کد خبر: 4267798
تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۰
حجت‌الاسلام مبینی تبیین کرد

دو اشتباه والدین در مسیر تربیت اسلامی فرزندان

یک پژوهشگر امور تربیتی در تشریح دو اشتباه عمده در روش‌های تربیتی والدین از عدم شناخت صحیح از ویژگی‌های کودکان و نوجوانان امروزی و همچنین ناآگاهی از روش‌های تربیتی تأییدشده در دین و خلط این روش‌ها با روش‌های نادرست نام برد.

مبینیبه گزارش ایکنا؛ هفته تربیت اسلامی فرصتی ارزشمند برای توجه ویژه به نقش تربیت دینی در جامعه است. این هفته به منظور تبیین اصول و روش‌های تربیت اسلامی و تأکید بر اهمیت آن در زندگی فردی و اجتماعی برگزار می‌شود. در این ایام، برنامه‌های مختلفی مانند همایش‌ها، کارگاه‌ها و جلسات آموزشی برگزار می‌شود تا آگاهی عمومی درباره ضرورت تربیت اسلامی افزایش یابد. این هفته همچنین فرصتی برای تجدید عهد با ارزش‌های اسلامی و بازنگری در شیوه‌های تربیتی متناسب با نیاز‌های زمان است.

در عصر مدرن که با پیشرفت فناوری و تغییرات سریع فرهنگی همراه است، تربیت اسلامی به عنوان راهکاری برای حفظ هویت دینی و اخلاقی جامعه اهمیت بیشتری پیدا کرده است. در دنیایی که ارزش‌های مادی گاهی بر معنویت غلبه می‌کند، تربیت اسلامی می‌تواند با ارائه اصولی، چون عدالت، صداقت، مسئولیت‌پذیری و احترام به دیگران، انسان‌ها را در برابر چالش‌های اخلاقی و اجتماعی مقاوم کند. این نوع تربیت نه تنها به رشد فردی کمک می‌کند، بلکه جامعه را به سمت تعادل و همزیستی مسالمت‌آمیز سوق می‌دهد.

هفته تربیت اسلامی با تأکید بر نقش خانواده، مدرسه و نهاد‌های فرهنگی، تلاش می‌کند تا ارزش‌های اسلامی را در جامعه نهادینه کند. در این هفته، اهمیت همکاری بین نهاد‌های مختلف برای تربیت نسل جوان مورد توجه قرار می‌گیرد. خانواده به عنوان نخستین محیط تربیتی، مدرسه به عنوان مرکز آموزش رسمی و رسانه‌ها به عنوان ابزار تأثیرگذار فرهنگی، همه می‌توانند در کنار هم به تربیت نسلی متعهد و آگاه کمک کنند. این هفته یادآور می‌شود که تربیت اسلامی نه تنها یک ضرورت دینی، بلکه یک نیاز اساسی برای ساختن جامعه‌ای سالم و پایدار است.

خبرگزاری ایکنا در این راستا با حجت‌الاسلام محمدحامد مبینی، پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه در زمینه ادبیات تربیت اسلامی گفت‌وگویی انجام داده است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

ایکنا ـ چگونه تربیت اسلامی می‌تواند به رشد اخلاقی و معنوی افراد کمک کند؟ 

تربیت اسلامی یک برنامه جامع برای زندگی است. وقتی از تربیت دینی یا به تعبیر دقیق‌تر، تربیت اسلامی صحبت می‌کنیم، باید بدانیم که اسلام برای تمام ابعاد زندگی فرد برنامه دارد. بنابراین، تربیت اسلامی تمام جنبه‌های زندگی انسان را دربرمی‌گیرد. این تربیت، استعداد‌های انسانی را پرورش می‌دهد. برای مثال، انسان به دلیل داشتن قدرت تفکر و سیستم عقلانی، از دیگر موجودات متمایز است و تربیت اسلامی مباحث تربیتی خود را بر پایه سیستم تفکر قرار می‌دهد. در گام اول، به ارزش سؤال کردن، پرسش و دانستن توجه می‌کند، چرا که اینها پایه‌های جمع‌آوری اطلاعات و رشد انسانی هستند.  

در اسلام، تفکر جایگاه بسیار بالایی دارد. به همین دلیل، اگر از تربیت دینی و اسلامی صحبت می‌کنیم، باید به جایگاه استعداد‌های خاص انسان، مانند تفکر و کمال‌طلبی، توجه کنیم. تربیت انسان براساس اطلاعات و دانسته‌های او شکل می‌گیرد و این تربیت شناختی است. این دانسته‌ها از سه نگاه یا بعد نشئت می‌گیرند: بعد شناختی، بعد گرایشی و بعد رفتاری؛ از این رو تربیت باید در هر سه حیطه‌ها انجام شود.  

اما چرا از تفکر شروع می‌کنیم؟ زیرا انسان‌ها کاری را انجام می‌دهند که دوست دارند و چیزی را دوست دارند که آن را بفهمند. یعنی انسان‌ها ابتدا درک می‌کنند و سپس به آن گرایش پیدا می‌کنند. بنابراین این گرایش منجر به عمل می‌شود. بنابراین، تربیت اسلامی براساس آگاهی‌هایی شکل می‌گیرد که از سیستم فکری انسان نشئت می‌گیرند. مقام معظم رهبری در این راستا به فلسفیدن تأکید می‌کنند و دین نیز ابتدا انسان را به تفکر وادار می‌کند. برای مثال، در داستان حضرت ابراهیم(ع)، ایشان با پرسش‌هایی، به دنبال درک حقایق است.  

بنابراین هدف اصلی تربیت اسلامی، رسیدن به عبودیت است و عبودیت مرحله بالای تربیت است. یعنی انسان‌ها به مقامی می‌رسند که فرمان‌های خداوند متعال را در هر لحظه و در هر بعدی از زندگی خود اجرا کنند. این عبودیت و بندگی در سه مرحله اتفاق می‌افتد:  

۱. مرحله شناختی: در این مرحله، انسان دین اسلام را می‌پذیرد. قرآن کریم به اعرابی که می‌گویند «ما ایمان آورده‌ایم» پاسخ می‌دهد که ایمان واقعی به معنای پذیرش کامل دین است.

۲. مرحله گرایشی: در این مرحله، ایمان به معنای دوست داشتن و گرایش به خداوند و دستورات او مطرح می‌شود و انسان در این مرحله، خدا را بهتر و بیشتر دوست دارد. مرحله دوم در این زمینه توحید است که متربی در قلبش فقط خداوند را می‌خواهد و نمونه‌های آن را در متربیان دوره انقلاب اسلامی می‌بینیم.

۳. مرحله رفتاری: در این مرحله، انسان با تلاش و مجاهدت، دستورات دینی را اجرا می‌کند. مقام معظم رهبری در کتاب «الجهاد» می‌فرمایند؛ جهاد در ادبیات فارسی به معنای مبارزه است، اما این مبارزه می‌تواند درونی (مبارزه با نفس) یا بیرونی (مبارزه برای اصلاح جامعه) باشد؛ از این رو یکی از ویژگی متربیان مبارز بودن در جریان حق است. ویژگی دوم بحث صالح بودن و سوم اصلاح دیگران است.  

بنابراین در تربیت اسلامی، شش واژه کلیدی زیرمجموعه عبودیت قرار می‌گیرند: اسلام (مرحله شناختی)، ایمان و توحید (مرحله گرایشی) و جهاد، اصلاح خود و اصلاح دیگران (مرحله رفتاری). این اهداف به‌ تدریج به اهداف جزئی‌تری تقسیم می‌شوند. برای مثال، نظم می‌تواند یکی از ویژگی‌های انسان صالح باشد. برای اجرای این مراحل، به ویژه در خانواده‌ها و مدارس، باید برنامه‌های خاصی طراحی شود.  

ایکنا ـ چه روش‌هایی برای تربیت اسلامی در مدارس و خانواده‌ها پیشنهاد می‌کنید؟

در مورد روش‌های تربیتی، باید توجه کنیم که هدف تربیت اسلامی این نیست که انسان‌ها را مجبور به انجام کاری کنیم، بلکه هدف این است که ابتدا شناخت و سپس گرایش در آنها ایجاد شود. بنابراین، روش‌های تربیتی که انسان‌ها را وادار به انجام کاری می‌کنند، ارزش چندانی ندارند.  

در تربیت اسلامی، اجبار و شرطی‌سازی به معنای تحمیل چیزی بر فرد، جایگاهی ندارد. تربیت اسلامی را می‌توان به دو مرحله تقسیم کرد: قبل از بلوغ و بعد از بلوغ. این تقسیم‌بندی به این دلیل است که انسان قبل از بلوغ، هنوز به رشد کامل نرسیده و توانایی فهم و انتخاب‌گری کامل را ندارد. در حالی که پس از بلوغ، فرد به درک و توانایی تصمیم‌گیری کامل دست می‌یابد.  

