
به گزارش ایکنا،
حسین حاج محمدی؛ استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، سوم خرداد در نشست علمی «
امر دینی و علوم انسانی از منظر آیتالله جوادی آملی» که از سوی دفتر قم آستان قدس رضوی برگزار شد با بیان اینکه از منظر آیتالله جوادی آملی علوم از جهت روش و غایت، کارکرد و فرهنگ و تمدنی که در ذیل آن شکل میگیرد، متفاوت است، گفت: در میان همه این وجوه، مهمترین وجه که ما بتوانیم علوم انسانی را به الهی و سکولار تقسیم کنیم موضوع علم است؛ قوام علم به گزارهها و موضوع و محمول است و اگر موضوع یک علم، گزاره الهی و دین باشد آن علم دینی خواهد شد؛ علم چیزی جز مجموعه گزارهها نیست لذا اگر موضوع یک علم، الهی بود آن علم هم دینی خواهد بود.
وی افزود: ایشان بین علومی که منبع آنها طبیعی و عقل تجربی است با علومی که منبع آن نقل است فرقی قائل نمیشود و میگوید همانطور که ما فقه و تفسیر را علم دینی میدانیم چون موضوع اینها دینی است اگر علوم طبیعی هم از آن جهت بررسی شود که خلقت الهی است در این صورت این علوم هم هویت دینی و الهی خواهند داشت و ایشان معتقد است اساسا هویت علم چیزی غیر از الهی و دینی بودن نیست.
حاج محمدی با بیان اینکه از منظر ایشان، این دانشمندان هستند که با رویکردهای خود سعی در تحریف آن چیزی که در دستان آنان است دارند، اظهار کرد: به تعبیر دیگر موضوع علوم طبیعی همیشه خلقت الهی است ولی یک دانشمند به وجه الهیبودن توجه دارد و آن را بیان میکند ولی گاهی یک دانشمند به این مسئله بیتوجه است و صرفا از بعد مادی آن را مورد کنکاش و تجربه قرار میدهد. بنابراین این پژوهشگر است که تعیین میکند یک علم دینی است یا غیر دینی.
حاج محمدی تصریح کرد: همه موضوعاتی که مورد توجه دانشمندان است علوم الهی است ولی اگر دانشمند تفسیر الحادی به این دانش تحمیل کند آن علم غیر الهی است و اگر او تفسیر الهی از پدیده داشته باشد آن علم الهی خواهد شد؛ ما شاهدیم که عمدتا از این وجه غفلت میشود و به موضوعات علوم طبیعی به عنوان جسد بیجان مورد توجه بوده است.
استاد دانشگاه تهران با بین اینکه هویت علم کشف از معلوم است اضافه کرد: از منظر علامه جوادی آملی، روایات فرمودهاند: العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء؛ علم نوری است که معلوم را روشن میکند؛ اگر هویت علم کشف معلوم و ملعوم هم امر و خلقت تکوینی الهی باشد پس علم همیشه الهی خواهد بود و اگر شاهدیم چنین تلقی از علوم طبیعی وجود ندارد چون دانشمندان تفسیر الهی از این علوم نداشتهاند لذا این علوم و موضوعات آن پدیده بدون مبدا و معاد است.
شرط دینی بودن علم از منظر علامه جوادی آملی
وی در ادامه توضیح داد: از منظر آیتالله جوادی آملی علوم طبیعی با دو شرط، الهی و دینی هستند؛ اول اینکه هویت علم، انکشاف از معلوم است و دیگر اینکه معلوم، خلقت الهی است و اگر به این دو مسئله توجه کنیم علم دینی تحقق مییابد.
حاج محمدی اضافه کرد: ایشان بین علوم طبیعی و انسانی فرق میگذارند و آن این است که در علوم طبیعی همیشه موضوع علم امور تکوینی است و امر تکوینی خلقت الهی است که پژوهشگر باید به آن توجه کند ولی موضوع علوم انسانی، لزوما تکوینی نیست و توسط انسانها ایجاد میشود؛ بنابراین در این علوم اینطور نیست که معلوم فقط خلقت الهی باشد بلکه برخی معلومات به واسطه اراده انسانها ایجاد میشود لذا موضوع علوم انسانی میتواند الهی و یا غیرالهی باشد.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه آیتالله جوادی آملی با توجه به حکمت متعالیه، علوم انسانی را ذیل حکمت و علوم عملی در سنت و میراث فلسفه اسلامی تعریف میکند و موضوع این علوم، افعال و رفتارهای انسانی و پدیدههای انسانی است و برخلاف علوم نظری، این علوم تابع اراده انسان هستند؛ اگر علوم انسانی متکفل بررسی هر پدیده انسانی فارغ از ارتباط آن با مراد حضرت حق باشد در این صورت علوم انسانی اسلامی و دینی نیست.
وی ادامه داد: برخی معتقدند علوم انسانی امری است که به دو ساحت تقسیم میشود؛ گاهی پدیده فردی و گاهی جمعی است؛ اگر علوم انسانی فردی باشد رشتههایی چون روانشناسی و اخلاق و ... شکل میگیرد ولی اگر علوم انسانی جمعی بود در این صورت علوم اجتماعی در معنای وسیع خود مانند اقتصاد، علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ... ایجاد خواهد شد. از دیدگاه حکمت عملی موضوع علوم انسانی مرتبط با اراده انسانها است.
وی افزود: علامه طباطبایی فرموده است اراده انسانها، ادراکات و موجودات اعتباری را پدید میآورند و آیتالله جوادی آملی هم معتقد است که موضوع علم انسانی و حکمت عملی موجودات اعتباری است و توسط اراده انسانها پدید آمده است؛ یعنی اگر اعتباری را که انسان توسط اراده خود ایجاد میکند مطابق اراده تشریعی خداوند باشد در این صورت علوم انسانی متکفل بررسی این مسئله است.
حاج محمدی با بیان اینکه از منظر آیتالله جوادی آملی دین دو معنا دارد، افرود: در تعریف اصطلاحی، دین به معنای طاعت و جزا و انقیاد و رسم و رسوم و عادت است؛ این اصطلاح هم عام و خاص است و معنای خاص آن یعنی آداب و رسومی که مطابق با تشریع الهی است و معنای عام آن هم هر نوع عادات و آداب الهی و غیرالهی است؛ اما معنای دیگر دین مجموعه اخلاقیات، احکام و اعتقادات و ... است.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه گستره امر دینی فراتر از دین است و شامل مقومات و لوازم دین است، اضافه کرد: دین یک منشا انشاء و املاء یعنی خداوند را دارد و امر دینی گستره بزرگتری دارد؛ اگر علوم انسانی امر دینی را از آن جهت که در ساحت اعتبارات انسانی، اعم از فردی و اجتماعی محقق شده است در این صورت دینی خواهد بود. از منظر علامه جوادی، دین یک حقیقتی است که از سوی خدا تشریع شده و امری فراتر از ادراکات بشری و شناخت انسان است ولی از منظر معرفتشناسی، شناخت دین از دو زاویه علم حضوری و حصولی صورت میگیرد که اولی مختص انبیاء و ائمه(ع) است و دومی به واسطه عقل و نقل انجام میشود.
وی تاکید کرد: در این چارچوب آن چه موضوع علوم انسانی است بعد دوم معرفتشناختی یعنی علوم عقلی و نقلی است؛ دین در نگاه دقیق، صرفا مجموعه آموزهها و آدابی فردی و اجتماعی نیست بلکه ریشه در هستی انسان دارد و یک واقعیت اجتماعی است و توسط انسانها تحقق خارجی مییابد. بنابراین دین نحوهای از بودن در جهان است که با اراده انسان محقق میشود ولی تشریع آن با اراده خدا انجام شده است.
تناقض در نظریه
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، ناقد این نشست در سخنانی گفت: ارائهدهنده محترم فرمودند که هویت علوم از منظر علامه جوادی آملی به موضوع آن است؛ ایشان برای دینیبودن یک علم چند وجه ذکر کرده است که مطلب شما یکی از وجوه است و این وجوه با هم ناسازگار و متداخل هستند یعنی براساس برخی از این وجوه، یک علم دینی است و براساس وجه دیگر دینی نیست.
پارسانیا بیان کرد: مثلا به لحاظ تجویزی و هنجاری، علمی را که دین آموختن آن را واجب و جایز بداند دینی است ولی به لحاظ الهیاتی و متافیزیکی علمی که مبادی متافزیکی آن الهی باشد دینی است و ممکن است یک علمی دینی باشد ولی به لحاظ تجویزی، دینی نباشد زیرا مثلا غیر نافع است.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: یکی از وجوهی که بیان شد آن است که به لحاظ موضوع دینی باشد؛ آیتالله جوادی آملی معتقد است که همه عالم از آن جهت که آیات الهی است به لحاظ موضوع، دینی است ولی برخی به لحاظ موضوع چون علم انسانی برخاسته از اراده انسان است اگر این اراده مخالف تشریع بود؛ دینی نیست. به تعبیر دیگر اگر علوم انسانی در مورد جوامع غیردینی بحث کند دینی نیست و اگر در مورد جوامعی مطالعه کند که فقط اسم آن اسلامی است باز دینی نیست و فقط علوم انسانی زمانی دینی هستند که کنشگر در چارچوب احکام الهی عمل کند و غیر از معصومین(ع) کسی را نداریم که بتواند به آن عمل کند.
حاج محمدی هم مجددا تصریح کرد: ما موضوع علم را با مفهوم در نظر میگیریم. اگر مفاهیمی که موضوع علم را برای ما بازنمایی میکنند دینی باشند در این صورت آن علم دینی است و در غیر این صورت خیر. مثلا ارتباط زن و مرد را میتوان زنا نامید یا ازدواج، یا معامله بین دو نفر یا بیع است یا ربا؛ بنابراین اگر جامعهشناسی ربا، زنا و همجنسگرایی و ازدواج سفید مطرح بود علم، دینی نیست ولی اگر جامعهشناسی ما تحقیق درباره بیع و ازدواج و .. باشد دینی است.
پارسانیا تاکید کرد: این مطلب شما معیار دوگانه دارد و نه واحد بنابراین صورتبندی ارائه شده تناقض دارد.
انتهای پیام