کد خبر: 4275370
تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۱
حجت‌الاسلام ساطوریان تشریح کرد

تأثیر ناسازگاری والدین بر شکل‌گیری شخصیت دختران

استادیار روانشناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: وقتی والدین به دلیل اختلافات، قادر به تأمین نیاز‌های عاطفی و روانی فرزندان نباشند، کودکان رشد سالمی نخواهند داشت و شخصیت منسجمی شکل نمی‌گیرد. این کودکان نه حال خوب و نه آینده‌ روشنی دارند.

پیامد‌های رشد کودکان در خانواده‌های ناسازگاربه گزارش خبرنگار ایکنا؛ دومین فصل از سلسله نشست‌های علمی «رابطه پدر دختری در آئینه علم و دین» که از سوی کارگروه علمی مطالعات خانواده پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم(ع)، با همکاری انجمن روانشناسی اسلامی و سایر مراکز علمی و فرهنگی برگزار می‌شود، آغاز شده است. 

نخستین نشست از این فصل به موضوع «تأثیر ناسازگاری والدین بر شکل‌گیری شخصیت دختران» اختصاص داشت که حجت‌الاسلام سیدعباس ساطوریان، استادیار روانشناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) شب گذشته، دوشنبه 18 فروردین ماه در این زمینه به سخنرانی پرداخت.

وی با بیان اینکه در این نشست، به سه سؤال کلیدی پاسخ خواهد داد، گفت: «نشانه‌های ناسازگاری والدین در دختران چیست و چگونه می‌توان آنها را شناسایی کرد»، «چه اقداماتی در مدرسه می‌توان برای کاهش این تأثیرات منفی انجام داد» و «چگونه می‌توان احساس ارزشمندی و اعتماد به‌ نفس دختران در خانواده‌های ناسازگار را تقویت کرد» سه سؤال مهم در این زمینه است.  

ساطوریان در ادامه به انواع روابط در خانواده اشاره کرد و افزود: در یک خانواده، سه نوع رابطه اساسی همسری، والد - فرزندی و خواهر و برادری وجود دارد که رابطه همسری پایه و اساس خانواده است و حتی پس از مستقل شدن فرزندان نیز ادامه می‌یابد.  رابطه والد-فرزندی نیز زمانی شکل می‌گیرد که زوجین صاحب فرزند می‌شوند و رابطه خواهر و برادری با تولد فرزندان بعدی ایجاد می‌شود. در واقع رابطه همسری مانند منبع انرژی برای دو رابطه دیگر عمل می‌کند. اگر این رابطه سالم و پرانرژی نباشد، والدین توانایی لازم برای ایفای نقش خود در قبال فرزندان را نخواهند داشت. مثلاً تلفن همراه را در نظر بگیرید؛ اگر شارژ آن تمام شود، دیگر نمی‌توان از آن استفاده کرد. والدین نیز برای پاسخگویی به نیاز‌های فرزندان به انرژی عاطفی نیاز دارند که این انرژی از طریق رابطه سالم زناشویی تأمین می‌شود.

وی تصریح کرد: اگر زن و شوهر با یکدیگر ناسازگار باشند و رابطه سالمی نداشته باشند، آیا می‌توانند به یکدیگر انرژی انتقال دهند؟ مسلماً پاسخ منفی است. از طرفی، فرزندان به‌صورت مداوم از والدین انرژی می‌گیرند و نیاز‌های عاطفی، روانی و تربیتی خود را ابراز می‌کنند. اما والدینی که خود درگیر اختلافات هستند، انرژی لازم برای پاسخگویی به این نیاز‌ها را ندارند. در نتیجه، چه اتفاقی می‌افتد؟ کودکان از تعادل خارج می‌شوند و رشد سالم و بهینه‌ای نخواهند داشت. درواقع ناسازگاری والدین باعث ایجاد اختلافات شدید زناشویی، طلاق یا جدایی، خشونت کلامی یا فیزیکی، کمبود حمایت و محبت و عدم هماهنگی در سبک تربیتی فرزندان می‌شود. اگر فرزندان متوجه اختلاف والدین در شیوه تربیتی شوند، به‌تدریج حرف هیچ‌ کدام را گوش نمی‌دهند. ممکن است کودک در ابتدا مطابق میل یکی از والدین رفتار کند، اما پس از مدتی از هر دو فاصله می‌گیرد و در نهایت، فرزند سبک رفتاری خودش را انتخاب می‌کند و تربیت از دست والدین خارج می‌شود.  

ساطوریان با اشاره به نیاز‌های اساسی فرزندان بیان کرد: کودکان برای رشد سالم به پذیرش بی‌قید و شرط، توجه و محبت، احترام و تکریم، امنیت، نظارت و حمایت، همراهی والدین در مسیر رشد، بدون کنترل بیش‌ازحد، استقلال و بازی و شادی نیاز دارند.  

تأثیر اختلافات والدین بر فرزندان

وی با اشاره به تأثیر اختلافات والدین بر فرزندان گفت: والدینی که با هم اختلاف و ناسازگاری دارند، آیا می‌توانند نیاز‌های فرزندان خود را به‌درستی تأمین کنند؟ آیا انرژی لازم برای رسیدگی به این نیاز‌ها را دارند؟ پاسخ روشن منفی است. چون خودشان «شارژ» ندارند. وقتی زن و شوهر در نقش همسری نتوانند به یکدیگر آرامش و انرژی دهند، چگونه می‌توانند در نقش پدری و مادری از هم حمایت کنند؟ در چنین شرایطی، رسیدگی به فرزندان در اولویت آخر قرار می‌گیرد. کسی که حال خودش خوب نیست، چطور می‌خواهد به دیگری حال خوب بدهد؟ والدینی که از نظر روانی درگیر هستند، حمایت عاطفی دریافت نمی‌کنند و در تربیت فرزند با یکدیگر همکاری ندارند، بنابراین قادر به تأمین نیاز‌های کودکان خود نخواهند بود. در حالی که یکی از اهداف اصلی ازدواج، آرامش‌بخشی متقابل است، این زوج‌ها با اختلافات مداوم، به جای آرامش، برای یکدیگر استرس و غم ایجاد می‌کنند و نتیجه این خواهد بود که، انرژی روانی همدیگر را تخلیه می‌کنند، حوصله و تحملشان کاهش می‌یابد و در نهایت، توانایی محبت کردن و رسیدگی به فرزندان را از دست می‌دهند.  

این استادیار روانشناسی پیامد‌های رشد کودکان در خانواده‌های ناسازگار را مورد اشاره قرار داد و بیان کرد: وقتی والدین به دلیل اختلافات، قادر به تأمین نیاز‌های عاطفی و روانی فرزندان نباشند، کودکان رشد سالمی نخواهند داشت و شخصیت منسجمی شکل نمی‌گیرد. این کودکان نه حال خوب و نه آینده‌ای روشن دارند. حتی ممکن است گذشته‌ای پر از تنش را تجربه کرده باشند. 

وی ادامه داد: حال خوب برای یک کودک به معنی احساس امنیت و آرامش، باور به دوست‌داشتنی بودن، اعتماد‌به‌نفس و عزت‌نفس بالا، توانایی تمرکز و یادگیری و نشاط و امید به آینده است؛ اما در خانواده‌های پرتنش، این نیاز‌ها برآورده نمی‌شود و کودکان با مشکلات متعددی روبه‌رو می‌شوند.  

ساطوریان در ادامه به تیپ‌های شخصیتی دختران در خانواده‌های ناسازگار اشاره کرد و گفت: تحقیقات نشان می‌دهد دخترانی که در چنین خانواده‌هایی بزرگ می‌شوند، معمولاً یکی از این تیپ‌های شخصیتی را پیدا می‌کنند؛ شخصیت مضطرب، ترس مداوم از طرد شدن یا عدم پذیرش داشته و واکنش‌های افراطی به موقعیت‌های استرس‌زا نشان می‌دهد و بیش‌ از حد نگران آینده است. شخصیت مستقلِ افراطی به دلیل ناامیدی از والدین، سعی می‌کند کاملاً مستقل شود، از دریافت کمک از دیگران اجتناب می‌کند  و ممکن است در سنین پایین به فکر استقلال مالی بیفتد. شخصیت وابسته، به دلیل خلأ عاطفی، به دیگران وابسته می‌شود، نیاز مفرط به تأیید و محبت اطرافیان دارد و ممکن است در روابط عاطفی آینده دچار مشکل شود. شخصیت پرخاشگر، از رفتار‌های خشن والدین الگو گرفته و در مواجهه با چالش‌ها واکنش‌های تهاجمی داشته و قادر به کنترل خشم نیست. شخصیت افسرده، احساس ناامیدی و بی‌ارزشی کرده و از زندگی لذت نمی‌برد و احتمال افکار خودکشی در موارد شدید در او وجود دارد. شخصیت کمال‌گرا نیز تلاش برای بی‌عیب بودن به دلیل ترس از انتقاد داشته و برای جبران کمبود‌های خانوادگی فشار بیش‌ از حد به خود وارد می‌کند و در هنگام نرسیدن به استاندارد‌های غیرواقع‌بینانه احساس شکست دارد.

راهکار‌های کاهش تأثیرات منفی

وی با اشاره به راهکار‌های کاهش تأثیرات منفی گفت: در خانواده می‌تواند با ایجاد فضای امن عاطفی، گوش دادن فعال به حرف‌های فرزند، اجتناب از دعوا در حضور کودک و حفظ نظم و ثبات در برنامه‌های روزانه مشکلات به وجود آمده را کم کرد. در مدرسه نیز آگاه کردن مشاور مدرسه از شرایط خانواده، برگزاری جلسات مشاوره فردی یا خانوادگی، تقویت عزت‌نفس از طریق تشویق و مسئولیت‌دهی و آموزش مهارت‌های زندگی می‌تواند اثربخش باشد.

ساطوریان با اشاره به راهکارهای افزایش اعتماد‌به‌نفس دختران تصریح کرد: والدین باید رابطه امن و بدون قضاوت با آنها برقرار کنند. موفقیت‌های کوچکشان را تشویق کرده و از مقایسه با دیگران خودداری کنند و الگوی رفتاری مثبت باشند.  

وی در پایان یادآور شد: رابطه همسری سالم، پایه‌ای برای تربیت درست فرزندان است. اگر این رابطه دچار تنش شود، انرژی لازم برای والدگری تأمین نمی‌شود و کودکان با مشکلات روانی، رفتاری و اجتماعی روبه‌رو خواهند شد. تداوم ناسازگاری به نفع هیچ‌کس نیست و بهترین راهکار، حل تعارضات با کمک مشاوره و ایجاد فضایی آرام برای رشد کودکان است. 

انتهای پیام
captcha