در فقه اسلامی نیز این تفاوت دیده می‌شود. برای مثال، کودکی که به بلوغ نرسیده، نمی‌تواند به تنهایی معامله کند و تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی‌اش بر عهده والدین است. اما پس از بلوغ، فرد خود مسئول تصمیم‌گیری‌هایش می‌شود. این موضوع نشان می‌دهد که روش‌های تربیتی قبل و بعد از بلوغ متفاوت است.  

قبل از بلوغ، روش‌هایی مانند تشویق، تنبیه، وعده دادن و حتی ایجاد انگیزه در کودک می‌تواند مؤثر باشد و در مدارس مورد توجه قرار گیرد. در این مرحله، محبت، تشویق و گاهی ایجاد ترس از دست دادن چیزی، نقش پررنگی در تربیت دارد. اما بعد از بلوغ، روش‌ها بیشتر بر پایه شناخت و فهم استوار می‌شوند. در این مرحله، دیگر نمی‌توان با وعده‌ها یا شرطی‌سازی، فرد را به انجام کاری وادار کرد، زیرا انسان بالغ باید بتواند خودش فکر کند و تصمیم بگیرد.  

ایکنا ـ چه اشتباهات رایجی از سوی والدین ممکن است در مسیر تربیت اسلامی رخ دهد؟

متأسفانه یکی از اشتباهات رایج والدین در تربیت اسلامی، عدم درک و فهم صحیح از ویژگی‌های کودکان و نوجوانان امروزی است. بسیاری از والدین، کودکان و نوجوانان امروز را با دوران کودکی خود مقایسه می‌کنند، در حالی که ویژگی‌های آنها به دلیل تأثیر رسانه‌ها و فناوری‌های جدید، بسیار متفاوت شده است؛ حتی نسبت به پنج سال گذشته، این تفاوت‌ها مشهود است.  

برای مثال، شهید آوینی در تحلیل خود درباره فیلم و سینما اشاره می‌کند که کسی که زیاد فیلم می‌بیند، یاد می‌گیرد، دیگران به جای او فکر کنند. کارگردان و نویسنده، پلان به پلان داستان را پیش می‌برند و بیننده فقط مصرف‌کننده است. این موضوع باعث می‌شود فرد به جای فعال بودن، منفعل شود و قوه تفکر خود را به کار نگیرد. اگر بدانیم که کودکان و نوجوانان امروزی به شدت تحت تأثیر رسانه‌ها هستند و قوه تفکر آنها کمتر به کار گرفته می‌شود، روش‌های تربیتی ما کاملاً تغییر خواهد کرد.  

در چنین شرایطی، دیگر از کنجکاوی کودک یا نوجوان خود خسته نمی‌شویم، بلکه خوشحال می‌شویم که او سوال می‌پرسد و کنجکاو است. همچنین، مسئولیت‌پذیری و ایجاد سوال در ذهن او اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. دیگر هدف این نیست که فقط در خدمت کودک باشیم، بلکه باید او را به سمت مسئولیت‌پذیری و تفکر مستقل هدایت کنیم. 

به طور خلاصه، دو اشتباه عمده در روش‌های تربیتی والدین وجود دارد:  

۱. عدم شناخت صحیح از ویژگی‌های کودکان و نوجوانان امروزی  

۲. عدم آگاهی از روش‌های تربیتی تأییدشده در دین و خلط این روش‌ها با روش‌های نادرست، مانند شرطی‌سازی.  

برخی والدین حتی در مورد بزرگسالان نیز از روش‌های شرطی‌سازی استفاده می‌کنند، بدون اینکه به اختیار و فهم فرد توجه کنند. این روش‌ها نه تنها در تربیت اسلامی جایگاهی ندارند، بلکه می‌توانند اثرات منفی نیز به همراه داشته باشند.  

یکی از مشکلاتی که در تربیت نوجوانان با آن مواجه هستیم، کودک فرض کردن دانش‌آموزان و نوجوانانی است که به سن نوجوانی رسیده‌اند. واژه «نوجوان» به ما می‌فهماند که این فرد هنوز به مرحله جوانی نرسیده است. جوان کسی است که می‌تواند مسئولیت‌های بزرگ بر عهده بگیرد و نقش مهمی در جامعه ایفا کند، اما به نوجوان می‌گوییم: «تو هنوز جوان نشده‌ای، فعلاً فقط درس بخوان و کارهایت را انجام بده.» این نگرش کاملاً در تضاد با سیره ائمه(ع) و امامین انقلاب است.  

