به گزارش ایکنا، این مینی سریال محصول کشور بریتانیا است که توسط جک تورن و استیون گراهام نوشته و به کارگردانی فیلیپ بارانتینی ساخته شده است. استیون گراهام فیلمنامه را به عنوان پاسخی به افزایش ناگهانی جنایات خشونتآمیز با چاقو در بریتانیا نوشته شده و قابل ذکر است نژادپرستی و نگاه تحقیرآمیز به سیاهپوستان در جامعه فیلم به چشم می خورد.
سریال Adolescence با انتخاب موضوع خوب و حساس راجع به نوجوانی و با استفاده از دیگر عوامل فیلمسازی از قبیل کارگردانی خوب و بهرهگیری از تکنیک one shot (تک نما) در گرفتن سکانسها، فیلمنامه هیجانی و روانشناختی و بازیگران خوب توانسته است با اقبال جهانی روبهرو شود و حدود 100 میلیون بازدیدکننده داشته و به یکی از موضوعات داغ سینمایی این روزها تبدیل شود.
در شروع اپیزود اول سریال، شوکی بزرگ با سکانس غافلگیرکننده و ضرباهنگ تند به مخاطب وارد میشود؛ ورود ضربتی نیروهای پلیس با اسلحه به منزلی که در جستجوی متهم به قتل هستند. مخاطب در حین دیدن این سکانس منتظر یک خلافکار حرفهای است و وقتی پلیس وارد اتاق خواب پسربچه بیپناه و مظلوم میشود اولین ضربه و بهت شکل میگیرد.
و کمی طول نمیکشد که میفهمیم این متهم کسی نیست جز جیمی میلر، پسر 13 ساله که از ترس پلیس حتی شلوار خود را خیس کرده است.
در ادامه داستان متوجه میشویم که جیمی میلر متهم به قتل همکلاسی دختر خود شده است. از ابتدا جیمی با استرس و پریشانحالی منکر میشود و در اداره پلیس وقتی پدر خود را بهعنوان همراه انتخاب میکند در اتاق بازپرسی پدر از او میپرسد که «فقط حقیقت را به من بگو. کار تو بوده است؟» پسر با اطمینان میگوید نه؛ که این رابطه پدر ـ پسری و ردوبدل دیالوگ و نگاهها خیلی باورپذیر است و مخاطب نفس راحتی میکشد که حتماً اشتباهی رخ داده است و در اپیزودهای بعدی، سندهایی رو میشود که داستان را عوض و قتل را محرز میکند.
اپیزودی که مربوط به ارزیابی روانشناسی است شاید یکی از عمیقترین و نقطه عطفی باشد در آگاهسازی مخاطب برای شفافشدن شخصیت نوجوان و عواملی که منجر به قتل شده است. رویارویی متقابل روانشناس و جیمی میلر برای شناخت واقعی شخصیت او و ارزیابی لایههای پنهانی وی تا در دادگاه و روند پرونده، کارساز باشد بسیار تأثیرگذار و هدفمند است.
در این مینی سریال نقش مثلث خانواده، اجتماع و شبکههای اجتماعی به خوبی نمایش داده شده است و در هر قسمت به اهمیت هر کدام در رفتار نوجوان پرداخته میشود.
وقتی پلیس برای پیدا کردن مدارک یا دیگر همدستان وارد مدرسه میشود، میتوان اوج بحرانزدگی و انحطاط اخلاقی را بین دانشآموزان دید.
معلمانی که خود ثبات اخلاقی و رفتاری مناسبی ندارند، دانشآموزان افسارگریخته و پرخاشگر که از هر موقعیتی برای آزار و اذیت و زورگویی به دیگر همکلاسیهای خود استفاده میکنند.
