به گزارش خبرنگار ایکنا؛ دومین فصل از سلسله نشستهای علمی «رابطه پدر دختری در آئینه علم و دین» از سوی کارگروه علمی مطالعات خانواده پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم(ع)، با همکاری انجمن روانشناسی اسلامی و سایر مراکز علمی و فرهنگی برگزار میشود.
نشستی دیگر از این فصل به موضوع «آسیبشناسی عدم ایفای نقش پدری در خانواده» اختصاص داشت که سمیه حاجیاسماعیلی، عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی پژوهشکده زن و خانواده و مدیر گروه مطالعات زنان جامعة الزهرا(س) در این زمینه به سخنرانی پرداخت که در فضای اسکایروم منتشر شد. مشروح این متن را در ادامه میخوانید.
از منظر جامعهشناختی، خانواده در دهههای اخیر تحولات بنیادینی را تجربه کرده و در سطح جهانی دستخوش تغییرات گستردهای شده است. این تغییرات تنها به ساختار خانواده محدود نبوده، بلکه کارکردها و نقشهای خانوادگی، از جمله نقش پدری را نیز تحت تأثیر قرار داده است. جامعه از خانوادههای گسترده به سمت خانوادههای هستهای حرکت کرده است. در گذشته، نسلهای مختلف خانواده در کنار هم زندگی میکردند، اما با صنعتی شدن جوامع، ساختار خانواده به شکل هستهای تغییر یافت. این تحول با افزایش آمار طلاق و رشد خانوادههای تکوالد همراه بوده است. در بسیاری از کشورها، نرخ طلاق افزایش یافته و تعداد خانوادههای تکوالد، که عمدتاً با سرپرستی مادر هستند، رو به رشد است. در این میان، حضور پدر در زندگی فرزندان کمرنگ شده است.
از سوی دیگر، اشتغال زنان تغییراتی در نقشهای جنسیتی ایجاد کرده است. امروزه نقش مادران فقط به نقش خانهداری محدود نمیشود و پدران نیز دیگر صرفاً نانآور خانواده نیستند؛ از آنها انتظار میرود در مراقبت و تربیت فرزندان مشارکت فعال داشته باشند. همچنین، ظهور رسانههای اجتماعی سبک زندگی را دگرگون کرده و ارتباطات چهرهبهچهره کاهش یافته است. این تغییرات بر نقش عاطفی و تربیتی والدین، بهویژه پدران، تأثیر گذاشته است. فشارهای اقتصادی نیز به این مسئله دامن زده است. بسیاری از مردان به دلیل اشتغال چندشیفتی یا مهاجرتهای شغلی، فرصت کمتری برای حضور مؤثر در خانواده دارند و حتی در صورت حضور فیزیکی، ممکن است نتوانند نقش تربیتی خود را بهخوبی ایفا کند.
یکی از چالشهای اساسی امروز، ابهام در هویت پدری است. با از بین رفتن نقشهای سنتی، الگوهای جایگزین و آموزشهای لازم برای پدران ارائه نشده است. در بسیاری از جوامع، مهارتهای پیش از ازدواج عمدتاً به زنان آموزش داده میشود، در حالی که مردان بدون آمادگی کافی وارد زندگی خانوادگی میشوند. این مسئله به بروز مشکلات متعددی منجر شده است. تضاد بین انتظارات فرهنگی و واقعیتهای زندگی نیز چالش دیگری است. در برخی جوامع، هنوز از پدران انتظار میرود که قاطع و اقتدارگر باشند و نقش اصلی را در تأمین مالی خانواده ایفا کنند، اما در عین حال، فشارهای اجتماعی برای مشارکت عاطفی و تربیتی آنها افزایش یافته است. این تناقض باعث سردرگمی رفتاری و روانی در پدران شده است.