برای مثال امام خمینی(ره) در جایی فرمودند: «سرباز‌های من کجایند؟» و وقتی به نوجوانان می‌گفتند «سرباز»، آنها خود را مسئول می‌دانستند. نوجوانانی که در سال ۱۳۴۲ در گهواره بودند، در سال ۱۳۵۷، در سن ۱۵ سالگی، نقشی بزرگ در سقوط طاغوت ایفا کردند. امروز نیز اگر به گلزار شهدا سر بزنیم، پر از دانش‌آموزان ۱۵ و ۱۶ ساله‌ای است که با تغییر شناسنامه و بزرگ‌نمایی سن خود، به جبهه رفتند و شهید شدند. این نوجوانان مسئولیت‌های بزرگی بر عهده گرفتند و نقش مهمی در جامعه ایفا کردند.  

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ما این است که از کودکان و نوجوانان خود انتظار نقش‌آفرینی نداریم. به آنها می‌گوییم: «همه چیز در اختیار توست، من برایت همه کار می‌کنم، تو فقط درس بخوان.» این نگرش اشتباه است و به نوجوانان می‌فهماند که تا زمانی که کودک هستند، نیازی به مسئولیت‌پذیری ندارند.  

ایکنا ـ چگونه می‌توان تربیت اسلامی را در کنار علوم جدید، تکنولوژی و رسانه‌های نوین به کار گرفت؟  

اگر تربیت اسلامی به درستی شکل گیرد، تکنولوژی و رسانه‌های جدید، اگرچه ممکن است به عنوان وسوسه‌گر و ابزار شیطان عمل کنند، اما می‌توانند جایگاه خود را به عنوان خدمت‌گزار انسان نیز پیدا کنند.  

سیستم فکری انسان مهم‌ترین تفاوت او با حیوانات است. اگر این سیستم به درستی فعال شود، انسان می‌تواند در مواجهه با رسانه‌ها، انتخاب‌های درستی داشته باشد. شهید آوینی نیز در این زمینه اشاره می‌کند که فردی که زیاد در معرض رسانه قرار می‌گیرد، ممکن است به جایی برسد که دیگران به جای او فکر کنند و او استقلال فکری خود را از دست بدهد.  

تربیت دینی تأکید می‌کند که انسان‌ها وقتی به سن تکلیف می‌رسند، مسئولیت‌هایی در زندگی شخصی و اجتماعی خود دارند. اینجا یک مبارزه شکل می‌گیرد: از یک طرف، رسانه می‌گوید: «به من متکی باش»، و از طرف دیگر، تربیت دینی می‌گوید: «باید استقلال فکری داشته باشی.»  

برای مواجهه صحیح با رسانه، باید استقلال فکری را در نوجوانان تقویت کنیم. متربی باید یاد بگیرد که وقتی با پیامی در رسانه مواجه می‌شود، بتواند آن را به خوبی تحلیل کند و ابعاد مختلف آن را ببیند. این همان موضوعی است که در روانشناسی به آن تفکر انتقادی می‌گویند. پایه تربیت دینی بر این است که انسان بتواند به خوبی بفهمد، زیرا خداوند قوه فهم را به او داده است. اگر این قوه فهم در نوجوانان تقویت شود، آنها می‌توانند در مواجهه با رسانه و فضای مجازی به خوبی عمل کنند و انتخاب‌های صحیحی داشته باشند.  

انسان امروزی، انسانی تنهاست و نیاز به یک اتکای معنوی، محبت و گرایش دارد. اگر بتوانیم جایگاه اهل بیت(ع) را به درستی در ذهن دانش‌آموزان و کودکان تبیین کنیم، مواجهه با رسانه‌ها نه تنها آسیب کمتری خواهد داشت، بلکه می‌تواند در خدمت تقویت بعد عاطفی و گرایشی انسان قرار گیرد.

همان‌طور که گفته می‌شود، چیزی که انسان می‌بیند، در دلش نقش می‌بندد. وقتی در رسانه با محتوای زیارتی یا معنوی مواجه می‌شوم، این محتوا در قلبم ثبت می‌شود. امام علی(ع) فرمودند: «القلب مصحف البصر» (قلب، دفترچه چشم است). هر آنچه چشم می‌بیند، در قلب نوشته می‌شود. اگر بخواهم تنهایی خود را در این دوران از بین ببرم، نیاز دارم به یک موجود ماورایی متصل شوم؛ خداوند متعال و اولیای الهی که نمایندگان او یعنی اهل بیت(ع) هستند. یکی از بهترین راه‌هایی که می‌تواند به من در این مسیر کمک کند، رسانه است، اما به شرطی که مواجهه‌ای عاقلانه با آن داشته باشم و بدانم کجا باید از آن استفاده کنم و کجا نه.

