به گزارش خبرنگار ایکنا، حجتالاسلاموالمسلمین سیدحسن خمینی، یادگار گرامی امام راحل، در مراسم تجدید میثاق رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی با آرمانهای حضرت امام خمینی(ره) که صبح امروز، چهارشنبه ۷ خردادماه در حرم مطهر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران برگزار شد، سخنرانی کرد.
وی در ابتدای سخنان خود، از حاضران خواست با قرائت فاتحهای، یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی، بهویژه شهدای مظلوم سال گذشته و همچنین روح مطهر امام خمینی(ره) و همراهان ایشان را گرامی بدارند.
یادگار امام راحل با استناد به آیه شریفه «وَما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ كِتاباً مُؤَجَّلاً»، گفت: مرگ، حتی اگر از نگاه برخی امری شخصی و در اختیار انسان تلقی شود، در حقیقت در ید قدرت الهی است و بدون اذن خداوند رخ نمیدهد. اگر مرگ در اختیار ما بود، بسیاری از افراد دست به خودکشی نمیزدند اما حقیقت آن است که عبد، مملوک خداوند است و حتی در نفع و ضرر خود نیز اختیاری ندارد.
وی در ادامه، بخش دیگری از آیات قرآن را مورد توجه قرار داد و گفت: در سوره شورا آمده است: «مَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ في حَرْثِهِ، وَمَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها، وَما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصيبٍ» خداوند با صراحت اعلام میفرماید هر کس به دنبال کشت آخرت باشد، به آن برکت داده میشود و هر کس دنیا را بخواهد، به او داده میشود، اما در آخرت چیزی برایش نخواهد ماند.
حجتالاسلام سیدحسن خمینی با طرح نکتهای اخلاقی و عقلانی تصریح کرد: بحث اجر و پاداش اعمال برای خدا، نه تنها تعبدی، بلکه کاملاً عقلایی است. اگر کسی کاری برای خدا انجام ندهد، چرا باید از او انتظار پاداش الهی داشته باشد؟ همانند کارهای دنیوی، اگر نیت برای غیر خدا باشد، نتیجهاش نیز همان دنیایی است؛ یا میگیرد یا نمیگیرد.
وی با اشاره به حدیث معروف «إنّما الأعمال بالنیات» از پیامبر اکرم (ص)، افزود: تمام اعمال انسان، بر پایه نیتها قضاوت میشود. کسی که هجرتش به سوی خدا و پیامبر باشد، مزدش نزد خداست، اما اگر به نیت مال یا ازدواج آمده باشد، مزدش نیز همان است و بیش از آن بهرهای نخواهد برد.
تولیت آستان مطهر امام خمینی(ره) به نقل روایتی از پیامبر گرامی اسلام اشاره کرد که در آن آمده است: «مَن ماتَ علی حُبِّ محمدٍ و آلِ محمدٍ، مات شهیداً... و من مات علی بُغضِهم، جاء یوم القیامة و بین عینیه: آیسٌ من رحمة الله» و افزود: در این روایت تصریح شده که آل محمد عبارتاند از علی، فاطمه و دو فرزند ایشان، که محبت به آنها شرط رستگاری و بغض به ایشان، موجب یأس از رحمت الهی در قیامت است.
وی در ادامه با استناد به فرمایش امام خمینی(ره) درباره «عرفان مثبت» و «عرفان منفی» گفت: امام(ره) میفرماید عرفان امیرالمؤمنین، عرفان مثبت است؛ عرفانی که در میدان شمشیر و عمل شکل میگیرد. نه آن عرفانی که کنج خانه و با انزوا خود را از میدان جهاد دور میکند. عرفانی که در آن، مبارزه و اصلاح جامعه در متن عبادت قرار دارد.
سید حسن خمینی با خوانش اشعاری از حافظ، از جمله: «آهسته برکنار چو پرگار میشدم/دوران چو نقطه، عاقبتم در میان گرفت» بر اهمیت نیت، اخلاص، و همراهی در مسیر الهی تأکید کرد و گفت: امام راحل و شهدای ما، مظهر هجرت الیالله و رسوله بودند. وظیفه ماست که این چهره واقعی و معنوی از آنان را به نسل امروز بشناسانیم؛ نه فقط در گفتار، بلکه در عمل و رفتار اجتماعیمان.
وی گفت: اگر فردا صبح به کسی پیشنهاد کنیم که برای گرفتن دعایی نزد اهل ذکری برویم، کمتر کسی سراغ آن رزمندهای را میگیرد که جانش را در راه خدا فدا کرده است. ما عارف را به جامعه، فردی بیغار و منزوی معرفی کردیم؛ کسی که کاری به کار جامعه و مردم ندارد. دستگاه تبلیغاتی ما هرگز نگفت که فلان فرد روحانی یا غیرروحانی که امروز در عرصه جهاد است، سالک و عارف است.
یادگار امام راحل افزود: وقتی به زندگی برخی افراد وارد میشویم، میبینیم حتی یک گام در میدان جهاد برنداشتهاند. زهد و عرفان واقعی یعنی گریز از دنیا، اما نه به معنای کنارهگیری، بلکه حضور در میدان جهاد و شهادت. اینکه فردی چلهنشینی کند و ذکر بگوید، حتی یکهزارم آن رزمندهای نیست که جانش را در میدان فدا میکند. برخی شهدا شاید مثل من بلد نبودند آیه بخوانند، اما جامعه را متحول کردند، انسان ساختند، عارف حقیقی بودند. اشتباه از ماست که تقریر درستی از عرفان نداریم.
وی تصریح کرد: وقتی فهم عرفان نادرست باشد، به جامعه القا میشود که ورود به سیاست ناپسند است، که سیاست آلودهکننده است و روحانیت نباید وارد آن شود. در حالیکه دینداری واقعی یعنی دیدن درد مردم و ورود برای درمان. دینداری بیدرد و کنارهنشین، دینداری نیست. این همان من کان یرید ثواب دنیا است؛ جدا کردن دین از سیاست، آغاز گمراهی ماست. به نفع کیست؟ واقعاً ما باید به نفع چه کسی عمل کنیم؟
سید حسن خمینی گفت: وقتی شهیدان ما آمدند وسط میدان، آن هم بدون ادعا، بدون خودنمایی، آنها عارفان واقعی بودند. عرفان یعنی کار کردن، دیده نشدن اما بودن. تفاوت امیرالمؤمنین با دشمنانش فقط در نیت بود؛ علی (ع) برای خدا جنگید، دشمنان برای خود اما این به آن معنا نبود که علی (ع) قواعد جنگ را نادیده بگیرد و بیبرنامه وسط میدان برود. ما چون برای خدا کار میکنیم، نباید کار را بینظم و بیدقت انجام دهیم.
وی افزود: گاهی به دلهایمان رجوع کنیم، ببینیم واقعاً نیتهایمان چیست. اگر کاری میکنیم، آیا برای خودمان است یا برای خدا؟ اگر دوستی کاری میکند و پیش میرود، چقدر خوشحال میشویم؟ یا حسادت میکنیم؟ امام(ره) در نامهای به پدرم نوشتند: «من نمیگویم اگر کاری به تو واگذار شد، کنار بکش. اگر تو نکنی، دیگری میکند.» این همان معنای عرفان مثبت است؛ عرفانی که با عمل، میدان، با تعهد همراه است.
وی گفت: من از خودم شروع میکنم؛ من بیش از خیلی از دوستانم گرفتاری دارم. اما بعضی وقتها باید با هم بگوییم خوب است. امام تعبیر زیبایی درباره ورزشکاران دارند: «من ورزشکار نیستم، ولی ورزشکاران را دوست دارم.» من هم شاید خوب نباشم، اما خوبان را دوست دارم. اگر کسی با گرایش و فکری متفاوت کاری خوب میکند، بگذار بکند. زیباست.
وی در ادامه با اشاره به وضعیت امروز فلسطین گفت: نمیتوان این روزها سخن گفت و از فلسطین نگفت. اگر دنبال عارف میگردیم، آنها که امروز در خط مقدم ایستادهاند عارفاند. شهدای ما، همچون حمزه، مظهر عرفاناند. این وضعیت واقعاً فاجعه است. دنیا چه بدهکاریای به صهیونیستها دارد که چنین در برابر جنایاتشان سکوت میکند؟
یادگار امام راحل تأکید کرد: راه مقابله با این جنایتکاران یک چیز است: قوی شو. اگر راحتی دنیا را میخواهی، باید قوی باشی. در نظام طبیعت، ضعیف حق ندارد به عهد، به وفا، به پیوند دل خوش کند. فقط قدرت ملی، قدرت اسلامی و قبل از همه، قدرت دلها میتواند راهگشا باشد.
وی با خواندن بیتی از حافظ گفت: «تو و طوبی و ما و قامتِ یار/ فکرِ هر کس به قدرِ همتِ اوست» این بیت را پدرم خوشنویسی کرده بودند و بالای میز کارشان نصب کرده بودند.
انتهای پیام