«دهه کرامت»؛ دههای پر نور و مسرور در تقویم فرهنگی کشورمان به شمار میرود که طلیعه آن میلاد با سعادت حضرت فاطمه معصومه(س) و حسن ختام آن میلاد با سر سعادت حضرت ثامنالحجج؛ علیابنموسیالرضا(ع)؛ فخر ایران زمین است.
از این رو در سایه همنشینی مردم ایران با امام رئوف، بخش مهمی از تار و پود زندگی مردمان این سامان طی قرنها میزبانی از مدفن و مشهد امام رضا(ع) سبب شده تا فرهنگ رضوی بخشی غیرقابل چشمپوشی در زیست مردمان ایرانزمین شود.
نگرش بر آموزهها و الگو قرار دادن اسوهای چون حضرت امام رضا(ع) در مسیر زندگی؛ بیتردید همه بندگانش را به سمت سعادت، رستگاری و قرب الهی دعوت میکند. اما رویکرد دیگر که شاید بیش از آنکه آن را بتوان به پای زمانه نوشت، باید به پای مردمان گذاشت؛ غرق شدن در مسیر زندگی روزمره در جامعه مدرن با تمام شتابش است که باعث شده گاه بدون توجه به آن تاروپود تنیده شده با «فرهنگ رضوی» و آنچه که آموزههای دین هدایتگر و مبین اسلام است؛ شاهد برخی از خصلتها و گاه کژیهایی در مسیر زندگی مردمان جامعه باشیم که ما را به شکل مستقیم بر آن «غفلت فرهنگی» که مقام معظم رهبری نسبت به آن تذکار و زنهار فرموده بودند دعوت کند.
بیشتر بخوانید:
مخاطب جوان امروز داستان هیجانانگیز و جذاب میخواهد
انسانی که فطرتش آسیب ندیده باید به جنایات غزه واکنش نشان دهد
حال با استناد به قرار گرفتن در میلاد مسرور علیبنموسیالرضا؛ ثامنالحجج(ع)، خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) همزمان با ایام سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمین محسن فرجی نویسنده کتاب «زندگی بر ساحل حدیث رضوی» در قامت سلسله گفتوگوهای ایام نمایشگاه کتاب تهران با نویسندگان جریانساز سال 1403 پرداخته است.
سومین گفتوگوی ایکنا به گفتوگو با حجتالاسلام فرجی؛ نویسنده کتاب «زندگی بر ساحل حدیث رضوی» اختصاص دارد که در ادامه از خاطرتان میگذرد.
نخستین جرقه، ایده و دلیل نگارش این اثر؛ توجه و تمرکز بر نیاز روز میان عموم مخاطبان بود که به ذهنم خطور کرد و احساس کردم تاکنون اثری به صورت متمرکز و البته مختصر بر کلام نورانی امام رئوف، حضرت امام رضا(ع) در میان آثار منتشر شده طی این سالها وجود نداشته است. لذا تلاش کردم در قالب یک جمعبندی این جنس نگاه و کلام را هم با محوریت زندگینامه علیابنموسیالرضا(ع) و هم با محوریت روایتها و احادیثی که از امام رئوف به دست ما رسیده در قالب کتاب «زندگی بر ساحل حدیث رضوی» قلمی کنم.
در حقیقت کتاب «زندگی بر ساحل حدیث رضوی» از دو بخش تشکیل شده است. بخش نخست آن بر «زندگی فردی» و بخش دوم «زندگی اجتماعی» امام رضا(ع) استوار است.
آنچنانکه اشاره داشتم؛ انتخاب الگوی درست در زندگی دارای اثرگذاری و جریانسازی بسیار بالایی است. یکی از مؤلفههایی که میتواند راه رسیدن به سعادت در مواجهه با فرازونشیبهای زندگی را برای انسان کوتاهتر کند انتخاب الگویی درست برای تبعیت است.
به دیگر سخن؛ در عمر کوتاه انسان یکی از مهمترین اگر نگوییم اصلیترین عامل برای رسیدن به سعادت در مسیری کوتاه انتخاب الگوی درست است. اگر بتوانیم در طول زندگی خود از یک الگوی صحیح بهرهمند شویم، از امام رضا(ع) بزرگتر، دیگر ائمه اطهار(ع) و حضرت ختمی مرتبت(ص) هیچ انسانی بهویژه مسلمانان در زندگی خود نمیتوانند نداشته باشند که بخواهند از آنها تبعیت کنند.
با توجه به آنکه نظام یک کشور از «فرد» تشکیل شده و این فرد، تقسیمهایی میتواند داشته باشد که براساس آن در ادامه همین فرد در خانواده و اجتماع تعریف میشود؛ طبیعی است که اگر بتوانیم این پایهگذاری را در تربیت افراد در انتخاب الگو استفاده کنیم، این خود بر همان مداری استوار میشود که تلاش من برای نگارش کتاب «زندگی بر ساحل حدیث رضوی» استوار بود تا با اتکا به فرمایشات، سلوک و سیره زیست امام رئوف؛ خود و سخنان گرانبهایی که در این زمینه فرموده بودند با محوریت فرد به سمت تعالی فرهنگی و معنوی جامعه حرکت کنیم.
مخاطبان هدف این اثر را به دو گروه تقسیم میکنم. نخست عموم مردم که این اثر برای آنها قابلاستفاده است اما با توجه به انتخاب شکل روایات؛ متن نوشتار روایات و افزودن برخی از خصوصیتها، میتوانم بگویم که علاوه بر عموم مردم؛ مخاطبان هدف خاص این اثر، دانشجویان در حوزه علوم اسلامی و طلبههای حوزههای علمیه را شامل میشود.
تا آنجا که در توان من کمترین بود تلاشم بر کار پژوهشی، به خود استوار بود. هرچند که اذعان دارم تلاش کردهام در کنار آن نگاه مختصر و جمعبندیگون، رویکردی جامع برای بیان نکاتی داشته باشم که بیشترین بهره را میتواند برای مردمان این روزگار در سرزمینمان با خود به همراه داشته باشد تا اثر به اثری مُطول بَدل نشود تا کسی که این کتاب را میخواند یا در مقام شنیدن آن قرار میگیرد دچار تألم روحی به سبب اطاله کلام نشود. بااین نگاه سعی کردم تَوَرُع را در این اثر داشته باشم و در انتخاب نوشتار نگاه گزینشی را انتخاب کردم.
همچنین از کتابهایی که در این خصوص پیش از این نگارش شدهاند نیز داشته و آنها را تورق کردم. به شخصه نیز پیش از این کارهای پژوهشی را با محوریت علم حدیث با نام بلند امام رضا(ع) انجام داده بودم و همه آنها را در حد وسع این اثر و نگاهی که مدنظر داشتم برای نگارش کتاب «زندگی بر ساحل حدیث رضوی» به کار گرفتم.
باید این تأسف را خدمت شما عرض کنم که عوامل متعددی دستاندرکار بود که ما رنگ فرهنگ رضوی را در جامعه کمتر ببینیم. از جمله شبکههای معاند که بر مدار قلب حقیقت گام میزنند. البته که باید به غفلت انسانها، یعنی ما افراد جامعهای که امروز در این جهان و در جوار امام رضا(ع) زندگی میکنیم نیز اشاره داشته باشیم تا روایات ما بر نمط عدالت و درستی باشد. نباید همیشه انگشت اتهام را به سمت دیگران بگیریم.
معتقدم یکی از مواردی که باعث کمرنگ شدن «فرهنگ رضوی» در جامعه ما شده است به عدم شناخت ما از خود برمیگردد. چون خود را نشناختیم حاضریم وقت، جان و مال خود را بیبها و نتیجه هدر دهیم و وقتی متوجه میشویم که دیگر زمان را از دست دادهایم.
این نکته بسیار مهمی است که در همین کتاب نیز آن را توضیح دادهام که به قول زنده یاد قیصر امینپور؛ «ناگهان چقدر زود دیر میشود!» باید دانست که نباید منتظر فردایی برای جبران باشیم. عذر فردا عمر فردا را میطلبد که تضمینی در آن نیست. میخواهم بگویم کمرنگی فرهنگ رضوی در جامعه ما به عدم شناخت ما از خود و بر فنا دادن زندگیمان بدون بهاست. این نکته قابل توجه است که تا دیر نشده زودتر به سمت جلا دادن؛ قوام دادن و مشخص کردن هدف اصلی زندگی خود که همان سعادت، رستگاری و قرب الهی است گام برداریم. این جز با همدلی و همنفسی با آموزههای الگویی بزرگ چون حضرت علیابنموسیالرضا، ثامنالحجج، امام رضا(ع) میسر نمیشود.
من ابتدا خطاب به خود میگویم و بعد خطاب به دیگران تا بتوانیم بهدرستی از فرصتها استفاده کنیم. راه برونرفت از این آسیبها آنست که نخست بخواهیم و اگر خواستیم اتفاقها پیش روی ماست. اما اینکه به ظاهر بخواهیم ولی در قلب خود به آن اعتقاد نداشته باشیم متأسفانه با شکست روبرو خواهیم شد.
بار دیگر تأکید میکنم که نخست باید دریابیم که اهم و مهم چیست؟ ابتدا باید درک کنیم که در این زندگی چه هدفی داریم؟ برای چه به زمین آمده و خلق شدهایم و به کجا میخواهیم برویم؟ ابتدا باید این را درک کنیم. تا این مهم را درنیابیم که چرا مشغول ادامه زندگی از خوردن و خوابیدن گرفته تا کارهای روزمره هستیم و هدف آن را درنیابیم؛ یقین بدانید که هر روز به یک طریق و به یک راه گام خواهیم برداشت و طبیعی است که چنین مسیر بدون هدف و نقشه و الگویی به بیراهه ختم خواهد شد.
ابتدا باید دریافت که باید چه کرد؟ باید دنبال چه مقصدی بگردیم؟ از چه مسیری باید حرکت کنیم؟ وقتی که متوجه شدیم که در طی مسیر زندگی نیاز به یک راهبر داریم و راهبران خود را نیز ائمه اطهار(ع) بدانیم؛ طبیعی است که باید به آثار، گفتار و آنچه که از سلوک و سیره آنها به دست ما رسید و قول و فعل معصوم است دست بیازیم.
در این میان باید به این نکته توجه داشته باشیم که هر چیزی که بهنام معصوم گفته میشود لاجرم قول معصوم نیست. باید ابتدا به این اطمینان حاصل کنیم که این کلام از معصوم صادر شده که بتوانیم فردا به آن قسم بخوریم. برهمین اساس باید به کتب معتبری که اهل خبره آن را تعیین کرده مراجعه کنیم.
نکته بعدی آنکه از افرادی که اهلِ نَفَس و اهل حق هستند خود را پیدا کردهاند؛ اهل راه و نور هستند کمک بگیریم تا بتوانیم با چراغ آنها که خودشان را از این تاریکی نجات میدهد؛ ما هم به سمت نور و روشنایی حرکت کنیم. راه اساسی این مهم آن است که از خدای این افراد تمنا کنیم چراکه میدانیم هیچ کاری انجام نخواهد شد مگر آنکه خداوند توفیق آن را به ما عطا فرماید. انسان باید از خدا بخواهد آنچنان که شما فرمودید به دنبال راه صحیح و صراط مستقیم هستم اما اینکه آن راه کجاست؟ چگونه باید در آن گام برداشت؟ و چه کسی باید راهور باشد؟ را خود شما عنایت بفرما! همین نگرش میتواند ما را در انتخاب راه صحیح یاری رساند.
گفتوگو از امین خرمی
انتهای پیام