ایکنا ـ چه تغییراتی در روش‌های تربیت اسلامی باید ایجاد شود تا با نیازهای نسل جدید هماهنگ باشد؟

تغییرات نباید در اصول تربیتی اتفاق بیفتد، بلکه این تغییرات باید در قالب‌ها و برنامه‌ها باشد. قالب‌ها و برنامه‌ها باید با شرایط امروز هماهنگ شوند. برای مثال، در روش‌های سنتی، دانش‌آموز فقط شنونده بود و معلم سخن می‌گفت. اما در دنیای پر هیجان امروز، مدرسه باید به میدان فعالیت دانش‌آموزان تبدیل شود. دانش‌آموزان باید نقش‌آفرینی کنند و در فرایند یادگیری مشارکت فعال داشته باشند. این تعامل و نقش‌آفرینی، کلید اصلی تربیت خواهد بود.

در کلاس‌های درس نیز به جای اینکه معلم سخنرانی کند و دانش‌آموز فقط گوش دهد، باید دانش‌آموزان را به صحنه بیاوریم. مثلاً دانش‌آموزان می‌توانند درس را ارائه دهند، پاورپوینت تهیه کنند یا در تولید محتوا مشارکت کنند. این رویکرد را می‌توان در سایر عرصه‌ها نیز پیاده کرد. برای مثال، در عرصه‌های اجتماعی، به جای اینکه دانش‌آموز فقط مخاطب فیلم باشد، می‌توان جریان فیلم‌سازی دانش‌آموزی را راه‌اندازی کرد. در عرصه علم نیز به جای اینکه دانش‌آموز فقط یادگیرنده باشد، می‌توان جریان تولید علم دانش‌آموزی را ایجاد کرد. به این رویکرد، تربیت در میدان می‌گوییم. یعنی دانش‌آموز در مرکز فعالیت‌ها قرار گیرد و نقش اصلی را ایفا کند. این تغییر در برنامه‌ها و ابزارها، مهم‌ترین تحولی است که باید در تربیت اسلامی ایجاد شود.

ایکنا ـ آینده تربیت اسلامی در جهان مدرن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

آینده تربیت اسلامی بسیار روشن است. پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، تربیت اسلامی به‌صورت ساختارمند در جهان شکل گرفت و ادبیات آن در سراسر جهان پراکنده شد. امروز شاهدیم که حتی در دانشگاه‌های آمریکا و کانادا و خیابان‌های پاریس، از ادبیات مقاومت دفاع می‌شود.

تربیت اسلامی به دلیل داشتن پیام‌های اساسی و فطری، آینده‌ای درخشان دارد. این تربیت انسان را سرگرم نمی‌کند، بلکه برای رشد او برنامه‌ریزی می‌کند. با وعده صادق خداوند متعال، این ادبیات به زودی سراسر جهان را فرا خواهد گرفت. اما نقش ما در این میان بسیار مهم است. باید مأموریت جهانی خود را درک کنیم و برای گسترش تربیت اسلامی در سراسر جهان تلاش کنیم.

همان‌طور که امام خمینی(ره) فرمودند: «انقلاب ما، انقلاب مستضعفین کل عالم است.» مستضعف فقط به معنای فقر مالی نیست، بلکه بیشتر به معنای فقر فکری و جهالت است. تربیت اسلامی می‌تواند این جهالت را از بین ببرد و کل جهان را تحت تأثیر قرار دهد و امروز شاهدیم که این ادبیات در کشور‌های آفریقایی، آسیایی، اروپایی و حتی آمریکایی نفوذ کرده است.

مقام معظم رهبری نیز در دیدار با دانش‌آموزان در ۱۳ آبان امسال تأکید کردند که دانش‌آموزان باید مأموریت جهانی خود را درک کنند و با دانش‌آموزان کشور‌های دیگر، به ویژه کشور‌های جبهه مقاومت، ارتباط برقرار کنند. این مأموریت بزرگ به ما کمک می‌کند تا ادبیات تربیت اسلامی را در سراسر جهان گسترش دهیم.

با توجه به شکست تفکر غربی و حرکت انسان‌ها به سمت ابتذال، نیاز به پیام‌های اساسی، منطقی و فطری بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. تربیت اسلامی پاسخگوی این نیاز است و آینده‌ای روشن در انتظار آن است.

گفت‌وگو از سمیه قربانی

انتهای پیام
captcha