و نکته بسیار مهم توجه به شبکههای اجتماعی و گوشیهای هوشمندی است که بدون کنترل و نظارت در دست نوجوانان رها شده؛ ایجاد شبکه و گروههایی که در دنیای واقعی شاید آسان نباشد ولی در فضای مجازی و در دنیای مخفی بهراحتی بین خود با پست، استوری و کامنت در شبکههای اجتماعی تشکیل میدهند مانند: فیسبوک، اینستاگرام و ایکس و ... که میتوانند از طریق آن فشارهای روانی، عصبی، زورگویی، خشونتطلبی و باجخواهی را بر همدیگر وارد کنند و تأثیرات مخرب آزادی دسترسی به فضاها و صفحاتی که مناسب سنشان نیست و میتواند به بلوغ زودرس و انحرافات اخلاقی منجر شود، در پی داشته باشد.
نقش مهم خانواده نیز بسیار پررنگ است. در بیشتر فیلمهای انگلیسی که فانتزی و دروغین ساخته نشده است شاهد خانوادههایی از هم گسسته هستیم؛ پدر و مادری که از صبح تا شب مشغول کار سنگین برای امرار معاش خانواده هستند و فضایی سرد بین اعضای خانواده حکمفرماست و اغلب با هشدار مدیر مدرسه یا پلیس، تازه از خواب غفلت بیدار و متوجه وخامت اوضاع فرزندان میشوند. پدر و مادری که خود عصبی و خسته بوده، فرصتی برای تفریح، استراحت و وقت گذراندن با اعضای خانواده ندارند و تمام این سردی و بیمهریها بر روحیه فرزند و تربیت آنها تأثیر میگذارد.
نوجوانانی که تجربه محبت و توجه در خانواده را ندارند و برای فرار از تنهایی و جبران خلأهای روحی ـ روانی به دنیای مخفی گوشی و کامپیوتر خود پناه میبرند و آنجا سرآغاز آشنایی با خیلی از افراد و محیطهای نامناسب است.
مینی سریال نوجوانی با تحسین گستردهای از سوی منتقدان روبهرو شد. در وبگاه جمعآوری نقد راتن تومیتوز، به مجموعه نوجوانی بر اساس بررسیهای ۹۲ منتقد، امتیاز ۹۹ درصد و میانگین نمره ۹٫۳ از ۱۰ داده شده است. اجماع انتقادی این وبسایت میگوید: نوجوانانی از لحاظ سبک جسورانه و با بازیهای خیرهکننده در تمامی جنبهها، نمونهای بینظیر از داستانسرایی تلویزیونی است و تجربهای تأثیرگذار و تکاندهنده به مخاطب ارائه میدهد که در ذهن باقی میماند.
آنالیز میدگلی، یکی از اعضای پارلمان بریتانیا، خواستار نمایش این سریال در پارلمان و مدارس شد و ادعا کرد که این کار میتواند به مقابله با زنستیزی و خشونت علیه زنان و دختران کمک کند. همچنین کیر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، نیز از این پیشنهاد حمایت کرد و در ایکس نوشت: بهعنوان یک پدر، تماشای سریال Adolescence با پسر و دختر نوجوانم برایم تکاندهنده بود. پس از حمایت استارمر، این سریال بهطور رایگان در مدارس متوسطه بریتانیا در دسترس قرار گرفت.
در مارس ۲۰۲۵، ایلان ماسک در شبکه ایکس نظریهای را مطرح کرد مبنی بر اینکه این سریال به دلیل انتخاب یک بازیگر سفیدپوست برای نقش جیمی، نوعی «تبلیغات ضدسفیدپوستان» است. این نظریه ادعا میکرد که سریال بر اساس حوادث چاقوکشی ساوتپورت در سال ۲۰۲۴ ساخته شده و نمایش دادن مجرم بهعنوان یک فرد سفیدپوست یک انتخاب عامدانه برای ارائه تصویری شیطانی از سفیدپوستان بوده است؛ جک تورن، یکی از نویسندگان سریال در پاسخ ایلان ماسک این ادعا او را «مضحک» خواند و تأکید کرد که این مجموعه تلویزیونی بر اساس هیچ رویداد واقعی ساخته نشده است.
به قلم روحانگیز انوشی
انتهای پیام