
حجتالاسلام والمسلمین شیخ عبدالله دقاق، از علمای برجسته و نماینده رهبر شیعیان بحرین در ایران امروز، 13 خرداد در وبینار «امام خمینی کبیر؛ الگوی تغییر در جهان اسلام» که به مناسبت سیوششمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)، بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران در ایکنا برگزار شد، با موضوع «حج و توسعه نهضت اعتقادی جهان اسلام در اندیشه امام(ره)»، سخنرانی و مهمترین ابعاد فقهی و سیاسی حج از دیدگاه امام راحل را تبیین کرد؛ ویدئوی سخنان حجتالاسلام والمسلمین دقاق در این وبینار با زیرنویس فارسی در ادامه از نظر میگذرد.
متن سخنرانی شیخ دقاق از این قرار است:
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ: و این، اعلامی است از ناحیه خدا و پیامبرش به (عموم) مردم در روز حج اکبر [= روز عید قربان] که: خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند»(توبه/3).
طبق اندیشه امام خمینی(ره)، حج بدون
برائت از مشرکین معنا ندارد. یک عقد ایجابی وجود دارد و یک عقد سلبی. شما میگویید «لا اله الا الله». این یک عقد سلبی است که الوهیت را از غیر خدا نفی میکند و یک عقد ایجابی وجود دارد که آن، الله است، یعنی شما به وجود خدای یکتا و بیهمتا بهطور ایجابی اعتقاد دارید و در کنار آن یک امر سلبی نیز وجود دارد که الوهیت از غیر خداوند متعال را نفی میکند. حج نیز یک عقد ایجابی است و آن، طاعت خداوند یگانه است. طواف به دور خانه خدا و عبادت خداوند یکتا؛ این یک عقد ایجابی است و یک عقد سلبی نیز وجود دارد یعنی برائت از شرک به خدا و برائت از مشرکین.
امام خمینی کبیر میفرمایند: پایبندی به عقد ایجابی در حج با وجود نادیده گرفتن عقد سلبی معنا و مفهومی ندارد. حج یک عقد ایجابی دارد آنجا که میفرماید «إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ: بیتردید صفا و مروه از نشانههای خداست»(بقره/158) و «وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ: باید بر گرد خانه گرامی کعبه، طواف کنند»(حج/29) که مراد از عقد ایجابی اینجا یعنی طواف به دور خانه خدا، سعی بین صفا و مروه، وقوف در عرفات و مشعر الحرام و منا، ذبح قربانی؛ همه اینها امور ایجابی هستند. یعنی پرستش خدای یگانه که هیچ شریکی برای او نیست و یک عقد سلبی هم وجود دارد که نفی الوهیت از غیر خدا و نفی شرک و شریک از خداوند متعال و برائت از مشرکین است.
بنابراین در اندیشه امام خمینی(ره) جدا کردن جنبه سلبی از جنبه ایجابی حج معنایی ندارد. لذا حج یک فریضه الهی، عبادی و سیاسی تجزیهناپذیر است و نمیتوان بُعد ایجابی و جنبه عبادی آن را از بعد سیاسی و اعلان برائت از مشرکین جدا کرد. روایتی از حضرت محمد(ص) وارد شده که میفرمایند: «به حج و عمره برويد تا تندرست بمانيد و خرجى خانوادهتان تأمين گردد.»
در این روایت پیامبر(ص) به فواید دنیوی حج و عمره اشاره کردند. اول، سلامت جسمی. دوم، معیشت کافی. پس هرکه حج و عمره را بهطور منظم انجام دهد روزی او تضمین شده است و سلامت جسمی او نیز حاصل میشود. این از منظر فواید دنیوی است. اما از جهت فواید اخروی، حج یکی از ارکان پنجگانه دین است. اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز، روزه، زکات، حج و ولایت و ما به هیچ چیز همچون ولایت دعوت نشدهایم.
همچنین شبیه این روایت از امام باقر(ع) در کتاب اصول کافی آمده است. بنابراین هرکس حج بجا آورد در وهله اول به فواید دنیوی مانند تندرستی و روزی دائمی میرسد و در مرحله دوم به فواید اخروی آن میرسد زیرا او دین خود را استوار کرده و حج از ارکان دین و ارکان اسلام است. خداوند متعال میفرماید: «لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ»: تا شاهد منافع خويش باشند»(حج/28).
لذا قرآن کریم تصریح کرده است که حج دارای منافعی است. خداوند عزوجل پدر انبیاء، ابراهیم خلیل را مخاطب قرار داده و میفرماید: «وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ، لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ ...: و مردم را دعوت عمومی به حج کن؛ تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دوری بسوی تو بیایند تا شاهد منافع خويش باشند(حج/27).
بنابراین در حج منافع و اهدافی وجود دارد؛ منافع دنیوی و اخروی. از جمله منافع دنیوی وحدت مسلمانان و اتحاد است. خداوند متعال میفرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا: و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و پراكنده نشويد(آل عمران/103) و نیز خداوند متعال میفرماید: «ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاعبدون: اين است امت شما كه امتى يگانه است، و منم پروردگار شما، پس مرا بپرستيد»(انبیاء/92).
حج قویترین مظهر وحدت مسلمانان است. حج شوکت و وحدت و قدرت مسلمانان را در برابر استکبار جهانی نمایان میسازد. زیرا اعلان برائت از مشرکین ضروری است و خداوند عزوجل در کتاب شریف خود در سوره توبه بیان فرموده است: أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ: خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند»(توبه/3).
مناسک حج بسیار است و میتوانیم درباره حکمت آن تأمل کنیم. در حج مادرمان هاجر، مادر اسماعیل، ذبیح الله فرزند ابراهیم خلیل الله(ع)، هنگامی که ما به چاه زمزم میرسیم، به یاد میآوریم که چگونه اسماعیل(سلام الله علیه) از شدت عطش با پاهای خود زمین را جستجو میکرد و خداوند چاه زمزم را جوشاند. در سعی بین صفا و مروه مادرمان هاجر را به یاد میآوریم که هفت بار بین صفا و مروه در جستجوی آب دوید و زمانی که به جمرات و شیطان سنگ میزنیم به یاد میآوریم که شیطان ابلیس و یارانش همواره در کمین ما هستند پس باید او را سنگ زده و لعن کنیم و از او اعلان برائت کنیم و زمانی که به دور خانه خدا طواف میکنیم، وحدانیت خداوند تبارک و تعالی را متذکر میشویم.
بنابراین همه اعمال حج دارای فلسفه خاصی است. زمانی که روز دهم ذیحجه و عید قربان گوسفندی را ذبح میکنیم، به یاد میآوریم که ابراهیم خلیل(ع) خواست فرزند خود اسماعیل را ذبح کند و خداوند متعال فرمود: «و فدیناه بذبح عظیم: پس برای تقرب به خداوند متعال قربانی میکنیم». فلسفههای حج بسیار است و حاجی لحظه لحظه برای تقرب به خداوند با آنها زندگی میکند.
اطاعت محض از خداوند تبارک و تعالی
ابراهیم خلیل الله(ع) از خداوند اطاعت کرد زیرا خدا خواست که او فرزندش اسماعیل را پس از آنکه سالهای طولانی از داشتن فرزند محروم بود، قربانی کند. زمانی که فهمید خداوند عزوجل میخواهد اسماعیل قربانی شود، او را قربانی کرد. اسرار حج بسیار و اهداف آن متعدد است و همه آنها میگویند ای بنده، باید تسلیم خدای متعال باشی.
لذا حج به ما تسلیم و رضایتمندی را میآموزد. یک فرهنگ تسلیم وجود دارد و یک فرهنگ عمیقتری از آن است که رضایتمندی است. حج در مرحله اول به ما اطاعت، در مرحله دوم تسلیم و در مرحله سوم رضایتمندی از قضا و قدر الهی را میآموزد. این همان چیزی است که در کربلا تجلی یافت، زمانی که امام حسین(ع) در دشت کربلا فرمود: «پروردگارا، بر قضای تو صبر میکنم. خدایی جز تو نیست تا زمانی که راضی شوی. اگر این تو را خشنود میکند، آن را بگیر تا زمانی که راضی شوی.» بنابراین حج به ما تسلیم، سرسپردگی و رضایتمندی را میآموزد.
شما باید دائماً مراقبه داشته باشید. راز موفقیت و رستگاری در دنیا و آخرت، مراقبه مداوم است که انسان بر خودش نظارت داشته باشد. تفاوت مراقبه و محاسبه در این است که مراقبه، نظارت افراد قبل از کار است و محاسبه، نظارت افراد بعد از کار است. لذا مراقبه این است که خدا را قبل از اینکه سخن بگویم، قبل از اینکه کاری انجام دهم، قبل از اینکه سکوت کنم و ... در نظر داشته باشم. مراقب باشم که آیا در این سخن رضای خدا وجود دارد؟ آیا این سخن، یاد خداست؟ آیا این سخن، دوستان خدا را خشنود میکند یا دشمنان خدا را؟
مراقبه مداوم
هرکس مراقبه دائمی و مستمر داشته باشد یعنی هر روز و هر لحظه مراقب خود، رفتار، سخنان و کارهای خود باشد، هرکس در مراقبت دائمی موفق باشد، دستاوردهای حج را حفظ خواهد کرد.
روزی پیامبر(ص) در میان اصحابش نشسته بود و فرمود: «هر کس بگوید: سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر، خداوند برای او در بهشت درخت نخلی میکارد.» یکی از آنها گفت: «پس ما در بهشت چقدر درخت نخل داریم، ای رسول خدا!» پیامبر(ص) فرمود: «اما آنها را با آتش گناهان خود نسوزانید، مبادا آتش گناهان را بر آنها بفرستید.» چگونه میتوانیم این آتشها را نفرستیم؟ با مراقبت مداوم؛ اگر انسان همیشه و در هر لحظه و بهطور مستمر بر خود نظارت داشته باشد، از عصمت عملی برخوردار خواهد شد که او را از ارتکاب گناه باز میدارد.
چند شرط ذکر شده است که شروط کلی تکلیف است: بلوغ، عقل و اسلام. این سه شرط در همه فروع دین مانند نماز، روزه و ... معتبر است. اما کسی که قصد حج میکند باید استطاعت شرعی داشته باشد. خداوند متعال میفرماید: «وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا: براى خدا، حج آن خانه بر كسانى كه قدرت رفتن به آن را داشته باشند واجب است»(آل عمران/ 97). منظور از استطاعت، زاد و توشه است بهگونهای که برای رفتن و بازگشتن و مصرف کردن در سفر حج، توان مالی داشته باشد. بنابراین حج هم مشروط به شروط کلی تکالیف اسلامی یعنی بلوغ، عقل و اسلام است و هم مشروط به شروط خاص آن است مانند استطاعت.
خداوند همه را در انجام آنچه دوست دارد و از آن راضی است، موفق بدارد و درود و سلام خدا بر حضرت محمد و خاندان پاک او باد.
انتهای پیام