دور دوم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا ۳۰ فروردینماه با میانجیگری بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان و میزبانی رم ایتالیا در حالی برگزار شد که هر دو طرف ایرانی و آمریکایی، روند آن را سازنده و مثبت ارزیابی کردند و بر همین مبنا مذاکرات فنی و کارشناسی امروز در مسقط برگزار میشود.
در این راستا ایکنا گفتوگویی با غلامرضا کریمی، دانشیار روابط بینالملل و رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی، انجام داده که در ادامه میخوانیم:
بیشتر بخوانید:
ایکنا ـ امروز مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا وارد مرحله فنی و کارشناسی میشود. اینکه این گفتوگوها به طور عجیب و شگفتآوری در مسیر خوب و سازندهای قرار گرفته آیا نشاندهنده تفاهم دو طرف ایرانی و آمریکایی است یا اهداف دیگری از سوی طرف آمریکایی وجود دارد؟
مذاکرات ایران و آمریکا، سابقه 10 ساله پیدا کرده است به ویژه اینکه در برجام مذاکرات مفصل و طولانی انجام شد. بنابراین ایران دارای انباشت تجربه در مذاکرات با آمریکاست اما از آنجا که در طول هشت سال گذشته، حجم اختلافات بین ایران و آمریکا به ویژه با خروج ترامپ از برجام به شدت روبه افزایش رفت، حالا که مجددا ترامپ به روی کار آمده و از سوی دیگر بسیاری از مسائل منطقه به ویژه پس از 7 اکتبر دچار تغییرات اساسی شده است لذا هم برای ایران و هم آمریکا زمینه مذاکره به نوعی فراهم شده است. اگر چه در ابتدا به دلیل واکنشهای تند ایران نسبت به عملکرد آمریکا و از سوی دیگر سطح تقاضاهای ترامپ از جمله به صفر رساندن سطح غنیسازی و یا به حداقل رساندن برد موشکهای ایران، اینگونه تصور میشد دیدگاه دو طرف، فاصله خیلی زیادی از همدیگر دارد و امکان برقراری مذاکره ایران و آمریکا در کوتاهمدت وجود ندارد.
3 موضوع مهم در اولویت دولت آمریکا بود؛ بحران غزه، جنگ اوکراین و مسئله ایران. پیشبینی تمام تحلیلگران این بود که بالاخره یکی از این موضوعات در اولویت اصلی ترامپ قرار میگیرد اما با توجه به اینکه آمریکا مدیریت بحران غزه و جنگ روسیه و اوکراین را برعهد گرفت و سعی کرد تا آتشبس را برقرار کند اما در هیچ کدام از اینها به توافق نرسید و نتوانست به آنچه مطلوب ترامپ بود، دست پیدا کند لذا زمینه منطقهای و بینالمللی برای مذاکره ایران و آمریکا بهتر فراهم شد.
با این شرایط شاهد این هستیم که دور اول مذکرات شروع شد. بسیاری فکر نمیکردند مذاکرات غیرمستقیم به این سرعت در عمان شروع شود و با پیشرفت خوبی نیز پیش رود. دور دوم در ایتالیا برگزار شد و قرار است مذاکرات فنی و کارشناسی امروز از سوی مقامات ارشد مذاکرهکننده دو طرف ادامه پیدا کند.
اینها نشان میدهد دو طرف روی کلیات موضوع به توافقاتی رسیدند؛ یعنی آمریکا خط قرمز ایران را پذیرفته و دست از ایدهآلهایی چون به صفر رسیدن غنیسازی یا حذف غنیسازی ایران، دست بردارد و این زمینه نیز از سمت ایران فراهم شده است. پیشتر امکان سرمایهگذاری آمریکاییها در ایران فراهم نبود اما با آغاز این مذاکرات اعلام شد که زمینه برای سرمایهگذاری آمریکا در ایران فراهم است. مجموعه این عوامل نشان میدهد که دیپلماتها نبض کار را بدست گرفتهاند و هنگامی که دیپلماتها تا این حد پیشرفت میکنند، عملاً زمینه یا فرصت برای اقدامات نظامی کمتر میشود در حالی که پیش از شروع مذاکرات بسیاری از سیگنالها و تحرکها در منطقه حاکی از این بود که شاید برخورد نظامی صورت بگیرد اما طی دو هفته گذشته، سیگنالهای سیاسی، اقتصادی و راهبردی تماماً بیانگر این است که میبایست مذاکرات به خوبی پیش رود و میتوان امیدوار بود که مذاکرات کارشناسی علیرغم پیچیدگی به خوبی پیش رود، هر چند توافق روی موضوعات مدنظر بسیار سخت است.
