وی ادامه داد: سازمان بهزیستی به عنوان متولی امور معلولان همواره در توسعه کمی و کیفی برنامههای نظام سلامت در زمینه پیشگیری از انواع معلولیتها و علل بوجود آورنده آن و ارائه خدمات مراقبت و توانبخشی در چهارچوب اهداف و وظایف این سازمان، برنامههای توسعه و نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی اقدامات متنوعی را انجام میدهد که در اولین گام برای برنامهریزیهای خود نیازمند شناخت وضعیت موجود معلولیت در کشور است.
صفاریفرد تصریح کرد: بیتردید درک این ضرورتها و تلاش در برطرف کردن چالش موجود اطلاعاتی در حوزه معلولیت، نیازمند تداوم حرکت پیشران سازمان در بهرهگیری از روشهای علمی روز و پایش واقع بینانه شرایط کشور در رابطه با آسیبها و اختلالاتی است که منجر به بروز انواع معلولیتها میشوند.
وی اظهار کرد: تدوین و اجرای پیمایش «بررسی شیوع آسیبها و اختلالات دائمی منجر به محدودیت عملکردی دایمی (کم توانی) و بررسی علل آنها در ایران» نیز با آگاهی از این واقعیت اجرا شده است چرا که توسعه برنامههای پیشگیرانه از معلولیتها و توانبخشی افراد دارای محدودیتهای عملکردی (کم توانی) منوط به کسب اطلاعات راهبردی در خصوص میزان شیوع انواع معلولیتها و ویژگیهای جمعیت شناختی افراد دارای محدودیتهای عملکردی (کمتوانی) در مناطق مختلف کشور است.
وی در خصوص ویژگیهای این پیمایش گفت: این پیمایش شیوع شناسی پنج ساله، الگویی است از یک حرکت علمی جهان شمول که بر اساس بررسیهای انجام شده، تاکنون حتی در کشورهای توسعه یافته نیز الگوی مشابه با آن با این حجم پژوهشی وسیع اجرا نشده است.
صفاریفرد به این مسئله نیز اشاره کرد که پیش بینی منابع اعتباری به منظور گسترش خدمات توانبخشی نیز با تکیه بر اطلاعات حاصل از این پیمایش امکانپذیر خواهد بود، گفت: آگاهی از فراوانی انواع آسیبها، اختلالات و محدودیتهای عملکردی ناشی از آنها (کمتوانی) در هر جنس، دامنه سنی، موقعیت جغرافیایی و فراوانی این محدودیتهای عملکردی در سطوح خفیف تا شدید در هر یک از مناطق، مسیر مداخلات بهنگام را هموارتر ساخته و خدمت رسانی متناسب با نیازهای افراد دارای معلولیت در جای جای این مرز و بوم را در سطحی وسیعتر امکان پذیر میسازد که این خود گواهی بر عزم راسخ خدمتگذاران در سازمان بهزیستی نسبت به ارزیابی دقیق نیازهای جامعه هدف با تکیه بر رویکردهای علمی و بررسیهای میدانی، فراگیرسازی خدمات، رفع نابرابریها، ارتقای سلامت و کیفیت زندگی آحاد مردم به ویژه گروههای دارای معلولیت است.
وی در ادامه به تشریح جزئیات این پیمایش پرداخت و گفت: پیمایش مذکور با حجم نمونه 13 هزار و 600 نفر برای هراستان و به کارگیری مشاوران آمار جهت تعیین چگونگی پراکندگی نمونه آماری در سطح استان در سه مرحله به اجرا در آمد. نخستین مرحله از اجرای آن در سال 1397 به صورت پایلوت (آزمایشی) در استانهای خراسان رضوی، خوزستان و گلستان آغاز و طی سالهای 1398 و 1399 مرحله دوم آن با انجام پارهای اصلاحات در شیوه نامه به رغم تنگناهای ناشی از شیوع کرونا در استانهای اردبیل، بوشهر، خراسان جنوبی، سمنان، کردستان و مازندران ادامه یافت. سومین مرحله با آسیب شناسی مراحل قبلی و تامین اعتبار مورد نیاز، طی سالهای 1400 و 1401 در 10 استان قم، آذربایجان شرقی، قزوین، زنجان، کرمانشاه، البرز، ایلام، اصفهان، مرکزی و یزد انجام و این امکان فراهم شد تا افراد دارای محدودیتهای عملکردی در سطوح خفیف تا خیلی شدید به پزشکان جهت تایید آسیب و تعیین علل بوجود آورنده آن ارجاع داده شوند.
