به گزارش خبرنگار ایکنا، همایش ملی «هوش مصنوعی؛ ارتباطات انسان - ماشین و آینده آن» امروز سوم خردادماه با حضور علی ربیعی، رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سیدسعیدرضا عاملی، عضو شورای عالی فضای مجازی، محمدجواد آذریجهرمی، وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات و مسعود کوثری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و دبیر همایش، در دانشکده علوم اجتماعی برگزار شد.
پس از آیین افتتاح این همایش، پنلها در موضوعات گوناگون آغاز و در سالنهای انجمنها، شهید مطهری و علی شریعتی برگزار شد. هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات در پنل «هوش مصنوعی، فناوری و کلاندادهها» با موضوع «گفتوگو و هوش مصنوعی» سخنرانی کرد.
خانیکی در این پنل گفت: موضوع ارتباط انسان با ماشین از جمله مسائل مهمی است که اخیراً مورد توجه قرار گرفته است. در این زمینه، لازم است ابتدا به تعریف گفتوگو در اشکال مختلف آن اشاره کنم. در مطالعات کلاسیک، ما با انواع گفتوگوها آشنا هستیم: گفتوگوی انسان با جامعه، گفتوگوی شهروند با حاکمیت، گفتوگوی انسان با طبیعت، گفتوگوی انسان با خویشتن و گفتوگوی انسان با خالق هستی؛ اما گفتوگوی انسان با ماشین، پدیده جدیدی است که نیازمند بررسی دقیق است.
وی افزود: در تحلیل گفتوگو، میتوان سلسله مراتبی را در نظر گرفت. در بالاترین سطح، گفتوگو به معنای خلق معنای مشترک توسط مشارکتکنندگان است. سطح بعدی ارتباط است که به انتقال پیام با حداکثر دقت و صحت میپردازد. سپس مذاکره قرار دارد که در حوزه سیاست مطرح میشود و شامل معامله و مصالحه است. در اشکال جدیدتر، چت یا گفتوگوهای معمولی را داریم که اغلب فاقد عمق لازم هستند. درواقع گفتوگو به معنی خلق معنای مشترک، ارتباط یا انتقال پیام با حداکثر دقت، مذاکره به ویژه در حوزه سیاست و چت سلسله مراتب ارتباطی را شکل میدهد.
خانیکی با اشاره به تحلیل امکان گفتوگو با هوش مصنوعی ادامه داد: پرسشهای محوری که در این زمینه میتواند مطرح شود این است که؛ آیا گفتوگو با هوش مصنوعی اساساً ممکن است، اگر ممکن است، چگونه محقق میشود و چه الزامات و مبانی نظری برای این نوع گفتوگو لازم است؟ گفتوگو با هوش مصنوعی در صورتی ممکن است که صرفاً به تبادل مکانیکی واژگان محدود نشود، به عنوان کنشی ارتباطی برای فهم متقابل در نظر گرفته شود و همچنین در نسخههای پیشرفته سیستمهای هوش مصنوعی محقق شود. هوش مصنوعی فعلی فاقد تجربه زیسته انسانی، مسئولیت اخلاقی و درک کامل از بافتارهای انسانی است.
این استاد ارتباطات بیان کرد: سطوح گفتوگو با هوش مصنوع ممکن است تعاملی به معنی پرسش و پاسخ مبتنی بر مهارت کاربر باشد، یا ممکن است سطح تأملی یعنی بازاندیشی در پاسخها و پرسشها باشد و یا سطح تحولی باشد که استفاده از هوش مصنوعی به عنوان آینهای برای شناخت بهتر محسوب میشود. درواقع گفتوگو با هوش مصنوعی ممکن است، اما باید به محدودیتهای آن واقف بود. این گفتوگو بیشتر میتواند به عنوان ابزاری برای تفکر عمیقتر و پرسشگری بهتر مورد استفاده قرار گیرد تا به عنوان جایگزینی برای گفتوگوی انسانی.
وی تصریح کرد: در پاسخ به پرسش اول باید گفت که گفتوگو با هوش مصنوعی، با ملاحظاتی ممکن است. اگر گفتوگو را صرفاً تبادل واژگان یا پرسش و پاسخ مکانیکی ندانیم، بلکه آن را یک کنش ارتباطی برای فهم و تفاهم بدانیم، در نسخههای پیشرفته هوش مصنوعی این امکان وجود دارد. مدلهای زبانی جدید قابلیتهایی برای تعامل زبانی، تولید پاسخ و حتی شبیهسازی برخی الگوهای گفتوگویی دارند. با این حال، باید توجه داشت که هوش مصنوعی فاقد تجربه زیسته انسانی و مسئولیت اخلاقی است.
خانیکی با بیان اینکه در مورد چگونگی این گفتوگو، میتوان سه سطح را در نظر گرفت، گفت: سطح تعاملی یکی از این سطوح است که در این سطح، کاربر و هوش مصنوعی در رابطه کنشی-واکنشی قرار میگیرند. کیفیت گفتوگو در این سطح به مهارت پرسشگری و سواد دیجیتال کاربر بستگی دارد. در سطح تأملی، گفتوگو صرفاً دریافت پاسخ نیست، بلکه شامل بازاندیشی در پاسخها و پرسشهاست. هوش مصنوعی در اینجا نقش آئینه را دارد که به ما کمک میکند خود و دیگری را بهتر بفهمیم و در سطح انتقادی نیز که از اهمیت ویژهای برخوردار است، گفتوگو را وارد عرصههای اخلاق، سیاست و دانش میکند. در این سطح، پژوهشگر نباید صرفاً مصرفکننده پاسخهای ماشینی باشد، بلکه باید به عنوان ناظر و منتقد خود فناوری نیز عمل کند.
گفتوگوی انسان و هوش مصنوعی
وی با تحلیل عمیق گفتوگوی انسان و هوش مصنوعی در عرصه اخلاق و قدرت اظهار کرد: وقتی گفتوگو به عرصه اخلاق، سیاست و دانش وارد میشود، ماهیت آن به کلی دگرگون میشود. در این سطح، پژوهشگر دیگر نمیتواند مصرفکننده صرف پاسخهای ماشینی باشد، بلکه باید به عنوان ناظر و پرسشگر خود ابزار نیز عمل کند. اینجا با نوعی گفتوگوی بازنگری مواجهیم که مرزهای انسان و ماشین، دانش و قدرت، و اخلاق فناوری را مورد واکاوی قرار میدهد. همانطور که هابرماس اشاره میکند، گفتوگو زمانی اصیل است که بتواند نابرابریها و ناترازیهای درونی را آشکار کند.
وی مبانی و الزامات گفتوگو در حوزه ارتباطات را مورد اشاره قرار داد و افزود: در ارتباطات که با معنا، زمینه، فرهنگ و قدرت سروکار داریم، گفتوگو با هوش مصنوعی نیازمند رعایت اصول بنیادینی است، یکی از این اصول سواد ارتباطی پیشرفته است که شامل توانایی رصد لایههای پنهان در پاسخهای ماشینی، شناسایی آنچه بیان نشده است (ناگفتهها)، کشف پیشفرضهای نهفته در الگوریتمها و تحلیل نوع نگاهی که در فرآیند بازتولید محتوا شکل میگیرد. اصل دیگر، شفافیت و اخلاق پژوهش است که بر تمایز روشن بین اندیشه انسانی و پردازش ماشینی، شفافیت درباره مرزهای دخالت هوش مصنوعی، پرهیز از هرگونه پنهانکاری در استفاده از فناوری و مسئولیتپذیری در فرآیند تولید دانش تأکید دارد.
اصل حفظ کرامت انسانی
خانیکی در ادامه به اصل حفظ کرامت انسانی و مرزهای ابزار اشاره کرد و گفت: پیشگیری از سلطه ابزار بر انسان، حراست از قلمروهای انحصاری انسان یعنی خلاقیت، قضاوت، تجربه زیسته و شناخت عمیق قابلیتها و محدودیتهای فناوری بر این اصل اشاره داد. همچنین توجه به نابرابریهای دیجیتالی اصل مهم دیگری است که بر درک تفاوتهای زبانی و فرهنگی کاربران، توجه به شکاف دیجیتال در دسترسی به فناوری، طراحی سیستمهای عادلانه و فراگیر و مسئولیت اخلاقی در قبال تمام کاربران تمرکز دارد.
وی تأکید کرد: گفتوگو با هوش مصنوعی آیینهای برای بازاندیشی در خود انسان است. این فناوری نه صرفاً ابزار، بلکه فرصتی برای بازتعریف گفتوگو است. این پدیده کاملاً نوظهور و بیسابقه است و نمیتوان آن را صرفاً ادامه همان الگوهای پیشین دانست. هوش مصنوعی گفتوگو را از سطح ارتباطات میانفردی و الگوهای عمودی، به سطحی کاملاً جدید از ارتباطات افقی ارتقا داده است، ارتباطی که در فضای بین انسان و الگوریتم، بین دانش و قدرت و بین پیشرفت و پیامدهای آن جریان مییابد.
این استاد ارتباطات گفت: اگر هوش مصنوعی را صرفاً پاسخگو بپنداریم، در دام اتوماسیون صرف، گرفتار خواهیم شد. اما اگر آن را به پرسش بگیریم و اگر هوش مصنوعی را به مثابه «مخاطب پرسشگر» در نظر بگیریم، در این صورت میتوانیم به دانشی عمیقتر، خرسندتر و مسئولانهتر دست یابیم. در این مسیر، نه فقط «چه میپرسیم» مهم است، بلکه «چگونه میفهمیم» و «چگونه پاسخ را در جامعه بازتاب میدهیم» از اهمیت حیاتی برخوردار است. اگرچه هوش مصنوعی ممکن است ذهنی سریع داشته باشد، اما قلب پرسشگر و وجدان اخلاقی همچنان در وجود انسان نهفته است و این حقیقتی است که هرگز نباید از یاد ببریم.
انتهای پیام