به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی؛ مفسر قرآن در سلسلهدرسگفتارهایی با نام «فریاد قرآن» هر نوبت به برخی نکات تدبری در آیات قرآن پرداخته است که در ادامه متن و فیلم بخش چهارم آن از نظر میگذرد:
«بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین
پیامبر اکرم(ص) درباره اهمیت قرآن گفتند: «اِذَا التَبَسَت عَلَیکُمُ الفِتَنُ، کَقِطَعِ الَّیلِ المُظلِمِ فَعَلَیکُم بِالقُرآنِ»(اصول کافی ج2ص459) یعنی اگر فتنهها به سمت شما آمد و مانند شبهای ظلمانی در آن گرفتار شدید، راه نجات شما قرآن است.
مقام معظم رهبری نامهای را به مناسبت چهل سال دوم انقلاب(گام دوم انقلاب) نوشتند که من شخصاً آن را مطالعه کردم و دیدم که این پیام مملو از مبانی قرآنی است. هر چند که در آن به طور مستقیم از آیات چیزی بیان نشده است، اما مبنا قرآن است. به طور مثال ما نباید تکیه به نفت کنیم؛ اگر فردایی نفت ما را نخریدند یا برنامهای ریخته شد که به نفت ما ضربهای وارد شود، این امر نباید دولت را فلج کند. این امر یک اصل قرآنی است؛ حضرت یعقوب(ع) به فرزندان خود گفت: «يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ»(یوسف/67) به این معنی که از یک در وارد نشوید. در آفرینش هم مشاهده میشود که مثلاً خدا برای یک قلب چند تا رگ ایجاد کرده است تا اگر یک رگ بسته شد، حیات فرد فوراً به خطر نیفتد.
داستان حضرت یعقوب(ع) و توصیههای او به فرزندانش، یک جریان جزئی است که میتوان نتیجه کلی از آن گرفت و از آن به عنوان یک اصل مدیریتی یاد کرد. در مجموع نباید تمامی پُلهای پشت سر را خراب کرد و همه راهها را برای رسیدن به هدف بست و تنها قائل به پیمودن یک راه بود. من به دوستان طلبه توصیه میکنم که چندین دوست و همراه داشته باشند، تا اگر مقطعی با یک نفر یا کسانی دچار مشکل و قهر شدید، کارتان لنگ نماند. مثالی هم که میزنم واژه «ورامین» است که اگر از ابتدای آن تا انتها، یک به یک حروفش را حذف کنیم، همچنان تا پایان دارای معناست. درست مانند لامپ که داشتن یک دانه آن هم محیط را روشن میکند، اما اگر چند تا باشند، خیالمان آسوده است، چرا که اگر یکی بسوزد، لامپهای دیگر هستند که همچنان امید به آن داشته باشیم که در روشنی روزگارمان را سپری میکنیم.
باید زندگی را مدیریت کنیم. گاه به دلیل بروز ناملایمات آن را به حساب دین و دینمداری میگذاریم و نسبت به مبادی دینی بدبین میشویم، در حالی که نماز و عبادت وجهی معنوی دارد و به واسطه بروز این شرایط نباید آن را به حساب مبدأ و معاد گذاشت. باید دید که وظیفه ما در حد امکانات در اختیار چیست و به همان میزان در عبودیت خداوند کوشش داشته باشیم.
قرآن به خیلی از پرسشها پاسخ میدهد، چرا که «آياتٌ لِلسَّائِلِينَ»(یوسف/ 7) مثلاً صحبت از این میشود که خداوند قومی همچون بنیاسرائیل را عزیز و خوشبخت معرفی میکند، اما در مقطع دیگری از آنها به بدی یاد کرده و بدبختشان تلقی میکند، اما پرسش این است که چرا این قوم عزیز ناگهان اینطور خوار و خفیف میشوند؛ دلیل آن بروز سه عمل ناشایست از سوی آنهاست. ابتدا که تجارشان دست به کسب و کار حرام و ربا میزنند. دانشمندان و علمایشان کلام الهی را تحریف میکنند و مردم عوام نیز دست به تنپروری زدند و در ورود به شهر حضرت موسی(ع) را همراهی نکردند و بهانه آوردند که ما حوصله نداریم. تو وارد شهر شو و شهر را امن کن تا ما نیز پشت سرت وارد شویم. این همان امری جزئی است که میتوان از آن برداشت کلی برای همه اعصار داشت. اینکه چگونه میشود، قومی که مورد تأیید خداوند است به جهت نافرمانی از خدا و تمرد از دستورات ولی و سرپرست خود اینگونه به فلاکت و بدبختی دچار شوند؟
قرآن در همه حوزهها ورود کرده است، حتی به انجیر و زیتون قسم خورده؛ حال آن که ممکن است پرسش شود که چرا انجیر و زیتون در کنار هم آمده و مثلاً انجیر با چیز دیگری در قسم یاد کردن خداوند همراه نشده است؟ این در حالی است که به نظر میرسد از نظر علم غذاشناسی ارتباط مفید میان این دو میوه وجود دارد که موجب تداوم سلامتی میشوند. نکته جالب اینکه در قرآن یک بار از انجیر یاد شده است و هفت بار نام زیتون آمده است که اخیراً دانشمندان به این نتیجه رسیدند که خوردن یک انجیر با هفت دانه زیتون اثرات مثبت و مؤثری در دستگاه گوارش دارد.
در هر صورت باید مجدد به این امر معترف بود که ما قرآن را آنگونه که باید و شاید نشناختیم و از کلام وحی بسیار دور هستیم و با آن بیگانهایم. باید شرایطی پیش آید که زمینه قرابت و فهم و درک بیشتر قرآن بیش از پیش فراهم آید.»
انتهای پیام