در کشورهای غربی، گفتمان جدیدی در حال شکلگیری است که بر «پدری مشارکتی» تأکید دارد. کتاب «آشوب جهانی عشق» در مقالهای با عنوان «پدران و پدری» به این موضوع پرداخته است. در این مقاله اشاره شده که نقش پدران از «تأمینکننده مالی صرف» به «مشارکتکننده فعال در تربیت و مراقبت از فرزندان» تغییر کرده است. از جمله سیاستهای حمایتی در این زمینه، مرخصی زایمان پدران است که با هدف تقویت پیوند عاطفی پدر و فرزند در روزهای اولیه تولد طراحی شده است. پژوهشها نشان میدهد این مشارکت اولیه، تأثیر بلندمدتی بر استمرار نقش پدری دارد.
پدران امروز با چالشهایی مانند بیکاری، فشارهای اقتصادی، مهاجرت، استرس و افسردگی مواجه هستند که میتواند عملکرد آنها را تحت تأثیر قرار دهد. این مسائل نیازمند بررسی عمیقتر و ارائه راهکارهای مناسب است. از منظر جامعهشناختی، خانواده در دهههای اخیر تحولات بنیادینی را تجربه کرده و در سطح جهانی دستخوش تغییرات گستردهای شده است. این تغییرات فقط به ساختار خانواده محدود نبوده، بلکه کارکردها و نقشهای خانوادگی، از جمله نقش پدری را نیز تحت تأثیر قرار داده است. ایده اصلی مقاله این است که نقش پدری، نقشی پیچیده است و برای ایفای درست آن، به حمایتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیاز دارد.
نویسندگان مقاله از زاویهای متفاوت به موضوع نگاه میکنند و معتقدند پدران باید در مراقبت از فرزندان نقش فعالتری داشته باشند. این دیدگاه ممکن است با نگرشهای رایج در جامعه ما تفاوت داشته باشد. حتی برخی در ایران به این رویکرد انتقاد دارند و میپرسند چرا پدری به سمت نقش مراقبتی رفته است، در حالی که نقش پدری فراتر از مراقبت صرف است.
تحولات خانواده در سطح جهانی و ایران
خانوادههای ایرانی نیز مانند بسیاری از جوامع دیگر، دستخوش تحولات ساختاری، کارکردی و ارزشی شدهاند. از نظر ساختاری، خانوادهها کوچکتر شدهاند و نقش سنتی پدربزرگها و مادربزرگها در انتقال ارزشها کمرنگ شده است. همچنین، تعداد خانوادههای تکوالد در ایران در حال افزایش است. عوامل دیگری مانند طلاق، مهاجرت و ... نیز بر این روند تأثیر گذاشتهاند؛ برای مثال، بسیاری از پدران بهدلیل مشاغل صنعتی در شهرهایی مانند عسلویه، دور از خانواده زندگی میکنند و این مسئله چالشهایی را ایجاد کرده است.
از نظر کارکردی، نقش اقتصادی پدران دیگر محدود به تأمین معاش نیست و انتظارات از آنها در زمینه تربیت و مراقبت از فرزندان نیز تغییر کرده است. علاوه بر این، اقتدار سنتی پدران کاهش یافته است. در کتاب «زوال پدرسالاری» اثر محمدامین قانعیراد، توضیح داده شده که در گذشته، دسترسی انحصاری مردان به منابع اطلاعاتی و اقتصادی، پایههای پدرسالاری را تقویت میکرد، اما امروزه با افزایش آگاهی زنان، حضور گستردهتر آنها در بازار کار و گسترش شبکههای اجتماعی، این اقتدار سنتی کمرنگ شده است. در چنین شرایطی، اگر پدران نتوانند با این تحولات کنار بیایند و به سمت روابط مبتنی بر گفتوگو و تعامل حرکت نکنند، ممکن است به حاشیه رانده شوند.
در ایران نیز تحولات ارزشی رخ داده است، از جمله تغییر نگرشها نسبت به نقشهای جنسیتی و پذیرش سبکهای زندگی جدید. برای مثال، الگوی پدری در غرب که بر مشارکت فعال در مراقبت از فرزندان تأکید دارد، بر ذهنیت برخی افراد تأثیر گذاشته است. اما در آموزههای دینی، نقش پدر بسیار فراتر از مراقبت صرف است و بیشتر بر مسئولیتهای تربیتی تأکید میشود. با این حال، امروزه شاهد انتظارات متفاوتی از پدران هستیم.