ایکنا ـ با توجه به سابقهای که از ترامپ داریم، آیا او راضی میشود در سطح برجام متوقف بماند یا اینکه احتمال افزایش خواستههای ترامپ در مراحل بعدی وجود دارد؟
ترامپ امروز، ترامپ دور اول نیست و شرایط بینالمللی به شدت تغییر کرده است. ضمن اینکه تصویری که از ایران در محیط بینالمللی، به ویژه با مذاکرات فشرده برجام، ترسیم شده این است که ایران، کشوری مثل لیبی و عراق نیست که عقبنشینیهای بنیادین داشته باشد و به هیچ وجه ایران، پایینتر از برجام نخواهد آمد. چون این فرض در سطح بینالمللی مسجل شده که ترامپ و تیم او پذیرفتهاند که اگر میخواهند مذاکرات با ایران، پیش رود باید از خطوط قرمز خود به نوعی عقبنشینی کنند که در این دو دور از مذاکرات آن را نشان دادند. البته اختلاف در درون تصمیمگیران سیاست خارجی آمریکا در طول هفته گذشته بسیار بود. حتی دو مقام اسرائیلی پیش از مذاکرات دور دوم به پاریس رفتند و تلاش کردند ویتکاف را متقاعد کنند که سختگیرهای بیشتری در مذاکرات داشته باشد اما در حال حاضر شرایط نشان میدهد که تیم تصمیمگیر در عرصه سیاست خارجی آمریکا، خطوط قرمز ایران را پذیرفتند و نمیخواهند در دور سوم مذاکرات یک عقبنشینی گسترده داشته باشند.
حتما مذاکرات کارشناسی با چالشهای خیلی جدی درباره نظارتها و نوع نظارتها که با هماهنگی آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا خود آمریکاییها باشد، مواجه خواهد شد و حتما نیز پیچیدگیهای خاص خود را دارد. البته ما هم تجربه این کار را داریم. 10سال پیش، ساعتها و روزها پیرامون این قضیه مذاکره کردیم اما منطق کار نشان میدهد با توجه به عدم موفقیتهای ترامپ در بحرانهای بینالمللی به ویژه بحث غزه و اوکراین و علیرغم قولهایی که نتوانست در کوتاه مدت، تحول بزرگی را در عرصه دیپلماسی بینالمللی شکل دهد، اکنون احتیاج مبرم به این دارد که به توافق مناسب با ایران دست پیدا کند. در عین حال، ایران نیز با توجه به شرایط اقتصادی و مسئله اسنپ بک که در مهرماه به آن نزدیک میشویم، طبیعی است به دنبال رسیدن به توافق باشد. پس پیشبینی بر این است که مذاکرات شنبه، علیرغم چالشهای جدی، به خوبی مسیر خود را ادامه دهد.
یکی از موضوعاتی که امیدواریها را به مثبت بودن مذاکرات زیاد میکند این است که در برجام اکثر کشورهای منطقه، مخالف توافق بودند. عربستان بیشترین تلاش را انجام داد که برجام به نتیجه نرسد و خیلی از کشورهای منطقه در حوزه خلیج فارس نیز مخالف بودند اما امروز عربستان برای توافق ایران و آمریکا بسیار تلاش میکند و وزیر دفاع عربستان به ایران میآید و در راستای توافق ایران و آمریکا رایزنی میکند. از سوی دیگر روسیه و چین نیز موافق مذاکره و توافق هستند چرا که ایران، مذاکرات را با آنها درمیان گذاشته و جلسات متعددی را با آنها برگزار کرده و همچنان با اتحادیه اروپا نیز مذاکره میکند.
به عبارتی ایران بر کوهی از تجربه مذاکرات گذشته سوار است. تجربهای که صرفاً به لحاظ تاریخی، نه فقط به این 40 سال گذشته، بلکه به 200 سال گذشته برمیگردد و ایران با انباشتی از تجربه تاریخی در طول 200 سال گذشته وارد این دور از مذاکرات شده و انتظار میرود این مذاکرات با برنامهریزیهای صورت گرفته به شکست نینجامد، علی رغم اینکه مخالفتها نسبت به آن زیاد است.
ایکنا ـ برخی از تحلیلگران معتقدند تلاش آمریکا برای رسیدن به توافق با ایران در کوتاهترین زمان به این دلیل است که چین اولویت اصلی امروز دولت ترامپ است؛ چقدر با این تحلیل موفق هستید؟
این یک واقعیت در عرصه نظام منطقهای و بینالمللی است که هیچ نظم منطقهای در خاورمیانه حاکم نخواهد شد مگر اینکه ایران یکی از بازیگران اصلی آن باشد. شرایط ژئواستراتژیک ایران به گونهای است که امکان شکلگیری نظم جدید در خاورمیانه نیست. چه چین و چه روسیه اگر بخواهند نظم خاصی را شکل دهند حتما با حضور و مشارکت ایران خواهد بود. همچنین اگر آمریکاییها بخواهند نظمی را شکل دهند باید ایران نقشآفرینی فعال در آن داشته باشد.
علت اینکه عربستان این همه تلاش میکند که ایران به جایگاه واقعی خود در منطقه غرب آسیا دست پیدا کند این است که عربستان میخواهد سرمایهگذاریهای گسترده در کشور خود انجام دهد لذا ثبات و امنیت در اطراف مرزهای خود را لازم دارد چون اختلافات بین چین و آمریکا درحال افزایش است و ایران به عنوان یک بازیگر مهم و تعیینکننده در منطقه مهم است. ایران نقش بسیار تعیینکنندهای در شکل دادن به تنشهای بین قطبهای بزرگ قدرت دارد، لذا این امر میتواند نقطه آغازینی باشد که یک تعامل با بلوک غرب در پرتو توافق ایران و آمریکا شکل بگیرد، در عین حال که ایران نمیخواهد نقش گذشته خود را ایفا کند.
در برخی از رسانهها گفته میشود ایران و عربستان قرار است به عنوان دو ستون امنیتی منطقه خاورمیانه به نیابت از آمریکا عمل کند. ایران هرگز با توجه به تجربیات عمیق تاریخی و دانش تاریخی گستردهای که رهبران و مسئولان آن دارند به گذشته باز نمیگردد. ایران، تلاش میکند، چنانکه تا به حال نیز اینگونه بود، ارتباط و تعامل خود را با روسیه و چین به عنوان بخشی از شکلدهندگان به نظم نوین جهانی آینده داشته باشد و هم در پرتو مذاکرات، شرایطی را شکل دهد که با قطب اصلی اروپاییها و غربیها یعنی آمریکا تعامل داشته باشد تا منافع از دسترفته خود را در طول دهههای گذشته احیا کند و نقش واقعی خود را در محیط منطقهای و بینالمللی ایفا کند.
ایکنا ـ فضای داخلی آرام و همگرایی نسبی بین تمام جریانهای سیاسی و هماهنگی بین دیپلماسی و میدان چه نقشی در عملکرد بهتر تیم مذاکرهکننده دارد؟
مسلما خیلی تأثیرگذار است. هنگامی که تیم مذاکرهکننده ببیند اختلافات داخلی وجود ندارد و به نوعی بخشی از بدنه سیاسیون کشور در جهت تخطئه فعالیتهای تیم مذاکرهکننده، نیستند مسلما قوت بزرگی برای تیم مذاکرهکننده است. ضمن اینکه قدرتهای دیگر از جمله آمریکا و تصمیمگیرندگان آمریکایی نیز مشاهده میکنند چه میزان حجم اختلافات داخلی در ایران برجسته است. لذا هنگامی که این هماهنگی بین بخشهای مختلف درون نظام و بین قوای سه گانه وجود داشته باشد، طبیعی است که امکان مذاکره متعادل ایران و آمریکا بیشتر فراهم میشود و آمریکاییها تقاضاهای غیر متعارف مطرح نمیکنند چون تجربه تاریخی رفتار ایران را در طول سالهای گذشته مشاهده کردند.
ضمن اینکه چالشهایی که در طول 10-15 سال گذشته پیشروی کشور قرار گرفته است از جمله ابر بحرانهایی در حوزه ناترازیها، صندوقهای بازنشستگی و سایر مسائل مختلف کشور همه عقلا و سیاسیون کشور را به این جمعبندی رسانده که برای تغییر وضعیت موجود کشور به ویژه در عرصه اقتصادی نیازمند این هستیم که رویکردهای بینالمللی خود را تا حد زیادی تغییر دهیم. اینکه ایران پذیرفته وارد مذاکره غیر مستقیم و در آینده نزدیک وارد مذاکره مستقیم با آمریکاییها شود ناشی از وجود احساس عمومی در آحاد مردم و مسئولان است. این یعنی همه به نوعی پذیرفتند که باید گشایش جدیدی در عرصه بینالمللی به وجود بیاید، منتهی آن خط قرمزهایی که از قبل تعیینشده و مرتبط با استراتژی امنیت ملی ایران است باید در مذاکرات رعایت شود.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام