مهدویت به عنوان یکی از آموزههای بنیادین در اندیشه اسلامی، همواره مورد توجه جوامع شیعی بوده است. در عصر حاضر، فضای مجازی به عنوان بستری گسترده و تأثیرگذار، نقش مهمی در ترویج و تبلیغ مفاهیم مرتبط با مهدویت ایفا میکند. شبکههای اجتماعی، وبسایتها و تولید محتوای دیجیتال به افراد این امکان را میدهند تا با آموزههای مهدوی بیشتر آشنا شوند و این مفاهیم را به شکلی نوین و جذاب به نسل جوان منتقل کنند. از سوی دیگر، فضای مجازی میتواند به گسترش امید و انتظار برای ظهور منجی در میان جوامع اسلامی کمک کند و زمینهساز آگاهیبخشی درباره مسئولیتهای فردی و اجتماعی در عصر غیبت باشد.
با این حال، فضای مجازی چالشهایی نیز در رابطه با موضوع مهدویت ایجاد کرده است. گسترش اطلاعات نادرست، شبهات و تحریفات درباره آموزههای مهدوی از جمله مشکلاتی است که در این فضا به چشم میخورد. برخی افراد یا گروهها با اهداف خاص، از فضای مجازی برای ترویج برداشتهای نادرست یا افراطی از مهدویت استفاده میکنند که میتواند به ایجاد انحرافات فکری و عقیدتی منجر شود. ضروری است که نهادهای دینی و فرهنگی با تولید محتوای معتبر و پاسخگویی به شبهات، از آموزههای اصیل مهدوی در برابر تحریفات دفاع کنند و از ظرفیتهای فضای مجازی برای ترویج اندیشههای صحیح و امیدبخش بهره ببرند.
خبرنگار ایکنا در این راستا با حجتالاسلام مسعود زائری، مدیر گروه غرب و مهدویت مرکز تخصصی مهدویت به گفتوگو نشسته است، مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ فضای مجازی چه تأثیری بر گسترش معارف مهدوی داشته است؟ آیا بهرهگیری از فضای مجازی در راستای ترویج مهدویت بوده یا مهدویتستیزی؟
در بحث فضای مجازی، اولین مفهوم و موضوعی که باید بررسی کنیم، تعریف فضای مجازی است. اینکه اساساً فضای مجازی به چه معناست؟ آیا میتوانیم هر بخشی که به اینترنت متصل است فضای مجازی بدانیم یا خیر؟ تعاریف مختلفی برای فضای مجازی ارائه شده است، اما مفهومی که بیشتر مورد توجه قرار گرفته و تقریباً همه با آن درگیر هستند، فضاهای ارتباطی عمومی و خصوصی است که بر بستر اینترنت شکل میگیرد. به عبارت دیگر، افراد از راه دور و نزدیک، با استفاده از اینترنت و پروتکلهایی که هر مجموعه برای خود تعریف میکند، به یکدیگر متصل میشوند. این تعریفی از فضای مجازی است که اکثر افراد با آن آشنا هستند.
سوال اصلی که به بحث ما مربوط میشود، این است که آیا فضای مجازی به معنای عام خود، در خدمت ترویج معارف مهدویت قرار دارد یا اینکه در اختیار دشمنان موضوع مهدویت است و بیشتر از آن استفاده منفی میشود؟ پاسخ به این سوال نیازمند انجام یک پیمایش گسترده در انواع شبکههای مجازی و فضای مجازی از جمله شبکههایی مانند توییتر، فیسبوک و سایر شبکههای اجتماعی و همچنین شبکههای اشتراک ویدیو مانند یوتیوب است. این پیمایش به ما کمک میکند تا بفهمیم کدام جنبه اولویت دارد و کدام بخش بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
با گذشت زمان، مسلمانان و به ویژه شیعیان، از ظرفیتهای فضای مجازی به نحو بهتری برای ترویج معارف مهدویت و موضوعات مرتبط با آن استفاده میکنند. امروزه شاهد راهاندازی سایتها و صفحات مجازی متعددی هستیم که به انتقال معارف مهدویت و موضوعات پیرامونی آن به مخاطبان، نه تنها در ایران، بلکه در سطح جهانی میپردازند. به عنوان مثال، در شبکههایی مانند اینستاگرام، صفحات فعال زیادی وجود دارند که به زبانهای مختلف (حداقل شش یا هفت زبان) فعالیت میکنند و با تولید کلیپهای کوتاه و بلند، معارف مهدویت را منتقل میکنند. این روند، روندی چشمگیر و رو به رشد است.