شکاف نسلی و کاهش ارتباط
یکی از پیامدهای این تحولات، افزایش شکاف نسلی بین پدران و فرزندان است. در بسیاری از خانوادههای شهری، بهویژه در طبقه متوسط، پدران بخش عمدهای از روز را خارج از خانه سپری میکنند و زمان کمی برای گفتوگو با فرزندان دارند. پژوهشها نشان میدهند که میانگین زمان گفتوگوی روزانه پدران با فرزندان گاه به کمتر از ۱۵ دقیقه میرسد. حتی در برخی موارد، پدران هنگام خروج از خانه و بازگشت به آن، فرزندانشان در خواب هستند و عملاً فرصتی برای ارتباط وجود ندارد.
تأثیر حمایتهای اجتماعی بر نقش پدران
برای تسهیل مشارکت مردان در امور خانواده، وجود حمایتهای اجتماعی ضروری است. در ایران پس از انقلاب اسلامی، تحولات گستردهای در عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی رخ داد که متأسفانه به حاشیهرفتن نقش پدران را در پی داشت. در حالی که امروزه بر اهمیت نقش پدران در مراقبت از فرزندان تأکید میشود، پس از انقلاب توجه اصلی به نقش مادران معطوف شد. درواقع یکی از پیامدهای انقلاب اسلامی، توجه ویژه به نقش مادران در تربیت نسل جدید بود. این رویکرد با هدف تقویت هویت اسلامی و فرهنگی شکل گرفت و مسئولیت پرورش دینی و اخلاقی کودکان عمدتاً به مادران سپرده شد. در این دوره، ادبیاتی شکل گرفت که بر محوریت مادر در تربیت فرزند تأکید داشت، از جمله مفاهیمی مانند «مادران تمدنساز» یا «دامن مادر به عنوان بستر تعالی». اگرچه این نگاه در تقویت ارزشهای اسلامی مؤثر بود، اما به طور ناخواسته به غفلت از نقش تربیتی پدران انجامید.
این تمرکز یکجانبه بر نقش مادران، همراه با تداوم نگرش سنتی که زن را مسئول اصلی امور خانه و فرزندپروری میدانست، منجر به چند مشکل اساسی شد؛ از جمله مسئولیت سنگین اقتصادی بر دوش پدران، آنها را از ایفای نقش تربیتی بازداشت؛ نقش پدر در تربیت فرزندان (به ویژه دختران) به حاشیه رفت و سوءبرداشت از آموزههای دینی انجام شد، در حالی که قرآن کریم در آیه «قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا» مسئولیت تربیت را بر عهده پدران گذاشته است.
این عدم توازن در تقسیم نقشهای تربیتی پیامدهای ناگواری چون اختلال در نقشپذیری صحیح اعضای خانواده، فرسایش روابط خانوادگی، افزایش اختلافات و نابسامانیهای خانوادگی و شکلگیری شکاف نسلی بین پدران و فرزندان داشته است.
برای درک صحیح نقش پدر، باید آن را در «هندسه خانواده» مورد بررسی قرار داد. این استعاره بیانگر ساختار منظم و روابط متقابل اعضای خانواده، جایگاه هر عضو به عنوان ضلع حیاتی این هندسه، نقش پدر به عنوان یکی از اضلاع بنیادین در ایجاد تعادل و ثبات خانواده و اهمیت هماهنگی بین تمام عناصر (قدرت، نقشها، احساسات) برای عملکرد سالم نظام خانواده است. هرگونه اختلال در جایگاه یا عملکرد یکی از اعضا، به ویژه پدر، میتواند کل این نظام را با چالش مواجه کند. بنابراین، بازتعریف متوازن نقش پدران در کنار مادران، برای سلامت خانواده ضروری است.
تأثیر پدر بر دختران
پدر نخستین مرد مهم در زندگی دختر است که تصور دختر از جنس مرد را شکل میدهد، بر خودپنداره و هویت زنانه دختر تأثیر میگذارد و بر امنیت روانی و انتخابهای آینده دختر اثرگذار است. بنابراین باید به این نقش مهم و اثرگذار توجه کرد.
انتهای پیام