً به چه نحوی قرار است در استان اعمال حضور و نفوذ داشته باشیم، مشخص بوده است و اتفاقاً از جمله واحدهای اجرایی خوب و موفق این سازمان نیز محسوب شده است. با این وجود در نگاهی تحولی در دو سال اخیر چند گام سپری شده است که به توضیح آنها خواهم پرداخت، اما گام سوم از این نگاه تحولی بحث الگوسازی چند استان از منظر قرآن است.
از مدتها قبل دو اتفاق مهم در سازمان روی داده است، نخست اینکه با توجه به دغدغه مقام معظم رهبری در مورد جهاد تبیین در کشور و البته به شکل اخص در سازمان تبلیغات اسلامی، تلاش کردیم تا علاوه بر حفظ داشتههای خود در این سازمان به عنوان زیرمجموعه سازمان تبلیغات اسلامی یعنی توجه و اهتمام نسبت به قاریان و حافظان که توانمندی را نیز از این منظر در سازمان تبلیغات به وجود آورده است، بُعد جدیدی را به طور ویژه به سازمان دارالقرآن اضافه کنیم و آن هم فهم و تدبر در قرآن یا به تعبیری دیگر زندگی کردن با معانی قرآن است و این تلاشی بوده که از دو سال قبل به طور جدی مورد پیگیری قرار گرفت.
نهضت ملی «زندگی با آیهها» خروجی یکی از این نگاههای راهبردی بود که اتفاق خوبی را رقم زد و در کنار آن هم شاهد تصویب ستاد ملی تدبر در شورای توسعه فرهنگ قرآنی بودیم تا در کنار سایر شوراهای کمیسیونهای تخصصی شورای توسعه فرهنگ قرآنی به طور جدی به فهم و تدبر در قرآن میاندیشد و به تعبیری این صحنه را راهبری میکند. میتوان گفت که این امر نخستین اتفاق و تغییر راهبردی در سازمان دارالقرآن الکریم بود.
گام دومی که سازمان به سمت آن حرکت کرد و توفیقات خوبی نیز رقم خورد، این بود که به هر حال سازمان تبلیغات اسلامی دارای مسجد است، هیئت و بنیاد نوجوان دارد و مدارس صدرا نیز زیر نظر آن است، امور بانوان دارد و مباحثی را نیز در حوزه اهل سنت پیگیری میکند و با در نظر گرفتن همه اینها ما توانستیم در نسبت با این واحدهای تخصصی، قرآن را نیز ضرب در آنها کنیم، یعنی مثلاً اگر میگوییم بنیاد نوجوان و گفتوگویی قرار است در آن به شکل جدی با مسئولان در آن به انجام برسد، قرآن بشود نرمافزار و محتوایی که مسئولان بنا دارند در نسبت با نوجوانان پیگیری امورشان باشند یا مثلاً سازمان تبلیغات بخشی از مدارس صدرا را مدرسه قرآنی کرده تا گفتوگویی صورت گرفته در آن قرآنی شود.
انصافاً این کار یعنی تحقق گام دوم، کار سختی است، چرا که باید در آن مفاهیم قرآن را با تولیدات رسانهای گره زده که البته در جریان ماه رمضان سال گذشته با توجه به 30 آیه مورد نظر در جریان نهضت «زندگی با آیهها» توانستیم برای هر کدام بالغ بر بیست تولیدات متنوع ارائه دهیم.
اینکه ما به این باور برسیم که ابتدا باید چگونه قرآن را ضرب در رسانه کنیم و بعد موفق به راهکار برای رسیدن به این هدف شویم، کار سختی است که به زعم من در این زمینه توفیقات چشمگیری حاصل شد و به این پشتوانه بیراه نیست اگر گفته شود که تا دو سال آینده سازمان تبلیغات اسلامی میتواند حتی در عبارت و واژگانی که خطاب قرار داده میشود به سازمان تبلیغات قرآنی بدل شود.
نیل به این هدف و تحقق گام دوم ثمره استانی نیز در پیش دارد، چرا که مثلا هر استانی که بنیاد نوجوان در آن مستقر است، میتواند براساس الگویی که ما آن را انجام داده و تغییراتی در ساختار و محتوای آن براساس شیوه قرآنی صورت گرفته است در آنجا نیز پیاده شود و این شیوه در همهجا تعمیم یابد.
با توجه به گام دومی که به آن اشاره شد، ما در نسبت استانها و راهبری آنها میتوانیم به طرق مختلفی فکر و اندیشه داشته باشیم. در حال حاضر تقریباً نهادهای مختلف، توان و بضاعتشان در نسبت با سی و یک استان تقسیم میشود یعنی توان، تقسیم بر 31 و عددی به دست میآید که مساوی به همه استانها میرسد؛ این یکی از آن طرقی است که میتوان در تخصیص امکانات به استانها در نظر گرفت؛ شیوهای در برخورد و مدیریت صحنه که شبیه به مدارس دولتی است یعنی آموزش و پرورش تمام توان خود همه آنها را وارد میدان کرده و دانشآموز قوی و ضعیف به طور یکسان از مواهب آن بهرهمند میشوند، اما در مقابل شیوه و طریق دیگری را نیز میتوان در نظر گرفت و آن نخبهپروری است. راهبردی در این شیوه وجود داد که به واسطه آن به جای اینکه با توزیع مساوی امکانات قصد داشته باشیم در همه استانها تحول ایجاد کنیم، پنج استان را مورد هدف قرار داده و با توجه به شاخصههای زیادی که در آنها وجود دارد، مثلاً استعداد قرآنی در آنها به نسبت سایر استانها زیاد است، در نسبت این با این تعداد، به استانهای قویتری از منظر قرآن برسیم که براساس این شیوه نام این استانهای قویتر بر روی میز قرار گیرد تا به این واسطه به صورت ویژه به آنها بپردازیم.
بر این اساس تلاش خواهیم کرد تا در استانهای ویژه قرآنی به شکل متفاوتی حداقل از حیث پشتیبانی که از آنها میکنیم، امر متفاوتی را شاهد باشیم و از نظر برنامهریزی نیز هر کمکی که در برنامهریزی وجود دارد در نسبت با این استانها به انجام برسانیم که میتواند از نقطه نظر بودجه باشد یا هر کمک و امکانی که مصوب شورای توسعه فرهنگ قرآنی است، صورت گیرد.
ایکنا ـ بر این اساس با توجه به استانهای شاخص و مورد نظر، برداشت این است که نوعی منطقهبندی نیز با محوریت آن استانها صورت گیرد تا به جای اینکه همه استانها چشمانتظار مساعدتهای مرکز باشند، از توان و ظرفیتهای استان الگو که به عنوان قطب قرآنی شناخته شده است، استفاده کنند.
دقیقاً. بحث الگوسازی هماکنون روی میز ماست و امیداریم که با این نگاه ما تا انتهای سال استانهایی که این ظرفیت و اقتضا را دارند، مشخص کرده و در گام بعدی وارد مذاکره بلندمدت شویم و مثلاً گفته شود که ما قصد کمک همهجانبه را به این استانهای قطب قرآنی داریم. در مذاکره با نخبگان قرآنی این استانها به یک سند راهبردی قرآنی که البته از آن تعبیر به یک نقشه عملیاتی بشود، بهتر است، خواهیم رسید تا بر این اساس و در قالب مشورتهایی که صورت میگیرد، مشخص خواهد شد که مثلاً فلان استان قرار است در محدودهای مشخص به کجا رسیده و تا چه سطحی ارتقا پیدا کند و لذا باید از چه میزان پشتیبانی برخوردار باشد یا اینکه این پیشتیبانی باید با توجه به این نقشه عملیاتی حداقلی باشد یا حداکثری! الگوسازی برای ترسیم آن نقشه عملیاتی در قالب مذاکراتی که با دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی حجتالاسلام سیدمصطفی حسینی صورت گرفته است با قوت در حال پیشرفت است تا جامعه قرآنی براساس آن به یک عقلانیت و حس مشترک نسبت به استانها به منظور وقوع اتفاقهای جدی در فضای گفتمان قرآنی حرکت کند.
در راستای منطقهبندی که به درستی به آن اشاره شد، تقریباً در ششماه اخیر یک طرحی را در استانها پیگیری میکنیم تحت عنوان طرح پشتیبانی از استانها به این ترتیب که به چه نحو باید استانها را به 9 منطقه تقسیم کنیم، مثلاً هر سه یا چهار استان در یک منطقه قرار گیرد تا برای هر منطقه نیز یک دبیر معین شده که البته استان رأس آن منطقه نیز براساس ملاکهایی همچون امکانات و توانمندیهایی که دارد، انتخاب میشود و از طرف دیگر ستاد دارالقرآن در تهران نیز مدیران ارشدی را برای پشتیبانی از آن مناطق تعیین خواهد کرد. مثلاً اگر قرار باشد گلستان، مازندران، گیلان و سمنان در یک منطقه باشند، با تعیین دبیر و البته مدیر ارشد پشتیبان، دیگر سازمان دارالقرآن ناظر بر عملکرد آنها نیست و تنها در بعد حمایتی و پشتیبانی براساس گزارشات واصله وارد میدان شده و به حل و فصل آنها میپردازد. این طرح طی این شش ماه بازخوردهای خوبی از سوی استانها داشته، مضافاً بر اینکه برای خود ما که در ستاد مستقر هستیم نیز شناختی دقیقتر از میدان و مسائل مربوط به آن صورت پذیرفته است. این مدل به ما کمک کرده است تا به جای صدور ابلاغیهها بدون در نظر گرفتن موانع، دقیقتر و با گزارشات موثق میدانی نسبت با استانها، تصمیمگیریهایی جامع و درست در راستای تحقق اهداف این طرح داشته باشیم.
