حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، روز چهاردهم خرداد در اجتماع عظیم و پرشور مردم در حرم مطهر امام خمینی(ره)، در تبیین مسئله ملی هستهای، برخورداری ایران از چرخه کامل و افتخارآمیز سوخت هستهای را نتیجه باور عمیق ملت و دانشمندان جوان کشور به شعار «ما میتوانیم» خواندند. ایشان با اشاره به تأثیرات گسترده و راهبردی صنعت هستهای در پیشرفت علوم و صنایع دیگر، تأکید کردند: «صنعت عظیم هستهای بدون غنیسازی عملاً بیفایده است و آمریکا و رژیم صهیونیستی باید بدانند که برای تحقق هدف اصلی خود یعنی جمع کردن صنعت هستهای در ایران، هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.
رهبر انقلاب ضمن رد طرحهای ارائه شده آمریکا که در تضاد با روحیه ملی «ما میتوانیم» است، تصریح کردند که تلاشهای استکبار جهانی برای محدود کردن پیشرفت هستهای ایران محکوم به شکست است و جمهوری اسلامی با تکیه بر توان علمی جوانان و اراده ملی خود، به پیشرفتهای مهم و افتخارآمیزی دست یافته است.
در این راستا ایکنا با حسین کنعانیمقدم، کارشناس مسائل سیاسی گفتوگو کرده که در ادامه میخوانیم:
بیشتر بخوانید:
ایکنا ـ با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب در سیوششمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) پیرامون موضوع هستهای و ضرورت حفظ چرخه غنیسازی اورانیوم در داخل کشور، این موضوع چه جایگاهی در حفظ استقلال ملی دارد و چرا اهمیت دارد؟
مقام معظم رهبری در بیاناتشان که فصل الخطاب است به ویژه برای مسئولین از جمله تیم مذاکرهکننده، بهصراحت اعلام کردهاند آنچه از امام (ره) آموختهایم، که معمار و بنیانگذار نهضت انقلاب اسلامی بود، حفظ استقلال ملی کشور است. به طوری که اصل «ما میتوانیم» باید سرمشق اقدامات ما باشد. همانطور که رهبر معظم انقلاب نیز در تبیین مسئله انرژی هستهای تأکید کردند، بدون غنیسازی داخلی، چرخه کامل صنعت هستهای عملاً بیمعناست. این تأکید نشاندهنده این است که آمریکاییها در تلاش هستند تا کل صنعت هستهای ایران را با بهانهها و ایجاد محدودیتهای مختلف از کار بیندازند. پیام روشن این اقدامات آن است که ایران نباید توانمندی هستهای داشته باشد و باید به غرب و آمریکا وابسته بماند تا حفظ استقلال ملی خدشهدار شود.
قطعا پیام فرمایشات مقام معظم رهبری را آمریکاییها دریافت کردند و متوجه شدند که از مواضع غیر معقول خود باید عقبنشینی کنند. هرچند آمریکاییها بارها نشان دادهاند که در برابر نیازهای ما در حوزه فناوری و تکنولوژی، بهدنبال تحمیل سیاستهای خود هستند. بنابراین اگر ما از چرخه غنیسازی صرفنظر کنیم، در حقیقت استقلالمان را زیر سؤال بردهایم. تیم مذاکرهکننده ایران نیز با تسلط و حرفهایگری بر میز مذاکره حضور دارد و به این موضوع بهعنوان یک فرمان مستقیم از سوی رهبر معظم انقلاب نگاه میکند و در حال حاضر توپ در زمین آمریکاییهاست تا مواضع خود را نسبت به ما تغییر دهند.