با این حال، اگر به سابقه فضای مجازی نگاه کنیم، میبینیم که این فضا برای مدت طولانی در اختیار دشمنان اسلام و مهدویت بوده است و آنها از ظرفیت این فضا به خوبی استفاده کردهاند تا شبهات را ایجاد کنند و با موضوع مهدویت دشمنی نمایند. یعنی از یک سو، از فضای مجازی برای تبلیغ منجی خود (با خوانشی که ادیان غربی مانند مسیحیت و یهودیت ارائه میدهند) استفاده کردهاند و سعی کردهاند، مخاطبان خود را مجذوب و مشتاق آمدن منجی خود کنند. از سوی دیگر، از همین ظرفیتها برای دشمنی با امام مهدی(ع) و منجی شیعیان بهره بردهاند و تلاش کردهاند ایشان را به عنوان دشمن مردم جهان معرفی کنند و شبهات مورد نظر خود را به مخاطبان انتقال دهند.
به عنوان جمعبندی، در حال حاضر نمیتوان به طور قطع گفت که فضای مجازی بیشتر در اختیار مروجان مهدویت یا در دست دشمنان آن است. هر دو طرف هر چند با نقاط قوت و ضعف خود از این فضا استفاده میکنند.
ایکنا ـ چگونه فضای مجازی میتواند به همگرایی جهانی پیروان ادیان مختلف حول محور اندیشه مهدویت کمک کند؟ چه موانعی در این مسیر وجود دارد؟
اگر بخواهیم موضوع مهدویت را برای مخاطبان جهانی تبلیغ کنیم، قاعدتاً امکان تبلیغ حضوری این موضوع در بسیاری از کشورها و میان اقوام و ملل مختلف وجود ندارد. این محدودیت به دلیل موانع و کمبودهای مختلفی است که در این راه وجود دارد. بنابر این، یک راه حل میانبر و بسیار مهم که میتواند جایگزین مناسبی باشد، استفاده از فضای مجازی است. میتوان گفت که هزینههای استفاده از فضای مجازی برای تبلیغ مهدویت، در مقایسه با تبلیغ حضوری، بسیار کمتر است و در برخی موارد حتی تأثیر بیشتری نیز دارد به عنوان مثال، اگر یک مبلغ مهدویت بخواهد به یک کشور آفریقایی سفر کند، در طول سفرش احتمالاً نمیتواند با بیش از هزار نفر ارتباط مستقیم برقرار کند. اما اگر از طریق فضای مجازی با مخاطبان آفریقایی خود ارتباط برقرار کند، ممکن است در مدت زمان کوتاهی با هزاران یا حتی میلیونها نفر ارتباط بگیرد و معارف مهدوی را به آنها منتقل کند.
با این حال، نکته مهم این است که اگر قرار است موضوع مهدویت را برای مخاطبان غیر ایرانی، غیر مسلمان و غیر شیعه تبلیغ کنیم، باید محتوایی متناسب با آن مخاطبان تولید کنیم. به عبارت دیگر، محتوایی که در داخل کشور و برای مخاطبان ایرانی استفاده میشود، لزوماً برای مخاطبان خارجی که دارای فرهنگ، دین، آیین و باورهای متفاوتی هستند، مناسب نیست. برای مثال، محتوایی که یک منبری در یک جلسه مذهبی برای مخاطبان داخلی ارائه میدهد، نمیتواند به همان شکل برای مخاطبان خارجی استفاده شود. این نوع محتوا ممکن است تأثیر چندانی بر تفکر و باورهای آن مخاطبان نداشته باشد.
بنابر این، نکته کلیدی این است که اگرچه میتوانیم از ظرفیت فضای مجازی برای تبلیغ مهدویت استفاده کنیم، اما باید محتوایی مناسب و متناسب با مخاطبان خارجی تولید کنیم. به عبارت دیگر، باید محتوای مهدوی را به گونهای ترجمه و تنظیم کنیم که برای مخاطبان غیر ایرانی و غیر شیعه قابل درک و جذاب باشد. این کار نیازمند دقت و ظرافت در انتخاب محتوا و روشهای انتقال آن است.
ایکنا ـ چه راهکارهایی برای جلوگیری از ایجاد شبهات و انحرافات در این زمینه وجود دارد؟
در مورد بحث فضای مجازی و شبهاتی که در موضوع مهدویت مطرح میشود، میتوانیم به گونهشناسی این شبهات بپردازیم. شبهاتی که در موضوع مهدویت، بهویژه در بستر فضای مجازی، مطرح میشوند، عموماً از سه رویکرد کلی استفاده میکنند؛
رویکرد اول: در این رویکرد، سعی میشود موضوع مهدویت و امام مهدی(ع) به عنوان یک مفهوم خرافی و کمارزش به مخاطب القا شود. هدف این است که این حس به مخاطب منتقل شود که موضوع مهدویت یک باور خرافی و سطحی است و مسلمانان در میان خود ترویج میکنند. برای مثال، شبههافکنی میکنند که شیعیان معتقدند یک نجاتدهنده در چاهی در مسجد جمکران پنهان شده و روزی از آن چاه بیرون خواهد آمد. وقتی مخاطب این ادعا را میشنود، بهطور طبیعی این مفهوم به عنوان یک باور خرافی در ذهنش نقش میبندد و ممکن است تصور کند که شیعیان به چنین باورهای غیر منطقی اعتقاد دارند.
رویکرد دوم: در این رویکرد، نمونههای منفی موجود در جهان به عنوان مصداق امام مهدی(ع) و منجی شیعیان و مسلمانان معرفی میشوند. برای مثال، شخصیتهای منفوری را به عنوان مصداق امام مهدی(ع) معرفی میکنند و حتی کتابهایی در این زمینه مینویسند. گاهی عکس این شخصیتها را در کنار نام «مهدی» قرار میدهند تا مخاطب با دیدن این تصاویر و نام، به اشتباه بیفتد و تصور کند که مهدی موعود شیعیان همان شخصیت منفی است. این یک ترفند تبلیغاتی است و برای ایجاد تصویر نادرست از امام مهدی(ع) استفاده میشود.
رویکرد سوم: این رویکرد، که به نظر پرکاربردتر است، ایجاد حس ترس نسبت به امام مهدی(ع) است. در این روش، مفاهیم ترسناک را با موضوع مهدویت پیوند میزنند. برای مثال، القا میکنند که مسلمانان و شیعیان معتقدند برای نزدیک شدن به ظهور منجی خود، باید جنگها و خونریزیها در جهان افزایش یابد. حتی شبههافکنی میکنند که برنامههای هستهای ایران در راستای زمینهسازی برای ظهور امام مهدی(ع) است و شیعیان قصد دارند تمام یهودیان جهان را از بین ببرند تا ظهور امامشان محقق شود. این شبهات با استفاده از فضای مجازی و با بهکارگیری این ترفندها، بهطور گسترده منتشر میشوند.
در مقابل این شبهات، ما باید با استفاده از ابزارهای مشابه، یعنی فضای مجازی، به تبیینگری بپردازیم. برای مثال، باید توضیح دهیم که مسلمانان و شیعیان به هیچ وجه اعتقاد ندارند که امام مهدی(ع) در چاهی در جمکران غایب شدهاند و از آنجا ظهور خواهند کرد. چاه جمکران صرفاً مکانی برای عریضهنویسی به امام زمان(ع) است و هیچ کارکرد دیگری در باورهای شیعی ندارد. همچنین، باید تبیین کنیم که مسلمانان و شیعیان اعتقادی به این ندارند که ظهور امام مهدی(ع) نیازمند گسترش جنگ و خونریزی در جهان است. این تبیینگریها باید با استفاده از ابزارهای گوناگون فضای مجازی انجام شود تا بتوانیم بهطور مؤثر با شبهات مطرحشده در موضوع مهدویت مقابله کنیم.
ایکنا ـ چگونه میتوان از فضای مجازی برای مدیریت انتظار فرج و آمادهسازی جامعه برای ظهور امام زمان (عج) استفاده کرد؟
در مورد سوال سوم، که مربوط به بحث زمینهسازی و آمادهسازی جامعه برای ظهور است، به نظر میرسد اصلیترین و مهمترین شاهکلیدی که میتوانیم درباره امام زمان(ع) و مقدمهسازی برای ظهور ایشان استفاده کنیم، بحث «اضطرار به منجی» است. ما باید مخاطبان خود را، چه آنهایی که مستقیماً با آنها در ارتباط هستیم و چه دیگران، به گونهای مضطر آمدن امام مهدی(ع) کنیم. این اضطرار باید به گونهای باشد که مخاطب درک کند، هر لحظهای که در این دنیا بدون وجود امام(ع) زندگی میکند، چه ضرر و خسران بزرگی را متحمل میشود.
ایجاد این حس در مخاطب، به نظر میرسد که نیازمند استفاده از ابزارهای امروزی است. بر اساس حکم عقل و همچنین دستورات دینیمان، باید با زبان قوم و زبان مردم زمانه خود صحبت کنیم. امروزه زبان مردم دنیا، زبان فضای مجازی، ارتباطات مجازی و فضای هنری است. بنابر این، ما باید بحث اضطرار به منجی را با استفاده از همین ابزارهایی که مردم با آنها در ارتباط هستند، به مخاطبان خود منتقل کنیم.