ایکنا ـ به هر حال دوره شما به عنوان سرپرست این مسئولیت، محدود است و با توجه به مأموریتهای پنجبندی که در حکم انتصاب شما به شکل مصداقی به آنها اشاره شده بود، تصور میکنید در مدت مسئولیت تا چه اندازه بتوانید این توقعات را محقق کرده و به آنها جامه عمل بپوشانید؟
همواره امید به لطف و عنایت خدا داشته و داریم. در همه بخشهای سازمان، دوستان همکار و تلاشگر من به شکل جهادی در حال کار هستند، اما به شکل مصداقی تصورم این است که تا هر زمان افتخار حضور و احراز این سمت را داشته باشم، حداقل بحث الگوسازی استانهای ویژه، به یک نتیجه مطلوب منتهی شود. همانطور که اشاره شد در حال حاضر طراحی و تعاملات نهایی این امر با شورای توسعه فرهنگ قرآنی در مراحل نهایی است و امید داریم به زودی زود شاهد قطبسازی برخی استانها از حیث قرآنی باشیم.
ایکنا ـ در یکی از بندهای مأموریتی حکم شما اشاره به ساماندهی امور بانوان قرآنی با عنوان نهضت قرآنی بانوان شده است، بیشتر در این مورد توضیح دهید.
بحث بانوان جزو مخاطبهای اولویتدار سازمان تبلیغات اسلامی و به تبع آن سازمان دارالقرآن است. سازمان در گذشته طرحی را با عنوان «نهضت بانوان اندیشهورز» دنبال کرد که بانوان در سطح استانها در حوزه قرآن، تعاملات و پیگیریهایی داشتند و در این دوره جدید قصد داریم تا طراحی جامع نسبت با بهرهمند شدن از ظرفیت بانوان قرآنی داشته باشیم. البته بخشی از آن طراحی به انجام رسیده و به صورت روشن ما تا پیش از ماه مبارک تعدادی از این بانوان شناسایی شده را به تهران دعوت کرده تا با ایشان در مورد این موضوعات گفتوگو کنیم و در یک کلام باید بگویم که اکنون در نقطه بازطراحی اتفاقی هستیم تا مشخص شود، چه رویدادی را باید با استفاده از این بانوان رقم زد؟ البته در این مورد بانوان باید خود میداندار بوده و به ارائه طرحهای خود نیز اهتمام ورزند. با این وجود عجالتاً تمهیدات برای دعوت از 100 تن از این بانوان به تهران به منظور بررسی طرحهای مورد نظر و جمعبندی آنها صورت گرفته است.
ایکنا ـ در برخی از استانها به ویژه استانهای حاشیهای شاهد برپایی جلسات سنتی خانگی قرآن هستیم. به نظر میرسد که این استانها در برابر اجرای طرحهای هدفمندی که شما قصد انجام آن را دارید، به جهت خو گرفتن با همان شیوههای سنتی برپایی جلسات قرآن همراهی لازم را نداشته باشند. برای آنها چه برنامهای دارید؟
این مؤسسات و تشکلهای قرآنی مجوز فعالیتشان را از دارالقرآن گرفتهاند، اما با این وجود حرف ما این است که وظیفه ما صرفاً مجوز دادن به آنها نیست و تنها پنج درصد وظیفه ما صدور مجوز است و 95 درصد به بعد از صدور مجوز بازمیگردد. در تعامل، پشتیبانی و همکاری با این تشکلها همواره حضور داشتهایم که در این چند وقت اخیر این ارتباط و تعامل نزدیکتر هم شده است تا جایی که مخاطب اصلی دارالقرآن در استانها در وهله اول همین مؤسسات و خانههای قرآن و تشکلهای قرآنی هستند و ما هر امکان و بودجهای که در اختیار ادارات استانی میگذاریم، انتظار است که بلافاصله در پشتیبانی از این مجالس صرف شود. چیزی را نمیتوانیم به آنها تحکم کنیم. سیاست ما در مواجهه با ایشان پشتیبانی است و هر کجا که ایشان نیاز ضروری به تجهیزات و مربی داشته باشند، وظیفه ما این است که آن را در حد بضاعت تأمین کنیم و این امر خود نوعی اعتبار و اعتماد مضاعف پیش خواهد آورد.
اساساً ایدهمحوری سازمان تبلیغات در استانها تشکیل و توسعه کلونی یا جلسات قرآنی است آن هم از هر نوعی که بتوان تصور کرد و درصددیم تا این جلسات و محافل قرآنی را به ویژه در ماه رمضان پیش رو ضریب دهیم، همچنانکه یکی از ایدهآلهای حجتالاسلام والمسلمین قمی؛ رئیس سازمان تبلیغات اسلامی نیز که به جد پیگیر آن هستند، رساندن تعداد این محافل به عدد یک میلیون در سراسر کشور است.
ایکنا ـ تا پیش از الگوسازی و ایجاد قطبهای قرآنی استانی در زمینه تجهیز، توجیه و تأمین استانها با استفاده از ابزار مورد نیاز و همچنین تأمین اساتید و مربیان چه برنامهای در نظر دارید؟
بحث الگوسازی یک بحث مفصل و اساسی است که پرداختن به جزئیات آن میتواند پاسخ بسیاری از این پرسشها باشد، اما همین اندازه اشاره کنم که این کار مهمترین اقدام پیش روی ماست و از همه توان خود استفاده خواهیم کرد. اما توفیق هر چه بیشتر این امر به جوشش مردمی و استانی مرتبط است و تصور میکنم، اگر خواست و عزمی از طرف استانها صورت نگیرد، سلسله اقدامات ما ماندگار نخواهد بود و اثرات کوتاهمدتی خواهد داشت. براساس نقشه عملیاتی که به آن اشاره کردم، در زمینه تحقق استانهای قطب قرآنی از همه ظرفیتهای استانی به ویژه جامعه نخبگان قرآنی آن استان استفاده خواهد شد و چهبسا لازم باشد، براساس یک شیوه قدیمی در زمینه اعزام و استقرار علما و نخبگان قرآنی برای تقویت پایگاههای قرآنی در استانها نیز اقداماتی صورت گیرد. در مورد این مسائل با توجه به دادههای آماری و شور و مشورتی که با نخبگان قرآنی استانها صورت خواهد گرفت، تصمیمگیری میشود.
ایکنا ـ سازمان تبلیغات اسلامی و دارالقرآن به عنوان مبدع نهضت ملی زندگی با آیهها شناخته میشوند. این نهضت از مجرای معاونت امور استانهای سازمان چگونه تزریق خواهد شد؟
به شکل خاص «زندگی با آیهها» در برش استانی قله دارد و آن ماه رمضان است. در آستانه ماه رمضان دوم اجرای این نهضت هستیم و گفتوگوهایی را در این رابطه آغاز کردیم و مدیران در مورد آن در میدان و استان متمرکز بوده و معین شده است که مثلاً تا بیست روز یا یک ماه آینده برای برگزاری هر چه گستردهتر این طرح در استانها باید چه اقداماتی صورت گیرد. رونق زندگی با آیهها در استانها با افزایش جلسات قرآنی به برکت ماه مبارک رمضان رابطه مستقیم دارد که امیدواریم با این افزایش کمی این نهضت نیز جلوهگری بیشتری در ماه رمضان پیشرو داشته باشد.
ایکنا ـ سازمان دارالقرآن در کارگروه قرآنی و فرهنگی اعتاب مقدسه عضویت دارد. از این ظرفیت که به ویژه استفاده از بستر بقاع متبرکه و امامزادگان در استانهاست تا چه اندازه استفاده خواهید کرد؟
حدود دو هفته پیش سازمان دارالقرآن میزبان برگزاری جلسه این کارگروه بود و در آن مطرح شد که تا چه اندازه هشت عتبه مرجع کشور میتوانند در امور مربوط به برگزاری برنامههای هدفمند سازمان دارالقرآن و امور استانهای این سازمان کمک بسزایی داشته باشند به ویژه در زمینه نهضت ملی زندگی با آیهها تا این نهضت ضرب در ظرفیت اعتاب مقدسه شود و ما به ویژه در ماه رمضان امسال شاهد پیشرفت چشمگیر این طرح باشیم، هر چند که در ماه رمضان گذشته نیز ظرفیت اعتاب مقدسه تأثیر مثبت خود را در اجرای این نهضت نشان داد.
گفتوگو از امیرسجاد دبیریان
انتهای پیام