ایکنا ـ آیا این بیانات میتواند مسیر ادامه مذاکرات را برای تیم مذاکرهکننده شفاف و روشن کند؟ و در برابر زیادهخواهی آمریکا نقش بازدارنده داشته باشد؟
بله، بیانات رهبری بهعنوان نقشه راهی روشن، مسیر مذاکرات را مشخص کرده است. سیاستهایی که آمریکا در طول سالها اتخاذ کرده، بارها دچار تناقض بودهاند. مثلاً در دوران رئیسجمهوری باراک اوباما، شعارشان «نه جنگ، نه صلح» بود و نتیجهاش برجامی شد که در آن، بسیاری از امتیازات را ایران داد، اما طرف مقابل به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرد. در دوره ترامپ، سیاست «یا جنگ، یا تسلیم» مطرح شد؛ یعنی مطرح کرد؛ یا تسلیم خواستههای آمریکا شویم یا شاهد بمباران باشیم اما مشی رهبر معظم انقلاب، مشی که انتخاب کردند «حفظ پنجره مذاکرات» بود. با باز نگهداشتن این پنجره، خواستههای غیرمعقول و غیر عاقلانه بودن یاوهگوییهایی ترامپ را برای جهان آشکار و ثابت کنند و هم خط قرمز جمهوری اسلامی یعنی غنیسازی را با صراحت مطرح کردند.
این نوع برخورد، هوشمندانه بود. به عبارت دیگر با طرح اینکه غنیسازی در داخل کشور خط قرمز جمهوری اسلامی ایران است، آمریکا را در بنبست قرار داد. هرچند ترامپ در بنبست قرار گرفته است اما در بحث مذاکرات سعی میکنیم حتی به دشمنی که در بنبست قرار گرفته راه خروج را نشان دهیم تا از تنش و درگیری جلوگیری شود و اصطلاحا دست به انتحار نزند تا از طریق آن راه سعی به خروج خود از بنبست داشته باشد. این رویکرد بسیار مطلوب و سازنده است و به نظر میرسد ترامپ یا باید از مواضع خود عقبنشینی کند یا شکست سیاستهایش را بپذیرد.
ایکناـ روند آتی مذاکرات را، با توجه به تأکید ایران بر حفظ غنیسازی در داخل، چگونه ارزیابی میکنید؟
مذاکرات غیرمستقیم هستهای ایران و آمریکا دو محور اساسی دارد: نخست اینکه آمریکا باید بدون قید و شرط تحریمها را لغو کرده و تضمین دهد که دوباره از توافق خارج نمیشود. در مقابل، ایران نیز تضمین میدهد که بهدنبال ساخت سلاح هستهای نیست. مسئله بعدی بحث «راستیآزمایی» است. ایران آمادگی دارد تا در راستای تضامین و راستیآزمایی در چارچوبی که به صنعت هستهای ما آسیب نزند، برای راستیآزمایی اقدام کند و این موضوع را نیز بارها اعلام کرده است.
نکته مهم این است که در پیشنهادات آمریکاییها اشارهای به لغو تحریمها یا ارائه سازوکار مشخصی برای اجرای آن و تضامین نکردهاند و همچنان صرفاً مطالبات یکجانبه دارند. لذا اگر به نقطهای برسند که در قبال توقف پیشروی ایران، امتیازاتی بدهند، مذاکرات میتواند به نتیجه برسد.
ایکنا ـ درباره مسئله کنسرسیوم، با توجه به سوابق گذشته، آیا جمهوری اسلامی ایران با چنین پیشنهادی موافقت میکند؟ و اگر بله، تحت چه شرایطی؟
تجربه گذشته ما در زمینه کنسرسیوم مثبت نبوده است. کشورهای غربی، حتی در زمانی که وعده داده بودند سوخت مورد نیاز ایران را تأمین کنند، به تعهدات خود عمل نکردند. بنابراین اگر منظور از کنسرسیوم، تشکیل مجموعهای باشد که تجهیزات و امکانات و دانشمندان ما را به کشور ثالث منتقل کنند و فعالیتها تحت کنترل آمریکا یا رژیم صهیونیستی باشد، این پیشنهاد برای ایران کاملاً مردود است و هرگز پذیرفته نخواهد شد اما اگر هدف، انتقال فناوری، همکاریهای مشترک صلحآمیز و تعامل با کشورهایی نظیر روسیه، چین یا برخی کشورهای اسلامی دارای صنعت هستهای است، جمهوری اسلامی ایران میتواند از این فرصتها در راستای تقویت توان داخلی خود بهره ببرد. همکاری در چارچوب منافع مشترک و احترام متقابل میتواند مفید و مؤثر باشد.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام