کد خبر: 4265524
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۶:۵۹

اهداف جنگ پنهانی علیه مهدویت و تضعیف اندیشه ظهور منجی

همه انسان‌ها منتظر ظهور منجی آخرالزمان هستند. اما افرادی وجود دارند که منافعشان با ظهور تعارض دارد لذا با جدیت و به‌صورت پنهانی برای تضعیف و محو اندیشه ظهور منجی تلاش می‌کنند.

به گزارش ایکنا، مجتبی الساده، محقق و نویسنده شیعی مقیم عربستان سعودی، در مقاله‌ای به بررسی جنگ مخفی علیه امام زمان(عج) در عصر حاضر پرداخته است که ترجمه این مقاله با تلخیص تقدیم می‌شود:
 
همه انسان‌ها منتظر ظهور منجی آخرالزمان و برپایی عدالت در تمام نقاط جهان هستند. مفهوم انتظار مرتبط با عمق اندیشه انسانی و اصول و ارزش‌های متعالی است. اما در حقیقت انتظار نسبت به هر فرد و گروهی متفاوت است و به ارزش‌ها و اهداف و منافعی بستگی دارد که افراد و گروه‌ها به آن اعتقاد دارند. 
 
در همین رابطه افرادی را می‌بینیم که شوق وصف‌ناپذیری برای دیدار آن چهره نورانی دارند و زندگی در دولت عدل الهی را آرزو می‌کنند، بنابراین شرایط را برای ظهور منجی آخرالزمان فراهم می‌کنند. از سوی دیگر افرادی نیز وجود دارند که منافعشان با ظهور تعارض دارد لذا موانعی برای تأخیر در ظهور ایجاد می‌کنند و با جدیت و به‌صورت مخفیانه برای تضعیف اندیشه ظهور منجی و از بین بردن این اندیشه تلاش می‌کنند.
 
جنگ‌های پنهانی در دنیای معاصر امری واقعی بوده و عبارت است از اقدامات مخفیانه‌ای که به‌صورت مستقل یا مرتبط با آینده در مقابله با یک مسئله مشخص (مانند مسئله مهدویت) ایجاد می‌شود. این جنگ‌های پنهانی گاهی جنگ ایدئولوژیک، فرهنگی یا سیاسی است و در برخی اوقات جنگ نظامی غیرمستقیم است. در این نوع جنگ، نزاع و درگیری علیه طرف مقابل به شکل رسمی آغاز نمی‌شود بلکه در خفا و پنهانی انجام می‌گیرد و با روش‌هایی چون فریبندگی، تحریف، اغواگری، جذب و ... صورت می‌گیرد بدون اینکه اهداف آن به‌طور آشکار روشن شود.
 
از زمان ظهور اسلام، دشمنان جنگی را برای تخریب عقاید اسلامی به‌ویژه عقیده مهدویت به راه‌ انداختند. جنگ علیه مهدویت پیش از ولادت امام مهدی(عج) در سال 255 هجری آغاز شد و حکومت امویان شروع به تخریب فرهنگی علیه مهدویت کردند. پس از آنها عباسیان نیز حمله‌ای فکری و امنیتی علیه امام مهدی(عج) و پدران ایشان(علیهم السلام) به راه انداختند. این دشمنی در طول تاریخ وجود داشته و تا امروز نیز همچنان ادامه دارد. 
 
حوادث 11 سپتامبر 2001 میلادی و جنگ عراق در سال 2003 میلادی تحولی عمیق در جنگ مخفی علیه مهدویت به شمار می‌رود که با آن جنگ، روش‌ها و راهبردها تغییر کرد و حملات دشمنان به امام زمان(عج) نسبت‌ به دهه‌های اخیر رشد مضاعفی پیدا کرد و دشمنان حرکت خود را علنی کردند. این حملات به منفجر کردن گنبد امامین عسکریین (علیهما السلام) در سال 2006 میلادی انجامید که چندین هدف پشت این حمله وجود داشت. از جمله:
- تعمیق اختلافات مذهبی بین همه مسلمانان به ویژه مردم عراق.
- جنگ فکری و عقیدتی با حضرت بقیة الله‌(عج).
- دستیابی به DNA امام مهدی(عج).
 
مطمئناً همه این اقدامات مخفیانه در دوران اخیر علیه مهدویت که به صورت غیرمستقیم انجام می‌شود، برنامه‌ریزی شده است و دستان پنهانی که سیاستگذاری کرده و توطئه‌گری می‌کنند آن را مدیریت می‌کنند.
 

دشمنان امام زمان(عج) چه کسانی هستند؟

 
هرکس که منافعش با اصول عدل الهی در تضاد باشد و از منجی الهی بترسد، آرزوی ظهور او را نمی‌کند و هرکس که اصول و اهدافی مخالف با اصول و اهداف امام مهدی(عج) داشته باشد، نسبت به ایشان کینه و دشمنی در دل دارد. همچنین کسی که معتقد است نابودی حکومتش به دستان امام زمان(عج) خواهد بود، قبل از ظهور حضرت مهدی(عج) با ایشان دشمنی می‌کند.
 
از این رو ما باید حقیقت اهدافی را که دشمن واقعی امام زمان(عج) را مشخص می‌کند، درک کنیم و به شکل آشکار و دقیق هویت شرارت‌بار این دشمن را تشخیص دهیم؛ با وجود اینکه ائمه اطهار(علیهم السلام) بارها تصریح کرده‌اند که دشمنان آنها به خاطر دنیا و منافع مادی با آنها جنگیده‌اند.
 
شکی نیست که دشمنان اسلام پشت پرده پروژه‌های مخالف مهدویت قرار دارند و همه داده‌های موجود در پرونده جنگ مخفی حکایت از آن دارد که دشمن واقعی که هدف اصلی آن تضعیف مهدویت و از بین بردن حضرت مهدی(عج) است، صهیونیسم است که تمام رؤیاها و آرزوهایش به دست امام مهدی(عج) نابود می‌شود. 
 
این، توجیهی برای وجود نقشه‌های مخفیانه‌ای است که به وسیله صهیونیست‌ها و مسیحیان انجیلی آمریکایی که مهمترین اعضای آن از کمیته آمریکایی اسرائیلی (آیپک) هستند، ترسیم و آماده شده است. آنها تأیید کننده رژیم صهیونیستی هستند و دفاع از این رژیم را رسالتی مقدس و واجبی دینی برای مسیحیان اصولگرای آمریکایی می‌دانند. بدین ترتیب، مهدویت بزرگترین تهدید سرنوشت‌ساز و خطر بزرگتری برای اسرائیل در حال و آینده و همچنین خطر واقعی برای جنبش صهیونیسم در کل جهان خواهد بود.
 

توجیهات فکری و عقیدتی برای دشمنی با حضرت مهدی(عج)

 
گاهی افراد در پاسخ به سؤال: «چرا با حضرت مهدی می‌جنگند؟» به توجیهات فکری، دینی، تاریخی، سیاسی، فلسفی یا حتی جامعه‌شناختی تکیه می‌کنند و بی‌شک هرکدام از این توجیهات در کشف دلایل این دشمنی مصداق دارند.
 
اعتقادات و پیشگویی‌های آخرالزمان و بازگشت مجدد حضرت مسیح(ع) و منجی منتظر، جایگاه ویژه‌ای در سال‌های اخیر در میان ملت‌های غربی ایجاد کرده است و در اثر این اعتقادات، تمایل زیادی در میان مسیحیان برای آمدن حضرت مسیح، ایجاد دولت اسرائیل بزرگ، ساخت هیکل و جنگ آرماگدون ایجاد شده است. اما خطر بزرگتر، استفاده از نیروی نظامی در راه رسیدن به هدف است.
 
 از این رو صهیونیسم فعالیت خود را دوچندان کرده و تا حد زیادی توانسته است در جوامع مسیحی نفوذ پیدا کند و کلیساهای غرب را با فرهنگ توراتی و تلمودی آشنا کند و دیدگاه آینده مسیحیت و کلیساهای مسیحی غرب را به شکل ریشه‌ای به یهودیت تبدیل کند؛ تا جایی که «عهد قدیم» (کتاب مقدس یهودیان) تبدیل به مرجع معنوی مسیحیان غرب شده است.
 
به‌طور خلاصه می‌توان گفت صهیونیسم جنگ ایدئولوژیک را علیه غرب اعلام کرده است و هدف آن مسیحیان به‌خصوص انجیلی‌ها هستند. آنها تحریف‌های بسیاری در اعتقادات و نظرات مسیحیان ایجاد کرده‌اند. در همین ارتباط یهودیان معتقدند که مسیح هنوز ظهور نکرده است و در اسرائیل ظهور خواهد کرد. آنها از جمله علامات ظهور را وقوع فاجعه بزرگ جهانی می‌دانند تا اینکه مسیح برای رهایی انسان‌ها و تجدید حاکمیت یهود بر جهان ظهور می‌کند. 
 

دلایل جنگ با حضرت مهدی(عج)

 
دلایل و انگیزه‌های واقعی جنگ با حضرت مهدی(عج) جنگ علیه اعتقادات اسلامی است و مقابله با مهدویت یک نزاع قدیمی است که بر اساس ایدئولوژی در غرب آغاز شده است اما دشمنان با گذشت سال‌ها و افزایش تجربه، امروز به این مسئله یقین پیدا کرده‌اند که مهدویت بزرگترین مانع در برابر منافع و اهداف آنان چه در غرب و چه در خاورمیانه است.
 
بی‌شک دلایل ترس و وحشت از عقیده مهدویت و شخص امام مهدی(عج) متعدد است اما خطرناک‌ترین این انگیزه‌ها که نقش آن روز به روز در ایجاد جنگ مخفی پررنگ‌تر می‌شود، را می‌توان ترس از مهدویت در آینده، ترس از پویایی عقیده مهدویت و ترس از گسترش مبانی و ارزش‌های مهدویت در غرب عنوان کرد.
 

اهداف راهبردی جنگ مخفی علیه مهدویت

 
استراتژی جنگ مخفی به دلیل استفاده از ابزارهای قدرت نرم، خطرناک‌تر از استراتژی جنگ نظامی است و تأثیر مستقیم آن بر ذهن، اعتقاد، روحیه، وجدان و آینده مردم است.
 
جنگ پنهان علیه امام زمان(عج) تنها متوجه شخص ایشان یا جوامع مؤمن نمی‌شود بلکه ملت‌های غربی و افکار عمومی را نیز شامل می‌شود؛ لذا باید بدانیم که این جنگ پنهان با روش‌های خباثت‌آمیز و خطرناک آن به‌گونه‌ای است که انسان یا جامعه به سرعت نمی‌تواند از نقشه‌های پشت پرده آن باخبر شود، لذا به تدریج در معرض آن قرار می‌گیرد تا بدون اینکه احساس کند، از آن تأثیر پذیرد.
 
از این رو، جنگ پنهانی علیه امام زمان(عج) یا جنگ نرم یا سرد یا هر اسم دیگری که بر آن گذاشته می‌شود، در درجه اول بر روانشناسی و جامعه‌شناسی و دین‌شناسی تکیه دارد و صهیونیسم با ابزارها و روش‌های جنگ مخفی و روانی تلاش می‌کند به اهداف خود دست یابد.
 
ترجمه از فرشته صدیقی

 

انتهای پیام
captcha