فضای مجازی به دلیل ویژگیهای خاصی که دارد، مانند «گستردگی مخاطب»، «تأثیرگذاری بالا» و «ارتباط دائمی مخاطب با این فضا»، ابزاری بسیار قدرتمند برای این منظور است. به عنوان مثال، حتی در میان اقوام و خانوادههای خودمان نیز میبینیم که بسیاری از افراد بیشتر از آنکه با اقوام درجه یک خود در ارتباط باشند، روزانه ساعتها با موبایل و فضای مجازی سر و کار دارند. این نشان میدهد که فضای مجازی بخشی جداییناپذیر از زندگی مردم شده است. بنابر این، ما میتوانیم از این فضا به خوبی استفاده کنیم و محتوایی تولید کنیم که حس نیاز و اضطرار به امام زمان(ع) را در مخاطب ایجاد کند.
هدف این است که مخاطب به این حقیقت برسد و درک کند که دنیای بدون امام، دنیایی سراسر مملو از تضادها، نقصانها و بیعدالتیها است. دنیایی که فقط با وجود امام(ع) به کمال خود میرسد. به عنوان مثال، اگر فردی بداند که بیمار است و درمان بیماریاش را نیز بشناسد، قطعاً تلاش میکند تا به سمت پیدا کردن آن درمان حرکت کند. ما نیز در دوران غیبت، در حکم جامعهای جهانی هستیم که در بسیاری از مناسبات خود دچار نقصان، بیعدالتی و کاستیهای مختلف هستیم. اگر مردم دنیا بدانند که درمان تمام این نقصانها، ظلمها و بیعدالتیها، آمدن منجی آسمانی است، و اگر این مفهوم را به طور مداوم به آنها منتقل کنیم، طبیعتاً شیفته آمدن این منجی خواهند شد و حاضر میشوند برای تحقق این هدف، هر کاری انجام دهند. بنابر این، ما باید از ظرفیتهای فضای مجازی برای انتقال این مفهوم به مخاطبان خود استفاده کنیم و آنها را به سمت درک ضرورت وجود امام زمان(ع) و نیاز به ظهور ایشان سوق دهیم.
ایکنا ـ راهکارهای مقابله با شبهات مهدوی و گسترش جریانهای انحرافی مرتبط با مهدویت در فضای مجازی چیست؟
در مورد راهکارهای مقابله، میتوان گفت که عمده وظیفه ما در این زمینه، «روشنگری معارف حقیقی مهدویت» است. این معارف باید به تناسب مخاطبان ما، از نظر گروههای سنی، شغلی و حتی جنسیتی، تنظیم و ارائه شود. برای مثال، ممکن است مخاطب برخی بیشتر خانمها و مخاطب برخی دیگر آقایان باشند. بنابراین، باید معارف مهدوی را به تناسب هر گروه، ترجمه و منتقل کنیم. اگر مخاطب من یک نوجوان یا جوان است، باید معارف مهدوی را متناسب با علایق و خواستههای آن نوجوان یا جوان ارائه دهم و تبیینگریهای لازم را انجام دهم.
یکی از اهداف مهم ما این است که مخاطبان خود را از انحرافات و ادعاهای نادرست درباره مهدویت مصون نگه داریم. به ویژه در مورد مدعیان دروغین مهدویت، باید به مخاطبان خود توضیح دهیم که دوران غیبت کبرای امام زمان(ع) دورانی نیست که کسی بتواند ادعای ارتباط مستقیم با ایشان را داشته باشد. هرکس که ادعا کند با امام مهدی(ع) در ارتباط است، یا مأموریتی از سوی ایشان دارد، یا حتی ادعا کند که امام زمان(ع) در خواب به او سخنی گفته یا او را به عنوان نائب خود معرفی کرده است، باید بدانیم که این ادعاها دروغ است. این موضوع بهطور قاطع از سوی معصومین(ع) و خود امام مهدی(ع) رد شده است. ما موظفیم چنین ادعاهایی را تکذیب کنیم و به مخاطبان خود بفهمانیم که این افراد دروغگو هستند.
متأسفانه بسیاری از مخاطبان، به ویژه جوانان، از این موضوع آگاهی ندارند. آنها نمیدانند که در دوران غیبت کبری، هیچکس نمیتواند ادعای ارتباط مستقیم با امام زمان(ع) را داشته باشد. اگر جوانان بدانند که دستور مستقیم از امام زمان(ع) وجود دارد که هر ادعای ارتباطی در این دوران باید تکذیب شود، قطعاً دچار شبههها و فرقههای انحرافی نخواهند شد. بنابر این، وظیفه ماست که این معارف را به روشنی و با استدلالهای محکم به مخاطبان خود منتقل کنیم تا از انحرافات مصون بمانند.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام