به گزارش ایکنا، امیر محمد گمینی، محقق پژوهشکدۀ تاریخ علم دانشگاه تهران در معرفی کتاب «نورشناسی در هند اسلامی در سده هفدهم: ابنصالح و آینههای سوزان سهموی» اثر رشدی راشد(Roshdi Rashed (2025), L’optique dans l’Inde islamique au XVIIe siècle: Ibn Ṣāliḥ, Sur les miroirs ardents paraboliques, Walter de Gruyter GmbH & Co KG) مینویسد: روایت مشهور «افول علم در نیمه دوم تمدن اسلامی» یکی از کلیشههای رایج در افواه و گاه درونیشده در تاریخنگاری اسلامی است که نیازمند بازنگری جدی است.
این روایت که ریشه در آثار مستشرقان اوایل قرن بیستم دارد معمولاً ادعا میکند که پس از قرن ششم یا هفتم هجری (دوازده یا سیزده میلادی)، فعالیتهای علمی در جهان اسلام به رکود یا زوال رفت. اما پژوهشهای نیمه دوم قرن بيستم این تصویر سادهانگارانه را به چالش کشیده است. رشدی راشد از جمله پژوهشگران فعال در این زمینه است.
رشدی راشد بازنشسته دانشگاه پاریس و از پژوهشگران بهنام در حوزۀ تاریخ ریاضیات در دورۀ اسلامی است. او تاکنون آثار متعددی در قالب مقالات پژوهشی، تصحیح و ترجمه از عربی به فرانسه دربارۀ تاریخ ریاضی، نجوم و فیزیک، منتشر کرده است. بیشتر آثار او دربارۀ علم در نیمۀ اول دوران اسلامی و عالمانی مانند خوارزمی، ابنهیثم، ابنسهل، ثابت بن قره و دیگر ریاضیدانان نیمۀ اول دوران اسلامی بوده است؛ اما بهتازگی متوجه آثار ریاضیدانان اواخر دوران اسلامی نیز شده و به آثار ایشان نیز میپردازد.
اگرچه تاکنون مطالعات پژوهشی مختلفی دربارۀ دانشمندان نیمۀ دوم دوران اسلامی مانند نصیرالدین طوسی، قطبالدین شیرازی غیاثالدین کاشانی، شمسالدین خفری و دیگران صورت گرفته است اما همچنان روایت رایجِ «افول علم» در نیمۀ دوم دوران اسلامی بر سر زبانها است؛ روایتی که هم از نظر شواهد تاریخی و هم از منظر عواملی که برای آن برمیشمارند، نادرست و سادهانگارانه است.
واقعیت این است که پژوهشگران تاریخ علوم، دههها است به اهمیت آثار علمی دانشمندان قرون هفتم تا سیزدهم هجری پی برده و مشغول تحقیق و شناسایی و معرفی آرا و آثار ایشان هستند. تمدن اسلامی از حدود قرن نهم و دهم هجری، به سه حوزۀ سلطنت بزرگ تقسیم شد: عثمانی، صفوی و گورکانی. از ریاضیدانان مهم دوران صفوی میتوان به محمدباقر یزدی و از دوران عثمانی، میریم چلبی و از دوران گورکانیِ هند به عبدالرحیم بن صالح اشاره کرد.
راشد در کتاب اخیر خود با عنوان علم مناظر در هند اسلامی قرن هفدهم [میلادی]، به تصحیح، شرح و ترجمۀ رسالهای دربارۀ آینههای سوزان سهموی از همین ابن صالح پرداخته است. عبدالرحیم بن صالح از ریاضیدانان دوران گورکانی است و بعضی آثار خود را به شاه جهان (1592-1666م) تقدیم کرده است. آینههای سوزان مبحثی در اپتیک قدیم (نورشناسی) بود که به چگونگی طراحی آینهها (یا عدسیهایی) میپرداخت که میتوانستند نور خورشید را در نقطهای متمرکز کنند.
علاوه بر این، این کتاب دو رسالۀ دیگر در این زمینه را نیز در خود دارد. یکی رسالهای از ریاضیدان ایرانی، احمد بن جعفر غُندجانی (زنده در اواخر قرن پنجم هجری) و دیگری مقالهای از رسالهای به نام الأسرار النصیریة في علل الأعمال الهندسیة است که نویسندهاش معلوم نیست و در نسخهای از کتابخانۀ خدابخش در پتنۀ هندوستان نگهداری میشود. هر دوی این رسالههای کوتاه در شرح بر کتاب في مایحتاج إلیه الصانع من اعمال الهندسة نوشتۀ ابوالوفا بوزجانی به نگارش درآمدهاند.
انتهای پیام