صفاریفرد ادامه داد: طبق نظر متخصصان حوزه آمار و اپیدمیولوژی، اصلاح این فرآیند و گسترش نظام ارجاع، تعمیم یافتههای این ده استان به سراسر کشور را امکان پذیر میکند. این اطلس بر اساس یک مطالعه مبنی بر جمعیت با شیوه نمونه گیری انتخاب تصادفی خوشهای و با حجم نمونه 267 هزار و 267 نفر برای 19 استان فوقالذکر به منظور برآورد میزان شیوع محدودیت عملکردی (Disability)، آسیبهای دایمی (Impairments Permanent) و علل انواع آسیب ها در ایران انجام شده است؛ تدوین شد.
وی اعلام کرد: مطالعه حاضر نشان داد که میزان شیوع محدودیت عملکردی (Disability) در ایران 115 در هر هزار نفر از جمعیت بود که سهم زنان بیشتر از مردان است. (111 در مقابل 105 در هزار نفر)، میزان شیوع در حوزههای مختلف محدودیت عملکردی نشان میدهد که بالاترین میزان شیوع محدودیت عملکردی در حوزه تحرک به میزان 73 در هزار نفر از جمعیت بوده است. پس از آن حوزه یادگیری و استفاده هدفمند از آن به میزان 63 در هر 1000 نفر از جمعیت شیوع داشته است. حوزههای عملکردی حیطههای زندگی خانوادگی (30 در هزار نفر از جمعیت)، وظایف عمومی (25 در هزار نفر از جمعیت)، مراقبت از خود (21 در هزار نفر از جمعیت) و ارتباط (16 در هزار نفر از جمعیت) رتبههای بعدی را داشتهاند.
صفاریفرد ادامه داد: میزان شیوع آسیبهای دائمی (Impairments Permanent) منجربه محدودیتهای عملکردی دایمی 103 در هزار نفر از جمعیت برآورد شد. میزان شیوع محدودیت عملکردی و آسیبهای دایمی با افزایش سن در هر دو جنس افزایش پیدا کرده است. میزان شیوع آسیبهای دایمی شامل آسیب حرکتی به شکل کلی (66 در هزار نفر از جمعیت) بوده که شیوع آسیبهای حرکتی با منشاء ارتوپدی (50 در هزار نفر از جمعیت)، آسیبهای حرکتی با منشاء مغز و اعصاب (16 در هزار نفر از جمعیت) است، آسیبهای بینایی (36 در هزار نفر از جمعیت)، آسیبهای شنوایی (18 در هزار نفر از جمعیت)، آسیبهای ذهنی - هوشی (18 در هزار نفر از جمعیت)، و آسیبهای صوت و گفتار (هشت در هزار نفر از جمعیت) بوده است.
وی افزود: بر اساس نتایج مطالعه حاضر و با بررسی اتیولوژی آسیبها مشخص شد که سهم عوامل ژنتیکی و عوامل اکتسابی (غیرژنتیکی) در ایجاد آسیبهای دایمی منجر به کم توانی به ترتیب 7/40 و 3/59 درصد است. علتهایی مانند وجود بیماری عفونی و مزمن در مادر، آسیبدیدگی در اثر زایمان دشوار، تولد زودرس، کمبود اکسیژن، حوادث و سوانح، بیماریها، مشکلات روحی و روانی و مشکلات خانوادگی و داروها با آسیب اکتسابی ارتباط معنیدار داشته است. همچنین متغیرهای وجود معلول دیگری در خانواده، چند معلولی، وجود آسیب بینایی، آسیبهای ذهنی - هوشی (ID)، اختلالات رشدی (NDD)، اختلالات شناختی (NCD) و آسیبهای جسمی حرکتی ( MSK و NMS) با افزایش احتمال خطر آسیبهای ژنتیکی همراه بودند.
مدیرکل پیشگیری از معلولیتها و تلفیق اجتماعی سازمان بهزیستی در پایان گفت: با توجه به وجود دادههای متعدد در این پیمایش و ثبت آنها در نرمافزار آماری در حین انجام پیمایش، قابلیت استخراج هرگونه اطلاعات مورد نیاز در حیطه آسیبها و کم توانیها و افراد دارای آسیب و کمتوانی وجود دارد.
انتهای پیام